يکي
از پيوندهايي که من از جسد به روي فردي انجام دادم، تا 17 سال کار انجام
داد و در نهايت هم فرد به علتي غير از کارافتادگي کليه فوت کرد. من غير از
قوم و خويش افراد و يا پيوند از اجساد هيچگاه از کليه يک فرد غريبه به
بيمار پيوند نزدهام.
اين کار را اخلاقي نميدانم و تجاري شدن اين فرآيند
من را اذيت ميکند. اين اجساد حتماً لازم نيست که جزو بيماران مرگ مغزي
باشند و تا 20 دقيقه از زماني که جواز مرگ يک فرد صادر شده هم ميتوان از
کليه وي استفاده و آن را به ديگري پيوند زد.
در
حال حاضر اما پيوند کليه به شدت رواج پيدا کرده و شايد بيش از 30 هزار عمل
پيوند در کشور انجام ميشود. هرچند عوارض در افرادي که يکي از کليههاي
خود را اهدا ميکنند کم است، اما من با اينکه کليه که بخشي از بدن انسان
است، به فردي غريبه پيوند زده شود را درست نميدانم و تنها بهتر است از
اجساد يا قوم و خويش فرد بيمار مانند بستگان درجه يک يا 2 گرفت.
از
سوي ديگر به لحاظ پزشکي هم شايد فردي نتواند با يک کليه غريبه ارتباط
برقرار کند. اکثر بيماران من کليه را از مادر خود دريافت ميکنند. اما
زماني که فردي کليه خود را از دست داد و روي دستگاه دياليز افتاد و وابسته
به آن شد بهتر است هر چه سريعتر کليه يکي از اقوامش را به آن پيوند زد.
البته خوشبختانه در ايران پزشکان بيشتر قبول کردهاند که به جاي کمک به بحث
تجارتي کار، از جسد هم استفاده کنند و عملهاي اين چنيني را به خوبي
انجام ميدهند.
با
همين کار خيلي ميتوان از اين شکلي که در کشور درست شده و افراد براي کسب
درآمد کليههاي خود را ميفروشند، درآيد. حتي من ديدهام بسياري چشم خود را
براي فروش ميگذارند و تا کساني که به پيوند قرنيه چشم احتياج دارند قرنيه
را از آنان بخرند. اين شکل از درآمد زايي بسيار نادرست است.
محمد سناديزاده