اين
در حالي است که با اجراي طرح تحول سلامت، انگار زور درمان بر آموزش
چربيده و گويا اساتيد بيشتر مشغول درمان هستند و کمتر فرصتي براي دانشجو
فراهم ميشود تا در فضايي مشترک با استادان بزرگ رشته خود قرارگيرد و تمام
وجودش آموزش و يادگيري از رفتار، گفتار، سکنات و ... استادش باشد.
رعايت
اخلاق حرفهاي از سوي پزشکان بخش مهمي از آموزش پزشکي است که تأثيرات آن
اغلب غيرمستقيم و ابزارهاي بهکارگيري آن پنهان است.
در اين ميان بخش مهمي
از آموزش پزشکي، نه آموزش اطلاعات و دانستنيهاي علمي در مورد جزئيات بدن
انسان و تشخيص بيماري، بلکه پيرامون موضوعاتي نظير ارتباط با بيمار، رعايت
اصول حرفهاي علم پزشکي، رعايت حقوق بيمار و انجام وظايفي که بهعنوان
پزشک به آن متعهد هستي را شامل ميشود.
موضوعاتي که بيش از هر چيز از طريق
آموزش ضمني و ارتباط چهره به چهره با الگوهاي برتر جامعه پزشکي ميتواند
بهدرستي در ذهن دانشجويان تهنشين شود.
اميرعلي
سهرابپور عضو هيئتعلمي دانشگاه علوم پزشکي تهران ميگويد: «متأسفانه
اساتيد بزرگ ما که بيشتر از بقيه تجربهدارند، در مواجهه با دانشجويان قرار
نميگيرند. براي مثال آنها هيچوقت در گزارشهاي صبحگاهي بيمارستان حضور
پيدا نميکنند و بنابراين دانشجويان تازهوارد تنها با دانشجويان سطوح
بالاتر ارتباط مستقيم دارند.
اين در حالي است که دانشجويان پزشکي بايد از
اساتيد ما الگو بگيرند تا آنچه از اصول اخلاقي و فرهنگي در نسل قبل
باقيمانده به نسل جوان منتقل شود.»
به
گفته سهرابپور در دانشگاههاي برتر دنيا، اساتيد بزرگ دروس ابتدايي را
به دانشجويان ارائه ميدهند يا در دانشگاههايي که اساتيد برنده جايزه نوبل
در آن حضور دارند، آموزش دروس پايه که اغلب در ترمهاي اول ارائه ميشود
را بهعهده اين اساتيد ميگذارند تا دانشجويان با ديدن اين اساتيد و ارتباط
چهره به چهره و نزديک، از آنها ادب و اصول اخلاق حرفهاي را بياموزند.
وي
عنوان ميکند: «اين اشکال در سيستم آموزشي ما وجود دارد و رفع آن بسيار
سخت است. البته در اين ميان اساتيدي هم هستند که بسيار متبحر و پرآوازه
هستند اما طبق برنامه روزانه خود در محوطه دانشگاه و بيمارستان حضور دارند و
ميشود از نزديک از آنها آموخت. براي مثال استاد ملکزاده در بخش ما هر
چهارشنبه از فرهنگستان علوم پزشکي به بيمارستان ميآيد و به درمانگاه
ميرود و مشغول درمان بيماران ميشود و ما وقتي شيوه برخورد او با بيماران
را ميبينيم از او بسيارميآموزيم.
اين موارد به نظر ساده و پيشپاافتاده
ميرسد اما دانشجويان پزشکي امروز بيش از هر چيز به آموزش ضمني در اين
زمينهها نياز دارند.»
بازنگري کوريکولومهاي آموزشي
شروين
فرهمند، معاون تحصيلاتتکميلي دانشکده پزشکي دانشگاه تهران نيز به
درهمآميختگي سيستم درمان و آموزش اشاره ميکند و ميگويد: «با توجه به
قوانين مصوب گاهي آموزش و گاهي نيز درمان با کاستيهايي مواجه ميشود. ضمن
آنکه نبايد فراموش کرد که وقتي خانوادهاي به يکي از بهترين بيمارستانهاي
آموزشي مراجعه ميکند، توقع دارد که بهترين و باسابقهترين پزشک به بالين
بيمارشان بيايد و در کمترين زمان بهترين تشخيص و تجويز را داشته باشد. در
اين ميان وظيفه ماست که تلاش کنيم تعادلي ميان نياز آموزش در بالين از سوي
دانشجويان و نياز مردم به درمان ايجاد کنيم.»
وي
بابيان اينکه بعد از اجراي طرح تحول سلامت مراجعه مردم به بيمارستانها
افزايش يافت که اين افزايش حتما به بخش آموزشي فشاري وارد خواهد کرد،
ميگويد: «زماني که کفه درمان سنگينتر ميشود، قطعاً از آموزش کمي کاسته
خواهد شد و اين نکتهاي غيرقابل کتمان است. اما راهکاري که در اين ميان
بهنظر ميرسد ميتواند راهگشا باشد، گستردهترکردن زيرساختهاي درماني
براي بهعهده گرفتن بار اضافي مراجعهکنندگان به بيمارستانها است.»
وي
همچنين بازنگري کوريکولومهاي آموزشي، تعيين کف و سقف مطالبات آموزشي از
دانشگاههاي علوم پزشکي و بيمارستانها يکي ديگر از اقدامات ضروري براي
افزايش امکان آموزش ضمني و توجه بيشتر به آموزش باليني ميداند و بر اين
باور است که با کاهش بار اضافي درمان از طريق کادر درماني ميتوان آموزش را
به جايگاه پيشين خود بازگرداند.سپید