گستردگی انواع موادمخدر و محرک درچند سال اخیر درکنار شیوع مصرف این مواد
که هر روز بر تعداد و تنوع آنها نیز افزوده میشود، باعث شده تا مراکز ترک
اعتیاد همگام با نیازها و تغییر الگوی مصرف موادمخدر خدمات مختلفی را برای
درمان معتادان انواع موادمخدر ارایه کنند.
از متادون درمانی، شربت تریاک و سمزدایی معتادان وابسته به مرفین و مشتقات آن گرفته تا روشهای درمانی غیردارویی و رواندرمانی برای مصرفکنندگان مواد محرکی چون شیشه و گروه آمفتامینها این روزها در بیشتر کلینیکهای ترک اعتیاد وجود دارد. اما چیزی که در این میان چندان به آن توجه نمیشود، نظارت بر خدماتدرمانی ارایه شده در این مراکز است. نبود نظارت کافی برنحوه فعالیت این کلینیکها یکی از نقاط ضعف چرخه بهبود و بازپروری معتادان است.
اساسا این مراکز به این دلیل تأسیس شدهاند که فرد معتاد را بهعنوان بیمار طی فرآیندهای مشخص، درمان کرده و درنهایت او را به آغوش خانواده و جامعه بازگردانند. کارکردی که در سایه نبود نظارت دقیق و اصولی دچار اختلال شده است.
هميشه وقتي صحبت از ترک اعتياد میشود، میگويند: «فرد معتاد خودش بايد
بخواهد و اراده کند». اما براي فرد معتادي که میخواهد از شر مواد برای
همیشه خلاص شود، شرايط و زمينههايي که براي کمک به او فراهم میشود نيز
بسیار تاثيرگذار است. شرايطي که نهتنها در تدوين دستورالعمل ايجاد مراکز
ترک اعتياد بايد درباره آنها جدي بود بلکه ضرورت دارد بر نحوه اجراي آنها
نظارت هم صورت گيرد. بهخصوص آنکه بیشتر مراجعان به این مراکز در ابتدای
راه بیبازگشت اعتیاد هستند و به همین دلیل نحوه درمان و ارایه خدمات به
این افراد میتواند نقش بسیار تعیینکنندهای درکاهش آسیبهای فردی و
اجتماعی ناشی از ادامه مصرف موادمخدر توسط این افراد داشته باشد.
به عبارت دیگر وقتي برنامهريزي میشود که در هرکلينيک ترک اعتياد حضور پزشک، روانپزشک، روانشناس، مددکار و پرستار الزامي است اما کارکرد بیشتر این کلينيکها فقط به دادن قرص یا کلاسهای رواندرمانی نصفه و نیمه خلاصه میشود، آيا میتوان اميدوار بود که فرد معتاد بعد از مدت زيادي که انواع و اقسام موادمخدر در بدنش ريشه دوانده فقط با تکيه بر اراده، اعتياد را ترک کند؟! پاسخ این سوال را باید در کلینیکهای ترک اعتیاد جستوجو کرد.
بیمارانی که فقط قرص مصرف میکنند
رامین چند ماه است که دیگر مواد مصرف نمیکند. او که ٥سال از ٣٤ بهار عمرش
را با مصرف کراک و هرویین سپری کرده برای درمان هفتهای ٢بار به یکی از
کلینیکهای ترک اعتیاد در غرب تهران مراجعه میکند و درباره روند درمانی و
کارهایی که دراین مرکز برای او انجام دادهاند میگوید: «٦ماه
پیش وقتی به این کلینیک آمدم، یک جلسه مشاوره داشتم، در آن جلسه که برادرم
هم حضور داشت، کلیاتی از روند درمان را به ما گفتند، پس از آن که من اعلام
آمادگی کردم، درمان من با دارو شروع شد، چند ماه اول هفتهای ٣بار به این
کلینیک میآمدم و متادون میگرفتم، الان هم دوماه است که دوز داروهایم کمتر
شده و هفتهای دوبار به این مرکز میآیم.»
او در پاسخ به این پرسش که در این مدت چندبار در کلاسهای گروهدرمانی و رواندرمانی شرکت کرده است؛ میگوید: «دوبار توسط روانپزشک ویزیت شدم و هربار هم دو قلم داروی مشخص به من داد که من تمام آنها را مصرف کردم، ولی رواندرمانی یا گروهدرمانی نداشتم. البته چندبار به من گفتند که اگر تعداد بیماران به حد نصاب برسند، گروهدرمانی شروع میشود، ولی در این ٦ماه تاکنون این کلاسها برگزار نشده است.»
رامین در مورد هزینههایی که این کلینیک برای درمان از او گرفته هم میگوید: «ویزیت پزشک یا روانپزشک که ٣٥هزارتومان است و داروها هم هرکدام قیمت خود را دارد، من دقیقا نمیدانم تاکنون چقدر هزینه شده است، چون تمام پولها را برادرم پرداخت کرده، ولی آنطور که از بچههایی که به اینجا مراجعه میکنند، پرسیدم، فکر میکنم تا الان چیزی حدود ٣میلیون تومان هزینه شده است.»
او ادامه میدهد: «نکتهای که در این چند وقت ذهنم را حسابی مشغول کرده، نارضایتی بیشتر بچههایی است که به این کلینیک میآیند، بعضی از آنها چندین سال است که از این کلینیک به آن کلینیک به دنبال ترک و بهبودی کامل هستند ولی هنوز با گذشت چند سال دارو مصرف میکنند، همیشه از این موضوع میترسم که نکند من هم مثل این بچهها رو متادونگیر کنم.»
«نزدیک به ٣سال است که متادون مصرف میکنم، تاکنون دوز مصرفی من چندبار کم و زیاد شده است، ولی درمجموع از روند درمانم راضی نیستم.»
این نخستین جملهای است که بر زبان رضا جاری میشود. او که برای تهیه دارو به یکی از کلینیکهای ترک اعتیاد در مرکز تهران مراجعه کرده بود، میگوید: «من ١٠سال به تریاک اعتیاد داشتم، الان هم ٣سال است که درگیر قرص متادون و شربت تریاکم، هیچ تغییری هم احساس نمیکنم. چندبار با پزشک این مرکز صحبت کردم و هربار او مرا به صبر و تحمل بیشتر دعوت کرد، من تا کی باید قرص بگیرم، اصلا من و امثال من نمیدانیم که در این کلینیکها باید توسط پزشک ویزیت شویم یا منشی به ما قرص بدهد، شاید باورتان نشود ولی من الان نزدیک به ٧ماه است که پیش پزشک این کلینیک نرفتم، فقط هفتهای یکبار به اینجا میآیم و برای مصرف یک هفته از منشی متادون میگیرم.»
رضا در پاسخ به این سوال که چرا توسط پزشک این مرکز ویزیت نمیشود، میگوید: «همیشه پزشک در این کلینیک حضور دارد، ولی هزینه ویزیت او ٣٥هزارتومان است، البته برای من پولش چندان مهم نیست، کاری برای من انجام نمیدهد، یکسری حرف تکراری که گوش من و امثال من پر از این حرفاست.»
او ادامه میدهد: «نه اینکه شرایطم به بدی زمانی باشد که مواد مصرف
میکردم، ولی افرادی مثل من که خودشان میخواهند ترک کنند، انتظار بیشتری
دارند، یادم هست که روز اولی که به این کلینیک آمدم، صحبت از رواندرمانی و
گروهدرمانی بود، به ما گفتند که پس از چند ماه در کلاسهای گروهی شرکت
میکنیم، ولی تاکنون فقط ٣بار آن هم به صورت انفرادی پیش روانشناس این
کلینیک رفتم، حالم خیلی بهتر شد، ولی چون تأکیدی بر ادامه این برنامه نبود
من هم دیگر پیگیر نشدم، البته من از کلینیکهای دیگه هم خبر دارم، همه جا
آسمان همین رنگه، یکی از همکاران من به کلینیکی در شمال تهران میرود،
تقریبا دوبرابر من هم هزینه کرده یعنی در این ٣سال درحدود ٥میلیون تومان
به آن کلینیک پول داده، ولی او هم مانند من اگر متادونش کم و زیاد شود،
بیقراری و کلافگی دیوانهاش میکند، خیلی دوست دارم بدانم کی از شر این
داروها خلاص میشوم.
گاهی پیش خودم فکر میکنم خوش به حال این بچههای N A نه قرص و شربتی میخورند و نه هر روز باید به کلینیک بروند.»
رواندرمانی حلقه گم شده کلینیکهای ترک اعتیادروشهايي که در مراکز ترک اعتياد استفاده میشود به صورت پروتکل است و متاسفانه اين پروتکل توسط افرادي نوشته شده که تخصصي درموضوع ترک اعتياد ندارند. این را زهرا غفوری درمانگر و کارشناس حوزه اعتیاد میگوید. او که چندین سال است در زمینه درمان اعتیاد فعالیت میکند، درخصوص نبود برنامه مشخص درمانی در کلینیکهای ترک اعتیاد میگوید: «اصل کار با آنچه در بیشتر کلينيکها اتفاق ميافتد، متفاوت است اما در بعضي از کلينيکها اين اصول اوليه رعايت ميشود. پس از ورود شخص معتاد شرححال دقيقي از وضعيت بيمار گرفته ميشود و مسائلي مانند نوع مواد مصرفي، مشکلات فردي و خانوادگي، سن، مدت زمان مصرف مواد و ... در پرونده او ثبت ميشود و پس از انجام مراسم معارفه و آشنايي پزشک و بيمار روند درماني آغاز ميشود زيرا ترک اعتياد به ندرت نياز به اقدامات اورژانسي دارد و اين اطلاعات اوليه موجب بهبود وضعيت درمان ميشود و کمککننده است.»
او ادامه میدهد: «بهطورکلی دونحوه درمان وجود دارد، درمانهاي پرهيزمدار و درمانهاي نگهدارنده. درمان نوع اول در مورد افراد معتاد به شيشه، حشيش و مواد محرک کاربرد دارد اما درمان نوع دوم براي افرادي که به مواد افيوني مانند ترياک و هرويين اعتياد دارند، مورد استفاده قرار ميگيرد.»
این درمانگر اعتیاد درخصوص تفاوتهای این دو روش درمانی توضیح میدهد: «در درمانهاي پرهيزمدار، فرد بیمار، مصرف موادمخدر را به يکباره و در مدت بسيار کوتاهي کنار ميگذارد اما درمان نگهدارنده معمولا پايدارتر و مطمئنتر است زيرا طول مدت درمان بسته به نوع و مدت مصرف مواد يک تا چند سال طول ميکشد و امکان عود کمتر است. مشکل اصلی کلینیکهای درمانی هم بیشتر در مواجهه با افرادی است که تحت درمان با داروهای نگهدارنده هستند، چون مدت درمان این افراد طولانی است و بیماران را خسته و ناامید میکند.»
غفوری با بیان اینکه درکنار دارودرمانی کلینیکهای ترک اعتیاد موظف هستند، مداخلات روانپزشکي و رواندرماني را به بیمار ارایه کنند، دراینباره میگوید: «گروهدرماني، خانوادهدرماني و برگزاري کلاسها و دورههاي آموزشي ازجمله اقداماتي است که باید در کلينيکهاي ترک اعتياد براي تسريع روند درمان و کاهش احتمال عود بيماري اعتياد انجام شود؛ برای مثال درصورتي که علايم خلقي بسيار شديد باشد يا افت عملکرد را به وجود آورده باشد، نياز به درمانهاي روانپزشکي داريم که البته بدون آنها فعاليتهاي رواندرماني نيز کماثر يا حتي بياثر میشود.»
او میافزاید: «البته در درمان بیمارانی که سابقه مصرف مواد محرک چون شیشه یا مشتقات آمفتامین را دارند، روند دارودرمانی وجود ندارد و بیشتر از رواندرمانی به روش ماتریکس استفاده میشود. ولی این افراد هم نیاز دارند در کلاسهای گروهدرمانی شرکت کنند.»
غفوری با اذعان به اینکه در بسیاری از کلینیکها فقط به جنبه دارودرمانی
توجه میشود، میگوید: «این کمکاریها درحالی در این مراکز رخ میدهد که
براساس اصول علمی و روشهای درمانی کارآمد حتی پس از پایان دوره درمانی،
کلینیکهای ترک اعتیاد باید برای برگزاري کلاسهاي ١٠ تا ١٢نفره زير نظر يک
پزشک ترک اعتياد اقدام کنند؛ در این کلاسهای گروهی، بیمارانی که از نظر
فیزیکی بهبود پیدا کردهاند، با بحث و تبادلنظر درباره تجارب خود، عوامل
اعتياد، بازگشت به آن و همچنين موفقيت در درمان را بهتر ميشناسند و با
راهکارهاي عملي روبهرو ميشوند.
درعين حال، در بسياري از موارد عامل ايجادکننده اعتياد، بازگشت به اعتياد دوباره و يا مصرف ماده مخدر درخانواده وجود دارد که در دورههاي خانوادهدرماني، خانوادهها ياد ميگيرند که چگونه محيطي را فراهم آورند که فشار مضاعفي بر بيمار درحال ترک وارد نشود و فرد دوباره به سمت مصرف موادمخدر گرايش پيدا نکند. اگر بيماري قصد دارد که درمان خود را به پايان برساند و دوباره به سمت مصرف مواد تمايل پيدا نکند، لازم است تمامي اين اقدامات در کنار درمان اصلي انجام شود. درمان در مراکز ترک اعتياد درواقع نخستین راه است و جلوگيري از عود بيماري و مصرف مجدد مواد، هدف نهايي است.»
او درپاسخ به این پرسش که چرا بیشتر کلینیکهای ترک اعتیاد این مراحل را برای بیماران انجام نمیدهند، میگوید: «یکی از مشکلات اساسی کلینیکها تعرفههای درمانی است. هرچند پرداخت ٣ تا ٥میلیون تومان برای بسیاری از معتادان و خانوادههای آنها سخت و سنگین است، ولی حقیقت این است که بسیاری از کلینیکها با این تعرفهها نمیتوانند به فعالیت خود ادامه دهند. برخی از کلینیکها حتی مجبورند کمتر از تعرفههای موجود از بیماران هزینه دریافت کنند. باید این موضوع را هم درنظر داشت که روال معمول کلینیکهای ترک اعتیاد دریافت تدریجی هزینههای درمانی است و از طرف دیگر تعداد بیماران مراجعهکننده به این مراکز و هماهنگی این افراد برای برگزاری کلاسهای گروهی هم کار دشواری است.»
کلینیکهایی که با رانت مجوز فعالیت میگیرند
«کلینیکهای ترک اعتیاد به دلیل نداشتن برنامه مشخص درمانی و نبود نظارت
دقیق بر فعالیت آنها به بازار متادونتراپی تبدیل شدهاند.» این را
محمدحسین قربانی سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس میگوید.
او که معتقد است در کلینیکهای ترک اعتیاد رانتهای زیادی وجود دارد،
دراینباره میگوید: «برخي از مسئولان دانشگاههاي علوم پزشکي بين ۴ تا ۵
مرکز ترک اعتياد دراختيار دارند که اين رانتها نمیگذارد درمان به صورت
معمول و استاندارد در این مراکز دراختيار مردم باشد.»
او ادامه میدهد: «از آنجا که فروش دارو در بازار آزاد درآمد بسيار بالايي دارد، باعث شده تا برخي افراد با استفاده از رانت، کلينيک ترک اعتياد افتتاح کنند و درصورتي که هيچ بيماري ندارند با سوءاستفاده از شرايط با فروش آزاد داروهاي خود درآمد کلاني به جيب بزنند؛ اين تخلف درحالي صورت میگيرد که طبق دستورالعمل مربوط به تأسيس کلينيک، افرادي که میخواهند در اين زمینه فعالیت کنند، بايد بيکار باشند و در مراکز دولتي مشغول به کار نباشند، درحالی که خیلی از این افراد در جاهای دیگر مشغول به فعالیت هستند.»
عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس با اشاره به ضرورت حضور مددکار و روانشناس در کلينيکهای ترک اعتياد، میگويد: «۳۰درصد کار يک درمانگر اعتياد تجويز دارو براي بيمار است و بقيه موارد به کار مشاوره به فرد و خانوادهاش و ايجاد انگيزه و مشاوره انگيزشي براي او برمیگردد. اما متاسفانه از آنجا که رانت در اين حرفه زياد است، کلينيکهايي راهاندازي شدهاند که نهتنها اين چيدمان نيرويي را ندارند بلکه يک نفر با دراختيار گرفتن چندين کلينيک صرفا به فکر منافع اقتصادی است.»
قربانی با انتقاد از نبود نظارت کافی بر فعالیت این مراکز تأکید میکند: «این مسأله جدا از مشکلاتی که برای درمان بیماران دارد و عملا باعث کاهش بهرهوری این مراکز میشود، مشکلات دیگری چون فروش متادون و شربت تریاک در بازارهای غیررسمی را هم درپی دارد.» او میافزاید: «شاید این مسأله چندان خوشایند نباشد ولی باید گفت کلینیکهای ترک اعتیاد درمقایسه با دیگر سیستمهای درمانی معتادان که عمدتا به صورت گروهدرمانی عمل میکنند، چندان درچرخه بهبودی بیماران موفق نیستند، به نظر من این مراکز درمانی نیاز به بازنگری درنحوه درمان دارند.»
قطع مصرف موادمخدرهدف اصلی کلینیکهای ترک اعتیاد
این انتقادات درحالی نسبت به عملکرد کلینیکهای ترک اعتیاد مطرح میشود که
علیرضا نوروزی رئیس اداره پیشگیری و درمان سوءمصرف موادمخدر وزارت بهداشت
معتقد است، مهمترین وظیفه این مراکز مداخلات دارویی برای قطع سوءمصرف
موادمخدر است. او دراینباره میگوید: «هرچند در پروتکلدرمانی
به اقدامات غیردارویی نیز اشاره شده است و ما هم تأکید داریم که
رواندرمانی بخشی از فرآیند درمان است، ولی نباید بهبود کامل را فقط از این
مراکز انتظار داشت.»
نوروزی ادامه میدهد: «فرآیند درمان اعتیاد بسیار پیچیده و گستردهتر از اقداماتی است که در این مراکز برای بیماران انجام میشود؛ مشکلات اقتصادی، اشتغال، مشکلات خانوادگی و مجموعهای از عوامل دیگر در بهبود و یا عود این بیماری نقش دارند.»
به گفته رئیس اداره پیشگیری و درمان سوءمصرف موادمخدر وزارت بهداشت بازدهی کلینیکهای ترک اعتیاد را باید با کاهش و قطع وابستگی به موادمخدر بیماران سنجید، چون هدف تشکیل این مراکز جدا شدن بیمار از مصرف موادمخدر است و این فرصت طلایی را برای او فراهم میکند تا بتواند به زندگی عادی بازگردد. نوروزی با بیان اینکه وقتی بیماری با مراجعه به این مراکز و به کمک متادون و یا داروهای دیگر میتواند مصرف موادمخدر را قطع کند، بخشی از روند بهبودی را طی کرده و این به معنای بازدهی قابل قبول کلینیکهای ترک اعتیاد است، درعین حال میگوید: «ولی ما هم قبول داریم که در برخی از کلینیکها فقط به دارودرمانی توجه میشود و در اصطلاح بیمار را روی دارو پارک میکنند.»
او ادامه میدهد: «این رویه جدا از اینکه بهبودی بیمار را دچار اختلال میکند، تخلف مالی هم محسوب میشود، چون در تعرفههای درمانی مجموعهای از اقدامات دارویی و رواندرمانی درکنار هم دیده شده است، به عبارت دیگر هزینهای که در این مراکز از بیماران دریافت میشود، در ازای ارایه مجموعهای از خدماتدرمانی است که دارو بخشی از آن است.»
او در پاسخ به این سوال که چرا در این مراکز بیمارانی وجود دارند که با وجود زمان زیادی که از درمان آنها میگذرد، باز هم به متادون و یا داروهای دیگر نیاز دارند، میگوید: «مصرف طولانیمدت دارو برای این گروه از بیماران نه خوب است و نه بد؛ ولی همانطور که گفتم اعتیاد بیماری بسیار پیچیده و مخربی است و درمان آن هم به عوامل متعددی چون، مدت زمان مصرف، ریشههای بیماری، نوع ماده مصرفی، نحوه مصرف موادمخدر، شرایط بدنی، موقعیت اقتصادی و خانوادگی بستگی دارد، با توجه به این شرایط گاه ممکن است یک بیمار تا ٥سال هم به مصرف دارو نیاز داشته باشد، ولی چیزی که در این میان مهم است، قطع مصرف موادمخدر است. به نظر من اگر فردی از چنگال اعتیاد رها شود و تا آخر عمر هم نیاز به مصرف دارو برای جلوگیری از عود بیماری داشته باشد، بسیار بهتر از بازگشتش به دام اعتیاد است.»شهروند