کد خبر: ۸۶۹۴۲
تاریخ انتشار: ۰۱:۵۴ - ۰۴ آذر ۱۳۹۴ - 2015November 25
شفا آنلاین>اجتماعی>همه‌چیز از پیدا کردن یک پیج جالب در اینستاگرام شروع شد. یک پیام در دایرکت و آغاز آشنایی با منیژه برزگر که بی چشمداشت و بدون هیچ انتظاری و حتی بدون احساس نیاز به کمک فرد دیگری تمامی انرژی‌اش را جمع کرده تا بیماران سرطانی و به خصوص آنهایی که مبتلابه سرطان‌های زنانه هستند، احساس تنهایی نکنند.
به گزارش شفا آنلاین، برای آشنایی بیشتر قرارمان را در منزل یکی از دوستانی که به‌تازگی پیداکرده بود، می‌گذاریم، در منزل لیندا، زنی که آخرین مرحله شیمی‌درمانی‌اش را انجام داده و چهل‌ویکمین آذر زندگی‌اش را در روز تولدش با ما جشن می‌گرفت؛ سه زن در کنار لیندا، زنی که به‌زودی قرار است جشن پایان درمانش را با پوکه‌های داروهای شیمی‌درمانی‌اش بگیرد. منیژه کیک سیبی که برای تولد لیندا پخته را با شمع‌ها تزیین می‌کند و از زمانی می‌گوید که فهمید سرطان دارد.

 از همان بعد از ظهر سوم آذر گذشته که بعد از پایین آمدن از بام تهران درد امانش را می‌گیرند و به مجید، برادرش می‌گوید که این درد طبیعی نیست.

       منیژه 47 ساله که شادابی و سرزندگی دختران جوان را دارد و هنوز اثرات شیمی‌درمانی بر موهایش مشخص است ، می‌گوید: « با توجه به اینکه سال‌ها قبل جراحی هیستروکتومی انجام داده بودم، احتمال دادم اتفاقی در تخمدان‌هایم افتاده است. دکتر هم بعد از سونوگرافی اولیه و چند آزمایش و سی‌تی‌اسکن وجود سلول‌های سرطانی مهاجم را در بدنم تایید کرد.»

منیژه که سال‌هاست خاطراتش را می‌نویسد، هنوز متعجب است که چطور با این موضوع راحت کنار آمده: «این روزها وقتی نوشته‌هایم را می‌خوانم می‌بینم چقدرعادی با موضوع برخورد کرده‌ام درحالی ‌که بسیار سخت بود.» او معتقد است همه‌ به‌نوعی با سرطان درگیریم. لیندا حرف منیژه را تایید می‌کند و استرس و دغدغه‌های روزانه را عامل ابتلا به سرطان می‌داند: «من حتی لحظه‌ای را که حس کردم چیزی در درونم منفجر شد، هنوز به خاطر دارم.»




بیماران سرطانی و استرس دارو
       منیژه که مادر فرزندان دوقلو است به‌روزهایی می‌رود که نگرانی خانواده‌اش را احاطه کرده بود: «هفت روز قبل از خبر ابتلای من مرتضی پاشایی فوت کرده بود و دخترعمویم هم به‌تازگی به خاطر سرطان سینه از بین ما رفته بود. با توجه به حرف‌های دکتر این ذهنیت ایجادشده بود که من ‌زمان زیادی ندارم؛ اما خودم می‌دانستم که این‌طور نیست و اجازه نمی‌دهم سرطان من را از پا دربیاورد. فعالیتم را دو برابر کردم. در دوران شیمی‌درمانی، روحیه‌ام را نگه داشتم و به خانواده‌ام هم روحیه دادم.»

       لیندا چای می‌آورد و کیک را می‌برد. او این روزها با همراهی منیژه حالش بهتر شده است از نگرانی‌های بیماران سرطانی از روند شیمی‌درمانی و نبود داروها و استرس‌های هزینه می‌گوید: «یک بیمار سرطانی نباید آن‌قدر استرس را تحمل کند اما این موضوعات آزاردهنده است و در کنار درد جسمی‌مان درد روانی زیادی را تحمل می‌کنیم.»

        منیژه حرف‌های لیندا راتایید می‌کند: «متاسفانه پزشکان معمولاً وقتی میگویند مبتلابه سرطان هستی و باید شیمی‌درمانی کنی با دنیایی از سوال و استرس تنهایت می‌گذارند. البته پزشک من یک سی دی در اختیارم گذاشت اما این اطلاعات کافی نبود.

در دوران شیمی‌درمانی در احوال بیماران دقت کردم و دیدم بیشترشان روحیه‌شان را ازدست‌داده‌اند و درواقع از زمانی که فهمیده‌‌اند مبتلا به سرطان هستند، مرگ را پذیرفته‌اند. سرطان قرار نیست کسی را بکشد. جلسات شیمی‌درمانی را به جلسات تفریحی تبدیل کردم. تبلت بردم و فیلم دیدم و موسیقی گوش کردم. حتی پرستاران تعجب کرده بودند که من چقدر روحیه دارم. این روند توانست مدت شیمی‌درمانی من را از 8 جلسه به 6 جلسه کاهش دهد و تست‌های انجام‌شده مارکر کاهش بسیار نشان داد.»

اینستاگرام بازی منیژه
       اینکه منیژه چطور به اینستاگرام رسید هم ماجرای جالبی دارد. بعد از موفقیت‌هایی که در روحیه‌دادن به خانواده‌اش و بیماران بخش آنکولوژی و شیمی‌درمانی پیدا می‌کند، تصمیم می‌گیرد حال افراد بیشتری را خوب کند. پس با پیشنهاد خواهرش صفحه‌ای را در اینستاگرام باز می‌کند و تجربیاتش، تصمیم‌ها، انرژی‌های مثبت و هر آنچه احساس می‌کند حال یک بیمار یا همراهش را خوب می‌کند، منتشر می‌کند. او حالا بیش از 3 هزار فالور دارد و با بسیاری از آن‌ها در تماس است.»

کمپین روبان سبز آبی
       منیژه برزگر این روزها کمپین اطلاع‌رسانی و حمایت از بیماران سرطان تخمدان را راه انداخته است. سرطان تخمدان این روزها گستره بیشتری از جامعه را درگیر کرده است و در ایران و جهان به‌شدت قربانی می‌گیرند اما در ایران به گفته منیژه هنوز مانند سرطان سینه به آن توجه نشده است. او می‌گوید: «تحقیق کردم و فهمیدم سرطان تخمدان در ایران قربانیان زیادی می‌گیرد.

هرچه جستجو کردم خبری از کمپین سرطان تخمدان نبود پس تصمیم گرفتم خودم کمپینی بزنم تا به زنانی که سرطان بخشی از زنانگی‌شان را گرفته است اطلاع‌رسانی و حمایت بیشتری برایشان جذب کنم. من در این راه از هر شخصی که بتواند کمک کند، استقبال می‌کنم.»سپید
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: