به گزارش شفا آنلاین،امروز يك روز استشنايي برايم بود، چون فرصت و شانس شركت در مهماني و جشن شادماني كودكان اوتیسم خانوادههاي آنها را بافتم، فضايي صميمي و مهربان. محيطي كه در آن كودكان اوتيسمي را در كنار خانوادهها و ساير كودكان شاد و پر جنب جوش ديدم ، خانوادهها دوستانه با هم صحبت درد دل و آخر سر عكس يادگاري ميگرفتند.
يا صحنهاي كه در آن پدري از تنكابن مازندران بعد از ماهها كار بر روي فرزند اوتيسميش او را به نزد ما آورد تا در ستايش از باني اين مجلس كه در جمع ما حضور داشت با زبان خود متني را قرائت نمايد، لحظهاي كه شوق اشك را در پدر كودك و پدر واقعي اين حركت ديدم و سخت تحسين و ستايشم را برانگيخت تا اين يادداشت را به احترام اين گام خداپسندانه در ستايش از اين انسان فداكار به رشته تقرير در آورم.
و خانوادههاي آنها را بافتم، فضايي صميمي و مهربان. محيطي كه در آن كودكان اوتيسمي را در كنار خانوادهها و ساير كودكان شاد و پر جنب جوش ديدم ، خانوادهها دوستانه با هم صحبت درد دل و آخر سر عكس يادگاري ميگرفتند.
يا صحنهاي كه در آن پدري از تنكابن مازندران بعد از ماهها كار بر روي فرزند اوتيسميش او را به نزد ما آورد تا در ستايش از باني اين مجلس كه در جمع ما حضور داشت با زبان خود متني را قرائت نمايد، لحظهاي كه شوق اشك را در پدر كودك و پدر واقعي اين حركت ديدم و سخت تحسين و ستايشم را برانگيخت تا اين يادداشت را به احترام اين گام خداپسندانه در ستايش از اين انسان فداكار به رشته تقرير در آورم.