به گزارش شفا آنلاین،معمولا در
افرادي که کاملا نابينا هستند، الگوي خواب و بيداري غير24ساعته بهدليل
ناتواني آنها در درک نور اتفاق ميافتد.
هماکنون
گزينههاي درماني محدودي براي درمان اين اختلال موجودند. نوردرماني در
بيماراني که قدرت بينايي دارند سودمند است. ملاتونين مورد مطالعه قرار
گرفته، اما دوز مطلوب درماني و طول دوره درماني مناسب با اين دارو مشخص
نيست.
در حال حاضر دو آگونيست ملاتونين در بازارهاي دارويي موجودند؛ راملتئون (Ramelteon) و تازيملتئون (Tasimelteon). تازيملتئون، تنها داروي مورد تاييد سازمان غذا و داروي آمريکا براي درمان الگوي خواب و بيداري غير24ساعته است.
اين
درمان در آغاز شامل تجربه رژيمهاي متعدد با مکملهاي ملاتونين است. اگر
موثر نباشد، 20 ميليگرم تازيملتئون يک ساعت قبل از ساعت مورد نظر براي
خواب براي مدت حداقل 6 ماه تجويز ميشود.
اغلب
جوامع روي تقويم 24 ساعته برنامهريزي ميکنند. هر چند که صرفنظر از
انطباق با محرکهاي محيطي، انسانها يک ريتم سيرکادين دارند که توسط ژنتيک
از پيش تعيين ميشود. به اين معنا که ريتم سيرکادين خودبهخود جريان
مييابد. در اغلب انسانها ريتم سيرکادين کوتاهتر يا طولانيتر از 24 ساعت
است.
دوره سيرکادين هر فرد، تاو (Tau)
ناميده ميشود. از آنجا که اغلب افراد تاوي دارند که دقيقا 24 ساعت نيست،
ريتم سيرکادين نياز دارد که با چرخه 24 ساعته محيطي هماهنگ شود. اين
هماهنگي از طريق مواجهه با نور،زمان صرف وعدههاي غذايي،فعاليتهاي اجتماعي
و ساير محرکهاي خارجي اتفاق ميافتد.
نور،
قويترين محرک براي انطباق با چرخه 24 ساعته خواب و بيداري در انسان است.
وقتي که نورها قطع ميشوند يا خورشيد غروب ميکند، ملاتونين از غده پينه آل
آزاد ميشود و اين پيام را به بدن منتقل ميکند که زمان خواب فرا رسيده
است.
درمان غيردارويي
نوردرماني:
آکادمي طب خواب آمريکا، پيشنهاد کرده که نوردرماني ممکن است گزينه درماني
قابل توجهي در بيماران بيناي با الگوي خواب و بيداري غير24ساعته باشد.
دو
گزارش از بيماراني که با نور صبحگاهي مواجهه داشتهاند، نشان دادهاند که
در بيماران بيناي با الگوي خواب و بيداري غير24ساعته، نوردرماني در انطباق
ريتم سيرکادين کمککننده است. در هر دو گزارش نوردرماني روزانه به مدت 2 تا
3 ساعت مورد استفاده قرار گرفت.
درمان دارويي
ويتامينB12: آکادمي طب خواب آمريکا، ويتامين B12
را بهعنوان گزينه درماني براي بيماران با الگوي خواب و بيداري غير24ساعته
مطرح کرده است. هرچند که شواهد به نفع آن ضد و نقيض هستند و دلايل منطقي
براي توضيح اثربخشي آن محدودند.
مکملهاي حاوي ملاتونين: آکادمي طب خواب آمريکا، ملاتونين را براي درمان الگوي خواب و بيداري غير24ساعته در بيماران بينا و نابينا توصيه کرده است. مکملهاي ملاتونين در مقالات و گزارشهاي متعددي مطرح شدهاند. در يک مقاله، نويسنده اين تئوري را مطرح کرده که دوز زيادي ملاتونين ممکن است به نشت آن به درون منطقه اشتباهي منتهي شود. در چنين شرايطي توصيه شده که دوزهاي فيزيولوژيک (3/0ميليگرم) ممکن است موثرتر از دوزهاي فارماکولوژيک (معمولا بيشتر از 2 ميليگرم) باشد. ساير مطالعات نيز مصرف دوزهاي ملاتونين از 3تا5ميليگرم در روز براي مدت 2 هفته يا براي مدت 1ماه يا مدت نامحدود را در انطباق يا بهبود قابل توجه در ريتم سيرکادين 6 فرد نابينا و بينا با الگوي خواب و بيداري غير24ساعته موثر گزارش کردهاند. يک مطالعه ديگر نيز براي مشخص کردن اينکه آيا ملاتونين ميتواند ريتم سيرکادين 7 بيمار نابينا با الگوي خواب و بيداري غير24ساعته را تصحيح کند يا نه، صورت گرفت. شرکتکنندگان با 10ميليگرم ملاتونين يا دارونما يک ساعت قبل از ساعت خواب مطلوبشان براي مدت 3 تا 9 هفته بسته به دوره سيرکادينشان تحت درمان قرار گرفتند. يک مطالعه ديگر با استفاده از دارونما توسط هک و همکارانش براي مشخص کردن اثربخشي دوز اندک 5/0 ميليگرمي ملاتونين در 10 فرد نابينا با الگوي خواب و بيداري غير24ساعته ترتيب داده شد.
