حدود 80 درصد از این جمعیت در کشورهای در حال توسعه که مسئولان محلی آشنایی بسیار کمی با نیازهایشان دارند و فقط تعداد کمی از کودکان ناشنوا دسترسی به آموزش دارند، زندگی میکنند.
رسالت کنگره جهانی ناشنوایان در این بین ارتقاء حقوق ناشنوایان، حق استفاده از زبان اشاره، دسترسی به موقعیتهای برابر و داشتن جایگاه اجتماعی در زندگی است به طوری که در سال جاری نیز هفته جهانی ناشنوایان با موضوع «با حق داشتن زبان اشاره، کودکان ناشنوای ما توانمند میشوند» برگزار میشود.
کنوانسیون سازمان ملل در بخش حقوق افراد معلول و جامعه ناشنوایان، ضمن آنکه ناشنوایان را به عنوان یک گروه اقلیت زبانی ( جامعه ناشنوا) به رسمیت شناخته است، تاکید دارد که "فرزندان ناشنوا میتوانند استفاده از زبان اشاره و حق داشتن آن را به عنوان یک اصل از قوانین حقوق بشر و یک حق لازم از بدو تولد درخواست کنند" و ماده 24 بخش 3 تبصره (ب) کنوانسیون جهانی حقوق معلولین نیز دولتها را موظف به تسهیل یادگیری زبان اشاره و ارتقاء هویت زبانی جامعه ناشنوایان کرده است.
شایان ذکر است کاهش شنوایی شایعترین معلولیت اعصاب حسی است که شیوع آن دردنیا در حال افزایش است.
دکتر زهرا نوعپرست، مدیرکل مراکز توانبخشی روزانه سازمان بهزیستی کشور ضمن بیان آنکه از یک میلیون و 170 هزار معلول تحت پوشش سازمان حدود 168 هزار و 900 نفر دچار معلولیت شنوایی هستند عنوان کرد: بدیهی است افرادی که دارای معلولیت شنوایی خفیف هستند اصلا تحت پوشش سازمان قرار نگیرند، این تعداد نیز تنها مربوط به آمار افرادی است که به بهزیستی مراجعه کرده و تشکیل پرونده دادهاند که اغلب آنها نیز دارای شدت معلولیتی از متوسط به بالا هستند.
نوع پرست در ادامه ضمن بیان آنکه در حال حاضر با توجه به رشد و شیوع سالمندی و همچنین میزان موالید، شیوع ناشنوایی در کشور پیش بینی میشود افزود: در هر 1000 نوزاد متولد شده، سه نفر با اختلال شنوایی مواجه هستند، در واقع روزانه حدود 15 کودک ناشنوا در ایران متولد میشوند البته این بدین معنا نیست که تمامی آنها کم شنوایی مطلق دارند بلکه این افراد با اختلالات شنوایی که شامل متوسط، شدید و عمیق همراه است، دچار هستند.
با توجه به آنکه حدود یک سوم افراد بالای 65 سال مبتلا به کاهش شنوایی ناتوان کننده هستند که بیشترین شیوع آن در آسیای جنوبی و پاسیفیک و آفریقا قرار دارد، نوع پرست در خصوص نقش سالمندی در شیوع ناشنوایی تصریح کرد: از هر 4 نفر فردی که به سن سالمندی میرسد یک نفر مبتلا به اختلالات ناشنوایی میشود.
با وجود آنکه امروزه از 360 میلیون نفرناشنوا در دنیا 328میلیون بزرگسال و 32 میلیون تن کودک هستند، اغلب این افراد نیز در کشورهای بادرآمد کم و متوسط زندگی می کنند، مدیرکل مراکز توانبخشی روزانه سازمان بهزیستی کشور افزود: یک چهارم این افراد اختلالشان از دوران کودکی یعنی قبل از شروع تکلم آغاز شده است که این مسئله به اهمیت توجه به این اختلال در سنین کودکی تاکید میکند.
نوع پرست ادامه داد: در چنین شرایطی بسیار ضروری است که در ایران غربالگریهای شنوایی را قبل از سه ماهگی به تثبیت رسانده و قبل از شش ماهگی نیز بتوانیم خدمات توانبخشی را از نظر تجهیزات و خدمات به کودکان مبتلا ارائه دهیم.
وی همچنین به مصوبه اخیر هیئت دولت در خصوص ناشنوایان اشاره کرد و گفت: در 15 شهریور ماه سال جاری برای اولین بار لایحهای در هیئت دولت تصویب شد که به موجب بند 9 آن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مکلف شده محصولات فرهنگی را برای سهولت استفاده ناشنوایان دارای زیرنویس فارسی کند.
مدیرکل مراکز توانبخشی روزانه سازمان بهزیستی کشور ادامه داد: در این مصوبه برای سایر وزارتخانهها نیز در مقابل ناشنوایان وظایفی تعیین شده است.
نوع پرست با تاکید برآنکه نقش حمایتهای خانوادگی برای کودکان کم شنوا بسیار تعیین کننده است، در خصوص شیوع این اختلال در دو جنس زن و مرد عنوان کرد: شیوع این اختلال از نظر جنسیتی هیچ تفاوتی نداشته البته باید گفت ناشنوایی شایع ترین نقیصه بدو تولد است.
وی همچنین در خصوص علل ناشنوایی گفت: عوامل محیطی و عفونتها 25 درصد، عوامل ناشناخته 25 درصد و ژنتیک نیز 50 درصد علل ناشنوایی را در دنیا به خود اختصاص دادهاند.
همچنین بیماریهای عفونی مثل مننژیت، سرخک، اوریون و عفونتهای مزمن گوش، مواجهه با سروصدای زیاد، آسیب سر و گوش، سالمندی و مصرف داروهایی با اثر سمی علل عمده ناشنوایی هستند که نیمی از موارد ناشنوایی و کمشنوایی با پیشگیریهای اولیه قابل اجتناب است و درصد بسیار زیادی از آنها از طریق تشخیص زودرس و مدیریت مناسب، قابل درمان از طریق جراحی و استفاده از وسایلی همچون سمعک و کاشت حلزون هستند، این در حالی است.
اختلال شنوایی، بار اقتصادی و اجتماعی سنگینی بر افراد، خانواده ها، جوامع و کشورها دارد؛به طوریکه در کودکان مهارتهای شناختی و گفتاری را به تاخیر انداخته و پیشرفت تحصیلی کودک در مدرسه را نیز به تعویق میاندازد. اختلالات شنوایی در افراد بالغ اغلب سبب ایجاد مشکلات در شغلیابی، کار و حفظ شغل میشود. همچنین هزینههای آموزش استثنایی و ازدست دادن فرصت کاری به علت اختلال شنوایی نیز میتواند بار قابل توجهی بر اقتصاد ملی داشته باشد.
سالانه بیش از پنج هزار نوزاد کم شنوا در کشور متولد میشوند و میزان اختلالات شنوایی ناشی از مسائل ژنتیکی در ایران نسبت به آمار جهانی بالاتر است.
سازمان جهانی بهداشت نیز اغلب موارد ناشنوایی را قابل اجتناب و قابل درمان میداند، به همین دلیل بر ضرورت افزایش مداخلات فعلی ارزیابی سلامت گوش ارزشیابی شده و سطح پوشش آنها در کشورها تاکید میکند. همچنین سرمایه گذاری در انجام تحقیقات برای ارتقای سطوح پیشگیری را دارای اولویت اعلام کرده و بررسی در مورد چگونگی ادغام خدمات سلامت گوش در نظام مراقبتهای اولیه سلامت و اتخاذ این تصمیم توسط دولتها را ضروری دانسته است.
درآمد سالیانۀ افراد ناشنوایی که ازطریق زبان اشاره ارتباط برقرار میکنند نسبت به افراد عادی حدود 30 درصد کمتراست در حالی که هزینۀدرمانی و یا توانبخشی کودکانی که از بدوتولد ناشنوا شدهاند، نسبت به کودکانی که پس از 3 تا 6 سال برخورداری از شنوایی طبیعی کم شنوا شدهاند در حدود پنج درصد کمتر است. هم چنین میزان بیکاری درفارغ التحصیلان دبیرستانی ناشنوا دو برابر افراد برخوردار از شنوایی طبیعی است.
این درحالیست که از نظر بار بیماری، بر اساس سالهای سپری شده با ناتوانی، مشکل شنوایی بعد از افسردگی و آسیبهای غیر عمدی در جایگاه سوم قرار دارد؛ زیرا حذف شدن از ارتباطات میتواند بر زندگی روزمره تاثیر عمیقی داشته و باعث احساس تنهایی، انزوا و سرخوردگی خصوصا در سالمندان شود.
آثار کاهش شنوایی نه تنها فرد بلکه خانواده و جامعه را نیز در بر می گیرد بنابراین هرگونه پاسخ به نیازهای مربوط به این مشکل به بهترین نحو از طریق مداخلات مبتنی بر جامعه قابل پاسخگویی است.
براساس آمارها، بیش از 20 تا 30 و حتی 40 درصد ازدواج های ایرانی، فامیلی بوده و ماحصل این ازدواجهای فامیلی، تولد کودکانی با معلولیت کم شنوایی و ناشنوایی است که بیش از 69 درصد آمار ناشنوایان را در کل کشور تشکیل میدهد.
هرچند درحال حاضر کشور از لحاظ نیروی انسانی گفتاردرمان و شنوایی شناس دچار کمبود و محدودیت نیست اما هیچ یک از خدمات شنوایی شناسی و گفتاردرمانی تحت پوشش بیمهها نبوده و افراد دارای معلولیت شنوایی نیز از این قاعده مستثنی نیستند؛ هم چنین عنوان میشود هیچ یک از گفتار درمانان و کارشناسان شنوایی کشور نیز آموزشهای لازم کار با فرد معلول را در حین آموزشهای آکادمیک خود نمیگذرانند این درحالیست که ناشنوایی، بعد از عقب ماندگی ذهنی، رتبه دوم معلولیتها را در کشور به خود اختصاص داده است لذا در چنین شرایطی لزوم توجه بیشتر به این حوزه در کشور و در برنامه ششم توسعه به جد احساس میشود.ایسنا