کد خبر: ۶۷۷۸۰
تاریخ انتشار: ۲۲:۱۰ - ۰۸ تير ۱۳۹۴ - 2015June 29
شفا آنلاين:آستانه تحمل جامعه ما پایین است و بعضی از این حوادث در اثر این آستانه پایین رخ می دهد مثلا در حادثه ای جوان 23 ساله ما بدنبال متلک به فردی از جامعه زنان مورد حمله با بنزین قرار می گیرد و دچار سوختگی ناحیه صورت ، دستها و تنه می گردد که دیگر به هیچ وجه با شرایط ما به شکل اول برنخواهد گشت یا بدنبال جواب رد در یک خواستگاری زن مورد حمله اسیدپاشی خواستگار قرار می گیرد یا در جریان سرقت کابل یا استفاده از برق غیرمجاز دچار برق گرفتگی و قطع عضو می گردد که همه اینها ریشه فرهنگی دارد..
 که اگر فرهنگ اصلاح می شد شاهد این حوادث نبودیم مسائل ساده که منجر به این حوادث شده و در پی آن درمان نه چندان مناسب را که در مورد این بیماران داریم کشور را گاها" با چنان معضلاتی روبرو می کند که حتی بالاترین مقامات کشوری مجبور به مداخله در آن می شوند و علی رغم این دخالتها کشور تاوان زیادی را پرداخت می کند ...

به گزارش شفا آنلاين،دکتر غلامرضا شریعت گفت:هزینه هایی که موجب از دست رفتن منابع انسانی – اقتصادی – سیاسی- فرهنگی – اجتماعی ما می گردد در پی بذل عنایت به ریشه های این مسائل می توان درصدی از سوختگیها را با مدیریت صحیح کاهش داد که نتیجه آن صرفه جویی در زمینه های فراوانی در اجتماع می باشد.


سوختگی از بدو خلقت انسان وجود داشته است و بعنوان بیماري عذاب دهنده و وحشتناک مطرح بوده است شاید یکی از دلایلی که خداوند در قرآن کریم نقش آتش در عذاب گناهکاران را دخیل می کند همین درد و سوز شدید آن بود ه و این درد و آه و سوز خود تمثیلی برای شعرا گرديده تا برایش شعر سرایند از همان ابتدا درمان سوختگی هم پایه گذاری گردید .

درمانهایی که بتدریج تکامل یافته است در اوایل قرن بیستم عامل کشندگی عفونت سوختگی استا فیلوکوک بود که با کشف پنی سیلین گر چه این عامل مهار شد ولی موجب رشد سودومونا آئروزینوزا گردید و پس از آن عوامل پلی میکروبیال عامل مرگ و میر سوختگی بوده اند به موازات این تغییر سوشها درمانهای موضعی و سیستمیک مختلفی ایجاد شد تا بتواند با این عوامل مقابله نماید .


علاوه بر این داروها شرایط محیطی نیز براي مقابله با این عوامل تغییر نمود سبک ساخت بیمارستانها متناسب با این نیازها تغییر نمود امکانات تهویه و ... به خدمت در آمد تا حداکثر شرایط مطلوب برای بیمار سوخته فراهم تا بتوانند فردی سالم به جامعه برگردانند ایجاد بانک پوست و استفاده از آن در مواقع ضروریearly excision-early graft استفاده ازتکنيک بقای بیماران سوخته بسیار بالا باشد لکن در کشور ما نه بانک پوست داریم و نه در مراکز ما از سیستمهای تهویه ای مناسب خبری است وحتی ساختمانهای استاندارد هم نداریم نتیجه همه این عوامل در کنار نیروی انسانی که روزمرگي را پيشه نموده کار را را در این کشور به اینجا رسانده است که شاهد آن هستیم .


در کنار این مسائل بغرنج باید نگاه مسئولان سیاست زده را اضافه نمود که حاکمیت سوختگی را دردست گرفته ولی از اقداماتی که منجر به ارتقاء کیفیت گردد خبری نیست آنها به سوختگی بعنوان فرزند ناخلف پزشکی می نگرند که سربار است و باید از شر آن خلاص شد اگر فرد سوخته بمیرد در حق او حداکثر دیه ای پرداخت خواهد شد ولی اگر بماند حمایت تمام عمر باید بر سر او باشد معلوم است که پاک کردن صورت مسئله راحت ترین اقدام است و ظاهرا گرایش تمایلات به پاک کردن مسئله کم نیست دوستان در خبرگزاریها صداو سیما – روزنامه ها یک هفته به چهارشنبه سوری به یاد سوختگی می افتند و ناله و فغان سردر می دهند در صورتیکه علی رغم جهش در آمار سوختگی در آن روز در 365 روز سال تقریبا" به همان سطح بیمار داریم مرگ سالانه حدود 2500 نفر در هر شبانه روز تقریبا هشت نفر می باشد که حدود 15% تلفات تصادفات است .

در کشور ما نه بانک پوست داریم و نه در مراکز ما از سیستمهای تهویه ای مناسب خبری است وحتی ساختمانهای استاندارد هم نداریم نتیجه همه این عوامل در کنار نیروی انسانی که روزمرگي را پيشه نموده کار را را در این کشور به اینجا رسانده است که شاهد آن هستیم


برای تصادفات صدا و سیما هر شب برنامه دارد در ساعات مختلف اخبار گزارش می دهند ولی برای سوختگی چقدر وقت می گذارند اینجاست که سطحی نگری نسبت به سوختگی بیشتر مشخص می شود پس بیجا نیست که بايدخادمين به این ملت و کشور اراده ای قوی تری درجهت خدمت به این بیماران داشته باشند.


اصولا" برای برنامه ریزی درهرراهي یابد راه را شناخت راه شناسی بدون طی این مسیر به صورت مکرر امکان پذیر نمی باشد درست است که مثلا GPS به کمک ما می آمده و می تواند به ما کمک کند ولی باز هم تجربه راه شناسی لازم است در مورد سوختگی نیز همین امر صادق است .


یعنی اگر بخواهیم بیمار سوخته را درمان کنیم باید راه شناس و سوختگی کار قابلی بود تا بتوانیم این کار را محقق کنیم یکی از رموز موفقیت ممالک دیگر این راه شناسان هستند که هریک از سربازی به سرداری این راه رسیده اند ولی وضعیت در کشور ما چگونه است مثلا برای دانشجوی پزشکی دو دانشگاه مادر و بزرگ ما یعنی دانشگاه تهران و شهید بهشتی اصولا دورانی در انترنی به نام سوختگی ندارند و در دانشگاههای دیگر گذراندن این دوره اختیاری يا اجباری کوتاه مدت است .

در دوران رزیدنتی هم وضعیت به این گونه است یعنی در انتهای دوران تحصیلی ما راه شناسی داریم که عملا وی را به GPS مسلح کرده و او را در این وادی رها نموده ایم و مثلا" به عنوان جراح مسئولیت یک بخش سوختگی فلان شهرستان را به او سپرده ایم در حالت خوشبينانه که وی راه خودرا پیدا کند حداقل چندین سال وقت و انرژی را تلف و بیماران زیادی را دچار عوارض خرد و کلان نمود تازه اگر راه صحيح سوختگی را پیدا کند به دلایل متعددی در مسیر راه مورد تهاجم انواع و اقسام دسیسه های شیطانی و غير شیطانی قرار می گیرد که دیگر راه را نمی بیند به این دلیل و دلایل دیگر است که راه سوختگی در کشور کلاف سردرگم شده است و از جایی که برای سردمداران سلامت کشور دغدغه های سیاسی هم اهمیت دارد سعی دارند با زدن مسکن از درد غده چرکی جلوگیری کنند بلایی که تا کنون بر سر سوختگی کشور ما آمده است.

به سوختگی بعنوان فرزند ناخلف پزشکی می نگرند که سربار است و باید از شر آن خلاص شد اگر فرد سوخته بمیرد در حق او حداکثر دیه ای پرداخت خواهد شد ولی اگر بماند حمایت تمام عمر باید بر سر او باشد معلوم است که پاک کردن صورت مسئله راحت ترین اقدام است


هیچگاه نشسته اند تا بصورت بنيادي این مسئله را حل کنند یکي از کمبود اعتبارات می نالد و دیگری از کمبود بخش ICU یکی از پانسمانهای نوین می گوید و دیگری از عدم دسترسی به آخرین آنتی بیوتیکها لکن دراین مابین دیگر راه شناسی و پیرو مرشدی نیست که بگوید اگر فانوسی در دست بگیرید می بینید که اینهای اجزا ی فيل است نه بادبزن و ستون و ... از سال 77 با توجه به عدم وجود رشته تخصصی سوختگی در کشور در مشهد از وجود پزشکان عمومی جهت تکمیل کادر درمانی مورد نیاز استفاده شد گر چه اینان حقوق و مزایای پزشک عمومی را دریافت می نمودند ولی در باطن بعنوان دستیاران تمام وقت در مدت 24 ساعت در بخشهای مختلف درمان بیماران سوخته فعالیت داشتند و جراحان وقت نظر آنان را بر نظر خویش رجحان می دادند و نتیجه آن شد که طی چند سال دانشگاه مشهد علی رغم وجود تحت ICUو امکانات زیاد هنر پزشکان و پرستاران زبان زدخاص و عام در سوختگی باشد .


بیماران از فاصله 1000 کیلومتری را به این مرکز می آورند و بیماران بسیاری با درصد بالای سوختگی نجات پیدا می کردند خلاقیت آنها در زمینه استفاده از پوست کاداور بصورت تازه ایده جدیدی در سال 86 برای نخستین بار در جهان بود چرا که بانک پوستی موجود نبود در سال گذشته ارائه مقاله ای که این پیوند پوست پس از چندین سال باقی مانده بود دریچه ی جدیدی در استفاده از این نوع برداشت پوست بود که حاصل زحمات گذشتگان بود .


به موازات این گروه در پرستاری نيز پرستاران متبحري تربيت شدند که وظیفه سنگین مراقبت 24 ساعته بیماران را بعهده داشتند و جملگی در کنار هم تجربه موفقی در درمان بیماران سوخته به نمایش گذاشتند به نحوی که مرگ بالای 70% بیماران موجب تالم و تاثر شدید اعضای تیم می گردید در آن زمان این گروه در درمانگاه مداوای بیماران تازه سوخته را چه بصورت سرپایی یا بستری بعهده داشتند و باور و اعتماد اساتید وقت به آنان باعث موفقیت های زیادی در درمان بیماران بود لکن بدنبال بعضی تحولات این پروسه متوقف گردید و این بخش بعنوان بخش آموزش در اختیار گروهی که فقط GPS در دست داشتند قرار گرفت اعمال روشهای علمی بدون در نظر گرفتن اقلیم و شرایط مختلف مثل نژاد و فرهنگ و ... چنان بلایی بر سر این بخش آورد که به گفته رئیس بخش سوختگی امید به زندگی بیمار بالای 60% نه تنها در مشهد که در سراسر ایران صفر است .

برای دانشجوی پزشکی دو دانشگاه مادر و بزرگ ما یعنی دانشگاه تهران و شهید بهشتی اصولا دورانی در انترنی به نام سوختگی ندارند و در دانشگاههای دیگر گذراندن این دوره اختیاری يا اجباری کوتاه مدت است


در سال 87 با توجه به اوضاع مساعد بخش سوختگی مشهد پیشنهاد ایجاد رشته تخصصی سوختگی با توجه به وجود موارد فراوان سوختگی در کشور و تجربیات موفق در این زمینه به شورای عالی تخصصي وزارت بهداشت داده شد لکن به دلایلی مورد پذیرش واقع نشد و پس از آن نیز هیچگاه پیگیری نگردید .


در درمان بیماران سوخته ، دلی عاشق می خواهد که پروانه وار گرد بيمار بچرخد حتی از نزدیکترین افراد نسبی باید به وی نزدیکتر شد در درد و رنج و جیب خالی او سهیم بود با درد او گریست با خنده هایش خندید در کنار او بود حرفهایش را شنید تا بیمار تو را بپذیرد آنگاه به حرفهای تو توجه کند و تا با سوختگی 90% بهبود یابد این بود که بیماران ما حتی با 90% سوختگی بهبود می یافتند و ترخیص می شوند در آن زمان نیز مثل این زمان مسئولان محترم چشم خود را به این حقایق بسته بودند خودباوری خلاقیت ابتکار را قبول نداشتند و آنچه طلب می کردند از بیگانه بود در آن جلسه شاهدی از آن طرف اب جهت این رشته تخصصی درخواست می کردند در حالیکه مگر اروپا و امریکا به اندازه ی کشور ما آمار خودسوزی و سوختگی دارند .


در هر حال گذشته ها گذشته است ولی باید عبرت از تجربیات گذشتگان گرفت مسئولینی که شعار خودرا تدبیر و امید قرار داده اند دیگر فرصت چندانی ندارید از اولین نامه نگاری به وزیر دانشمند دولت تدبیر و امید حدود دو سال می گذرد دو سالی که اگربه آن نامه ها به عنوان یک شهروند شاغل در این بخش اهمیتی داده می شد شاید از حدود پنج هزار مرگ دوسالانه تعدادی کاسته می شد و جمعیت کشور ما به اضافه این تعداد بود در عین حالی که منابع و هزینه های شما نیز که به شدت کم است کمتر هدر ميرفت .

امید است با عنایت به این مباحث بررسی سریع و دقیق و دعوت از کارشناسان دلسوز ومتبحر پیگیر مسائل سوختگی باشیم نه اینکه در لیست سیاه قرار گیریم که یکی از ارکان آن آموزش نیروی انسانی متبحر و متعهددر کشور است به امید روزیکه نظرات نقاد و راهکارهای او مورد توجه قرار بگیرد.



سلامت نیوز




نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: