گزينهها براي درمان ناباروري
ناباروري
ممکن است به چندين علت باشد و يک يا هر دو والد مسبب آن باشند. عوامل
مردانه ناباروري، در 25 درصد از زوجها مقصرند و عوامل زنانه منتهي به
ناباروري، 58 درصد موارد را شامل ميشود. در 17 درصد زوجها نيز علت
ناباروري نامشخص است.
پس از مشخص شدن علت ناباروري، از بين بردن علت
ايجادکننده با مداخله درماني (درمان دارويي يا جراحي) بايد انجام شود.
تلقيح داخل رحمي (IUI)، شايعترين روش مورد استفاده در زوجهايي است که با
تشخيص ناباروري مردانه خفيف تا متوسط يا ناباروري با علت ناشناخته روبرو
شدهاند. در روش تلقيح داخل رحمي، اسپرم آماده دقيقا قبل از تخمکگذاري در
داخل رحم زن گذاشته ميشود.
به علاوه، داروهايي نظير کلوميفن سيترات و
گونادوتروپينها ممکن است براي تحريک تخمکگذاري قبل از انجام اين روش مورد
استفاده قرار گيرند. روشهاي کمکي باروري (ART) بيش از 20 سال است که مورد
استفادهاند. از اين روشها در شرايطي استفاده ميشود که روشهاي ديگر
براي از بين بردن علت ايجادکننده ناباروري، غيرموثر بودهاند يا هنگامي که
مداخلات باليني يا آزمايشگاهي براي دستيابي به باروري لازماند.
از جمله
اين روشها ميتوان به باروري داخل آزمايشگاهي (IVF)، تزريق داخل
سيتوپلاسمي اسپرم (ICSI)، اهداي تخمک، انتقال داخل فالوپ گامت و انتقال
داخل فالوپ زيگوت اشاره کرد. استفاده از درمانهاي القاي تخمکگذاري بسته
به روش کمکي باروري مورد استفاده، متفاوت است.
ترکيبي از گونادوتروپينها و
آنالوگهاي هورمون آزادکننده گونادوتروپين، فرآوردههاي FSH، آگونيستهاي
LH و/يا گونادوتروپينهاي دوره يائسگي انساني، به تنهايي يا در ترکيب با
روشهاي کمکي باروري مورد استفاده قرار ميگيرند.
داروها در درمان ناباروري
علاوه
بر گزينههاي متنوع موجود براي روش کمک باروري، داروهاي مختلفي نيز براي
درمان ناباروري موجودند. گزينههاي دارويي مطرح بسته به علت ناباروري
متفاوتاند.
کلوميفن سيترات:
اين داروي مورد تاييد سازمان غذا و داروي آمريکا براي درمان خط اول
ناباروري ناشي از اختلال تخمکگذاري مورد استفاده قرار ميگيرد.
در واقع
کلوميفن سيترات، مدولاتور انتخابي گيرنده استروژن است که براي القاي
تخمکگذاري به کار ميرود. کلوميفن سيترات بهطور رقابتي گيرندههاي
استروژن را مهار کرده و در نتيجه موجب بالارفتن سطح FSH و LH ميشود.
افزايش اين هورمونها موجب بهبود روند تکامل فوليکول و تحريک تخمدان
ميشود. گونادوتروپينها: FSH و LH براي تحريک گونادها طي روند
باروري لازماند. گونادوتروپينهاي برونزاد براي القاي تخمکگذاري در
روشهاي کمکي باروري يا IUI مورد استفاده قرار ميگيرند. انواع مختلفي از
گونادوتروپينها در بازارهاي دارويي جهان موجودند که اختلاف اصلي ميانشان،
منبع آنها و حضور يا غياب فعاليت LH است.
منوتروپينها:
استخراج شده از ادرار زنان يائسهاند. در واقع، منوپور يک منوتروپين
تغليظشده حاوي LH و FSH به نسبت 1به 1 است.
اين دارو براي تکامل
چندفوليکولي و القاي بارداري مرتبط با تخمدان بهعنوان بخشي از روش کمک
باروري مورد استفاده قرار ميگيرد. به دنبال بلوغ نهايي فوليکولي، hCG پس
از منوتروپين براي القاي تخمکگذاري تجويز ميشود. رپرونکس (Repronex)،
عصاره استخراجشده گونادوتروپينها از ادرار زنان يائسه است. مانند منوپور،
رپرونکس مستقيما تخمدانها را تحريک کرده و موجب القاي تخمکگذاري ميشود.
رپرونکس به شکل داخل عضلاني يا زير جلدي تجويز ميشود.
FSH انساني: اخيرا 3 شکل تغليظشده FSH در بازارهاي دارويي موجودند. اوروفوليتروپين، FSH انساني تغليظشده است که تمام فعاليتهاي LH آن برداشته شده است. 2 شکل نوترکيب، فوليتروپين آلفا و فوليتروپين بتا، نيز موجودند. اشکال نوترکيب FSH نيمه عمر کوتاهتري در مقايسه با فراوردههاي مشتق از ادرار انساني دارند.
البته اشکال نوترکيب به مراتب گرانقيمتترند. گونادوتروپينهاي جفتي: hCG،
يک هورمون پلي پپتيدي توليد شده توسط جفت است که براي تشخيص بارداري به
کار ميرود. نقش hCG در بدن از LH به سختي قابل افتراق است. طي چرخه
قاعدگي، LH در تکامل و بلوغ فوليکول تخمدان نقش دارد و نيز مسئول شروع
تخمکگذاري طي افزايش LH در نيمه چرخه قاعدگي است.
به هر حال بهدليل شباهت
آنها در قابليت اتصال به گيرنده، hCG ممکن است در هدف قرار دادن
تخمکگذاري در درمانهاي مختلف ناباروري شرکت داشته باشد. هم اکنون 3 شکل
hCG موجودند: کوريوگونادوتروپين آلفاي تزريقي (اويدرل)، به شکل سرنگ آماده
تزريق موجود است. اويدرل براي القاي تخمکگذاري و بارداري در زنان نازاي
بدون تخمکي که دليل ناباروري آنها عملکردي است و به نارسايي اوليه تخمدان
ارتباطي ندارد، کاربرد دارد.
آگونيستهاي GnRH:
لوپرولايد استات، يک آنالوگ غيرپپتيدي صناعي GnRH است. هر چند که
لوپرولايد براي درمان نازايي مورد تاييد نيست، اما به صورت تاييدنشده براي
کنترل تحريک تخمکگذاري و مديريت درد ناشي از اندومتريوز نسخه ميشود.
آنتاگونيستهاي GnRH:
آنتاگونيستهاي GnRH بهطور رقابتي و قابل برگشت به گيرندههاي GnRH موجود
در غده هيپوفيز متصل شده و موجب کاهش توليد LH ميشوند. به دنبال مهار
توليد LH، از اوج گرفتن زودرس LH جلوگيري و در نتيجه تحريک کنترلشده
تخمدان ممکن ميشود. اخيرا سترورليکس (Cetrorelix) و گانيرليکس (Ganirelix)
تنها آنتاگونيستهاي GnRH مورد تاييد براي درمان ناباروري هستند. اين
فراوردهها معمولا براي گروه بيماراني نسخه ميشوند که به درمان با
آگونيستهاي GnRH و گونادوتروپينها به تنهايي پاسخ ندادهاند.
گزينههاي آلترناتيو:
مت فورمين (يک بيگوانيد) داروي ضدديابتي است که جذب رودهاي گلوکز را کاهش
داده و موجب بهبود حساسيت به انسولين ميشود. هر چند به صورت تاييد نشده،
اما مت فورمين بهعنوان درمان همراه در ناباروري زنان مبتلا به سندرم
تخمدان پليکيستيک تجويز ميشود. مهارکنندههاي آروماتاز، آنزيم آروماتاز
مسئول تبديل آندروژن به استروژن را بلوک ميکند. هر چند که انديکاسيون مورد
تاييد آنها درمان بدخيمي پستان است، در درمان نازايي نيز کاربرد دارند.
براي انديکاسيون نازايي و القاي تخمکگذاري، لتروزول و اناستروزول بين
روزهاي 3 تا 7 چرخه قاعدگي براي مدت 5 روز تجويز ميشوند. .بهدليل نيمه عمر
کوتاه و طول دوره درماني کم، عوارض ناشي از مصرف مهار کننده های آرروماتاز نسبتا اندک اند.سپید