کد خبر: ۹۰۳۶۹
تاریخ انتشار: ۱۴:۴۶ - ۳۰ آذر ۱۳۹۴ - 2015December 21
شفا آنلاین>اجتماعی>روانشناسی> اگه من مادر بشم شاهکار می‌کنم. بهترین مادر دنیا می‌شم. هیچ‌وقت اشتباه‌های پدر و مادر خودمو تکرار نمی‌کنم.
به گزارش شفا آنلاین،به نقل از سپید  با بچه‌ام هرقدر هم‌که نق بزنه با آرامش برخورد می‌کنم. هرچی دوست داشته باشه براش فراهم می‌کنم. اونو تو دریای محبت خودم غرق می‌کنم...

       اینها حرف‌های خیلی از ما جوان‌ها است. وقتی دور هم جمع می‌شویم و سفره دلمان را باز می‌کنیم، اغلب از رفتارهای پدر و مادرمان ناراضی هستیم و از برخورد آنها با خودمان ایراد می‌گیریم. ایراداتی که البته منطقی هم به‌نظر می‌رسند. همه ما می‌خواهیم بهترین پدر و مادر دنیا بشویم و احتمالاً این رویای پدر و مادر خودمان هم بوده‌است.

اما چرا این چرخه در طول تاریخ ادامه پیدا کرده و بچه‌ها، همواره نسبت به رفتارهای والدینشان معترض هستند؟ این چرخه معیوب را چگونه می‌توان قیچی کرد؟ ریشه اختلاف والدین و فرزندان کجاست و چه‌طور می‌توان آن را حل کرد؟ آیا ایراداتی که بچه‌ها به رفتارهای پدر و مادرشان می‌گیرند منطقی و بجا نیست؟

       حسین ابراهیمی مقدم، روانشناس و عضو هیئت‌علمی دانشگاه‌ آزاد اسلامی معتقد است که نقد کردن رفتارهای پدر و مادر در دوره نوجوانی از ویژگی‌های این دوره است. به گفته او، نوجوانان در این برهه از سن خودشان، رفتارهای والدینشان را تحلیل و ایرادات آنها را بررسی می‌کنند. آنها پدر و مادر خود را به خاطر از دست‌دادن موقعیت‌هایشان در زندگی سرزنش می‌کنند و به همین دلیل در این دوران پرخاشگر می‌شوند و گاهی شاهد هستیم که با عصبانیت با والدینشان برخورد می‌کنند.

چرا افراد اشتباهات والدین‌شان را تکرار می‌کنند؟
       به یاد می‌آورم که روزی یک برنامه مستند تلویزیونی، داستان زندگی دختری را به تصویر کشیده بود که ارتباط عاطفی سرد و کمرنگ با مادرش را عامل انتخاب غلط و ازدواج نامناسب خود می‌دانست، اما وقتی خود مادر شده بود، فرزندانش را رها کرده بود و سال‌ها بود از آنها خبری نداشت یا پدری که خود همیشه از خشونت‌های پدرش در خانه شکایت می‌کرد، اما فرزندانش را مورد آزار جسمی و تنبیه بدنی قرار می‌داد. اما چرا وقتی افراد در جایگاه پدر و مادری قرار می‌گیرند، در بسیاری از موارد همان رفتارهایی را که در دوران نوجوانی با عصبانیت از آنها ایراد می‌گرفتند و مایه شوربختی خود می‌دانستند تکرار می‌کنند؟

