کد خبر: ۶۸۶۶۲
تاریخ انتشار: ۱۱:۲۱ - ۱۶ تير ۱۳۹۴ - 2015July 07
استاد گروه روانپزشکي دانشگاه علوم پزشکي تهران عنوان کرد
شفاآنلاین :سلامت >روانپزشکی >برخلاف تصور عام که مي‌گويند، بيمارستان‌هاي تک تخصصي بهتر مي‌توانند به بيمار رسيدگي کنند، در مورد بيماران رواني با نظر به راي تعدادي از اساتيد روانپزشکي، نتيجه ديگري گرفته شد.

 آنها معتقد هستند، بيمار رواني بايد مانند ساير بيماران در يک بيمارستان عمومي بستري و درمان شود. سيدعلي احمدي ابهري، روانپزشک و استاد گروه روانپزشکي دانشگاه علوم پزشکي تهران، دراين باره توضيح مي‌دهد.


با برخي از اساتيد در خصوص اينکه بهتر است بيمار با اختلالات روانپزشکي در بخش روانپزشکي بيمارستان‌هاي عمومي بستري شود يا بيمارستان‌هاي تک تخصصي روانپزشکي مصاحبه‌اي کرديم. آنها برسراين موضوع که بيماران در بخش روانپزشکي بيمارستان‌هاي عمومي بستري شود، توافق نظر داشتند. حال با توجه به اينکه هنوز راه‌اندازي بخش روانپزشکي در تمام بيمارستان‌ها امکان ندارد، فکر مي‌کنيد تا چه اندازه بايد در اين مورد تلاش شود و چقدر اين موضوع ضرورت دارد؟

بايد به تاريخچه شکل‌گيري بيمارستان‌هاي روانپزشکي در دنيا و درايران برگرديم، از ابتدا با توجه به موضوع انگ روانپزشکي و انگ بيمار رواني بيمارستان هاي رواني شکل گرفت. به تدريج اين موضوع مورد استقبال خانواده هاي بيماران قرار گرفت، اما با توجه به اينکه روانپزشکي تخصصي مربوطه به پزشکي است و در ابتدا پزشک بايد بيمار را مورد معاينه جسمي و بعد هم رواني قرار بدهد، به دليل اينکه بسياري از بيماري‌ها هستند که منشا روان‌تني داشته و کاملا جسماني بوده و غير از پزشک هيچ فرد ديگري قادر به تشخيص آن نيست.

در نتيجه اين روند مورد سوال قرار گرفت و اقبال براين شد که در بيمارستان‌هاي عمومي هم بخش‌هاي روانپزشکي تدارک ديده شود. سپس کم‌و‌بيش اين مهم صورت گرفت و به تدريج مشخص شد که مشترکات بيماري‌هاي جسماني و بيماري‌هاي روانپزشکي بيشتر از آن است که در ابتدا تصور مي‌شد. با توجه به اينکه بيماري‌هاي روان‌تني مثلا بيماري‌هاي قلبي و دستگاه گوارشي تنفسي و ادراري و غدد درون‌ريز، پوستي و ... مشترکات بسيار زيادي با مسائل روانشناختي دارند، مسئولان در تمام دولت‌ها متوجه شدند که اين هزينه‌هاي بسيار زيادي درحال تلف شدن است که بعداز صرف آنها تشخيص بيماري روان‌تني داده مي‌شود.

بنابراين زماني به اين نتايج مي‌رسند که هزينه‌ها از بين رفته است. از طرف ديگر بسياري از بيماري‌هاي روانپزشکي بعداز طي دوره‌اي تبديل به بيماري‌هاي جسماني مي‌شوند. مانند صدمات جسماني که بيمار به خود مي‌زند يا بي‌توجهي که نسبت به سلامتي و بهداشت فردي خود دارد.

با مشاهده تلفيق و هم‌پوشاني رشته روانپزشکي با ساير رشته‌هاي پزشکي و اينکه بيمار بستري ممکن است، هم‌زمان به دو تخصص نياز داشته باشد، ترجيح بر راه‌اندازي بخش‌هاي رواني در داخل بيمارستان‌هاي عمومي بود؟

وقتي مشخص شد مشترکات بين رشته روانپزشکي با هر رشته ديگر آنقدر زياد است و رشته روانپزشکي را به عنوان يک رشته پزشکي اصلي نمي‌توان از ساير تخصص‌ها تفکيک کرد، در اکثر نقاط دنيا عملا بيمارستان‌هاي روانپزشکي جمع شده يا به حداقل رسيدند و بخش‌هاي روانپزشکي در دل بيمارستان‌هاي عمومي تاسيس شده، رشد و رواج پيدا کردند. با ترويج اين جريان، اشتراک در ويزيت بيماران و تسهيل آن نيز مشاهده شد. چراکه منجر به کاهش هزينه‌ها شده است.

کاهش هزينه‌ها در اين مورد چگونه اتفاق افتاد؟

هم پزشکان ساير تخصص‌ها و بيماري‌هاي جسمي و هم روانپزشکان با همراهي و درکنار هم بودن مي‌توانند با توافق نظري درخصوص اينکه واقعا مشکل بيمار چيست؟ به وحدت نظر رسيده و آن تخصصي که مي‌تواند بيشترين کمک را به بيمار کند، وارد عمل شود. بنابراين هزينه‌ها تقليل پيدا کرده و از ويزيت‌هاي اضافي و خدمات پاراکلينيکي مانند انواع گرافي‌ها و آزمايشات متعدد و نوارمغز‌ها و...جلوگيري شده و بيمار با صرف کمترين هزينه به بهترين درمان مي‌رسد. در ايران هم يک قانون و بخشي از مقررات مصوب دولت و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي قرار گرفت که حتما 10 درصد از تخت‌ها در بيمارستان‌هاي عمومي به بخش هاي روانپزشکي اختصاص داده شود تا هم انگ بيماري رواني ازبين برود و هم از اين مشترکات در يک مرکز يا مجتمع استفاده شود که رابطه مستقيمي هم در کاهش هزينه‌ها خواهد داشت.

وضعيت کشور ما دراين زمينه چگونه است؟ چه ضعف‌هايي وجود دارد که نيازمند ترميم است؟

متاسفانه قانون اختصاص 10 درصدي تخت‌هاي بيمارستاني به بيماران رواني اجرا نشده است و اين موضوع نقطه ضعف بسيار بزرگي براي دانشگاه‌هاي علوم‌پزشکي و بخش‌هايي که مربوط به وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکي است مبني براينکه اين مصوبه را هنوز اجرايي نکرده‌اند. چراکه ضرورت قطعي وجود دارد تا حتما بيمارستان‌هاي عمومي به مهم پرداخته و در جهت بستري بيماران رواني در بخشي براي آنها تدارک ديده شده، اقدام کنند. منظور از بستري بيمار رواني در بيمارستان عمومي اين نيست که تنها 10 عدد تخت را به آنها اختصاص دهند! زيرا چند عدد تخت راه به جايي نمي‌برد.

يعني بيمارستان‌هاي روانپزشکي تاسيس نشود؟

منظور ما اين نيست که بيمارستان‌هاي روانپزشکي تاسيس نشود يا ازبين برود! اما درقالب يک بخش يا مجموعه‌اي که بخش‌هاي جسماني هم داشته باشد تا رسيدگي به نيازهاي طبي و روان‌تني آنها نيز ميسر باشد.

درحال حاضر تخت‌هاي بيمارستاني در بيمارستان‌هاي سراسر کشور دچار کمبود است، بنابراين اختصاص 10 درصد از آنها به بيماران رواني کاري دور از عمل است. نظر شما چيست؟

از صددرصد تخت‌هاي بيمارستاني که مي‌تواند براي بيماران رواني اختصاص داشته باشد، تنها 20 درصد مهيا است. يعني بايد به 80 درصد از تخت‌هاي روانپزشکي که دچار کمبود است، دست پيدا کنيم.

از لحاظ تعداد روانپزشک در چه وضعيتي قرار داريم؟

تعداد روانپزشک نيز در سطح کشور مطلوب نيست، زيرا کمتر از دوهزار نفر و شايد 1850 نفر آمار رسمي آنها باشد. درحالي‌که حداقل پنج برابر اين تعداد به روانپزشک نياز داريم.


نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: