نويسنده
اين مقاله، فليسيا ماري کنال، مدير کالج علم و هنر در موسسه ميامي آمريکا و
استاد دانشکده پزشکي ميلر در دانشگاه ميامي که از سرطان پستان جان سالم به
در برد، ميگويد که تجربه شخصي وي اهميت دسترسي به مراقبتهاي پزشکي در
تمام مراحل پيشرفت اين بيماري، ازجمله مرحله بقا را به او آموخته است. کنال
که درزمان اجراي اين پژوهش مدير طرح عدالت در سلامت در دانشگاه هاروارد
بود گفت: «براي رسيدن به يک پوشش بهداشتي جامع و موثر جهاني، سيستمهاي
بهداشت و سلامت در سرتاسر دنيا بايد دگرگون شوند تا بتوانند با چالشهاي
بيماريهاي مزمن روبرو شده و پاسخگوي نياز بيماران از مرحله پيشگيري تا
درمان باشند.»
بيماريهاي
مزمن امراضي هستند که ماهها و يا حتي سالها پيش از وقوع مرگ يا قبل از
دفع خطر فوت بيمار، نياز به درمان مداوم دارند و درمان اينگونه بيماريها
نيز بسيار پرهزينه است. مديريت مناسب، رسيدگي و توجه به هر مرحله از زنجيره
بيماري مزمن را شامل ميشود، ازجمله پيشگيري، تشخيص زودهنگام، درمان، بقا،
توانبخشي، تسکين و مراقبتهاي پزشکي براي بيمار در حال فوت.
علاوه بر
اين، جمعيتي که در حال پير شدن است، يک بار افزايشي را بر سيستمهاي ضعيف
مراقبتهاي پزشکي در کشورهاي کم درآمد و با درآمد متوسط تحميل ميکند.
بهطورمعمول، سيستمهاي مراقبت پزشکي درکشورهاي کم درآمد و با درآمد متوسط،
به اين صورت طراحيشدهاند که تنها مراحل حاد بيماريها و آسيبها را
درمان ميکنند و آمادگي رويارويي با چالشهاي حاصل از بيماريهاي مزمن را
ندارند.
ازاينرو، اين مطالعه ضرورت تمرکز روي پوشش جهاني و موثر مراقبتهاي پزشکي را به منظور طراحي مجدد و همهجانبه سيستمهاي مراقبت پزشکي که مراقبت از بيمار را در تمام طول عمر وي در بربگيرد، نشان ميدهد.
بر اساس اين گزارش، سه نياز اساسي براي دستيابي به پوشش جهاني بهداشت و سلامت وجود دارد: قوانين و رابطهها براي حصول اطمينان از تحت پوشش قرار گرفتن همه مردم، دسترسي به خدمات بهداشتي مقرونبهصرفه و ايجاد يک ابزار حفاظت مالي. پوشش موثر جهاني بهداشت يک عنصر ديگر را نيز به اين سه نياز اصلي ميافزايد: تلفيق خدمات ارائهشده در هر مرحله از زنجيره مراقبت پزشکي و عملکرد سيستمهاي بهداشتي و سلامت.
درواقع، روشهاي سنتي در سيستمهاي
مراقبت پزشکي درکشورهاي کم درآمد و با درآمد متوسط، براي مقابله با تغييرات
در بار بيماري به سمت بيماريهاي غيرواگير و مزمن ناکافي است. اين روش
هميشه يا بهصورت استراتژي عمودي (با هدفگيري بيماريهاي خاص) و يا افقي
(با هدفگيري سيستمهاي مراقبت پزشکي) بوده است؛ ازاينرو، تنها يک نوع
بيماري و يا يک مرحله از مراقبت را به قيمت قرباني کردن يا ناديده گرفتن
ديگري بررسي ميکند.
جوليو فرنک، رييس دانشگاه ميامي و يکي از نويسندگان
اين مطالعه شرح ميدهد: «هدف استراتژي مورب، تشکيل يک اشتراک بين عناصر
روشهاي عمودي و افقي به منظور الويت دادن به برنامههايي است که جوابگوي
بيماريهاي مختلف باشند. روش مورب در مراقبتهاي پزشکي يک استراتژي کارآمد
براي دستيابي به نتايج بهتر با وجود منابع محدود است.»
در اين گزارش محققان يک مطالعه موردي روي مديريت درمان سرطان پستان ارائه کردند که بهعنوان يک بيماري ردياب براي ارزيابي کارآيي پوشش موثر جهاني بهداشت در چارچوب اصلاحات مراقبتهاي بهداشتي که سال ???? در مکزيک برگزار شد، مورداستفاده قرار گرفت. اين مطالعه نقطهضعفهاي اصلاحات که مراحل زنجيره مراقبتهاي پزشکي، مانند تشخيص زودهنگام و مراقبت تسکيني را خارج از مسئله درمان قرار ميدهد، به تصوير ميکشد.
بهعلاوه، اين گزارش اجراي
استراتژيهاي مورب را براي رسيدگي به اين نقصها و شکافها پيشنهاد ميدهد و
مجموعهاي از راهکارها را نيز به منظور پيادهسازي استراتژي مورب در
سيستمهاي مراقبت پزشکي درکشورهاي کم درآمد و با درآمد متوسط ترسيم ميکند.
محققان علاقهمند هستند تا در آينده، آناليز دقيقتري را از پوشش موثر جهاني بهداشت براي هر مرحله از سرطان پستان توسعه دهند که فراتر از تشخيص زودهنگام و درمانهاي تسکيني در چارچوب اصلاح نظام سلامت در مکزيک و درکشورهاي کم درآمد و با درآمد متوسط نيز خواهد بود و محققان را به استفاده از اين نوع تجزيهوتحليل سيستمهاي بهداشت و سلامت بهعنوان يک مدل براي ساير بيماريهاي مزمن اميدوار خواهد کرد.سپید