واقعيت
اين است که احساس امنيت، اهميتي به اندازه خود امنيت دارد. اينکه کسر
عظيمي از جمعيت يک صنف احساس ناامني بکنند، بايد به اندازه عدم امنيت واقعي
جدي گرفت و به آن توجه کرد. بايد مسئولان محترم در کنار تلاش براي اطلاع
رساني دقيق در مورد اخبار، اين سوال را هم از خودشان بپرسند که اين احساس
چطور در يک صنف، و يا حداقل در بخشي از يک صنف به وجود آمده و اين همه
طرفدار پيدا کرده است. مهم نيست که اولين نفري که خبر از رابطه بيمار و
پزشک در آن ماجرا داد، چه کسي بود يا چه هدفي داشت. اينجا مهم اين است که
چرا اين گروه، زيادي اين خبر را باور کردهاند.
اگر
روزي مسئولان به اهميت اين سوال باور پيدا کردند، البته مطالب گفتني زياد
است. از برخي رفتارهاي غير حرفهاي مسئولان ارشد وزارت بهداشت، تا جريان
يکطرفه خبررساني در رسانه ملي که در چندساله اخير، واژه پزشک را با
«زيرميزي» مترادف ميداند، از مقايسه درآمدهاي بازيکنان فوتبال با کادر
درماني و تا نکات فراوان ديگري که به شرط علاقه مسئولان به دانستنش، به
راحتي ميتوان دريافت.