کد خبر: ۸۰۵۵۶
تاریخ انتشار: ۰۸:۳۰ - ۱۵ مهر ۱۳۹۴ - 2015October 07
شفاآنلاین:جامعه>جوانان و نوجوانان ما در حال حاضر از خوانندگان، بازيگران و فوتباليست‌ها الگو مي‌گيرند. اغلب اين افراد به دليل اينكه از نظر فرهنگي در سطح بالا و متناسب با موقعيت اجتماعي و اقتصادي كه به يك‌باره و بدون طي كردن سلسلسه مراتب بدان دست يافته‌اند، ‌نيستند، هرچند وقت يك بار صحبت‌هايي كرده يا رفتارهايي از آنها سر مي‌زند كه همه را شگفت‌زده مي‌كند. براي مثال « امير تتلو» خواننده سبك رپ در ايران در بين جوانان و نوجوانان طرفداران خاص خود را دارد.
روزي نيست كه خبر يا اظهارنظري درباره‌ اين خواننده منتشر نشود. يك روز صداي بغ‌بغو درمي‌آورد و طرفدارانش هم از اين حركت او استقبال مي‌كنند و روز ديگر ماجرای تازه‌ای را شروع می‌کند. فرد هرچه از كودكي به سنين بالاتر و نوجواني مي‌رود بيشتر در جست‌وجوي هويت است و ميل به ابراز وجود و مطرح شدن در او شدت مي‌گيرد. اين مطرح شدن براي نوجوان با هر ابزار و وسيله‌اي قابل تحقق است. از يك سو جوان مي‌خواهد با توانايي‌ها و قابليت‌هايش مطرح شود و از سوي ديگر از لباس و مدل مو و وضعیت ظاهري خود هم کمک می‌گیرد تا به اين هدف برسد. پيروي كردن از يك فرهنگ خاص، پيروي از مد، كهنه نبودن و مسائلي از اين دست اين رفتارها را توجيه مي‌كند و اين اختصاص به فرهنگ ما ندارد و اكثر نوجوانان در همه جاي دنيا چنين تمايلاتي دارند. در جامعه ما براي اينكه فرد مطرح شود و يك‌شبه به پول و موقعيت بالاي اجتماعي و اقتصادي برسد بايد به ورزش يا هنر روی بياورد. روزنامه‌ها و صدا و سيما دائما تصاويري از موفقيت و مراتب بالاي زندگي و معيشت فوتباليست‌ها و بازيگران را به مردم نشان مي‌دهند و نوجوان به‌خوبي اين مساله را درك مي‌كند كه يك فوتباليست يا بازيگر خيلي زودتر از کسی مثل یک استاد دانشگاه مي‌تواند به پول و موقعيت برسد. در مورد خوانندگان و موسيقي هم كه وضعيت ويژه‌اي در كشور حاكم است. خوانندگان داخلي سعي دارند مدام آلبوم داده و كارهاي خود را منتشر سازند و اغلب مردم و به‌ويژه دختران جوان بيشتر طرفدار اين سبك‌ها هستند. از سوي ديگر، مردان از اين موقعيت استفاده كرده و وارد ميدان مي‌شوند. خيل عظيم افرادي كه مي‌خواهند به هر شكلي وارد عرصه موسيقي شوند بيانگر اين مساله است و ما در عمل شاهديم اين افراد خيلي زود مثل جرقه‌اي بالا رفته و سپس افول مي‌كنند، زيرا رسيدن به سطح بين‌المللي يا حتي ملي براي هر خواننده‌اي مقدور نيست. در اين زمينه بايد روشنگري شود تا كسي كه قرار است در سطح جامعه مطرح شود، سن، اخلاق، رفتار، سبك زندگي و ويژگي‌هاي شخصيتي‌اش متناسب با اين فضا رشد كند و نوعي وحدت و يكپارچگي در او صورت بگيرد. براي هنرمند هم به تناسب افراد ديگر درس خواندن و مفيد بودن در اجتماع يك مزيت است و معناي مدنيت فقط اين نيست كه يك فرد اداي هنرمند بودن را در بياورد اما در اصل وجودش با اين هنر بيگانه باشد. هنر يك پديده ضد اجتماعي نيست بلكه وظيفه آن صيقل دادن عواطف و احساسات است. هنر فراتر از بسياري از مسائل موجود در يك جامعه بايد حركت كند و بعد زيبايي‌شناختي و انسان‌دوستي بايد در آن رعايت شود، زيرا اين امور اساس و اسلوب هنر و هر اثر هنري است. از همه اينها مهم‌تر يك اثر هنري بايد پيامي براي جامعه خود داشته باشد و به قول معروف آوانگارد باشد. نگاه هنر رو به آينده است و نويدبخش اميد و انگيزه براي زندگي است. در حالي كه در هنر، مساله اصلي مورد توجه، خلاقيت است، اما در علم ما دنبال كشف كردن هستيم. مسائل هيجاني كه در هنر مطرح است با فرمول رياضي تفاوت دارد. اين مساله باعث مي‌شود حتي يك انسان بي‌سواد هم بتواند از هنر استفاده كند. در حالي كه همه مي‌توانند به نواها و آواهاي موسيقي نظير سمفوني‌هاي بتهوون گوش فرا دهند. درباره دانش برای مثال فهم نظريات انيشتين فقط براي كساني ممكن است كه فيزيك خوانده باشند. هنر آشتي فرد با جامعه است. اغلب جوانان و فعالان در عرصه هنر در كشور از اين مساله غافلند كه براي اينكه اين پيوند را با جهان بيرون برقرار كنند بايد اول با خودشان آشتي كنند و اگر اين آشتي با درون اتفاق نيفتد هنرشان هنر نبوده و دستاوردي نخواهد داشت. بالاترين هنر در دنيا در حال حاضر هنر زندگي كردن است. اينكه افراد ياد بگيرند به چه شكلي با ديگران در خانواده، محيط كار، محله و اجتماع ارتباط بگيرند و جامعه‌پذيري دستاورد اوليه هنر است. انسان موثري كه نوآوري داشته باشد و دستاوردي براي كشورش داشته باشد به واقع هنرمند است. هنر از آنجايي كه با حس زيبايي‌شناختي در ارتباط است اين قابليت را دارد كه دائما نقد شود و هنر واقعي هنري است كه بارها و بارها در بوته نقد و آزمايش قرار گرفته و موفق بيرون آمده باشد. اينها ويژگي‌هايي از يك اثر هنري است كه متاسفانه ما آن را در آثار قريب به اتفاق كساني كه در حال حاضر د رايران در وادي هنر مشغول به فعاليت هستند نمي‌بينيم. هنري كه هدف و دستاوردي نداشته باشد و به شكل يك سري آواهاي بي‌ربط و كلماتي با ظاهر فريبنده پشت هم زنجير شود در مرحله اول با خانواده و بعد با آموزش و پرورش و اجتماع در تضاد است. روزنامه آرمان
حسن عشايري /  پژوهشگر مسائل اجتماعي
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: