کد خبر: ۷۴۸۹۷
تاریخ انتشار: ۱۱:۵۷ - ۰۹ شهريور ۱۳۹۴ - 2015August 31
شفا آنلاین>سلامت>درست است كه ژن‌ها، سبك زندگي و حتي تيپ شخصيتي شما مي‌توانند خطر دچار شدن‌تان به برخي بيماري‌ها را بيشتر يا كمتر كنند، اما همه بيماري‌هاي شما به‌خاطر بدشانسي‌تان شدت نمي‌گيرند.
به گزارش شفا آنلاین،درست است كه ژن‌ها، سبك زندگي و حتي تيپ شخصيتي شما مي‌توانند خطر دچار شدن‌تان به برخي بيماري‌ها را بيشتر يا كمتر كنند، اما همه بيماري‌هاي شما به‌خاطر بدشانسي‌تان شدت نمي‌گيرند. از نظر متخصصان، رازهايي را كه فراموش مي‌كنيد با پزشك‌تان در ميان بگذاريد يا دروغ‌هايي كه دانسته يا نادانسته به او مي‌گوييد هم مي‌توانند چاله‌اي كه سلامت‌تان به آن وارد شده را به چاه تبديل كرده و درمان بيماري‌تان را سخت، طولاني يا حتي ناممكن كنند.

در اين مطلب فهرستي از شايع‌ترين دروغ‌هايي كه متخصصان مي‌شنوند و به‌خاطر آن مسير درمان بيماري‌‌ها طولاني مي‌شود را آورده‌ايم. اگر شما هم با خواندن تك‌تك اين سطر‌ها ياد حرف‌هايي كه به اشتباه به پزشك‌تان زده‌ايد مي‌افتيد، با كمك اين مطلب متوجه آسيب‌هايي كه با دادن جواب‌هاي نادرست به خودتان زده‌ايد خواهيد شد.



دروغ شماره  يك: حالم خیلی خرابه

پزشك: حال‌تان چطور است؟

شما: سرم درد مي‌كند، گاهي احساس گيجي مي‌كنم و بعضي وقت‌ها تصور مي‌كنم چند نفر توي سرم با هم كلنجار مي‌روند. بي‌اشتها هم شده‌ام، شب‌ها خواب به چشمم نمي‌آيد و. . .

اگر اولين كاري كه بعد از تجربه علائم بيماري انجام مي‌دهيد، سرچ كردن آن در گوگل و خواندن تجربه بيماران ديگر است، ممكن است اطلاعات نادرستي به پزشك‌تان بدهيد. در چنين شرايطي وقتي پزشك‌تان از شما مي‌پرسد چه نشانه‌هايي را تجربه مي‌كنيد، شما همه آنچه در سايت‌هاي مختلف به عنوان نشانه‌هاي بيماري خوانده‌ايد را به خودتان نسبت مي‌دهيد. بعد هم خودتان موازي با متخصصي كه قصد معالجه شما را دارد، نسخه مي‌پيچيد و سعي مي‌كنيد مشكلاتي كه او به خوبي شما از پس تشخيص‌شان برنيامده را درمان كنيد. گاهي هم تصور مي‌كنيد متخصصي كه به او مراجعه كرده‌ايد، مشكل را اشتباه تشخيص داده و تصميم بگيريد از داروها و توصيه‌هاي درماني او استفاده نكنيد.

سرچ كردن بيماري در سايت‌هاي مختلف، نه‌تنها اطلاعات ضروري را به شما نمي‌دهد، بلكه سردرگمي‌هاي‌تان را چند برابر مي‌كند. ترس، اولين احساسي است كه سراغ افرادي كه بيماري‌شان را گوگل مي‌كنند يا در ويكي پديا دنبال نشانه‌ها و راه‌هاي درمان آن مي‌گردند، مي‌رود. وقتي شما يك نشانه گنگ مثل سردرد داشتن را در اينترنت سرچ مي‌كنيد، مي‌بينيد كه از كم آبي ناشي از گرماي تابستان گرفته تا تومور‌هاي بدخيم مغزي مي‌توانند آن را ايجاد كنند. وقتي تجربه تلخ بيماراني كه شرح مشكلات جان فرساي‌شان را نوشته‌اند را مي‌خوانيد، مي‌بينيد همين سردردي كه تا هفته پيش جدي‌اش نمي‌گرفتيد، مي‌تواند كار شما را به ويلچرنشين شدن هم بكشاند.

دروغ شماره  دو: به توصيه‌هايت عمل كردم

روانشناس: روي موضوعاتي كه گفتم كار كردي؟

بله؛ مشغول‌شان هستم. اما هيچ‌چيز بهتر نشده. . .

وقتي شما به دروغ مي‌گوييد به توصيه‌هاي روان درمانگرتان عمل كرده‌ايد اما درواقع تمركز، وقت يا انرژي لازم براي كار كردن روي آنها نگذاشته‌اید، درمانگرتان را به مسير اشتباهي براي انتخاب كردن شيوه مناسب درمان هدايت مي‌كنيد. اگر شما سراغ روانپزشك رفته‌ايد، معنايش اين است كه حال‌تان خوب نيست؛ پس دليلي ندارد در جواب او كه مي‌پرسد «چطوريد؟» بگوييد «خوب!». اگر درمانگرتان مي‌گويد كبودي روي دست‌تان حاصل خودزني است، دليلي ندارد، بگوييد «نه، زمين خوردم!» شما آنجا هستيد تا حال‌تان بهتر شود؛ پس اگر همسرتان به شما آسيب مي‌زند، در كودكي به شما تجاوز شده، هر روز كودك‌تان را تحقير مي‌كنيد يا اينكه در محل كار‌تان اجازه مي‌دهيد كارگر بي‌مزد و منت باشيد، نبايد هيچ كدام‌شان را از درمانگرتان پنهان كنيد.

مهم نيست تا چه اندازه از زندگي‌ كه داريد خجالت مي‌كشيد و مهم نيست چقدر از خود اين روزهاي‌تان بيزاريد؛ شما به دفتر او رفته‌ايد تا حال‌تان بهتر شود، پس حتي تاريك‌ترين گوشه‌هاي زندگي‌تان را بايد برايش فاش كنيد. كسي كه به او اعتماد كرده‌ايد، روي شما و زندگي‌تان برچسبي نخواهد زد و بدحالي اين روزهاي‌تان را نشانه ديوانگي‌تان نخواهد دانست. پس لااقل براي يك ساعت در هفته هم كه شده، بدون ترس از نگاه ديگران، خود واقعي‌تان باشيد.

دروغ شماره سه: همه چيز را گفته‌ام

پزشك: سابقه خانوادگي داريد؟ قبلا هم دچار معده درد شده بوديد؟

شما: نه!

پزشك: خودتان فكر مي‌كنيد سبك زندگي‌تان چه تغييري كرده؟

شما: هيچ! اصلا نمي‌دانم چرا معده درد دست از سرم بر نمي‌دارد. نه غذاي بد مي‌خورم، نه سيگار مي‌كشم و نه سابقه خانوادگي چنين دردي را دارم.

وقتي اتفاق‌هاي مختلفي كه در زندگي‌تان مي‌افتد را نمي‌توايند به بيماري اصلي‌تان وصل كنيد، به پزشك‌تان هم نمي‌توانيد اطلاعات درست بدهيد. مثلا اگر وقتي دچار معده درد مي‌شويد، ندانيد نزديك بودن كنكور سراسري و استرسي كه به شما تحميل مي‌كند مي‌تواند حال‌تان را به اين روز بيندازد، به پزشك‌تان هم نمي‌توانيد اطلاعات درست را بدهيد. در اين مثال آنچه شما بعد از اين توضيحات به متخصص‌تان نمي‌گوييد، اين است كه براي زانو درد‌تان مثل نقل و نبات مسكن مي‌خوريد. بيش از اندازه مسكن خوردن، مي‌تواند وضعيت معده شما را بحراني كند اما از آنجايي كه دفعه قبل فيزيوتراپي نتيجه مورد انتظارتان را نداشت، به اين نتيجه رسيده‌ايد كه درد‌تان، درماني ندارد و تنها راه براي كاهش مشكل‌تان مسكن خوردن است. نگفتن همه اين رازهايي كه جز شما ممكن است كسي از آن با خبر نباشد، مي‌تواند درمان بيماري‌تان را سخت‌تر و پرهزينه‌تر كند.



دروغ شماره  چهار: سالم زندگي مي‌كنم

پزشك: سيگار مي‌كشي؟

شما: نه واقعا، گهگاه!

پزشك: يعني هفته‌اي چند نخ يا روزي چند نخ؟

شما: نه من سيگاري نيستم، همان هفته‌اي چند نخ.

وقتي اطلاعات درست در مورد سبك زندگي‌تان را به متخصص نمي‌دهيد و تنها بدشانسي را عامل بيمار شدن‌تان مي‌دانيد، به او امكان انتخاب كردن كوتاه‌ترين مسير براي درمان را نمي‌دهيد. شايد خودتان هم ندانيد كه سيگار كشيدن مي‌تواند همه چيز را در بدن شما تحت تاثير  قرار دهد؛ از ميل جنسي‌تان گرفته تا احتمال بارور شدن‌تان و بدتر از آن، خطر ابتلاي‌تان به سرطان‌هاي مختلف. وقتي شما در رودربايستي با پزشك‌تان و البته خودتان مي‌گوييد سيگاري نيستيد و تنها گاهي سراغ سيگار مي‌رويد، توجه او را جهت تشخيص درست و دقيق، منحرف مي‌كنيد.

در چنين شرايطي، پزشك‌تان احتمال‌هاي مختلفي كه مي‌تواند او را به تشخيص درست، نهايي و پيشگيري از مشكلات جدي‌تر هدايت كند را يكي‌يكي خط مي‌زند و به سختي مي‌تواند درمان مناسبي به شما توصيه كند.  وقتي پزشك‌تان از شما در مورد دفعاتي كه سيگار مي‌كشيد مي‌پرسد، بي‌كم‌وكاست به او بگوييد چند نخ در طول روز دود مي‌كنيد. وقتي از شما در مورد دفعاتي كه در طول روز دچار استفراغ مي‌شويد مي‌پرسد، بدون اغراق و بزرگنمايي مشكل‌تان او را در جريان موضوع بگذاريد.

دروغ شماره پنج: خوددرماني نمي‌كنم

شما مي‌گوييد با هر قرص و دوايي بيگانه‌ايد اما واقعيت اين است كه از قرص امگا3 گرفته تا انواع مكمل‌هاي دارويي را مثل نقل و نبات مصرف کرده و فكر مي‌كنيد با خوردن اين داروها، چهار ستون بدن‌تان سالم مي‌مانند؛ درحالي‌كه گاهي با بيش از اندازه مصرف كردن ويتامين‌ها و داروهاي حاوي مواد معدني به بدن‌تان آسيب مي‌زنيد. بي‌اعتمادي نسبت به نتيجه آزمايش‌ها يا حتي تنبلي در انجام آنها، ممكن است شما را به فكر خوددرماني بيندازد.

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: