اینجاست که خانواده به قوانین حقوقی و حمایتی نیازدارد . مثلا وقتی زن و مردی به هر دلیل قصد جدایی از هم را دارند و زن مهریه‌اش را به عنوان حقی قانونی مطالبه می‌کند قانون باید مطالبه حق کند، اما موارد زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد فرآیند احقاق این حق به قدری طولانی و قابل دور زدن است که عده‌ای سرگردان مانده‌اند.
این موضوع را می‌توان از زاویه‌ای دیگر نیز بررسی کرد، یعنی این‌طور تلقی کرد که حمایت سفت و سخت قانون از مهریه زنان می‌تواند به انصراف بخشی از مردان از طلاق منجر شود که این به نوبه خود می‌تواند مانع فروپاشی کانون خانواده شود. با این حال آنچه درکانون خانواده مهم و اساسی است، مهر و محبت و صمیمیتی است که باید میان زن و مرد و فرزندان برقرار باشد اگر چنین فضایی در خانواده حاکم باشد می‌توان گفت اصلا به قوانین حقوقی در حوزه خانواده نیازی نیست.
اگر در محیط خانه
زن و مرد حقوق یکدیگر را تضییع کنند یا ظلمی در حق هم روا دارند، ناشی از
ناآگاهی آنان نسبت به حقوق یکدیگر است. به همین علت ضروری است تلاش دولت
به‌ویژه هنگام تدوین برنامه ششم توسعه در حوزه خانواده بر دانش‌افزایی
خانواده‌ها نسبت به حقوق متقابل اعضا متمرکز شود. حتی این موضوع می‌تواند
به عنوان یکی از دروس مدرسه و دانشگاه طراحی شود تا جوانان یاد بگیرند
آرامش، محبت، صمیمیت و رعایت حقوق همسر ،ضامن بقای کانون خانواده و داشتن
ارتباطات سالم، ضامن سلامت روان است.جام جم آنلاین
دکترمحسن ایمانی
استاد دانشگاه
