اطلاع دارم وی با اصرار فراوان و شاید حتی خلاف میل باطنی مسئولیت وزارت بهداشت را تنها بر اساس حس تکلیف پذیرفت در حالی که می دانست با این همه عقب افتادگی تیر پیکان انتقادها از هر سو به سمتش نشانه خواهد رفت.حال اگر عده ای متخصص دست به نقد بزنند حرفی نیست اما ،واقعا دلم می سوزد که افرادی ناآگاه و کم اطلاع نیز به خود اجازه می دهند، در مورد صلاحیت داشتن یا نداشتن وی برای وزارت اظهار نظر کنند و گویی در خواب غفلتند.
جهت اطلاع عرض می کنم که دکتر هاشمی عاشق طبابت بوده و هست ، مهارت وی تا بدانجا بوده و هست که افراد ماهها در نوبت جراحی وی منتظر می ماندند و حضور وی باعث رونق کنگره های های علمی تخصصی چشم پزشکی می شد و امروز همه همکاران من جای خالی ایشان را در بخش های علمی پژوهشی احساس می کنند و در حسرت روزهای حضور پر تلاش و موثرشان هستند.
من نه به عنوان کسی که شاگرد وی بوده ام و حق بسیاری است بر گردن شاگرد چنین استادی ، بلکه به عنوان یک شهروند که با یک حساب سر انگشتی فرق میان رها کردن مادیات و چسبیدن به خدمت صرف را می داند، از همان آقایان می پرسم شما اگر چنین جایگاه برجسته ای را داشتید به عشق خدمت و برای مردم از آن جایگاه دل می کندید؟ باشد که دانشمندانی این چنین در جامعه ما شایسته تکریم شوند.
عشق ب خدمت کجا بود
مردم روز ب روز بدبخت ترمیشن کجاس این خدمت کردن ک هیچکس جز متخصصین بی درد نمیبیننش
معلومه متخصصین حرفی نمیزنن چون از وقتی این آقا اومد دارن کارانه ملیاردی میگیرن
اولا باید به این به اصطلاح پزشک گفت که همه مسوولین کشور ما الحمدولله هیچ کدوم راضی به داشتن پست و مقام نیستن ولی دلشونم نمیاد وقتی گرفتنش ازش دل بکنند و جاشون رو به یک نفر بهتر بدن
ثانیا مگه فقط هر کسی که پزشکه صلاحیت حرف زدن در مورد وزیر رو داره؟
کسی که وزیر بهداشت این کشور باشه باید نوکر بخش بهداشت و درمان مردم این کشور باشه و حتی کارگر سر گذر هم میتونه واسه صلاحیتش اظهار نظر کنه