برای آغاز بحث، در ماههای پایانی اجرای برنامه پنجم توسعه هستیم. به نظر شما در حوزه بهداشت و درمان چقدر این برنامه محقق شدهاست و ما با تصویر مطلوب اجرای برنامه چقدر همخوانی داریم؟
من آمار دقیقی در این زمینه ندارم و نمیتوانم نظر قطعی دهم، اما
طی این مدت که طرح تحول نظام سلامت در حال اجرا است، در مسیر تحقق برنامه
پنجم در حوزه سلامت قرار گرفتهایم و به نظرم پیشرفت نسبی داشتهایم. به هر
حال به نظرم راهی که دولت در پیش گرفتهاست، قابل قبول است. ما هم باید
برای تحقق اهداف این طرح با رفع نواقص و بهبود آن به حفظ و بقای آن کمک
کنیم و در تحقق برنامه پنجم نیز گامهای موثر برداریم.
بر همین اساس است
که نگاه غالب این است که این طرح در برنامههای بعدی صدمه نخورد. یکی از
مادههای تحقق یافته قانون برنامه پنجم همین تاسیس بیمه سلامت ایران است و
10 میلیون بیمه شده یکی از بهترین نتایجی است که در این مدت در راستای
اجرای برنامه پنجم محقق شدهاست.
خدمات بیمارستانهای دولتی بهتر شدهاست و اگر بودجه آن را تامین نکنیم با خطراتی روبرو میشویم. بنابراین در دولت جدید کار خوبی شدهاست و ما باید تنها ایرادات را نشان دهیم وزارت بهداشت هم باید این ایرادات را بپذیرد و با همکاری هم مشکلات را رفع کنیم.
به نظر شما در برنامه ششم چقدر باید به بحث بهداشت و درمان متفاوت از
برنامه پنجم ورود شود و اگر قرار به تغییرات اساسی است، مجلس چه نقشی ایفا
خواهد کرد؟
حقیقتا کشور ما سیاستهای کلان را درباره حوزه بهداشت و درمان در
اختیار دارد. برنامههای میانمدت ما، مانند برنامههای پنجساله نیز
همراهی لازم با آن را داشتهاست و در برنامه ششم توسعه نیز باید تلاش کنیم
شاخصهایی را در نظر بگیریم که برخی به صورت کمی و برخی به صورت کیفی در
مبحث بودجه سالانه قابل پیگیری باشد. به عبارتی این برنامهنویسی بتواند
منجر به آن شود که برنامههای سالانه ما به ویژه در بحث بودجه شکل
نتیجهبخشی و تحقق اهداف برنامههای پنجساله را در برگیرد.
برنامه ششم هم باید به گونهای تدوین شود که قابل دستیابی باشد و فرصتها، ظرفیتها و مزیتهای کشور را به خوبی ببیند تا از آن بهره ببریم. ما هم در مجلس درحال پیگیری و کار در این زمینه هستیم. حتی من گزارشی نوشتم و آن را در اختیار سازمان پژوهشهای مجلس گذاشتم و در آن برنامه کشورهای دیگر را مورد ارزیابی قرار دادم. کشورهایی که برنامه 3 ساله، 5 ساله و 7 ساله دارند، برای بررسی در این گزارش آورده شده است و امیدواریم با نگاه منطقی به آنها در مواردی که قابل استفاده است از آن بهره ببرند.
این همزمانی با دوران انتخابات و فشردگی کار آسیبی به تمرکز بر برنامه ششم
نمیزند با توجه به اینکه تا تاریخ کنونی متن برنامه ششم در اختیار مجلس
قرار نگرفتهاست؟
همین موضوع نگرانی و گله ما از دولت است. متاسفانه دولت برنامه ششم
را کوچک و کم اهمیت در نظر گرفته و تا حالا آن را در اختیار مجلس قرار
ندادهاست. ما از دولت انتظار داشتیم که تا آذرماه این برنامه را در اختیار
ما قرار دهد اما چنین چیزی تاکنون محقق نشد.
این که دولت میگوید برنامه را در فصل بودجه میدهد، کار درستی نیست زیرا در آن بازه زمانی امکان بررسی دقیق و تمرکز بر آن فراهم نخواهد بود. این انتقاد را به دولت داریم و از آنها میخواهیم هر چه سریعتر برنامه ششم را تدوین کنند و احکام آن را در اختیار ما قرار دهند تا ما هم بتوانیم با دقت و زمان کافی با آن رسیدگی کنیم.
این موضوع بسیار مهم است و هم در نظارتمان بر اجرای برنامهها در آینده، هم برنامههای اجرایی خودمان و هم رسیدگی و توجهمان در بودجهگذاری تاثیر خواهد گذاشت. همه این موارد و به طور کلی برنامهریزیهای آینده ما بر اساس همین برنامه است. بودجه گذاری بدون در اختیار داشتن این برنامه و بررسی آن پیش از فصل بودجه، ریسک بالا و امکان کم توجهی در بخشهای اصلی را منجر میشود. پس امیدواریم دولت هر چه سریعتر به آن رسیدگی کند.
حال با توجه به مشکلاتی که در اجرای طرح تحول نظام سلامت از قبیل موضوع
مطالبات بیمارستانها از بیمهها که بسیاری عامل اصلی آن را اجرای طرح تحول
نظام سلامت دانستهاند. در برنامه ششم چه نگاهی باید به این طرح ملی اعمال
شود؟
ما در حوزه سلامت مشکلات ریشهای و اساسی داریم. شاید پیشتر
درباره منابع حوزه سلامت به این موضوع اشاره کرده باشم که ما در سیاستهای
کلان باید 5/8 درصد از تولید ناخالص ملی را باید به دست آوریم. این میزان،
متوسط کشورهای منطقه است. بر همین اساس، حداقل در حوزه مالی و بودجهای
نیازمند آن هستیم که بتوانیم منابع پایدار را برای آن در نظر بگیریم.
البته
مسئلهای که در این مدت کوتاهی کردیم و باید به آن بپردازیم، همان عوارض و
مالیات بر کالاهای آسیبرسان و کربن تکسا است. یعنی ما میتوانیم با یک
تیر دو نشان بزنیم هم محصولات آسیبرسان و آلودهکننده هوا و محیط
زیست(کربن تکسا) را کاهش دهیم و هم با پایدار کردن این منابع در بخش سلامت،
مشکلات کنونی بودجهای به ویژه در طرح تحول نظام سلامت را کاهش دهیم.
مشکل دیگری که در حوزه درمان و بیمارستانها داریم نبود دستورالعمل بالینی است. الان همه شاهد هستند که میان وزارت بهداشت و بیمهها هنوز مشکلاتی به قوت خود باقی است که اگر چه تلاش برای تدوین این دستورالعملها وجود دارد اما شواهدی بر اجرا و پیادهسازی آن به چشم نمیخورد. اگر همچنان شرایط به این شکل ادامه یابد و راهنمای بالینی نداشتهباشیم قطعا بخشی از بودجه ما هدر میرود.
این نگاه و برنامهای که به آن اشاره کردید، چقدر میتواند جلوی هدر رفت منابع را بگیرد و منابع را ذخیره کند؟
آمارهای دنیا نشان میدهد که با تدوین این دستورالعملها بین 20 تا
40 درصد منابع را میتوان ذخیره کرد. بنابراین نیاز اولیه ما داشتن همین
راهنمای بالینی است.
چون در حال حاضر راهنمای بالینی در کشور فعال نیست بنابراین شاهد تحمیل هزینههای اضافی از طریق آزمایشهای زاید، رادیولوژیها و بستری اضافه هستیم. گاه میبینیم پزشکی به دلیل اینکه نمیخواهد مسئولیت به عهده گیرد در همان ابتدا بیمار را بستری میکند. مسئله این است که باید موقعیت بیماران مشخص شود.
ما باید عزممان را جزم کنیم و پلههایمان را طوری تعریف کنیم که ابتدا به سمت بهداشت و سپس به سمت درمان سرپایی و در نهایت بستری سوق پیدا کنیم. ما باید ضرورتها را دریابیم آنجا که امکان درمان سرپایی داریم، از آن اجتناب نکنیم.
اگر ما دی کلینیک برپا کنیم بسیاری از مشکلات ما رفع میشود. اگر این هزینهها را بین 20 تا 40درصد کم کنیم یعنی میزان قابل توجهی هزینه ذخیره کردهایم و میتوانیم آن را در بخشهایی از حوزه سلامت که میخواهیم شرایط پایدار داشتهباشیم، مصرف کنیم.سپید