شفاآنلاین:جامعه>جامعه ايران يك جامعه عاطفي است كه كمك به همنوع در باورها و عقايد ديني و ملي آن جايگاهي ويژه دارد. عدهاي از افراد در قالب موسسههاي مردمنهاد و خيريه از اين وجه مثبت روحيه ايرانيها سوءاستفاده ميكنند و دست به اخاذي از مردم ميزنند. اگر زماني حضور آنها در مكانهاي عمومي و خيابانها دردسرساز شده بود، حالا جولان آنها در شبكههاي اجتماعي و به ويژه شبكههاي اجتماعي موبايلي تبديل به آسيب جديدي شده است.
همان جاي هميشگي ايستاده بود و با صداي بلند
عابران را دعوت ميكرد كه به كودكان سرطاني كمك كنند؛ زن جواني با تن صدایي بلند كه ميتواند توجه هر عابري را جلب كند. محل هميشگي او جايي حوالي ميدان هفت تير است، يعني يكي از مركزيترين و شلوغترين مناطق تهران كه گذر تعداد زيادي از افراد به آن ميافتد. به احتمال زياد شما هم در مناطق مختلف تهران، چند نفري از آنها را ديدهايد كه به صورت گروهي يا يك نفره مردم را به كمك به كودكان سرطاني يا خيريههاي مختلف دعوت ميكنند. بعضي از آنها هم نام موسسههاي معتبر را يدك ميكشند، اما با اين وجود درباره صحت و سقم كار آنها هميشه يك علامت سوال بزرگ وجود دارد. بهرغم اينكه افراد زيادي حاضر به همكاري با اين افراد هستند، اما عده زياد ديگري هم اعتمادي به اين افراد ندارند و كار آنها را كلاهبرداري ميدانند.
چند روز قبل، مديركل دفتر نظارت بر مراكز غيردولتي
سازمان بهزيستي اين اقدام خيريهها را چه با مجوز و چه بيمجوز غيرقانوني و جرم اعلام كرد و گفت: «ممكن است اين خيريهها مجوز از بهزيستي و هر ارگان ديگري داشته باشند، اما اين اقدام آنها در گرفتن كمك و جمع كردن وجوه نقد از مردم در كنار خيابان و ميدانها يا جلوی در خانهها غيرقانوني و تخلف آشكار است».
محمدحسين خيرخواه افزود: «از مردم ميخواهيم كه در صورت مشاهده اين افراد در هر نقطهاي از شهر موضوع را به سازمان بهزيستي و نيروي انتظامي اطلاع دهند. اين افراد با هر دليل و مجوزي اجازه ندارند به اين نحو از مردم پولي دريافت و مردم هم نبايد به آنها كمك كنند». در حقيقت حتي اگر موسسهاي كه اين افراد مدعي جمعآوري كمك براي آن هستند وجود خارجي و مجوز هم داشته باشد، روش آنها براي جمعآوري كمك غيرقانوني است و پيگرد قانوني دارد. از سوي ديگر اين قسم از جمعآوري كمك با عنوانهايي مانند كودكان سرطاني يا بيماران معلول نه تنها در روحيه عمومي جامعه اثري منفي بر جاي ميگذارد، بلكه تأثير نامطلوب آن بر بيماران سرطاني يا معلولان و خانوادههاي آنها بيشتر است، به ويژه اگر اين افراد براي درمان احتياج به كمك هم داشته باشند، ديدن اين شيوه جمعآوري كمكها ميتواند تأثيري به مراتب منفيتر بر روحيه آنها بر جاي بگذارد.
شيوههاي تركيبي كلاهبرداري مجازي
ردپاي اين قسم از موسسهها فقط به دنياي واقعي محدود نمانده است، امروزه انواع جديدي از اين كلاهبرداريها از دنياي مجازي هم سر برآوردهاند و كار به جايي رسيده است كه اين نوع كلاهبرداري با شيوههاي ديگر جرم در دنياي مجازي آميخته شده است و شيوههاي تركيبي كلاهبرداري در اين فضا شكل گرفتهاند. البته اين مساله تنها محدود به كشور ما نيست و در سراسر دنيا اين شيوه كلاهبرداري رواج دارد، به حدي كه در شيوههاي جديد كلاهبرداري مجازي كه پليس بينالملل و كارشناسان اينترنتي درباره آنها هشدار دادهاند نام دو شيوه كلاهبرداري با عنوانهاي «كمكهاي خيرخواهانه» و «سوءاستفاده از انساندوستي» به چشم ميخورد. كلاهبرداران بينالمللي هم عواطف بشريت را به بازي ميگيرند و با ارسال ايميلهايي از افراد ميخواهند كه به مردم كشورهاي فقير مانند نيجريه كمك كنند يا در هنگام بلاياي طبيعي مانند سيل و زلزله به بهانه كمك به آسيبديدگان از مردم به شيوه مجازي اخاذي ميكنند. يكي از صورتهاي كلاهبرداري به اين صورت بود كه بعضي از افراد با انتشار عكسهاي دلخراش از آسيب ديدگان اجتماعي يا بيماران نيازمند در شبكههاي اجتماعي مانند فيسبوك، توئيتر يا اينستاگرام از كاربران اين شبكهها ميخواستند كه به اين افراد كمك كنند. در حقيقت اين افراد از اين تصاوير دلخراش براي تحريك عاطفه مردم استفاده ميكردند. اين مساله چنان موج گستردهاي پيدا كرد كه پليس نسبت به اين مساله هشدار داد. اما اين انتهاي ماجراي كلاهبرداري مجازي با عنوان خيريه نبود. در سوي ديگر اين طيف سايتهايي قرار دارند كه با عنوان خيريه كار ميكنند و در حقيقت كلاهبرداري آنها نه تنها گرفتن پول از افراد بلكه سرقت اطلاعات بانكي است.
در اين سايتها گردانندگان سايت با ادعاي كمك به بيماران خاص يا كودكان سرطاني و... دست به فروش اجناس يا جمعآوري كمك ميزنند. در اين زمينه چند نكته مهم وجود دارد، يكي اينكه كالاهايي كه در اين سايتها به فروش ميرسند اجناسي بيكيفيت هستند كه به قيمتهايي چند برابري به فروش ميرسند و از سوي ديگر در پرداختهاي اينترنتياي كه صورت ميگيرد احتمال فيشينگ و سرقت اطلاعات بانكي افراد بالا ميرود. در حقيقت اين روزها فضاي مجازي فرصتي را به وجود آورده است كه در آن شيوههاي جديد و قديم كلاهبرداري با يكديگر در هم آميختهاند و از دل آن شيوههاي جديدي سر بر آوردهاند كه به سختي قابل تشخيص هستند.
ردپاي خيريههاي دروغين در تلگرام
اما ماجراي كلاهبرداريهاي مجازي در قالب موسسههاي خيريه پا از اين هم فراتر گذاشت. هر وسيله جديد ارتباطي فرصتي تازه در اختيار اين كلاهبرداران قرار ميدهد تا از عواطف مردم در اين زمينه سوءاستفاده كنند. هشدارهاي پليس فتا درباره بعضي از افراد كه در شبكههاي اجتماعي مانند تلگرام و واتسآپ به نام موسسات خيريه از مردم اخاذي ميكنند، بيانگر اين شيوه جديد كلاهبرداري است. در حقيقت حضور 22 ميليون ايراني در تلگرام و سرعت بالاي انتشار پيامكها در اين فضا باعث شده است كه كلاهبرداران مجازي از اين فرصت براي اخاذي از عواطف مردم در قالب موسسات خيريه استفاده كنند. به يكي از سايتهاي مجازي كه ادعا دارد يك موسسه خيريه است وارد ميشويم. اين موسسه خيريه شناختهشده نيست و درباره آن اطلاعاتي در اينترنت وجود ندارد. فعاليت اين موسسه فقط به سايتي كه در آن حساب بانكي براي كمك وجود دارد محدود نيست بلكه عضويت در تلگرام، فيسبوك، اينستاگرام و توئيتر تنها بخشي از فعاليت اين موسسه است. در سايت اين موسسه توضيح خاصي وجود ندارد و فقط از افراد خواسته شده است اگر قصد كمك دارند به شماره حسابي كه در سايت قرار داده شده است، مبلغي واريز كنند. در حقيقت ماهيت واقعي كار اين موسسه نه در سايت بلكه در شبكههاي اجتماعي مجازي نهفته است. زماني كه به كانال تلگرام اين موسسه سر ميزنيم با موج وسيعي از اطلاعرساني كه روزي چند بار هم به آن اخبار جديدي اضافه ميشود مواجه ميشويم. استفاده از واژههايي مانند مهرباني، محبت و انسانيت در كنار تصاويري كه افراد را به نوعدوستي تشويق ميكند ذهن هر بينندهاي را به خود جلب ميكند. اما چيزي كه در این میان كمتر ديده ميشود و در واقع هدف اصلي همان است، اطلاعيههايي است كه هر از چندگاهي سر بر ميآورند و براي نمونه در آن آمده است: پدري كه به خاطر بيماري خانهنشين شده و به كمك نياز دارد يا دختري كه به دليل فقر خانوادگي به كمك براي خريد جهيزيه نياز دارد و... يك شماره حساب مكمل كه اگر مغز شما با تصاوير و كلماتي كه تا قبل از اين اطلاعيه در شبكه ديدهايد به خوبي پخته باشد آنگاه به راحتي ترغيب به كمك خواهيد شد. در حقيقت با مضاميني كه به شما عرضه شده است اگر كمكي نكنيد به احتمال زياد احساس بدي به شما دست خواهد داد و احساس خواهيد كرد كه يك فرد نوعدوست نيستید. در حقيقت آنها به شيوهاي ماهرانه شما را در شرايطي قرار ميدهند كه احتمال كمك نكردن به حداقل برسد. اين افراد با استفاده از وسايل جديد ارتباطي در يك قدمي شما قرار ميگيرند و به راحتي و با يك پيام ساده ميتوانند شما را فريب دهند.
نظارت به جاي جمعآوري كمك
در حوزههاي مختلف همواره از اين واقعيت انتقاد شده كه مديريت يكپارچهاي وجود ندارد. زماني كه مساله آسيبهاي اجتماعي مانند كارتنخوابي يا معتادان متجاهر مطرح ميشود، كارشناسان عنوان ميكنند دليل بيثمر بودن فعاليتهايي كه انجام ميشود نبود يك مديريت واحد است. درباره فعاليتهاي خيريهاي هم اوضاع به همين ترتيب است. اگر چه سازمانهايي مانند بهزيستي و كميته امداد متولي امر كمك به محرومان جامعه شناخته ميشوند، اما برخي به هر دليلي علاقهمند نيستند كمكهاي خود را از طريق اين سازمانها به نيازمندان برسانند. اينجاست كه پاي سمنها به كار خير بازميشود، اما همانطور كه عنوان شد همواره كساني هستند كه از اين مساله سوءاستفاده ميكنند. نميتوان عنوان كرد كه بايد جلوی فعاليت تمامي سمنهايي را كه براي نيازمندان پول جمع ميكنند گرفته شود، اما به نظر ميرسد بايد مديريت واحدي براي نظارت بر آنها وجود داشته باشد. شايد سازمانهاي حمايتگر مانند بهزيستي و كميته امداد بهتر باشد به جاي جلب كمك و حمايت فعاليت خود را روي ساماندهي سمنهاي حمايتگر متمركز كنند.آرمان