اين افراد 5/0ميليگرم ملاتونين يا
دارونما را روزانه در ساعت 21 براي 26 تا 81 روز براساس مدت دوره پايه
سيرکادينشان دريافت کردند. از اين 10 شرکتکننده،6 نفر به طور موفقيتآميز
با دوره طبيعي سيرکادينشان منطبق شدند. براساس شواهد موجود، آکادمي طب خواب
آمريکا ملاتونين را بهعنوان گزينهاي براي افراد بينا با دوز 3 ميليگرم
توصيه کرده است. براي افراد نابينا، رژيمهاي مختلفي مورد مطالعه قرار
گرفتهاند، اما توصيه شده که دوزهاي اندک ممکن است موثرتر باشند.
آگونيستهاي ملاتونين: هماکنون دو آگونيست ملاتونين در بازار موجود هستند؛ راملتئون (Ramelteon) با نام تجاري روزرم (Rozerem) و تازيملتئون (Tasimelteon)با نام تجاري هتليوز (Hetlioz). هر دو اين داروها پس از انتشار دستورالعمل آخر آکادمي طب خواب آمريکا مورد تاييد قرار گرفتند.
راملتئون: راملتئون با فعاليت آگونيستيک کامل، تمايل زيادي به گيرندههاي 1و2 ملاتونين (MT1 & MT2) دارد. به نظر ميرسد که اين دو گيرنده نقش قابل توجهي در تنظيم ريتم سيرکادين و چرخه خواب و بيداري ايفا ميکنند. متابوليت اصلي راملتئون (M-II) نيز در گيرندههاي 1و2 ملاتونين فعاليت دارد، اما تمايل آن کمتر از تمايل داروي مادر است. M-II نيز قدرت اثر کمتري در مقايسه با راملتئون دارد، اما در غلظتهاي بالاتري جريان مييابد و در نتيجه مواجهه سيستميک بيشتري در مقايسه با راملتئون ايجاد ميکند.
پس از تجويز با معده خالي، راملتئون طي 30 دقيقه تا 5/1 ساعت
به حداکثر غلظت رسيده و نيمه عمر حذفي آن 1 تا 6/2 ساعت است. راملتئون
هماکنون تنها داروي مورد تاييد سازمان غذا و داروي آمريکا براي درمان
بيخوابي است و در بيماران با الگوي خواب و بيداري غير24ساعته مورد مطالعه
قرار نگرفته است. عوارض جانبي شايع آن عبارتند از بيخوابي، گيجي، ضعف،
تهوع.
تازيملتئون: اين دارو نيز آگونيست گيرندههاي 1و2 ملاتونين، با تمايل بيشتر به گيرنده 2 ملاتونين است. در ژانويه 2014 ميلادي، سازمان غذا و داروي آمريکا تازيملتئون را به ويژه براي درمان الگوي خواب و بيداري غير24ساعته در بزرگسالان مورد تاييد قرار داده است. متابوليتهاي تازيملتئون هم گرايشي به گيرندههاي 1و2 ملاتونين دارند، اما به ميزاني کمتر از يک دهم داروي مادر. پس از تجويز با معده خالي، تازيملتئون طي 30 دقيقه تا 3 ساعت به حداکثر غلظت خود رسيده و نيمه عمر حذفي آن 3/1 ساعت دارد. تازيملتئون بايد فقط بلافاصله قبل از خواب مصرف شود.
مهارکنندههاي قوي CYP1A2 نظير فلووکسامين، به ميزان قابل توجهي مواجهه با تازيملتئون را افزايش داده و خطر بروز عوارض جانبي را بالا ميبرند. اثربخشي تازيملتئون در سيگاريها کاهش مييابد. القاکنندههاي قوي CYP3A4 نظير ريفامپين،ممکن است به ميزان قابل توجهي غلظت تازيملتئون و درنتيجه اثربخشي آن را کاهش دهند. مطالعات روي حيوانات اين احتمال را مطرح کردهاند که اين دارو براي جنين مضر است؛
بنابراين بايد از تجويز آن در بيماران
باردار پرهيز کرد. تجويز تازيملتئون در کودکان و مادران شيرده مورد مطالعه
قرار نگرفته است. مواجهه با اين دارو در بيماران خردسال تقريبا دوبرابر
است؛ بنابراين، خطر بروز عوارض نيز بيشتر ميشود. در مبتلايان به نارسايي
کليوي يا مشکلات کبدي خفيف تا متوسط، تعديل دوز اين دارو لازم نيست، اما
تازيملتئون در بيماران با مشکلات کبدي شديد هنوز مورد مطالعه قرار نگرفته
است.
سپید