       ابراهیمی‌مقدم در بخش دیگری از سخنان خود، اشاره می‌کند که افراد اگرچه در دوران نوجوانی نسبت به رفتارهای پدر و مادرشان معترض هستند، اما در کودکی، رفتارهای والد هم‌جنسشان را مورد الگوبرداری قرار می‌دهند و در ضمیر ناخودآگاهشان ثبت و ضبط کرده و در سنین بزرگسالی، آنها را تکرار می‌کنند. بر این اساس، اهمیت تربیت افراد در دوران کودکی، برای ما آشکار می‌شود. اما جایگاه مطالعه و تحقیق در شیوه‌های فرزندپروری در میان پدران و مادران کجاست؟ به گفته این روانشناس، مردان بیشتر از رفتارهای پدرانشان پیروی می‌کنند و این درحالی است که زنان، شیوه‌های تربیتی نوین را برمی‌گزینند و از مشاوره، مطالعه و همایش‌ها و کلاس‌های آموزشی برای آموختن شیوه‌های صحیح برخورد با فرزندانشان استفاده می‌کنند.

ما هم اگر جای آنها بودیم، چنین می‌کردیم!
       آیا تمام تصوراتی که ما از اشتباه بودن رفتارهای پدر و مادرمان داریم بجا و صحیح است؟ بسیاری از ما نسبت به عملکردهای همه کسانی که در طول روز با آنها برخورد و معاشرت داریم معترض هستیم. ما از عملکرد همسایه‌ها، رانندگان تاکسی، صاحب مغازه، مدیر ساختمان و مدیریت اداره ایراد می‌گیریم و با خود تصور می‌کنیم که اگر جای آنها بودیم چه می‌کردیم.

شاید رفتار اکثر قریب به‌اتفاق افرادی که دور و بر خود می‌بینیم به نظرمان عجیب و غیرعادی بیاید و این، به این دلیل است که ما جای آنها نیستیم و نمی‌دانیم که براساس چه امکانات، محدودیت‌ها و اهدافی این تصمیمات را گرفته‌اند و به این شکل عمل می‌کنند. ما تا وقتی خود پدر و مادر نشویم، نمی‌دانیم نگهداری از یک فرزند با چه فشارهای روانی همراه است یا والدین، چه‌قدر نسبت به آسیب‌های اجتماعی که پاره‌های تنشان را تهدید می‌کند حساس هستند و نمی‌توانند نسبت به خطرات رفتارهای فرزندشان بی‌توجه باشند. بنابراین بسیاری از ما، وقتی در جایگاه پدر و مادر خود قرار می‌گیریم، از رفتارهای قبلی خود پشیمان می‌شویم و قدر آنها را بیشتر می‌دانیم و گاهی بر اساس امکانات و دارایی‌های موجود، خودمان هم رفتار آنها را تکرار می‌کنیم. اما راه‌حل پرخاشگری نوجوانان نسبت به پدر و مادر چیست؟

       آیا باید نسبت به این رفتار صبور بود و آن را نادیده گرفت؟ ابراهیمی‌مقدم، مدیریت صحیح بر تعامل والدین و فرزندان را بهترین راه کنترل خشونت‌های دوران نوجوانی می‌داند و می‌گوید: « در این دوران، افراد از گروه‌های همسالان و دوستان خود تاثیر می‌پذیرند و نسبت به خانواده‌هایشان سرکش می‌شوند، اما با ورود به دوران بزرگسالی، زندگی هدفمندتری پیدا می‌کنند.»

 به گفته این کارشناس، تلاش برای متقاعد کردن نوجوانان به درک رفتارهای پدر و مادر، اثربخشی چندانی ندارد و والدین باید با یادآوری دوران نوجوانی خود، طبیعی بودن رفتار فرزندشان را درک کنند. از طرف دیگر پرخاشگری نوجوانان در خانواده‌های پراسترس افزایش پیدا می‌کند و بزرگ‌ترها باید تلاش کنند از ایجاد تنش و مشاجره که به عصبانیت نوجوانان دامن می‌زند جلوگیری کنند. او در پایان تاکید می‌کند که در خانواده‌هایی که جوی همراه با آرامش و نوازش در آنها حاکم است، فرزندان کمتر به گروه‌های همسالان گرایش پیدا می‌کنند و بحران نوجوانی خود را راحت‌تر پشت سرمی‌گذارند.
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: