کسی که گناه می کند با نیت و یا بدون نیت، ظالم به نفس خود است چه عالم باشد و چه جاهل و دعای امیرعالمین (ع) در سجده بعد نماز که میفرماید * رب انی ظلمت نفسی فاغفرلی * موید این مطلب است. هر عملی بازتابی دارد و بازتاب گناه، یا بیماری است یا تنزل رزق و اگر گناه کبیره باشد بلایی حادث شود یا به شخص گناهکار میرسد یا به عزیزانش و این وعده قرآن است. اما اگر انسان به خود آمد و فهمید مرتکب گناه شده و آثار آن را دید و دانست که خشم خداوند برانگیخته باید بلافاصله اظهار ندامت کند و تلاش نماید تا جلب رضایت پروردگار را نماید. به آن ندامت توبه میگویند. توبه یعنی پشیمان شدن از عملکرد خود در محضر خداوند متعال اما این شرط لازم است و کافی نیست وقتی اقرار به اشتباه میکند متعاقب آن باید طلب بخشش نماید و به این درخواست استغفار میگویند.
توبه و استغفار لازم و ملزوم یکدیگرند. تا اقرار و اعتراف به گناه نباشد استغفار جایی نخواهد داشت و توبه تنها و بدون استغفار یک نوع سرکشی و طغیان مودبانه به محضر باری تعالی میباشد. اما شرط توبه اعتراف به ناسپاسی خویش است و شرط استغفار امید به عفو و رحمت پروردگار. اگر توبه کننده این دو شرط را لحاظ ننماید، تلاش او برای جلب رضایتمندی ذات اقدس الله هیچ ثمری ندارد و استغفار سه وجه اصلی در قالب اقرار دارد. اول شرمساری است برای ناسپاسی و قدرنشناسی نعمات الهی و دوم جنبه توحیدی است که گنهکار یقین دارد که مخلوق است و خالقی دارد و به قدرت بی انتهای او مقر است. سوم اعلام و اقرار به حقانیت معاد است.گنهکاری که توبه میکند و استغفار مینماید، اقرار به این سه وجه نموده و خداوند منان و غفار، یقینا از باب رحمانیت مطلقش، توبه او را پذیرش و استغفارش را نیز اجابت میکند.
اینکه گناه نکردن آسانتر از توبه کردن است کاملا صحیح است اما اینکه دلیل آن را میگویند ( زیرا معلوم نیست توبه انسان از سوی خداوند پذیرفته شود) کاملا غلط و زشت است زیرا آوردن این دلیل اول رحمانیت و غفار بودن خداوند را که صفاتی است مطلق زیر سوال میبرد دوم عناد خداوند مهربان را نسبت به بندهاش و سوم ناامیدی را در انسان نسبت به پروردگارش ایجاد میکند که سبب دور شدن انسان گنهکار از خداوند و صاحبش میشود و اینجاست که شیطان ورود میکند و ناامیدی را رشد میدهد و نهادینه میکند؛ به همین منظور است که ناامیدی از خداوند بالاترین گناه است زیرا با تحقق آن تاسی از شیطان صورت میپذیرد.
مهمترین نکتهای که بطور پنهان در استغفار وجود دارد شکر میباشد یعنی کسی که استغفار مینماید به طور غیر مستقیم شکرگزاری کرده است و شاکر بودن ضمن اینکه سبب افزونی ظرفیت انسان برای پذیرش نعمت میشود ، موجب تقرب هم میگردد و به همین منظور است که در آموزههای دینی ما تاکید ویژهای نسبت به استغفار شده است. اول اینکه اگر کسی از نظر و به زعم خودش احساس کرد بسیار کم گناه کرده باید بیشتر استغفار کند زیرا کم شمردن گناه خود جزء بالاترین گناهها میباشد پس برای این گناه استغفار بیشتری لازم است. دوم اینکه: چون انسان از شکرگزاری همه نعماتی که فقط در محشاء و اطراف آن هست عاجز است و از طرفی ندیدن نعمت و یا دیدن آن اما بجا نیاوردن شکر آن خود ناسپاسی است و ناسپاسی خود گناهی بس عظیم است بنابراین واجب است بر هر انسان که مدام در هر حال استغفار باشد. این استغفار میتواند ذکر صدقه و انفاق یا هر عمل صالحی بدان نیت باشد.
به منظور رسیدن به نتیجه برای هر گفتگو و یا هر درخواستی دو اصل باید لحاظ شود یکی سنجیدن زمان و موقعیت و دوم مقدمهچینی لازم است. فلذا لزوما برای توبه و سپس استغفار آمادگی و مقدمه باید باشد زیرا گفتگو با پروردگار قادر و توانای مطلق است و طلب عفو و بخشش از سوی اوست. یکی از موقعیتهای بسیار مناسب برای توبه و استغفار ماه مبارک رمضان است زیرا اولا ماه میهمانی از سوی خداوند است پس یعنی خداوند میزبان است و چون دعوت کننده خود میزبان میباشد قطعا پذیرایی ویژه است و دوما شیطان در بند است و تردیدها و ناامیدیها از انسان در این ماه نسبت به پروردگار دور میشود.
بهترین زمانها در این ماه فرخنده شبهای قدر میباشد و برای مقدمه توبه و بعد استغفار در این شبها قرائت دعای مجیر و عدیله و سپس مناجات تائبین خمس عشر است و این بهترین مقدمه برای توبه و سپس استغفار با همان کیفیتی که در مفاتیح الجنان شریف آمده است، میباشد و به لطف و کرامت و مرحمت پروردگار گناهان بخشیده و روی آن قلم عفو کشیده خواهد شد. انشالله
محقق و پژوهشگر علیرضا ابوالفضلی – رمضان 1429 هجری قمری
تسنیم