با اين شروع کنيم که انجمن راينولوژي با انجمن گوش و حلق و بيني چه فرقي دارد؟
انجمن
گوش و حلق و بيني انجمني است که کليه متخصصين گوش و حلق و بيني را در خود
جاي ميدهد. اين رشته شاخههاي فراواني دارد که يکي از آن شاخهها،
بيماريهاي بيني و سينوسها و جراحيهاي ترميمي سروصورت است که انجمن
راينولوژي پوشش دهنده اين فعاليتهاست.
بالاخره انجمن راينولوژي وابسته به انجمن گوش و حلق و بيني است يا استقلال دارد؟
در
دل انجمن گوش و حلق و بيني، افراد مختلفي با گرايشهاي مختلف هستند. مثلا
گروهي گرايش به جراحي گوش دارند و گروهي به جراحي سروگردن و عدهاي روي
حنجره متمرکز شدهاند. در اين بين گروهي هم هستند که فعاليتهاي خود را
بيشتر روي بيني، سينوسها و سروصورت متمرکز کردهاند.
باتوجه به پيشرفتي که در همه اين زمينهها بهوجود آمده، اين نياز احساس شد که کارها تخصصيتر پيش برود. در نتيجه انجمن راينولوژي پايهگذاري شد
اين انجمن، کاملا مستقل
است. يعني اينکه به ثبت رسيده و سازوکار جدا، مستقل و مشخصي براي خودش
دارد، ولي يک ارتباط ارگانيک با انجمن گوشوحلقوبيني به عنوان انجمن مادر
دارد. به عنوان مثال، کنگرههاي ما مشترک هستند، برنامههاي علمي ماهانه ما
مشترک هستند و معمولا هم اينگونه است که اعضاي ما، در هر دو انجمن عضو
هستند.
قدري هم درباره فعاليتهاي انجمن راينولوژي توضيح بفرماييد.
ما در اين انجمن سعي ميکنيم که با برگزاري کنگرهها بار علمي گروه همکارانمان را بالا ببريم. ما کنگرههاي دوسالانه داريم که يک سال مربوط به گوش و حلق و بيني است و سال بعد از آن مربوط به راينولوژي.
در اين کنگرهها پزشکان از نقاط مختلف کشور و خارج از کشور حضور پيدا ميکنند، بين آنها تبادل علمي انجام ميشود و امکان استفاده از دانستههاي اشخاصي که در دنيا صاحبنام هستند به دست ميآيد.
ضمن اينکه همکاران ما دور هم جمع
ميشوند و دغدغههاي صنفي و علمي موجود را با هم در ميان ميگذارند. ما
توانستهايم در مراکز استانها شاخههايي را تشکيل بدهيم و کمک کنيم تا
آنها هم فعال شوند و بتوانند کنگرههايي در حد استان و دورههاي بازآموزي
برگزار کنند.
در زمينه امور صنفي چطور؟ در اين مسائل هم انجمن ورود مي کند؟
بله.
مثلا در ارتباط با طرح تحول نظام سلامت که از طرف وزارت بهداشت انجام شده،
عليرغم تقطه نظرات مثبت و منفي موجود، انجمن راينولوژي برخورد فعال و
همکاري سازندهاي با مسئولين داشته است. چرا که معتقديم که اين طرح، طرح
سازنده و خوبي است. البته انجمن راينولوژي در جلسات متعددي با مسئولين
وزارتخانه و سازمان نظام پزشکي، نقطهنظرات و انتقادات سازنده خود را بيان
کرده است. با اين وجود درحال حاضر اينطور مطرح شده است که انجمنها درمورد
طرح تحول سلامت فعالتر برخورد کند.
اينکه ميفرماييد «مطرح شده است»، يعني از طرف مسئولين مطرح شده يا خود انجمنها به اين نتيجه رسيدهاند؟
خواست
مسئولين وزارت بهداشت و نظام پزشکي اين است. از انجمنها خواستهاند که به
اين مسئله ورود فعالانهتري داشته باشند. ولي بايد يادآوري کرد که ما،
انجمنهاي علمي هستيم و توان اجرايي نداريم. کار انجمنها بيشتر، دادن
رهنمود و انتقال نقطه نظرات اعضا به ردههاي بالاتر است.
در رابطه با حواشي که اين روزها جامعه پزشکي را احاطه کرده است موضع انجمن شما چيست؟
متاسفانه جوي که عليه جامعه پزشکي در رسانهها ايجاد شد، عملا جو مسمومي بود. در هر جامعه و در هر گروهي افرادي هستند که مشکل دارند و ممکن است خطاهايي هم مرتکب شوند، ولي نميتوان همه را با يک چوب راند.
متاسفانه در رسانه ملي برنامههايي به نمايش درآمد که واقعا يکطرفه به قاضي رفتند و هرآنچه دلشان خواست گفتند و کسي هم جوابگو نبود.
درصورتيکه اين صحبتها و اين جوي که ايجاد شد، هرگز به حل مشکلات جامعه کمکي نميکند. کدام پزشکي درآمد ميلياردي دارد؟ نميخواهم بگويم جامعه پزشکي جزو قشر مستضعف ولي از گروههاي متوسط جامعه است.
درآمدهاي ميلياردي که از آن صحبت به ميان آمده
را بايد در جاهاي ديگري جستجو کرد نه در بين پزشکان. با کمال تاسف اين
حرفها فقط رابطه بين پزشک و بيمار را مسموم ميکند.، پزشک و بيمار، احتياج
به يک اعتماد متقابل و دوطرفه دارند. اگر اين اعتماد خدشهدار شد، بالطبع
بيشترين آسيبها متوجه بيماران ميشود.
عمل زيبايي بيني در ميان مردم کشور ما شديدا رواج پيدا کرده است.
صرف نظر از مفيد يا مضر بودن اين نوع جراحيها، بالاخره کساني که نياز به
اين جراحي دارند، بيني خود را به تيغ يک جراح پلاستيک بسپارند يا يک متخصص
گوش و حلق و بيني و به طور خاص، راينولوژي؟
ببينيد. ما هيچ مسئلهاي را نميتوانيم محدود به نظرات شخصي خودمان بکنيم. براساس قانون، هر کاري يک متولي دارد و آن متولي است که تعيين ميکند چه کسي صلاحيت چه کاري را دارد. مثلا کسي که گواهينامه رانندگي ميگيرد، اجازه رانندگي با ماشين را به دست ميآورد.
من نميتوانم بر اساس نظر شخصي خودم بگويم که فلان شخص با وجودي که گواهينامه دارد ولي به نظر من رانندگي بلد نيست و اجازه نشستن پشت فرمان اتومبيل را ندارد. مگر اينکه در شرايطي خاص، خود قانون محدوديتهايي را اعمال کند.
اين دعواي کهنهايست که به نظر من به
جايي نميرسد. وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشکي متولي اين قضيه هستنند و
هر گروهي که در دوره آموزشي آنها، آموزشهاي مربوط به اعمال جراحي وجود
داشته باشد، طبق قانون مجوز دارند که اين کار را انجام دهند و من نوعي و
گروه ما حق نداريم مانع کساني شويم که قانون به آنها اجازه داده است.
ولي من از طرف گروه گوش و حلق و بيني و گروه راينولوژي اين ادعا را دارم که همکاران ما در انجام جراحيهاي زيبايي سروصورت صاحب نظر هستند و نقطهنظراتشان در دنيا مطرح است.
شايد بتوان گفت که بزرگترين جراحان زيبايي بيني در دنيا، متخصصين گوش و حلق و بيني هستند. عليرغم اينکه در ميان همکاران جراحي پلاستيک ما، پزشکاني هستند که بسيار خوب و مورد تاييد هستند، ولي درباره جامعه خودمان يعني گوش و حلق و بيني ميتوانم ادعا کنم که ما توانايي اين کار را به نحو احسن داريم.