کد خبر: ۸۰۰۴۶
تاریخ انتشار: ۰۳:۴۰ - ۱۲ مهر ۱۳۹۴ - 2015October 04
شفا آنلاین>سلامت>هجدهمين کنگره اورولوژي در حالي هفته پيش در پژوهشگاه نيرو برگزارشد که پيشتر دبير علمي کنگره » گفته بود امسال تلاش بر اين است که بسياري از پنل‌هاي کنگره به صورت موردي و پرسش و پاسخ برگزار شود.
به گزارش شفا آنلاین، از سوي ديگر به گفته محمدعلي زرگر، رئيس کنگره هجدهم، موضوعات متعدد و متنوع مختلفي که در هر سال به بحث و بررسي گذاشته مي‌شود، امسال نيز موضوع کنگره است. با تفاوتي ظريف و کوچک که تمرکز بيشتري روي موضوعات ارولوژي زنان انجام مي‌گيرد.

با اين همه بيشترين موضوعي که در اين کنگره جلسه پرسش و پاسخ داشت و پزشکان در رابطه با آن به بحث و گفت وگو نشستند، مسئله سنگ کليه بود.

همچنين طي يک سخنراني در روز نخست کنگره محمدحسين نوربالا در رابطه با اخلاقيات پزشکي صحبت کرد و با گريزي به مبحث زنان به سراغ فرزانه شريفي اقدس عضو هيئت مديره انجمن اورولوژي رفتيم تا اطلاعات بيشتري در رابطه با شرايط اورولوژي زنان در کشور به دست بياوريم.


روي کمربند سنگ هستيم

محمدهادي رادفر، عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي در رابطه با پنل‌هاي متعدد سنگ کليه که در اين کنگره برگزار شده بود، گفت: «در سه پنل مجزا به موضوعات
چالش‌برانگيز سنگ کليه پرداخته شد.

در بسياري از موارد راه درمان و تشخيص بيماري ساده است و پيچيدگي خاصي ندارد. اما گاه موراد خاصي پيدا مي‌شوند که نياز به بررسي بيشتر دارند. در اين پنل‌ها به بررسي بيشتر آنان پرداخته شد و اعضاي پنل يک به يک نظر دادند تا چه راهکار بهتري بايد اعمال شود. گاهي سنگ در اندازه و در جاي خاصي به وجود مي‌آيد که نياز به بررسي را بيشتر مي‌کند.

همين راهکارهاي ارائه شده هم در رابطه با آخرين يافته‌ها و نتايج پژوهش‌ها بود. پنل ديگر اختصاصاً بر اساس سنگ‌هاي هالب بود، شايع‌ترين روش هم براي درمان سنگ هالب روش TUL است.

سنگ‌هاي هالب عمدتاً هنگام حضور، خود را پرسروصدا نشان مي‌دهند و به صورت مخفي در بيمار نمي‌مانند. بسياري از بيماراني که مراجعه مي‌کنند، درد شديد دارند و خيلي از آنها هم با خونريزي ادرار مواجه هستند. گاه حتي بيماران تب و علائم ديگر هم دارند.

با روش‌هاي تصويربرداري هم به راحتي قابل تشخيص است و سپس بر اساس اندازه سنگ روش درماني انتخاب مي‌شود. در اندازه‌هاي کوچک با دستگاه‌هاي کوچک با روش TUL سنگ را مي‌شکنيم و از بدن بيمار خارج مي‌کنيم.

بحث بيشتر بر اين است که با انجام چه کارهايي مي‌توان از عوارض درماني TUL‌جلوگيري کرد. به هر حال عوارض غيرقابل اجتناب است و هدف اصلي ما هم اين است که بيشترين فايده با کمترين عارضه صورت بگيرد و اگر عارضه‌اي به وجود آمد چطور مي‌توان آن را مديريت کرد. چرا که عوارض TUL هم حين جراحي وجود دارند و هم پس از آن. همگي اين آسيب‌ها به اشکال متفاوتي به وجود مي‌آيند و مهم اين است که بتوان آنان را به خوبي رفع کرد.»

رادفر با بيان اينکه در ايران بيماران سنگ کليه زياد هستند، گفت: «ما در ايران بيشترين تعداد بيمار سنگ کليه را داريم و شايع‌ترين روش درمان سنگ هم روش TUL است. بنابراين، اينکه پزشکان و متخصصان بهتر با جوانب کار اين روش درمان آشنا باشند، اهميت بالايي دارد.

کشور ايران روي کمربند سنگ قرار گرفته است. به اين معني که مناطقي در دنيا وجود دارند که به علل ژنتيک، آب و هوايي و تغذيه‌اي بيشتر از باقي مناطق به سنگ کليه دچار مي‌شوند. در مينه آب و هوا، آب و هواي ايران بيشتر گرم و خشک است و در اين شرايط، افراد بيشتر تعريق مي‌کنند و با تعريق بالا هم امکان سنگ آوري کليه بالا مي‌رود. از سوي ديگر، مصرف غذاهايي مانند نمک و گوشت قرمز به ميزان بالا بيشتر باعث بروز سنگ در افراد مي‌شود.»

رادفر در رابطه با نقش آب معدني‌ها در بروز سنگ‌هاي کليه گفت: «اين حرف به صورت کامل نمي‌تواند درست باشد. نمي‌توان گفت مصرف آب معدني و آب‌هاي املاح‌دار به صورت قطعي باعث بروز سنگ کليه در افراد مي‌شود. هرچند املاح درون آب و ميزان سختي آن به شکلي با ايجاد سنگ در کليه و مثانه ارتباط دارد و هرچه املاح و مواد معدني سنگين بيشتر باشد، بيشتر هم امکان بروز سنگ وجود دارد.»


نتايج امضا نکردن سوگندنامه بقراط

محمدحسين نوربالا در کنگره اورولوژي نيز در رابطه با اخلاق طي يک سخنراني مطالب بسيار مهمي را که مسئله مورد نظر اخلاقيات بيماران بوده است را بيان کرد. وي در ابتدا گفت: «در سوگند نامه بقراط آمده بيماران سنگ دار را جراحي نکرده و اين کار را به اهل فن واگذار خواهم کرد. متخصصين اورولوژي به شکل طنزآموزي از امضاي اين قرارداد معاف هستند. حال بايد ديد اين معافيت با حوزه ما چه انجام داده است.»

نوربالا در ادامه به سراغ مبحث پيوند رفت و گفت:‌ «يکي از همکاران ما بيماران خارجي را به ايران آوردند، کليه دهنده‌هاي ايراني را به آنان پيوند زدند و کار به حدي بالا گرفت که سازمان اطلاعات نفوذي فرستاد و از آنها فيلم گرفت. اين همکار با دريافت ده‌ها ميليون از بيمار عرب، کليه يک فرد ايراني را به وي پيوند زد و بعد هم به علت رسيدگي بد، فرد ايراني فوت کرد. در ادامه هم تلاش کردند علت مرگ وي را چيز ديگري نشان دهند.

در نتيجه آن عمل پيوند کليه در بخش‌هاي خصوصي ممنوع شد. افرادي هم که مرتکب چنيني کاري شده بودند، جراح پيوند و نفرولوژيست‌ها بودند که رسماً در کار تجارت و قاچاق اعضا وارد شدند.

يکي ديگر از همکاران ما به بيماري که نزديک به فوت بود، وعده دو سال زندگي داده بود و در حالي که بيمار راديوتراپي مي‌شد وي را راديوکارسيستکتومي کرده بود. همين بيمار، دو هفته بعد فوت کرد. فلسفه وي اين بود که بيمار بالاخره بايد زير دست کسي مي مرد و در نهايت زير دست من مرد. اينها مواردي بود که در زمينه پيوند مشاهده شده بود.

اما در زمينه پروستات ما تا چه اندازه اخلاق را رعايت مي‌کنيم؟ بيماران بسياري هستند که زير آزمايش‌هاي پروستات درد زيادي مي‌کشند، در صورتي که ما مي‌توانيم از آن جلوگيري کنيم و بسياري را بادرمان دارويي مجبور به انجام اين آزمايش‌ها نکنيم.» وي همچنين در مورد مشکلات بيماران در سنگ‌هاي کليوي بيان کرد: «در رابطه با سنگ‌هاي کليه نيز بسياري از سنگ‌ها کليه خود بادرمان‌هاي ساده برطرف مي‌شوند، ولي ما آنها را عمل مي‌کنيم و هزينه‌هاي بالا روي دست بيماران قرار مي‌دهيم. حتي در مورادي مشاهده شده که به هيچ عنوان مشکلي وجود نداشته است.

تعداد پزشکاني که به‌خاطر واريکوسل به پزشکي قانوني مي‌ آيند، کم نيست. اولين چيزي هم که در پزشکي قانوني توجه مي‌شود علائم بيماري در بيمار است. اگر بيماري درست باشد، حداکثر ارفاق براي جراح در نظر گرفته مي‌شود و اگر بيمار نباشد، حداکثر جريمه.» نوربالا نيز با اشاره‌اي به مبحث اورولوژي زنان ادامه داد: «اين همکاران خانم تربيت شده‌اند تا کار خود را انجام دهند اما ما به آنها راه نمي‌دهيم تا کار خود را انجام دهند. از 10 متخصص زن هفت نفر آنها بيکار يا کم کار هستند.»


همکاران دنبال مصاحبه‌اند!

نوربالا در ادامه به سراغ مبحث تبليغات و پروپاگاندا رفت و عنوان کرد: «از سوي ديگر در زمينه تبليغات، برخي از همکاران هستند که بيشتر اوقات در تلويزيون مشغول مصاحبه‌هاي تبليغاتي هستند. مانند اينکه براي اولين بار در خاورميانه اين نوع سيستوسکوپي صورت گرفت. بايد در نظر داشته باشيد اگر مطالب باارزشي براي گفتن داريد اينجا در کنگره علمي و پزشکي محل گفتن آن است. اما در صدا و سيما و روزنامه‌هاي عمومي اين سخنان جايي ندارد. از سوي ديگر کارت‌هاي ويزيت خود را با دقت و رعايت حد وسط انتخاب کنيد. بسياري از پزشکان نيز چندين ساعت پس از وقتي که به بيمار مي‌دهند، وي را ويزيت مي‌کنند. در صورتي که بيمار و پزشک هر دو خسته هستند.

اين همکاران با اين کار هم به خود و خانواده خود ظلم مي‌کنند که تا ديروقت در محل کار مشغول ويزيت بيماران هستند و هم به همکاران جوان خود که منتظر بيماران در مطب خود هستند. از طرف ديگر تعداد بالاي بيماران کيفيت درمان را پايين مي‌آوردو براي پزشک مشکل ايجاد مي‌کند.»

اين متخصص اورولوژي سخنان خود را با محاسبه حق ويزيت اينگونه به پايان رساند: «در رابطه با حق ويزيت نيز بايد گفت، بسياري اينجور محاسبه مي‌کنند که در سال ابتدايي که شروع به فعاليت کرده‌اند چه ميزان ويزيت داشته‌اند و در حال حاضر ويزيت آنها چند برابر شده است. همين موضوع را با ميزان تورم و شرايط اقتصادي جامعه مقايسه مي‌کنند و به اين نتيجه مي‌رسند که ويزيت آنها حتي کم هم هست. در صورتي که اين راهکار درست نيست و اخلاقيات را زيرپا مي‌گذارد. ما با اين کار خود را مظلوم و ديگران را ظالم در نظر مي‌گيريم که خلاف سنت پزشکي و حرفه‌اي ماست.»


مردان بيماران زن را به ما ارجاع نمي‌دهند

در ميان سخنان محمدحسين نوربالا مسائلي در رابطه با اورولوژي زنان مطرح شد. با توجه به اينکه محمدعلي زرگر نيز تمرکز امسال کنگره را مبحث زنان دانسته بود، به سراغ فرزانه شريفي اقدس، عضو هيئت مديره انجمن اورولوژي رفتيم تا اطلاعات بيشتري کسب کنيم. وي در همين مورد با تأييد سخنان نوربالا گفت: «تعداد متخصصين زنان پايين نيست. در حال حاضر در کشور حدود صد متخصص اورولوژي زن داريم که تقريباً ده درصد از جمعيت پزشکان اين حوزه را تشکيل مي‌دهد. اما مشکل ما کمبود جمعيت زنان نيست.

من به شخصه از سال 68 وارد اين رشته شدم و 26 سال است که در اين حوزه فعاليت مي‌کنم و تا چند سال ديگر هم بازنشسته مي‌شوم. در طي اين سال‌ها ما تعدادي، دستيار، متخصص و حتي فوق تخصص تربيت کرديم.

اما مشکل اين رشته اين است که متأسفانه از يک طرف، متخصصين زنان تا حدي وارد کارهاي ما مي‌شوند و از طرف ديگر به‌خاطر اينکه تعداد متخصصين اورولوژي در کشور زياد شده است و بيشتر آنان را آقايان تشکيل مي‌دهد در بسياري از زمينه‌ها بدون اينکه دوره‌اي در اورولوژي زنان ديده باشند و يا بيمار را به ما ارجاع کنند، به علت درآمد بيشتر و بازار کار خود دست به درمان وي مي‌زنند و حتي بيمار را جراحي مي‌کنند. بنابراين متخصصين اورولوژي زنان از دو طرف تحت فشار هستند. به شخصه اين مشکل در حال حاضر کم شدن است. پزشکي که سالهاست در اين زمينه فعاليت مي‌کند، بين بيماران بيشتر شناخته شده است. اما همکاران زن جواني که در 10-15 سال اخير فارغ‌التحصيل شده‌اند يا عضو هيئت علمي نيستند، با مشکل روبه‌رو هستند.

اينکه متخصصين زن جوان بيماري ويزيت نمي‌کنند و بيماران بدون شناخت از وجود آنان به مطب‌هاي متخصصين مرد مراجعه مي‌کنند بسياري از زنان را از اينکه وارد اين حوزه شده‌اند، پشيمان مي‌کند. در حالت طبيعي در بيمارستان بيماران به آنها مراجعه مي‌کنند ،اما اينکه در مطب هم بيماران براي ويزيت پيش آنان بروند بسيار کم است.

من در 10سال اول کاري خودم شرايطي که دکتر نوربالا به آن اشاره کرده را تجربه کردم. زماني که من فارغ التحصيل شدم، شايد متخصصين زن اورولوژي هفت يا هشت نفر بيشتر نبوديم. در همان زمان هم بيماران زن به پزشکان مرد ارجاع داده مي‌شدند. خيلي زمان گذشت تا بيماران متوجه شدند، متخصصين اورولوژي زن هم در کشور داريم. با اين همه خود بيماران در نتيجه جستجو به ما مراجعه کردند و از سوي همکاران مرد و يا سيستم و درمانگاه‌ها و وزارتخانه به ما ارجاع داده نشدند. حتي تا همين چند وقت پيش، بيماري در شهر تهران به من مراجعه کرد که گفت من چهار سال است که به دنبال يک متخصص زن هستم و از مشکل خودم رنج مي‌برم.

از سوي ديگر هم بسياري مانند همين بيمار به اينترنت دسترسي آنچناني ندارند و نمي‌دانند چطور مي‌توان پزشکي را پيدا کرد. در صورتي که پيش بسياري از متخصصين مرد رفته بود و هيچ‌کدام وي را به ما ارجاع نداده بودند و زماني که او خواستار اين شده بود که يک زن من را معاينه کند، گفته بودند پزشک زني در اين حوزه وجود ندارد. در صورتي که به عنوان مثال من که در اين حوزه فعاليت مي‌کنم به بازنشستگي خود نزديکم و سالهاست فعاليت مي‌کنم. بنابراين امکان اينکه متخصصين مرد خبر نداشته باشند متخصص زن هم در حوزه خود وجود دارد، بسيار پايين است.»

با اين همه و با وجودي که هنوز تعداد زيادي از مردم در رابطه با اورلوژي زنان چيزي نمي‌دانند، اما مي‌توان گفت اطلاع رساني به مردم در زمينه سنگ‌هاي کليه به خوبي صورت گرفته و بسيار بيش از گذشته به اين موضوع اهميت مي‌دهند و همين خود جاي بسي اميدواري است.سپید

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: