کد خبر: ۷۱۱۱۶
تاریخ انتشار: ۰۳:۴۵ - ۰۷ مرداد ۱۳۹۴ - 2015July 29
شفا آنلاین>اجتماعی>بلافاصله بعد از قتل مرحوم دکتر پيرزاده، جوي در جامعه پزشکي پيش آمد که نگران جايگاه حرفه‌اي و امنيت شغلي خود بودند. حتي قبل از اينکه اخبار رسمي درباره علت قتل منتشر بشود، اين جو به وجود آمده بود، شاهدش هم اينکه خود وزير و مديرکل دفتر بازرسي وزارت بهداشت قبل از مقامات قضايي بيانيه دادند و تاکيد کردند که ماجرا ربطي به رابطه پزشک و بيمار ندارد.
به گزارش شفا آنلاین،معلوم است که خود اين بزرگواران هم متوجه نگراني و حساسيت جامعه پزشکي شده‌اند. از اين منظر، ماجرا ربطي به علت واقعي قتل ندارد، بلکه سوال اصلي اين است که چرا بخشي از جامعه پزشکي به محض شنيدن اين خبر به ياد اين مطالبه و نگراني صنفي‌شان افتاده‌اند؟
 
در چنين مواردي انتظار اين است که بعد از شنيدن نظر منابع رسمي و متخصصاني نظير پزشکي قانوني به تحليل و اظهار نظر پرداخت. اما در اين مورد چنين اتفاقي نيفتاد و سوال اصلي بايد همين باشد که چرا؟ چرا اين احساس نگراني آن‌قدر شديد بوده که جايي براي صبر و تامل باقي نگذاشت؟

واقعيت اين است که احساس امنيت، اهميتي به اندازه خود امنيت دارد. اينکه کسر عظيمي از جمعيت يک صنف احساس ناامني بکنند، بايد به اندازه عدم امنيت واقعي جدي گرفت و به آن توجه کرد. بايد مسئولان محترم در کنار تلاش براي اطلاع رساني دقيق در مورد اخبار، اين سوال را هم از خودشان بپرسند که اين احساس چطور در يک صنف، و يا حداقل در بخشي از يک صنف به وجود آمده و اين همه طرفدار پيدا کرده است. مهم نيست که اولين نفري که خبر از رابطه بيمار و پزشک در آن ماجرا داد، چه کسي بود يا چه هدفي داشت. اينجا مهم اين است که چرا اين گروه، زيادي اين خبر را باور کرده‌اند.

اگر روزي مسئولان به اهميت اين سوال باور پيدا کردند، البته مطالب گفتني زياد است. از برخي رفتارهاي غير حرفه‌اي مسئولان ارشد وزارت بهداشت، تا جريان يک‌طرفه خبررساني در رسانه ملي که در چندساله اخير، واژه پزشک را با «زيرميزي» مترادف مي‌داند، از مقايسه درآمدهاي بازيکنان فوتبال با کادر درماني و تا نکات فراوان ديگري که به شرط علاقه مسئولان به دانستنش، به راحتي مي‌توان دريافت.



نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: