شفا آنلاین>سلامت>(Traumatic brai- injury)، یکی از علل مهم ناتوانی و مرگ در آمریکاست. بهدلیل آمار بالای مرگ و میر در این گروه از بیماران، توجه ویژه پزشکی با هدف به حداقل رساندن احتمال بروز عوارض درازمدت، ضروری است.
به گزارش
شفا آنلاین، مراقبتهای عصبی-روانی، برای
مبتلایان به آسیب مغزی ناشی از ضربه عبارتند از درمان افزایش فشار داخل
جمجمهای، جلوگیری از بروز تشنج، اختلالات شناختی و اختلالات روانپزشکی.
عوارض آسیب مغزی ناشی از ضربه عبارتند از اختلال در تفکر یا حافظه، مشکلات
حسی-حرکتی یا عاطفی که در برخی از موارد تمام عمر باقی میمانند.
لازم
به ذکر است که تمام آسیبهای ناحیه سر، به
آسیب مغزی ناشی از ضربه منتهی
نمیشوند. طبق آمار اعلام شده از سوی مرکز پیشگیری و کنترل بیماریهای
آمریکا، فقط در سال 2010 میلادی، 5/2 میلیون ویزیت بخشهای اورژانس، بستری
بیمارستانی یا مرگ در این کشور مرتبط با آسیب مغزی ناشی از ضربه بوده است.
شایعترین علل آسیب مغزی ناشی از ضربه بین سالهای 2006 تا 2010 میلادی
عبارت بودند از سقوط و تصادفات موتورسیکلت.
مدیریت فاز حاد آسیب مغزی مراقبت
اورژانس آسیب مغزی ناشی از ضربه، بهدلیل آمار بالای مرگ و میر در این
گروه از بیماران، هنوز هم یکی از جدیترین معضلات بخش درمانی در آمریکاست.
وقتی آسیب مغزی ناشی از ضربه رخ میدهد، احتمال تخریب مغز و مرگ مغزی وجود
دارد. برقراری وضعیت پایدار برای بیمار، پیشگیری از آسیب ثانویه و
بازگرداندن عملکردهای عصبی، هدف اصلی این مداخلات هستند. تشخیص و ارزیابی
براساس گزارش وارد آمدن فشار خارجی به ناحیه سر یا شواهد دال بر ضربه مغزی
که منجر به افت عملکردهای عصبی شده، داده میشود. آزمونهای آزمایشگاهی
نظیر اندازهگیری گاز خون شریانی، جستجوی دارو در ادرار، بررسی میزان الکل
خون و سطح الکترولیتهای سرمی برای رد کردن سایر علل احتمالی اختلال عملکرد
عصبی، الزامی است. همچنین، بررسی سطح هشیاری (GCS) و رفلکس مردمکها به
نور، باید بهعنوان بخشی از معاینه فیزیکی انجام شود. برخی از علائم عصبی
حاد در این گروه از بیماران عبارتند از تشنج، فراموشی پس از ضربه، گیجی و
منگی، سردرد متوسط تا شدید، ضعف اندامها و پارستزی. افزایش فشار داخل
جمجمهای و تشنج از جمله عوارض عصبی-روانی حاد در این بیماران است. کنترل
فشار خون، درمان پیشگیرانه از ترومبوآمبولی وریدی، پیشگیری از استرس اولسر،
کنترل قند، در نظر گرفتن احتمال نیاز به ونتیلاسیون مکانیکی، کنترل عفونت و
حمایت تغذیهای همه از موارد ذکر شده در پروتکلهای درمانی برای کاهش
میزان مرگ و میر در مبتلایان به آسیب مغزی ناشی از ضربه است.
کنترل
فشار داخل جمجمه: پس از آسیب مغزی ناشی از ضربه، ساقه مغز فشرده شده و
موجب بالا رفتن فشار مغزی میشود که یک موقعیت اورژانس و شایعترین علت مرگ
در بیماران با آسیب مغزی ناشی از ضربه شدید است. در نتیجه، مانیتورینگ
فشار داخل جمجمهای در این بیماران اهمیت دارد. محدوده طبیعی فشار داخل
جمجمهای، کمتر از 10 تا 15 میلیمتر جیوه در بزرگسالان، 3 تا 7 میلیمتر
جیوه در کودکان و 5/1 تا 6 میلیمتر جیوه در نوزادان است. متخصصان باید به
یاد داشته باشند که در مبتلایان به آسیب مغزی ناشی از ضربه،
کورتیکواستروئیدها برای کاهش فشار داخل جمجمهای توصیه نمیشوند.
درمان
ضددرد و خوابآور: داروهای ضددرد و خوابآور، اغلب بهعنوان خط اول درمان
فشار بالای داخل جمجمهای در نظر گرفته میشوند. در موارد شدید آسیب مغزی
ناشی از ضربه، بیماران اغلب بسیار بیقرار هستند. به علاوه، بیقراری در
بیماران با آسیب مغزی ناشی از ضربه میتواند موجب افزایش فشار داخل
جمجمهای شود. پروپوفول، بهدلیل شروع اثر سریع آن و طول مدت اثر کوتاه،
معمولا داروی انتخابی برای خوابآوری است. میدازولام، بهدلیل نیمه عمر
کوتاه آن در مقایسه با لورازپام، تیتراسیون آسانتر و نیز اینکه بیشترین
مطالعات را در بیماران با آسیب مغزی ناشی از ضربه دارد، بنزودیازپین
انتخابی است. از آنجا که میدازولام در ترکیب با پروپوفول در کنترل فشار
داخل جمجمهای موثر نیست، به تنهایی در بیمارانی نسخه میشود که نمیتوانند
پروپوفول را بهدلیل عوارض جانبیاش دریافت کنند.
یک مطالعه نشان داد که
دکسمدتومیدین (Dexmedetomidine)، داروی بیخطری است و مصرف آن با تغییرات
قابلتوجه در همودینامیک داخل جمجمهای مرتبط نیست. در درمان اپیوئیدی،
مورفین بهطور گسترده به صورت اینفیوژن مستمر یا بولوس به کار میرود.
فنتانیل و رمیفنتانیل، نیز تجویز میشوند، زیرا مدت اثر کوتاهتری دارند
این داروها توصیه میشوند زیرا خاصیت ضددردی دارند، خوابآور خفیف هستند و
موجب تضعیف رفلکسهای راه هوایی میشوند که برای اینتوبه کردن و ونتیلاسیون
مکانیکی بیمار لازم است. داروهایی نظیر دیورتیکهای لوپ، بهعنوان خط دوم
درمانی برای کاستن از فشار داخل جمجمهای تجویز میشوند. بلوککنندههای
عصبی-عضلانی نیز برای بیمارانی که ماکزیمم دوز قابل تحمل پروپوفول را
دریافت کردهاند یا کسانی که به تمام داروهای دیگر مورد استفاده در کنترل
فشار داخل جمجمهای مقاوم هستند، تجویز میشوند. هر چند بلوککنندههای
عصبی-عضلانی ممکن است اثر مستقیم روی پایین آوردن فشار داخل جمجمهای
نداشته باشد، برای تسهیل ونتیلاسیون مکانیکی، به حداقل رساندن فعالیت و
اسپاسمهای عضلانی و بهبود وضعیت تنفسی مفیدند.
درمان
هایپراسمولار: مانیتول؛ در کاهش فشار داخل جمجمهای در موارد شدید آسیب
مغزی ناشی از ضربه بسیار موثر است. این دارو بهعنوان یک دیورتیک اسموتیک
اثر میکند و با ایجاد یک اختلاف فشار اسمزی، موجب افزایش اسمولاریته سرم
تا 310 تا 320 میلی اسمول به ازای هر کیلوگرم آب میشود. مانیتول برای
بیماران با تخریب پیشرونده عصبی نامرتبط با علل خارج جمجمهای توصیه
میشود. مانیتول برای پروفیلاکسی یا درمان بیماران با اسمولاریته بیشتر از
320 میلی اسمول به ازای هر کیلوگرم آب توصیه نمیشود. برای نرمال نگهداشتن
حجم مایعات، مایع درمانی کافی با محلول سالین ایزوتونیک در طی درمان با
دیورز اسموتیک توصیه میشود. دوز معمول، 25/0 الی 1 گرم به ازای هر کیلوگرم
وزن بدن به صورت وریدی طی 15 الی 20 دقیقه است. محلول سالین هایپرتونیک 3
تا 4/23 درصد، آلترناتیو موثری برای مانیتول است و در برخی از مطالعات، حتی
ارجح بوده است.
تنظیم
حرارتی: هایپوترمی با شدت متوسط ممکن است در موارد مقاوم به درمان افزایش
فشار داخل جمجمهای به کار گرفته شود. هایپوترمی سیستمیک با 32 درجه
سانتیگراد تا 34 درجه سانتیگراد موجب کاهش متابولیسم و حجم خون در جریان
مغزی، کاهش فشار داخل جمجمهای میشود.
کومای
باربیتورات: ثابت شده است که باربیتوراتها درمانهای اثربخشی در افزایش
فشار داخل جمجمهای مقاوم به درمان هستند (بهعنوان خط دوم درمان). آنها
متابولیسم و جریان خون مغزی را کاهش داده و موجب افت فشار داخل جمجمهای
میشوند. پنتوباربیتال، برای القای کومای باربیتوراتی توصیه میشود. این
درمان در موارد با همودینامیک پایدار و بیماران با آسیب مغزی ناشی از ضربه
شدید که به حداکثر دوز درمان دارویی مقاوم هستند تجویز میشود. شایعترین
عوارض باربیتوراتها عبارتند از افت فشارخون و تضعیف ایمنی. US.Pharmacist,2015