اقدامهاي خودجوشي مانند ديوار مهرباني همچون ديگر اقدامهاي خودجوش مسري هستند، آن هم به اين صورت كه كمكها از يك نقطه كشور شروع و در يك فاصله زماني كوتاهمدت به ديگر نقاط سرايت ميكنند. اين فعاليتهاي باعث ارتقاي مسئوليت اجتماعي ميشوند. در ديوار مهرباني آنچه كه مورد نياز افراد نيست و ممكن است نيازمندان به آن احتياج داشته باشند در گوشهاي از شهر در اختيار آنها قرار ميگيرد. حال ممكن است نمونههاي آن به اشكال ديگر در جامعه بروز كند. هماكنون ديوار مهرباني به شكل خودجوش و بدون هيچ پروتكل و درخواستي در بين مردم جا افتاده است و الان در استانهاي مختلف كشور به شكلهاي مختلف در حال اجراست. حركتهايي همچون ديوار مهرباني و ديگر فعاليتهاي خودجوش باعث افزايش حس نيكوكاري و توجه به نيازهاي افراد جامعه ميشود. اين ايده مطلوب است، اما اگر بتوان اين حركت اجتماعي را به شكلي خارج از كمكهاي فردي مورد توجه قرار داد در برطرفسازي نيازهاي دروني جامعه ميتواند موثر باشد. وقتي در كشور ما رقمي حدود 10 ميليون نفر در شرايط فقر نسبي امورات ميگذرانند و وقتي آماري مبني بر وجود 15 يا 20 ميليون حاشيهنشين از سوي سازمانهاي ذيربط منتشر شده است، بايد به اين نكته توجه داشت كه نيازهاي اين قشر نيز بايد تامين شود. بنابراين اين نوع از حركتها كه از نوعدوستي مردم حكايت دارند اگر توجه بيشتري به آنها شود و به عنوان يك كار مشاركتي ادامه يابند ميتوانند تأثيرگذاري زيادي داشته باشند. براي كاهش آسيبهاي اجتماعي ميتوان برخی از فعاليتهای جمعي و معنادار را اعمال كرد تا اين نوع فعاليتها، قالبهاي ويژه خود را پيدا كنند و بتوانند به اهداف مورد نظر خود برسند. اگر ديوار مهرباني فقط در اين سطح محدود بماند ميتوان گفت اين طرح در قالب حركت اجتماعي است و ما به عنوان فعالان مدني خواستار اثرات پايدارتر و ريشهايتر از اين اقدامها در جامعه هستيم.
شب عيد و نياز كودكان كار و خيابان
براي ساماندهي كودكان كار و خيابان در برخي مناطق تهران از جمله منطقه 12 و در بعضي از شهرستانها، نهادهاي مرتبط مبادرت به فعاليتهاي آموزشي و كمكرساني به كودكان كار و خيابان و ارائه خدمات به اين افراد ميكنند. بايد توجه داشت كه اين نوع اقدامها نيازمند به كارگيري يك رفتار و الگوي مناسب است و فقط صرف كمك به اين كودكان نميتوان نيازهاي آنها را برآورده كرد. اين اقدامها به هيچ عنوان نبايد در قالب يك بخشش از بالا به پايين باشد. اغلب نهادهاي مسئول براي تامين اقلام سال نوی كودكان در برنامههايي با عنوان پيشواز سال نو به اهداي لباس نو، اقلام سفره هفت سين و اقلام پذيرايي ميپردازند. پيشنهاد ميشود افراد داوطلب نيز براي اهداي هديه به افراد از طريق نهادهاي مدني وارد عمل شوند تا به اين ترتيب جلوی هرگونه موازيكاري گرفته شود. هر ساله اهداي هداياي شب عيد از طريق سازمانهاي مردمنهاد انجام ميشود و افرادي كه خواستار كمك به كودكان كار و خيابان هستند ميتوانند به جاي اعمال رفتارهاي انفرادي از طريق نهادهاي مدني وارد عمل شوند. براي مثال در موضوع پخش غذا در بين كارتنخوابها به دليل ناهماهنگيهای بسیار، با مشكلات و موازيكاريهاي متعددي به وجود آمد. بايد دانست كه اين اقدامها چندان پايدار نيستند و نياز كارتنخوابها و كودكان كار و خيابان همچنان پايدار است.
هالهاي از ابهامات در شناسايي كودكان كار
امروزه توجه به وضعيت كودكان كار و خيابان از سوي سازمانها و نهادهاي متعددي مورد ارزيابي قرار ميگيرد، اما تاكنون هيچ نهاد مدني و سازمان غيردولتي نتوانسته است مدعي شناسايي همه كودكان كار و خيابان در كشور باشد؛ بخش عظيمي از اين كودكان مهاجر غيرقانوني هستند و اغلب آنها به شكل پنهاني و قاچاق وارد كشور شدهاند. بخشهای متولي و نحوه عضويت اين كودكان در اين بخشها كاملا مشخص هستند، اما دسترسي به همه اين كودكان تاكنون از سوي سازمانهاي ذيربط محقق نشده است. اكثر اين كودكان به دليل عدم شناسايي به نسبت مشمول حمايتهاي دستگاهها نيز نميشوند.
بيتقصيري كودكان در سرنوشت خود
در جامعه برخي بر اين باور هستند كه اغلب كودكان كار و خيابان در باندهاي سازمانيافته عضو هستند و هرگونه اقدام آنها از طريق اين باندها جهتدهي ميشود، اما بايد دانست كه تعداد اندكي از اين كودكان در كشور عضو باندهايي سازمانيافته هستند. مقوله عضويت كودكان كار و خيابان در اين باندها باعث بروز رفتارهاي نامهربان، سخت و خشن افراد جامعه نسبت به آنها ميشود. اينگونه رفتارها باعث دوري كردن افراد جامعه از آنها و تشديد نامهربانيها در برخورد با اين كودكان ميشود. در واقع وضعيت كودكان كار و خيابان در كشور اينچنين نيست، بلكه اين امر باعث شده تا بخش قابل توجهي از اين افراد به دليل عدم آگاهي با اين كودكان نامهرباني كنند. اگر امروز اين كودكان در خيابانها رانده شدهاند به هيچ عنوان در بروز چنين شرايطي مقصر نيستند، بلكه اين شرايط را بزرگترها در قالب خانواده و تصميمگيران جامعه براي آنها رقم زدهاند. بيشك بينش اشتباه نسبت به كودكان كار و خيابان، افراد را به بيراهه برده و باعث ميشود تا اين آسيب در جامعه همچنان به قوت خود باقي بماند؛ چون اين كودكان در كشور ما به دلايلي همچون تنگناي معيشتي خانوادهها و وضعيت نامطلوب مهاجران كشور ايجاد شدهاند و اين باعث شده تا اين كودكان با وجود سن كم، مجبور به درآمدزايي شوند. كودكان در اين سن و سال بايد پشت نيمکتهاي مدارس روزگار بگذرانند، اما آنها به دليل شرايط موجود مجبور هستند با كار سخت و طاقت فرسا به درآمدزايي براي خانوادهها و ديگر بزرگترها بپردازند. اين كودكان در بروز شرايط موجود هيچ دخالتي ندارند بلكه آنها نيز به نحوي قرباني شرايط جامعه هستند و با اين شرايط فقط بايد با درك شرايط، آنها را قضاوت كرد.آرمان
ثريا عزيزپناه / فعال حوزه كودكان