انجمن گوش و حلق و بيني چه فعاليتهايي را انجام ميدهد؟ چرا فعاليت اکثر انجمنهاي پزشکي منحصر به برگزاري سمينارها شده است؟
به گزارش شفا آنلاین، همين که ما صرفا يک همايش يا سميناري برگزار کنيم و تمام، به نظر من کار مهمي است. چون برگزاري يک کنگره يا همايش، برنامهريزيهاي آن، دعوت ميهمانان به خصوص مهمانان خارجي، اسکان اين مهمانان، محل برگزاري کنگرهها و مواردي از اين دست، مشکلات خاص خود را دارند و تکتک اين موارد، هزينهبر هستند و همانطور که ميدانيد اين انجمنها، سازمانهاي مردمنهاد و غيردولتي هستند و درآمدي ندارند.
امورات آنها معمولا با دريافت يک حق عضويت مختصر ميگذرد
که البته در جامعه ما هم عليرغم اينکه حق عضويتها در جاهاي مختلف معمولا
رقمي نيست و يک مبلغ بسيار ناچيز است، ما عادت نکردهايم که با ميل باطني
به محلي که عضو آن هستيم، حق عضويت پرداخت کنيم و تا مجبور نشويم، تن به
اين کار نميدهيم.
با
توجه به توضيحات شما، حق عضويت افراد، نميتواند به تنهايي پاسخگوي نياز
مالي انجمنها حتي براي برگزاري صرفا يک همايش باشد. پس هزينههاي اين
برنامهها از کجا تامين ميشود؟
بله.
تنها دريافت حق عضويت، پاسخگو نيست. کمک خيرين هم کم و بيش وجود دارد.
البته شرکتهاي مختلف دارويي و تجهيزات پزشکي، براي معرفي توليدات، امکانات
و خدماتي که ميتوانند ارائه کنند به صورت اسپانسر اين برنامهها حضور
دارند.
نهايتا آنچه به چشم ميآيد، اين است که يک سميناري برگزار ميشود،
ولي واقعيت اين است که با امکانات ناچيزي که انجمنها در اختيار دارند،
همين هم کار بسيار مشکلي است.
مقدمات و هماهنگيهاي هرسمينار ما از 2 سال
قبل کليد ميخورد. وقتي که وارد اجرا ميشويم، متوجه ميشويم که واقعا
چقدر اين هماهنگيها سخت است. ولي واقعا هم مفيد است. خوشبختانه ديگر علم
اينگونه نيست که نزد يک نفر باشد و ديگران محروم باشند.
امروزه هر مطلب علمي بلافاصله در اختيار همه قرار ميگيرد. همين سمينارها باعث ميشود که همکاران ما دانستههاي خود را در اختيار ديگران هم قرار دهند و به اين شکل، بقيه هم بهروز ميشوند.
با
اين تعريف که انجمن شما يک تشکل صنفي نيست و رويکرد علمي دارد، آيا هيچ
رسالتي جهت دفاع از حقوق صنفي اعضاي خود قائل هستيد؟ بهعنوان مثال درقبال
اعتراضاتي که اين روزها بابت تعرفهها و شکل پرداختها و طرح تحول نظام
سلامت از طرف تعدادي از اطباء مطرح ميشود، مسئوليتي بر عهده انجمن
ميدانيد؟
مسلما همانگونه که ما از همکاران خود انتظار داريم که حقوق بيماران را محترم بشمارند و اخلاق حرفهاي را در کار رعايت کنند، در قبال حقوق و منافع حقه پزشکان و اعضاي اين انجمنها هم مسئوليت داريم.
يعني اين انتظار، دوطرفه است. ما هم موظفيم پيگير حق و حقوق همصنفان خود باشيم. اين جزو وظايف ما است. مثلا تعرفهها، يک نسبيت است، بين رشتههاي مختلف. وقتي که ما ميبينيم که اين نسبيت رعايت نشده، يعني تعرفهاي که براي يک خدمتي در رشته ما تعيين شده، بسيار کمتر از يک خدمت مشابه از نظر زمانبري، تجربه کاري و امکانات در رشتهاي ديگر است، قطعا ما بايد اين مسئله را پيگيري کنيم و اين اختلاف را به حداقل برسانيم.
تاکيد ميکنم همانطور که بيماران ما حق و
حقوقي دارند، پزشکان هم داراي حق و حقوقي هستند و دفاع از آنها، يکي از
وظايف انجمنهاست.
در مورد همين اعتراض به تعرفهها و مسائل مالي، ما جلسات متعددي با کميسيونهايي از وزارت بهداشت داشتهايم و سعي کردهايم که اين اختلافات را از بين بيريم نه اينکه دنبال زيادهخواهي براي رشته خودمان باشيم.
اما دليلي ندارد که مثلا تعرفه ويزيت بيمار براي من به عنوان متخصص
گوش و حلق و بيني خيلي بيشتر از تعرفه ويزيت يک متخصص ديگر مثلا اطفال يا
داخلي باشد.ببينيد. الان در جامعه جوي ايجاد شده که بيشتر هم از طريق
وزارت خودمان (وزارت بهداشت) ايجاد شد و صحبتهايي از درآمدهاي عجيب و غريب
پزشکان به ميان آمد. خب امثال ما که الان حضور داريم، با سابقههاي
طولاني. چنين درآمدهايي اصلا در ذهن ما نميگنجد.
چه درآمد پزشکان قديميتر
و چه پزشکان جوانتر واقعا اين چنين که گفته ميشود نيست. مطلقا چنين
رقمهايي وجود ندارد. بنابراين ما در انجمنها به دنبال اين هستيم که يک
پزشک به حق طبيعي خود برسد و دقيقا خودمان به دنبال جلوگيري از زيادهخواهي
هستيم. بههرحال زيادهخواهي در همه صنفها و در همه رشتهها وجود دارد.
همهجا افرادي هستند که با روشهاي مختلف و تبليغات، سعي در سودجويي و
زيادهخواهي هستند. مهم اين است که ارادهاي براي برخورد با آنها وجود
داشته باشد.
الان
مشکل کجاست؟ عدهاي از پزشکان معتقدند که نه تنها در سال 94 هنوز يک ريال
دريافت نکردهاند، بلکه از سال 93 هم طلب دارند. آيا اعضاي انجمن شما هم با
چنين مسالهاي مواجه هستند؟
حقوق پزشکان هم مثل همه دولتيها و حقوق بگيران دولت شده است. يعني يک حقوق پايه دارند که اتفاقا رقم پاييني هم است و يک مبلغي به عنوان کارانه. همانطور که بقيه کارکنان دولت هم با عناوين مختلف مثل اضافه کار، کارانه دارند. اضافه کاري پزشکان، موکول شده است به تعداد بيماراني که معالجه ميکنند يا جراحيهاي آنان و کارهاي ديگري که انجام ميدهند. مشکل در اين قسمت است.
کارانهها معمولا در موقع مقرر پرداخت نميشود و اعتراضها از
اين بابت است. ما هم در انجمنهاي پزشکي به دنبال احقاق اين حقوق
همکارانمان هستيم.
بههرحال پزشکي که به يک
شهرستان فرستاده شده، بايد بتواند از عهده هزينههاي زندگي مثل خورد و
خوراک، اجاره منزل، تحصيل فرزندان و ديگر هزينهها برآيد.
چون حقوق پايه آنها واقعا کفاف اين مخارج را نميدهد. از طرفي شما توجه داشته باشيد که يک پزشک زماني به عرصه کار و درآمد ميرسد که سن او خيلي بيشتر از بقيه افرادي است که وارد بازار کار ميشوند.
يک پزشک متخصص، در آستانه چهل سالگي
تازه شروع به درآمدزايي و ساختن زندگي خود ميکند و احتمالا در اين سن، او
ازدواج کرده و فرزندش به سن ورود به مدرسه رسيده است. يعني از همان ابتداي
ورود به دنياي کار، به يکباره با چنين هزينههايي روبرو ميشود.
البته در
تمام دنيا هم به همين دليل است که درآمد يک پزشک بالاتر از شخصي در بسياري
رشتههاي ديگر است. اين درآمد از طريق همين کارانه بهدست ميآيد. حال شما
تصور کنيد که اگر اين کارانه به او داده نشود، زندگي او واقعا لنگ ميماند.
اسمش پزشک است و درآمد بالا. ولي در واقع و در عمل اين خبرها نيست.