کد خبر: ۷۲۳۸۹
تاریخ انتشار: ۰۶:۱۰ - ۱۸ مرداد ۱۳۹۴ - 2015August 09
شفا آنلاین>سلامت>پيدايش اينترنت و گسترش آن تغييرات زيادي را در هر علم و صنعتي ايجاد کرده‌است، علم پزشکي نيز از اين قاعده مستثني نبوده‌است و اينترنت علاوه بر تأثيراتي که در پيشرفت خود آن داشته‌است در توسعه و بهبود ارائه خدمات پزشکي نيز تأثيرات بسزايي داشته‌است.
به گزارش شفا آنلاین،پس از بوجود آمدن کامپيوتر و پيشرفت آن و پس از آن سيستم‌هاي اطلاع رساني پيشرفته از قبيل شبکه‌هاي کامپيوتري وجهاني شدن اينترنت همگان به اين فکر افتادند که از اين سيستم‌ها براي اطلاع رساني به سود خود استفاده کنند.

در اين ميان بخش‌هاي درماني نيز به اين فکر افتادند تا از طريق اينترنت خدمات بهتري را به کليه مردم ارائه دهند.

 در اين سيستم همه خدمات بهداشتي اعم از پرونده الکترونيک بيمار، تله مديسين، پزشکي بر اساس شواهد، اطلاع رساني به شهروندان، اطلاع رساني به متخصصان و تيم‌هاي مجازي پزشکي ارائه مي‌شود.

رشد روزافزون امکانات ارتباطي، مخابراتي و انفورماتيکي، هر روز دنيا را با انقلابي جـديد مـواجه مي‌کند. انقلاب فناوري اطلاعات و ارتباطات در تمام بخش‌هاي اقتصادي، اجتماعي، سياسي و امنيتي کشورها تاثيراتي قابل توجه بر جاي گذاشته‌است.

با توسعه اين فناوري در بخش پزشکي، به دنبال تحول عظيمي در نظام ارائه خدمات بهداشتي و درماني هستيم و يکي از مهم‌ترين حوزه‌هاي کاربرد فناوري اطلاعات، حوزه بهداشـت و درماني است. عليرضا گلچين، مشاور IT و مدير فناوري اطلاعات سازمان نظام پزشکي کشور دراين مورد توضيح مي‌دهد.

امروزه حيطه تکنولوژي‌هاي جديد ارتباطي بسيار گسترده شده است. تا جايي‌که به حوزه سلامت مردم و درمان بيماران هم رسيده است. سوال من از شما درخصوص معايب و مزاياي اين شبکه‌هاي ارتباطي اجتماعي است که به صورت مجازي و به سرعت در حال رشد است؟

صحبت کردن در مورد معايب و مزاياي شبکه‌هاي ارتباطي جديد بسيار طولاني بوده و از حوصله بحث خارج است، بنابراين به مقوله معايب و مزاياي شبکه‌هاي ارتباطي جديد را به حوزه بهداشت و درمان مي‌پردازيم.

مفهوم تکنولوژي‌هاي ارتباطي در مورد سيستم بهداشت و درمان و مقوله سلامت با ساير حوزه‌ها متفاوت است. چراکه در سيستم بهداشت و درمان نحوه رسوخ تکنولوژي در اين حوزه در مقايسه با ساير حيطه‌ها کاملا متفاوت است.

مثلا الکترونيک و اينترنت به راحتي وارد حيطه بانکي شده و يا ارتباطات بين فردي و پستي را تحت تاثير قرار داده است و با سهولت بيشتري در جامعه نهادينه شده است و حتي صنعت و کشاورزي نيز از اين قاعده مستثني نيستند.

اما در مقوله بهداشت و درمان مشاهده مي‌شود که تکنولوژي‌هاي ارتباطي با وجود سابقه سي، چهل ساله اينترنت در جهان و استفاده از آن در حوزه‌هاي مختلف و پيشرفت‌هاي شگرف آن، دچار عقب‌ماندگي شده و هنوز دوران نوزادي خود را سپري مي‌کند.

بنابراين مزايا و معايب تکنولوژي و خصوصا تکنولوژي‌هاي ارتباطي در زمينه و حيطه سلامت به طور کلي متفاوت است. يعني دغدغه‌هايي را ايجاد مي‌کند که در سيستم بانکي ايجاد نمي‌کند و در سيستم بانکي مزايا و معايبي وجود دارد که در پزشکي تعريف نمي‌شود.

يعني تکنولوژي‌هاي ارتباطي در هر حيطه‌اي ويژگي‌هاي خاص خود را دارا است. اما چنانچه بخواهيم اين موضوع را به مقوله ويزيت بيمار و پاسخ به سوالات وي اختصاص دهيم، بايد اين مسئله را به ذينفعان موضوع ارتباط داد و از طريق آنها بررسي کرد.

ذي‌نفعان استفاده از تکنولوژي‌هاي ارتباطي در حوزه سلامت و درمان بيمار چه افرادي هستند؟

براي تحليل اين مسئله بايد تمام جوانب را مدنظر قرار داد. يک جنبه آن مربوط به روابطي است که وجود دارد. مثلا اينکه ارتباط مجازي بين پزشک و بيمار است، يا ارتباط بيمار با بيمار و يا پزشک با پزشک است. جنبه ديگر آن مربوط به مسائل قانوني پشت اين قضيه است، يا اينکه مسائل پشت پرده را چطور مي‌توان رفع کرد.

از طرف ديگر بايد مسائل مالي را نيز بررسي کرد، تا به اين نتيجه رسيد که تعاملات بين پزشک و بيمار و مسائل مالي ناشي از آن چه تاثيري در رابطه آنها خواهد داشت. از سويي ديگر تعاملات پزشک و بيمار باعث به وجود آمدن کدام تسهيلات مي‌شود و منجر به بروز چه معايبي خواهد شد؟ حال برگرديم به مبحث اصلي خود که مربوط به ارتباط‌هاي ايجاد شده در اين مورد است. يعني ارتباط بيمار با بيمار، ارتباط بيمار با پزشک و ارتباط پزشک با پزشک. چنانچه بخواهيم ارتباط بيمار و بيمار را درنظر بگيريم، مشاهده مي‌کنيم که اين مساله در کنار داشتن منفعت‌هايي، ممکن است بيمار را متضرر کند.

به اشتراک گذاشتن مشکلات بيمار مي تواند از مزاياي ارتباط بيمار با بيمار باشد. از اين باب بيماران مي‌توانند به يکديگر کمک کرده و درجهت کاهش رفع مشکل، تجربياتي را که داشته و گاه با نتايج مثبت همراه بوده بيان کنند.

چه فوايدي خواهد داشت؟

ياري جستن ازتجربيات ساير بيماران افق ديد را به سمت بيمار گسترده‌تر کرده و وي را با روند درماني بهتري آشنا خواهد کرد.

اين موضوع مي‌تواند به صورت يک حمايت اجتماعي درآمده و حتي مي‌تواند يک دسته اطلاعات ساده‌ راکه شايد پيش پاافتاده باشد براي بيمار با سهولت بيشتري دراختيارش بگذارد، يا اينکه به صورت فيزيکي نيز راهنمايي‌هايي را ارائه دهد.

هر کدام از ما در حلقه دوستان خود با سهولت بيشتري درخواست کمک کرده و مي‌تواند به اطلاعات بيشتري دسترسي پيدا کند.

البته مواردي هم از اين دست وجود داشته و با نتايج خوبي نيز همراه بوده است. از تمام اينها مهم‌تر اين است که به اشتراک گذاشتن و کمک کردن بيماران به يکديگر مي‌تواند، علم نظير به نظير که در روانشناسي و مبحث يادگيري وجود دارد را تداعي کند. به ديگر معنا آنچه که يک پزشک به عنوان آموزش قصد دارد به بيمار خود ياد بدهد، شايد دو بيمار و يا نفر که همسان هستند، بهتر بتوانند به يکديگر منتقل کنند. بنابراين درک نقاط ضعف وعلاقه‌مندي‌ها براي دو انسان همسان آسان‌تر است.

از طرف ديگر از ديدگاه علم روانشناسي مبحث يادگيري همسان به همسان در کودکان بسيار مهم است. چراکه کودکان مطالب را باسهولت بيشتري از يکديگر ياد مي‌گيرند.

مثلا چنانچه يک فرد بزرگسال بخواهد بازي خاصي را به کودک آموزش دهد، ممکن است که 5 ساعت طول بکشد، اما اگر يک کودک 4 ساله اين بازي را به همسال خود آموزش دهد، در کمتر از 10 دقيقه مي‌تواند مفهوم آن را انتقال دهد.

اين اتفاق در مورد بيماراني که به دنبال کسب اطلاعات بيشتري درخصوص بيماري خود هستند نيز وجود داشته و البته يک شمشير دولبه است. زيرا درست است که آموزش با سهولت بيشتري صورت مي‌گيرد، اما امکان انتقال دانش اشتباه نيز وجود دارد.

کمااينکه در طول تاريخ نيز اين اتفاق افتاده و يک سري مفهوم به طور غلط نسل به نسل گشته و باقي مانده است. مثلا خوردن خربزه همراه با ماست براي سلامتي ضرر دارد! اين دقيقا همان شمشير دولبه است که هم کمک مي‌کند و هم ممکن است که خطرساز باشد.

در مورد ارتباط بين دو پزشک صحبت کرديد، اين موضوع تاچه ميزاني مي‌تواند درانتقال دانش مفيد باشد؟

ارتباطي که بين دو پزشک وجود دارد، مي‌تواند کمک‌کننده باشد. درحال حاضر در بسياري از نقاط دنيا و ايران نيز اين اتفاق مي‌افتد، مثلا در مقوله پاتولوژي از نمونه‌هاي آزمايشگاهي که زير ميکروسکوپ رويت مي‌شود، عکسي گرفته مي‌شود و از طريق وايبر و تلگرام و ساير وسايل ارتباطي جديد براي همکاران پزشک يا استاديار يا فردي که بتواند در مورد آن نظر بدهد، ارسال مي‌شود.

در مورد بعضي تخصص‌ها اين سبک جمع‌آوري اطلاعات و پرسش و پاسخ در شبکه‌هاي اجتماعي با دشواري بيشتري همراه است. به عنوان مثال يک پزشک داخلي بايد بيمار را خود را از نزديک ويزيت کرده و آزمايشات متعدد و وضعيت سلامتي وي را چکاب کند، سپس مي‌تواند درخصوص مشکل ايجادشده در بيمار اظهارنظر کند.

در مورد اين موضوع بازهم روابط دوستانه و همکاري مطرح است. مثلا اينکه جواب آزمايشي را براي دوست همکار خود مي‌فرستيم تا نظر وي را درخصوص مشکل احتمالي بيمار بدانيم. اما چنانچه دراين حيطه مسائل اقتصادي، قانوني، مالي و مواردي از اين دست دخيل باشد، حتما بايد چارچوب‌هايي داشته باشد.

به ديگر معنا تصور کنيد که اگر پزشکي اطلاعات و مشاوره ناصحيح به پزشکي ديگر بدهد، چه تبعات قانوني براي آن پزشک به همراه خواهد داشت؟ و چنانچه در غالب بيزينس، نمونه آزمايشگاهي فرستاده شود تا چند متخصص درمورد بيماري يا مشکل احتمالي، مشاوره دومي را دهند، مسائل بيمه‌اي و قانوني آن چگونه و به چه شکل حل مي شود؟

در کشور ما در مورد مسائل قانوني، مالي، بيمه اي و بيزينسي اين مسئله هيچ چارچوب خاصي وجود ندارد. دراين مورد در سطح وزارت بهداشت، سازمان نظام پزشکي و سازمان‌هاي بيمه‌گر فکري نشده است.

نه تنها در ايران بلکه در بسياري از کشورها براي آن چارچوبي تهيه نشده است. اين موضوع در سطح سازمان‌هاي کوچک‌تر و يا داخل يک بيمارستان‌ ممکن است، داراي چارچوب‌هاي تعريف
شده‌اي باشد و درواقع چارچوب‌هاي مختصري را در قالب قوانين بيمه‌اي و تعامل با شرکت‌هاي بيمه‌اي مشخص کرده باشند. تا جايي‌که اطلاع دارم در ايران تاکنون چارچوبي براي اين قضيه وجود نداشته است.

آيا درمورد ارتباط بيمار و پزشک سوءبرداشت‌هايي صورت نمي‌گيرد؟

ارتباط بين بيمار و پزشک مسئله‌اي است، که مهم‌ترين چالشي که پيش مي‌آورد، اين است که درواقع ويزيت از راه دور اتفاق مي‌افتد و مسلما تبعات قانوني بسيار زيادي را به همراه خواهد داشت. مثلا بيمار با پزشک خود تماس مي‌گيرد و مي‌گويد، سرم خيلي درد مي‌کند! اما اين سردرد چه تعريفي دارد؟ حدود آن چقدر است؟ زماني‌که بيمار به مطب پزشک مراجعه مي‌کند، نگاه کردن به وي يکي از قسمت‌هاي عمده معاينه است.

با نگاه کردن و چک کردن درجه حرارت و نبض بيمار بسياري از نشانه‌هاي پنهان بيماري بروز پيدا مي‌کند. مواردي از اين قبيل در شبکه‌هاي ارتباطي و اجتماعي و تکنولوژي مشهود نيست. يعني مهم‌ترين قسمت از معاينه بيمار ازبين رفته و حسي که بيمار دارد، دريافت نمي‌شود.

حتي ممکن است، چت کردن ازراه وايبر و ايميل سوءبرداشت‌هايي را از بيان جملات ايجاد کند. آيا در مورد مشاوره‌اي که پزشک از طريق اينترنت به بيمار ارائه مي‌دهد، سازوکارمالي تعريف شده است؟

رابطه پزشک با پزشک و مسائل مالي‌گونه آن نيز همواره مطرح است. (خارج از روابط دوستانه) يک پزشک بابت زماني که براي بيمار خود مي‌گذارد، چه مقدار بايد پول دريافت کند؟ آيا براساس دقايقي که آنها باهم چت کرده‌اند، مبلغي محاسبه مي‌شود؟ آيا ميزان شدت بيماري و درصد گرفتن مشاوره ميزاني را تعيين مي‌کند؟ درايران براي اين موضوع هم چارچوبي تعيين نشده است.

سايت‌هايي در دنيا فعاليت دارند که به صورت سوال و جواب از بيمارو پزشک کار مي‌کنند. براي مثال يک سايت هندي بود که بيماران به صورت آفلاين سوالات خود را روي وبسايت مطرح مي‌کردند و پزشکان سرفرصت پاسخ آنها را مي‌دادند.

کارشناسان سايت نيز با بررسي کردن اينکه کدام پزشک بهترين پاسخ را به مشکل مطرح شده از سوي بيمار داده است، مبلغ ناچيزي را به پزشک پرداخت مي‌کردند. در کشوري مانند هندوستان که درآمد يک پزشک زياد بالا نيست، اينگونه فعاليت‌ها مي‌تواند مقرون به صرفه باشد.

اما در کشورهاي اروپايي و آمريکايي که مبلغ دريافتي يک پزشک که بر مبناي ساعت کاري به وي تعلق مي‌گيرد، مبلغ بسيار بالايي است، پيدا کردن چارچوب براي مسائل مالي اين قضيه و خصوصا مسائل بيمه‌اي آن که در بعضي کشورها هم بيمه حرف اول را در سيستم بهداشت و درمان زده و هيچ‌گونه رابطه مالي بين پزشک و بيمار نيست، اين کار را با پيچيدگي‌هاي زيادي روبرو کرده است.

کمااينکه مشاهده مي‌شود، در کشورهاي اروپايي و امريکايي اين موضوع به صورت فايننشال ارائه نمي‌شود. حتي گوگل که سال گذشته ارتباط بين پزشکان و بيماران را در اينترنت فراهم مي‌کرد، فقط در امريکا و به صورت پايلوت بوده و اين موضوعي بود که در آن مسائل مالي به هيچ عنوان مطرح نبود.

يعني پزشکاني وجود داشتند که با گوگل قرارداد مي‌بستند و بعد بيماراني را که در امريکا و بعضي از ايالت‌هاي آن زندگي مي‌کردند و متقاضي اين قضيه بودند با پزشکان متصل مي‌کرد و درنهايت از رابطه مالي پزشک و بيمار کاسته مي‌شد. به ديگر معنا هيچ‌گونه تعامل مالي بين بيمار و پزشک وجود نداشت. در واقع اگر تعاملي هم وجود داشته، بين پزشک و کمپاني گوگل بوده است.


به طور کلي تعاملات سه گانه چه نتايجي دربرخواهد داشت؟

حال اگر بخواهيم تعاملات بين اين سه گروه يعني بيماران با يکديگر، پزشکان با يکديگر و بيمار و پزشک را از زاويه ديگري بنگريم، به‌طور کلي استفاده از تکنولوژي اعم از اينترنت و شبکه‌هاي ارتباطي اجتماعي، باعث تسريع و تسهيل و دسترسي بيشتر به امکانات مي‌شود.

به عنوان مثال يک پزشک خيلي راحت‌تر مي‌تواند نمونه آزمايشگاهي را داخل سايت يا گروه‌هاي اجتماعي ارتباطي بگذارد تا دوستان و همکاران پزشکي که داخل گروه عضو هستند، بتوانند نظر بدهند. درصورتي‌که اين شرايط را نداشته باشد، نمونه آزمايشگاهي بايد براي همکاران ديگر ارسال شود. اما دامنه آن تا کجا است؟ نهايتا بتوان نمونه را براي 10نفر از پزشکان فرستاد، درصورتي‌که داخل يک گروه وايبري ممکن است 200 نفر پزشک عضويت داشته باشند و نظرات جامع‌تري را ارائه دهند.

به طورکلي تسريع و تسهيل در خدمات درماني و تشخيصي مي‌تواند از مزاياي ارتباط در تکنولوژي باشد. با استفاده از تکنولوژي به طرز صحيح، افرادي که ارائه‌دهنده خدمات بهداشتي و درماني هستند، خدمات خود را ارتقا داده و چنانچه به تشخيص درستي برسند، هم دانش خود و هم ساير پزشکان را گسترش خواهند داد.

دسترسي به اين افراد فقط به پزشکان محدود نمي‌شود، بلکه پرستاران، راديولوژيست‌ها و... نيز مي‌توانند به اين جهت ارتباط بيشتربا ساير حوزه‌ها داشته باشند. از سويي ديگر آنچه که از اهميت زيادي برخوردار است و در دهه گذشته خيلي به‌ آن پرداخته شده و تحقيقات زيادي روي آن صورت گرفته است، اين است که وقتي خود بيمار با استفاده از اين روش‌هاي ارتباطي به آنچه که پرونده بيمار تلقي مي‌شود، دسترسي دارد، مشارکت فعال در ساخت پرونده بهداشتي الکترونيکي‌اش داشته و وقتي بيمار در مورد تاريخچه بيماري‌ها، درمان و داروهاي خود اطلاعاتي را دارد، باعث مي‌شود تا دقت اطلاعات بالا بروند. چراکه پزشکان با افراد زيادي سروکار دارند و ممکن است دچار اشتباه شوند.

فردي که بيشترين حساسيت را روي صحت و دقت اطلاعات بهداشتي و درماني دارد، خود بيمار است. در نتيجه وسايل ارتباطي باعث مي‌‌شود، اين امکان فراهم شود که فرد مشارکت فعال در روند درمان خود داشته باشد.


آيا اين موضوع به افشاي اسرار بيمار نمي‎انجامد؟

آنچه به عنوان سم در استفاده از وسايل ارتباط جمعي محسوب مي‌شود و در سال‌هاي اخير با رواج اپليکيشن‌هاي موبايل و شبکه‌هاي اجتماعي شاهد آن هستيم، افشا شدن اسرار بيمار و اطلاعات بيمار است. متاسفانه گاهي فيلم‌ها و عکس‌هايي از بيمار منتشر مي‌شود که زندگي بيمار را به مخاطره مي‌اندازد. (حال چه زندگي اجتماعي و چه وضعيت سلامت رواني وي)

در کشور ما اين قاعده رعايت مي‌شود؟

متاسفانه در ايران به اين قضيه رسيدگي زيادي نشده است. اما در کشورهاي اروپايي به خصوص در انگلستان به طرز وسواس‌گونه‌اي به محرمانگي و محفوظ ماندن اطلاعات بيمار پرداخته شده است.

يعني حتي در انگستان که پرونده بيمار در بيمارستان و در مطب و داروخانه به صورت الکترونيکي ذخيره مي‌شود، دسترسي به اين اطلاعات اولا قوانين بسيار موکد و سختي دارد، که توسط وزارت بهداشت و دولت وضع شده است.

عني هرفردي صرفا به خاطر اينکه پزشک است، به اطلاعات کامل بيماران دسترسي ندارد. يعني آنها فقط به اطلاعات حياتي دسترسي کامل داشته و ضرورتي وجود ندارد که ريز به ريز جزييات را بدانند.

مانند اينکه بيماري ديابتيک است و در حالت کما به بيمارستان منتقل شده است، اطلاعاتي که از پرونده بيمار استخراج مي‌شود، در اين حد است که بيماري ديابت وي مشخص شده و سرم قندي، نمکي برايش تجويز نمي‌شود. يا مثلا بيمار به نوع خاصي دارو حساسيت دارد، با رويت پرونده سلامت الکترونيک وي، داروي موردنظر را براي بيمار تجويز نمي کنند.

درنتيجه اطلاعات يک رده عميق‌تر مورد دسترسي هر فردي نبوده و لذا دسترسي به آنها درجايي نگهداري مي‌شود و مشخص مي‌شود که چه فردي و چه زماني به آنها مراجعه کرده است، تا در مواقع بروز مشکل بتوان راهکارهاي قانوني سرسخت را در مورد آن اجرا کرد. در ايران نيز قوانيني وجود دارد، اما اين قوانين انقدرها هم سخت نيست.

اگر بخواهيم به سمتي حرکت کنيم که استفاده از تکنولوژي را در زمينه بهداشت و درمان نهادينه کنيم، به‌طوري که به صورت اجباري دربيايد، دسترسي به اطلاعات محرمانه بيمار جزو پيش‌نيازهاي اصلي و مسائل اخلاقي مربوط به اين حيطه را به طور کامل ببينيم و براي آن استانداردهايي تدوين شده و به‌طور دقيق برآن نظارت شود. نکته ديگري که درکنار اطلاعات محرمانه و امنيت بيمار مطرح است، مسايل قانوني است. در حالت سنتي بيمار به پزشک مراجعه کرده و نسخه اي را دريافت مي ‌کند. اين موضوع قابل پيگيري است، اما در دنياي مجازي مسائلي ازاين قبيل قابل پيگيري نيست.

درحال حاضر پليس فتا براي جرايم رايانه به وجود آمده است. اما چنانچه جرايم رايانه‌اي پزشکي را بررسي کنيم و شکايت يا مشکلي پيش بيايد، طبيعتا چيزي شبيه پليس فتا وارد عمل شود. لذا بايد افراد متخصص و دوره ديده‌اي نيز براي جرايم پزشکي اينترنتي آموزش ببينند.

درواقع اين موضوع از پيش نيازهاي مهم اين مسئله است، زيرا مي‌تواند منجر به ازبين رفتن اعتماد بين مردم و پزشک بشود. و اين موضوع فاجعه بوده و نيازمند کمي دقت نظر و نظارت دارد. چراکه امکان سلب اعتماد از طرفين نيز وجود دارد.

به نظرشما کدام رشته‌ها بيشترين بهره را از تکنولوژي‌هاي جديد ارتباطي مي‌برد؟

دراين رابطه هم روابط سه گانه‌اي که قبلا به آن اشاره کردم، نقش زيادي دارد. چنانچه رابطه پزشک با پزشک درميان باشد، تقريبا تمام تخصص‌ها را دربر مي‌گيرد. زيرا درواقع اين موضوع مي‌تواند استفاده از مشاوره و تجربه يک پزشک ديگر باشد که در بعضي موارد با سهولت بيشتري انجام مي‌شود.

براي مثال نمونه‌هاي آزمايشگاهي و تصاوير راديولوژي دراين خصوص داراي بيشترين درجه اطمينان بوده و جزو همان موارد آسان است. انگلستان کشوري پيشرفته است، بنده مدتي در آن کشور و در سيستم اي ان اس کار مي‌کردم، مي‌ديدم که بخاطراينکه پزشک در آن کشور گران است، بسياري از بيمارستان‌هاي انگلستان براي شيفت شب مثلا يک متخصص راديولوژي ندارند. بسياري از متخصصان راديولوژي آنها در هندوستان مشغول فعاليت هستند. بنابراين تصاوير راديولوژي را از طريق اينترنت براي پزشکان راديولوژيست مي‌فرستند.

از آنجايي که زمان شيفت شب پزشکان در انگليس همزمان با شيفت روز در هندوستان است، پزشکان مستقر در آن کشور موارد ارسال شده را مشاهده کرده و گزارش نتيجه را براي پزشکي که در بخش اورژانس بيمارستان مقصد درحال فعاليت است، ارسال مي‌کنند.

مواردي که به اين شکل است، طبيعتا بيشترين استفاده را خواهد برد. اما بيماري هاي داخلي، اطفال و جراحي‌ها مواردي هستند که استفاده از تکنولوژي‌هاي ارتباطي بالاخص در رابطه پزشک و پزشک و پزشک و بيمار در تمام دنيا فقط جذابيت دارد.

مواردي گزارش شده که فلان دانشگاه موفق شده که يک جراحي ازراه دور و از طريق تکنولوژي را انجام بدهد، اما آيا اين جريان مقرون به صرفه است؟ دستگاهي که ساخته مي‌شود آيا واقعا ارزش اين را دارد که با مبالغ گزاف به وجود بيايد تا با استفاده از آن جراحي از راه دور را انجام دهند؟ در نهايت هم پزشک جراح بايد پشت آن ربات نشسته و آن را هدايت کند، زيرا دستگاه به خودي‌خود کارجراحي انجام نمي‌دهد.

شايداينها بيشتر به رخ کشيدن تکنولوژي توسط موسسات آموزشي و علمي-پزشکي کشورهاي غربي باشد. درحال حاضر مواردي که بيش‌از سايرين استفاده شده و درعين‌حال ارزان‌قيمت بوده و دسترسي آسان‌تر را به خدمات پزشکي مهيا مي‌کند، نمونه‌هاي آزمايشگاهي و عکس ‌هاي راديولوژي است که پزشکان مي‌تواند از طريق چت و ايميل باهم درميان بگذارند.

درمواقع اورژانس مي‌توان روي نظرات پزشک در فضاي مجازي اطمينان کرد؟

در رابطه بيمار و پزشک حساسيت زيادي وجود دارد. اين رابطه در شرايط اورژانس خطرناک است. يعني اينکه ممکن است پزشک شرايط اورژانس را درک نکند و توصيه‌‌هايي بدهد که عواقب ناخوشايندي درپي داشته باشد. اين در تمام دنيا جاي بحث دارد که اگر بيماري در فضاي مجازي سوالي را بپرسد، پزشک نبايد صرفا به سوال وي پاسخ دهد، بلکه پاسخ پزشک در رابطه با آن پرسش بايد کلي‌تر باشد.

چه سازمان‌ها و ارگاني‌هايي مي‌توانند موج استفاده از تکنولوژي‌هاي جديد ارتباطي را سامان بدهند؟

اين مبحث يک حرکت کلي و عمومي است. لذا ساماندهي آن با همکاري يک سازمان يا نهاد امکان‌پذير نيست. درهرصورت وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشکي دو نهادي هستند که بزرگ‌ترين تاثير را درسلامت و بهداشت دارند. وزارت بهداشت نقش سياست‌گذاري را داشته و سازمان نظام پزشکي که يک اتحاديه صنفي است، بيشترين تاثير را روي پزشکان داشته. بنابراين اين دو نهاد بايد در امر کنترل و نظارت استفاده از تکنولوژي در حوزه سلامت، توانا باشند. البته نقش سازمان‌هاي بيمه‌گر بزرگ نيز، در مورد مسائل مالي اين قضيه مهم است. در نهايت آنچه ضامن موفقيت اين موضوع است، مشارکت مردم و ايجاد کردن فرهنگ استفاده از تکنولوژي‌هاي ارتباطي است.


سپید

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: