انكارناپذير است كه اين تحولات و
پيشرفتها زندگي بشر را چندين برابر آسانتر کرده است، اما در آنسوي سكه
نميتوان از آسيبهاي ناشي از اين فناوريهاي نوين غافل ماند. كودكان عصر
حاضر مانند كودكان نسلهاي گذشته نيستند كه تنها با بازيكردن با
همسالانشان و تماشاي كارتونهاي تلويزيوني سرگرم شوند. تقريبا تمامي اين
كودكان و نوجوانان از همه اين فناوريها يا برخي از آنها برخوردارند.
صرفنظر از كاربرد وسيع اين ابزارها، آنچه امروزه كاربرد وسيعي يافته و بخش
وسيعي از فعاليتهاي روزمره افراد را پوشش ميدهد، اينترنت و به تبع آن
فضاي مجازي است. اينترنت مجموعه پايانناپذيري از پايگاههاي داده است كه
اطلاعات مختلف و متنوع فردي و جمعي انسانها را در خود جمعآورده و هر روز
نيز گسترش مييابد. دلايل زير باعث شدهاند كه فضای مجازی به عموميترين
شبكه براي حل مسائلاجتماعي و فرهنگي تبديل شود:
١- سهولت گفتوگو و تبادل اطلاعات با ديگران از طريق چت، به بالا رفتن فرهنگ افراد و جامعه كمك ميكند.
٢- سرعت تبادل اطلاعات و ناشناخته ماندن مبادلهكنندگان در صورت تمايل و قلت هزينههاي تبادل اطلاعات.
٣- امكانات قابلتوجهي كه اينترنت بهعنوان يك پايگاه ميتواند در اختيار
افراد جامعه قرار دهد؛ مانند دستيابي به اطلاعات درخصوص هر نوع موضوعي،
ارسال و دريافت نامههاي الكترونيكي، خريد هرگونه لوازم از طريق سفارش
الكترونيكي كه از اتلافوقت جلوگيري ميكند، انجام مبادلات بانكي، عضويت در
شبكههاي مجازي و...
بر اين اساس ميتوان گفت كه پتانسيلهاي مثبت و كاربردهاي مفيدي كه
جنبههاي گوناگون زندگي انسان را تحتتأثير قرار داده و تسريع، تسهيل و
خلاقيت را برايش به ارمغان ميآورد، بخشي از تواناييهاي معجزهآساي اين
شبكهجهاني است؛ اما اين شبكهجهاني درحال گسترش روي ديگري نيز دارد و آن
وجود خطرات بالقوه است كه گاهي ميتواند به خساراتي بزرگ و جبرانناپذير
مبدل شود. بهطور كلي، گسترش اينترنت در جامعه موجب بروز فرصتهايي جهت
افزايش آگاهي افراد و حتي ايجاد اشتغال براي برخي از افراد شده است، ولي
تهديداتي نيز به همراه دارد. با وجود اينترنت، علاوهبر وجود دنياي واقعي و
الگوهاي ارتباط سنتي در آن، فضاهاي مجازي نيز ايجاد شدهاند كه نحوه
توليد، انتقال و مصرف اطلاعات در آنها ديگر به شيوه سنتي صورت نميپذيرد و
اين الگوها، كاملا دگرگون شدهاند. گسترش فضاهاي مجازي مانند ساير انواع
ديگر تحولات و پيشرفتها. در خبری میخواندم که استادیار دانشگاه شهید
بهشتی گفته بود: شبکههایاجتماعی دوری و جدایی خانواده را به همراه دارد.
به اعتقاد سيما فردوسی، شبكههایاجتماعی البته هدفدار ايجاد شده و
برنامهسازیهای شبكههای ماهوارهای نيز دانسته انجام میشود تا زندگی
را به سمت دیگر روانه کنند. بايد توجه داشت كه اساس بروز مشكلات در
خانوادهها، بیتوجهی زوجين به
يكديگر است.
من نمیدانم صحت این سخنان تا چه حد است اما در خبر آمده بود که این
استادیار دانشگاه با اشاره به موارد مشهور و پروندههای موجود به تأثیر
شبکهمجازی تأکید کرده که وقتی ريشه بروز اين گسستها و تاثيرپذيری از
شبكههایاجتماعی بررسی میشود، رفتارهای خانوادگی عامل مهم بسيار
تاثيرگذاری است.
پیش خودم میگویم اول مرغ بوده است یا تخممرغ؟ یعنی باید بگوییم شبکهها
آدمها را مشکلدار کردهاند و اصلا آمدهاند تا مشکلساز شوند؟ یا آدمهای
مشکلدار از شبکهها بهره میگیرند و...
یاد سرمقاله روز شنبه روزنامه افتادم. مصطفی عابدی نوشته بود:
مسائل خانواده را نميتوان بيارتباط با يكديگر حل كرد. او نوشته بود
متأسفانه، اطلاعات دقيق طلاق كه در دفاتر ازدواج و طلاق، ثبت ميشود و
جزييات بيشتري از رويداد طلاق را دارد در اختيار افكار عمومي و پژوهشگران
قرار نميگيرد. ضمن آنكه مطالعات جامع نيز در اين زمينه در دسترس نيست، به
همين دليل فرآيند اجتماعي افزايش طلاق و ناپايداري خانواده درحال طي مسير
خود است و سياستگذاران جامعه كاري جز نظارت اين فرآيند ندارند. در صورت
ادامه این وضع، بهجایی خواهیم رسید که توان انجام هیچ برنامه و سیاستی را
در این زمینه نخواهیم داشت و فقط غر خواهیم زد که ماهواره، اینترنت،
واتسآپ و تلگرام چنین کردند درحالیکه این موارد همهجا هست ولی باید
بدانیم آنچه که نصیب ما میشود از ماست که بر ماست!
به این موضوع دوست دارم یک نکته دیگر را هم اضافه کنم و آن این است که
سالها بود از خانواده عمو و خالهام بیخبر بودم. اما الان با عضویت در یک
گروه، هر روز صبح از احوال آنان و عکسهای خانواده بهرهمند میشوم. این
امکان را شبکهاجتماعیای برای من بهوجود آورده و روحیهام عوض شده است!
یحیی بازیاریزاده، مشاور خانواده است. او میگوید، کاهش توجه و تمرکز در
ارتباطات خانوادگی و از دسترفتن فرصتهای طلایی باهم بودن، بخشی از
کارکردهای خانواده را متاثر میتواند ساخت و شاید بتوان بخشی از سوء
تفاهمات یا مشکلاتی که ریشه در کیفیت ارتباطات خانوادگی دارند را از همین
موضوع متاثر و برآمده دانست. او البته منکر مزایای متعدد و سازنده استفاده
از فناوریهای یاد شده نیست آنچه در این میان مورد توجه است نه خود فناوری
که استفاده ناسازنده از آن و پیشگیری و تقلیل برخی عوارض زیانبار این
استفاده ناسازنده در سایه یافتن بینشی آگاهانه است.
پس چگونه میتوان از این پیامد جانبی ناسازنده پیشگیری به عمل آورد و از
شدت آن کاست. شاید استفاده هدفمند از فناوریهای ارتباطی و نه سپردن زمام
همه لحظات خویش و خانواده بدون هیچ برنامهای به مشغولیت با فناوریهای
ارتباطی را بتوان مرکز ثقل کلیه راهحلها دانست. درخصوص مزایا و معایب
عضویت در شبکههایاجتماعی، یک کاربر اینترنتی سایر کاربران را مورد پرسش
قرار داده بود. جوابهای سایر کاربران شاید برای ما راهگشا باشد:
سلام
میخواستم نظرتون رو در مورد عضو بودن توی شبکههایاجتماعی بدونم...
لطفا مزایا و معایبش رو هم بگین و اینکه کدوم یکی از این شبکهها فضای
سالمتری داره؟ ممنون.
پاسخها:
نورا
هرچیز کوچکی اگر همراه با آن فرهنگ و ظرفیت نباشه میتونه معایب به همراه
داشته باشه. اگر انسان خودشو کنترل کنه و به اینا به چشم سرگرمی و افزایش
اطلاعات نگاه کنه میتونه بسی هم مفید باشه ولی اگر اینا زندگی شخصرو
تحتپوشش قرار بدن و از اوقات فرعی به اصل زندگی برسن قطعا مخرب هستن. من
خودم هم فیسبوک دارم هم اینستاگرام، اینستارو خیلی دوس دارم و عکس میذارم
از آشپزیم، بچم و... و با دوستانم در ارتباطم.
ناشناس- دختر
تنها فایدهای که واسه من داشت، این بود که متوجه تفاوتهای شدید فرهنگی و مذهبی تو کشور شدم.
بدون نام
بهنظرم اگر شبکهای مثل اینجا یا سایت تبیان باشه که آدم سوالاتشو بپرسه
خوبه ولی اگر جهت دوستیابی میخواین پیشنهاد میدم به هیچعنوان دوستنشین
با کسی که ندیدین و نمیشناسین تو نت. چون اکثریت یا مشکل روحی، روانی دارن
یا دنبال اخاذی و کارای پلید دیگن. همه حرفاشونم دروغه. من بهت میگم که
عمریرو تو اینجور سایتا گذروندم. وقتتو که میگیرن هیچ، افسردگی هم
میگیری.
زهرا میم
بستگی به جنبه شخص استفادهکننده داره. بعضیا خودشونو گم میکنن تا عضو
میشن... بابا جنبه نداری نرو ... طرف برداشته عکس خصوصیشو گذاشته... خو تو
اگه مریض نیستی برای چی همچین کاری میکنی؟ آخه جا عکس خصوصی تو لاین؟
بدون نام
من خودم یکی، دوتاشو دارم برام جذابیت نداره... فقط اگه با دوستام کار
داشته باشم یا بخوام یه مطلب طولانی بگم خوبه. عضو گروه هم بودم دوام
نیاوردم اومدم بیرون چون چیز به درد بخوری پیدا نکردم .تو نت آدم بگرده
اطلاعات بگیره بهتره. الانم هرکسی بهخصوص مسائل مذهبی میگه مدرک ازش
میخوام منبع میخوام...
بدون نام
بهنظرم واتسآپ و بیسفون بهتر از بقیهست...
بدون نام
هماندیشان شبکه ۴ هفته قبل موضوعش این بود ،خیلی خوب بود... اگر جنبه
نداشته باشی زندگیت متلاشی میشه... اکثرا هرچی تو گروهها میاد فقط ذخیره
میکنن. استفاده درست که ندارن... ولی جدیدا اطلاعات قرآن و احادیث و مسائل
سیاسی داره پخش میشه.
بدون نام
لینا رو اعتنا نکنید. مردم داغن یه چیزی مینویسن پخش میکنن.
بدون نام
معایبش بیشتر از ضرراشه... من دوماه قبل از عید که وارد این شبکهها شدم و
الان یه٢٠روزه ترک کردم... واقعا منو معتاد خودش کرده بود خواب نداشتم تو
این مدت از وقتی که چشمامو باز میکردم تا ٤صبح مدام چشمام تو گوشیم بود.از
خوراک افتادم گوشیم دیگه داشت خراب میشد. بد وضعیتی داشتم تو مهمونی بودم
نگام تو گوشیم بود، سر سفره بودم کنارم بود. گوشهگیر و خلوتنشین بودم
خیلی بد بود این مدت دیگه یه تکون به خودم دادمو از دم همشونو حذف نصب
کردم... محیط همشون بهخصوص بیتالک کثیف و آلودس .حالا وات و وایبر یه چیز
چون شمارهداری، بقیش نه هرکی هرکیه... من که دیگه غلط بکنم برم توش. حالم
از همش بهم میخوره... من تو لاین، وایبر، واتسآپ و بیتالک عضوم ولی میخوام
یه خط دیگه بخرم که نباشم... الان که پاک کردم اینقده خووبه که حد
نداره... خوابم بجاس، خوراکم سرجاشه... درسام از همه مهمتر اگه پاک
نمیکردم مطمئن بودم این ترم مشروط میشدم... متاهلا اگه این شبکهها رو
دارند یه سم برا زندگیشونه از بس بده فقط زندگی خراب کنه زودتر تا زندگیتون
ازهم نپاشیده پاکش کنید...
مهدی
فقط عمر خودتون رو میذارید پای یه معصیت بدون لذت که فقط از اون گناهش
نصیبتون میشه و یه عمر بیهوده تلف شده و دیگر هیچ. اولین استارت به فساد
کشیده شدن، نرمافزارهای اجتماعیه از نظر من.
دختر دی ماهی
عزیزم این شبکههای مسنجر هیچکدومش بدی نداره مگه اینکه خودت وارد بدیهاش
بشی... ولی وقتگیر هست اونم اگه عضو گروههای مختلف بشی، ذهنت درگیر میشه
اگه گروهش مثلا سیاسی باشه و... شما میتونی وارد این مسنجرا شی و فقط با
مخاطبای گوشیه خودتون چت داشته باشین. این استفاده صحیح! چون سرعتش بالاست و
امکانات زیادی برای تماس تصویری و ... داره! و هم میتونین عضو گروههای
مفید بشین... که با اینکه مفیده ولی وقتگیره و اگه کارای مهمی دارین
بنظرم وقتتون کامل پر میشه مثلا برا تابستون و اوقاتفراغت خوبه! همه
مسنجرام مثل همن تقریبا فقط شاید شکلکاشون با هم فرق کنه! جامعه آماری
واتسآپ و بعدش وایبر از بقیه بیشتره بنظرم! دو تاشونم مثل همن غیر از
شکلکاشون! من واتسآپ و ترجیح میدم. ولی وایبر یه گروههای عمومی داره با
موضوعات مختلف و متنوع که اعضای گروه شمارتو نمیتونن داشته باشن. من از
اینش خوشم میاد! شادکام باشید.
scalzo
به نظر من بستگی به خود شخص داره! که هدفش از نصب این برنامهها چیه! اگه
مخزنی و اینجور مسخره بازیا باشه مسلما وقت گذرونی و هدر دادن عمره! اما
در کل من راضیام و خیلی تا الان واسم خوب بوده! لاین، اینستا و تلگرام
دارم! ما تو تلگرام چند تا گروه داریم که تا الان خیلی مفید بودن برامون!
یکیش درباره فیلما و کتابای فاخر و نقد اوناس! اعضاشم همه یا از فامیل هستن
یا عموم و دوستان و همدانشگاهیان و ... که آدمای محترمی هستن! دوباره یه
گروه دیگه داریم واسه تحلیل مسائل سیاسی و مسائل روز جهان و تکنولوژی و
...! یه گروهم داریم ورزشی و فوتبالیه! کلا همه جوره استفاده میکنیم دیگه!
malosak
بستگیداره چه جوری ازشون استفاده کنی میتونی از جنبههای مثبتش استفاده
کنی یا برعکس. فضای لاین، لوو، میکو، بیتالک، تانگو و... رو که اصلا
نمیپسندم ولی تلگرام، واتسآپ و وایبرو استفاده میکنم.چون خصوصی و شخصین.
ع- ف
راستش من عضو واتسآپ و فیسبوک هستم. در واتسآپ عضو هیچ گروهی نیستم و
فقط برای کارهای روزمره مثلا وقتی بخوام عکس، جزوه یا کتاب درسی برای دوستم
بفرستم یا دریافت کنم استفاده میکنم. توی فیسبوک هم فقط با آشنایان و
دوستان در ارتباطم.
ع- ف
ببین به شخص بستگی داره همین اینترنت که من و شما ازش استفاده میکنیم و
میایم توی این سایت، برخیهای دیگه باهاش میرن توی سایتهای ناجور.
اعظم
شبکههایاجتماعی هیچگونه مزایایی نداره، تأکید میکنم هیچی. جوونای ما
فرهنگ استفاده درست رو ندارن باورکنین. شبکههایاجتماعی جایی است که فقط
باعث ترویج گناه میشه. به دین حملهور شدن. هرنوشتهای رو بهپای اسلام و
دین میذارن. وقت جوونارو گرفته و مانع پیشرفت و کارشونه. این همه بیهویتی
تبلیغ میشه و حرمت آدمارو میبرن زیر سوال. همین عکسایی که تو پروفایلشون
میذارن چندین نفرو به گناه کشونده؟ چند خانواده از هم پاشیده؟ دودش تو چشم
مردم ما میره، سود و منفعتش برا یهودیاس که این برنامههارو راه انداختن...
من این برنامههارو ندارم و مورد تمسخر اطرافیانم هستم، میگن تو املی که با
شرایط جامعه پیش نمیری ولی برام مهم نیس هرچی میخوان بگن، بگن.
سعید
اگر با دوستان و آشنایانتون در ارتباطید هیچ مشکلی نداره ولی با افراد
غریبه هرگز ارتباط برقرار نکنید یا اگر میکنید در حد پرسیدن سوال مثلا درسی
و جواب گرفتن باشه. به هیچ عنوان دوستی نکنید چون که اولا اکثریت مشکلات
روحی، روانی دارن و خواهناخواه روی شما هم تأثیر میذارن. بعضیها اهداف
ناجور دارند و از طرف اشخاصی حمایت میشن مثلا بحث سیاسی راه میندازن یا بحث
اعتقادی که مردمرو نسبت به نظام یا دین بدبین کنن. خیلیا هم چون تو دنیای
واقعی جایی ندارن و اونقدر جذابیت ندارن که بتونن دوستیابی کنن، پشت نقاب
مجازی اینکارو میکنن. اینم بگم تو دنیای مجازی هیچکس خود واقعیش نیست و
همه شخصیت مجازی دارند. اکثر پسرها قد بالای ١٨٠ و هیکل عضلانی و اکثر
دخترها قد بالای ١٧٠ و هیکل باربی دارند و... هیچکس مسئولیت حرفی که میزنه
رو برعهده نمیگیره... فوقش گندش دراومد میره با یه اکانت دیگه میاد.
دنیایی پر از دروغ! اعصابتو خورد میکنن... شادیاتو میگیرن... افسردت میکنن،
به دنیای واقعی بچسبید! این حرفا رو کسی به شما میزنه که ٤سال از بهترین
سالهای عمرشو تو این سایتا هدر داده و فقط برای شناخت بقیه و سرگرمی بود و
همیشه خود واقعیم بودم. وگرنه من تو دنیای واقعی دوستای بسیار خوبی داشتم و
همهجور تفریحات و... از وقتی از شبکهها جدا شدم زندگیام بسیار عالی شده
و خیلی پیشرفت کردم. وقت گذاشتم براتون و از وقت درسام زدم فقط و فقط برای
آگاهی شما چون وظیفهام میدونستم از تجربیاتم
در اختیار بقیه بذارم. سوالی داشتید در خدمتم . موفق باشید .
مریم
من عضو لاین، فیسبوک، وایبر، واتسآپ، تلگرام و اینستاگرام هستم. همش صرف
سرگرمیه و تا حالا باهاشون کار خلافی انجام ندادم. فیسبوک بیشتر برای
ارتباط با دوستامه و همچنین استفاده از پیجهای مفیدش. وایبر و واتسآپم به
خاطره همون چت کردن با دوستامه نه بیشتر. اینستاگرامم صرف سرگرمیه و هر
باری یه عکسی توش میذارم و من تاحالا ازشون بد استفاده نکردم و جزو اصلی
زندگیم نیست جز فرعیات.
سارا ٩٢
به نظرم به خود فرد بستگی داره واسه چه منظوری نصب میکنه، نمیخوام بگم کلا
داغونن فقط عمرتو هدر میدن چون اینجوری فقط خودتو از تکنولوژی عقب میندازی.
بالاخره تو دو، سه دهه جلوتر از مامان و باباتی باید یه تفاوتی
بااونا داشته باشی و اینکه بعضی از این برنامهها مثل وایبر، تلگرام،
واتسآپ و لاین شماره خودتو میزنی پس مزاحمتیم برات ایجاد نمیشه البته
تلگرام و لاین با آیدی هم میشه. کسیکه بیجنبه یا مریض باشه از کوچکترین
موقعیتها هم استفاده میکنه تا اذیت کنه مثل همین مزاحم تلفنیای مزخرف. من
عضو وایبر، واتسآپ، لاین، تلگرام و اینستا هستم ولی تو این دو سال مشکلی
برام پیش نیومده.
به نظر با توجه به پاسخهای فوق میتوان اینگونه استنباط کرد که اختصاص
زمان خاص، محدود و مشخصی برای ارتباطات کاری و دوستانه با دوستان، گریز از
وابستگی به ابزارهای ارتباطی از طریق تمرین ازجمله تعریف روزها یا ساعات،
بدون در اختیار داشتن آنها و اتخاذ برخی قرارهای جمعی و توافقی خانوادگی در
پیوند با نحوه عمل در این مورد و موارد مشابه میتواند زمینه پیشگیری از
پیدایش پیامدهای ناسازنده را به دست دهد. ازجمله ویژگیهای مخرب استفاده
افراطی و بیبرنامه از اپلیکیشنهای ارتباطی، نوعی خاصیت اعتیادپذیری در
کاربران آنها بوده که در صورت عادت و ابتلای به آن ممکن است بسیاری از
کارکردهای شخصی و خانوادگی فرد مختل و برخی آسیبهای روانی متوجه فرد و
خانواده شود. بنابراین با دقت آگاهانه و استفاده خردمندانه از فناوریهای
نوین میتوانیم ضمن بهرهمندی از مواهب سازنده این فناوریها، از برخی
پیامدهای ناگوار آن در امان مانده و اجازه ندهیم فناوریای که میتواند
بخشی از روابط اجتماعیمان را تسهیل کند باعث دوری بیشترمان از یکدیگر و
کسانیکه با آنان پیوندهای عمیق عاطفی داریم، شود.
یک بام و دو هوا در افزایش سواد رسانهای
اسما روانخواه روزنامه نگار
یکوقتهایی باید خوشبین بود. مثلا باید فکر کنیم اگر مسئولان و
برنامهریزان درخصوص حل یک مسأله، نظری را بیان میکنند، یا راهحلی ارایه
میدهند قطعا از روی مطالعات دقیق و منظم به آن راهحل رسیدهاند و قرار
نبوده که صرفا صحبتی را بیان کنند که هیچگاه عملیاتی نمیشود. نباید فکر
کنیم که حرف فلان مسئول که در مقام تصمیمگیری قرار دارد و اینقدر خوب
راهحل ارایه میدهد، صرفا لابهلای کاغذها، گزارشها و پوشهها گیر میکند
یا اصلا آنقدر بد است که همان بهتر که از داخل پوشهها بیرون نیاید و
همان جا بماند!
بحث شبکههایاجتماعی و آسیبهایی که میتواند وارد کند، به بحث داغی میان
کارشناسان و برنامهریزان تبدیل شده است. بهگفته آنها؛ یک روز قرار است که
شبکههایاجتماعی جوانان را به مرز نابودی بکشد و روز دیگر زنان خانهدار و
مادران در دام آن گرفتار شدهاند و بنیان خانوادهها درحال فروپاشی است
(شاهد آن هم بیلبوردهایی است که درخصوص غفلت و بیتوجهی مادر خانواده از
همسر و فرزندان و سرگرم بودنش با گوشی تلفن همراه، طراحی و در سطح شهر
تهران نصب شده است.)
چندی پیش همایشی برگزار شد با عنوان «تلفن همراه هوشمند و سبک زندگی» که
دکتر فروزنده جعفرپور، جامعهشناس در ارتباط با نتایج ارایه شده در این
همایش گفته بود: نیمی از محتوای پیامهایی که از طریق شبکههایاجتماعی
موبایلی ردوبدل میشود لطیفه است و ١٢درصد آن را پیامهای نامناسب تشکیل
میدهند. ضمن آنکه میزان استفاده از تلفنهای همراه هوشمند از ساعت ٢٠ تا
٢٤ به شدت افزایش مییابد. در این مدت افراد وارد شبکههای مجازی میشوند و
این درحالی است که نوجوانان و جوانان باید وقت خود را با خانواده بگذرانند
تا ارزشها و هنجارهای جامعه در آنان نهادینه شود ولی آنان به جای
برخورداری از فراغت فعال و جمعی به فراغت فردی روی میآورند.
این صحبتها درحالی بیان میشود که محمدرضا رستمی، معاون ساماندهی امور
جوانان وزارت ورزش و جوانان هم اظهارنظر جالبی در این خصوص ارایه داده است.
رستمی در این رابطه گفته است، «عمومیت گرایش به فضای مجازی در بین همه
اقشار جامعه وجود دارد اما زنان خانهدار چون کمتر درگیری دارند میزان
استفادهشان بالا است؛ البته هنوز آمار نگرفتیم که میزان استفاده گروههای
اجتماعی مانند دانشجویان، دانشآموزان یا زنان و مردان چقدر است اما آنچه
شواهد نشان میدهد زنان خانهدار بیشترین استفاده را از فضاهای مجازی
دارند. از این رو ما تصمیم گرفتیم با افزایش سواد رسانهای در میان تمام
گروهها بهویژه زنان و مادران آسیبهای این موضوع را کنترل کنیم چون تنها
تعداد محدودی از کاربران که در این زمینه تخصص دارند، نحوه استفاده را
میدانند.»
البته موضوع بحث اختلافنظر یک جامعهشناس که با استناد به دادههای
مبتنیبر یک پژوهش تجربی میگوید که جوانان بیشترین استفاده را از فضای
مجازی و شبکههای اجتماعی دارند و صحبتهای یک برنامهریز که زنان خانهدار
را متهم اصلی قلمداد میکند، نیست! هرچند میتواند فاصله برنامهریزان از
پژوهشهای علمی را بیان کند، اما نکته قابلتوجه افزایش سواد رسانهای است.
افزایش سواد رسانهای و تولید محتوا بسیار خوب است. اما وقتی رستمی درخصوص
نحوه افزایش سواد رسانهای صحبت میکند همه خوشبینیهایمان که در ابتدا
اشاره کردم نقش بر آب میشود. وی از اجرای طرحی با عنوان «سبک زندگی در عصر
رسانه ویژه مادران» صحبت میکند و میگوید: این طرح شامل سه بسته آموزش،
تبلیغات و فرهنگسازی و پژوهش است. در بخش آموزش ما مدیریت موبایل در
خانواده، مدیریت ماهواره در خانواده، مدیریت شبکههایاجتماعی و مدیریت
کامپیوتر و بازیهای آن در خانواده را به صورت کاربردی آموزش میدهیم که به
لحاظ رفتاری و نگرشی میتواند موثر باشد. از نظر تبلیغات هم به دنبال
این هستیم تا به کمک رسانههای مکتوب، دیداری و نوشتاری پیامها و
انیمیشنهایی تولید کنیم که سطح آگاهی و فرهنگی از نظر مواجه با این موضوع
در بخش آموزش بالا برود و حساسیتها را افزایش دهد تا آسیبهای احتمالی را
شناسایی و کاهش دهیم و مزایای استفاده از این شبکهها را هم نشان دهیم؛ تا
یک آگاهی بیشتر و همگرایی بین مردم باشد. در حوزه پژوهش سه پژوهش داریم که
پایههای سیاستگذاری و برنامهریزی حقوقی در فضای مجازی میشود. اما مسأله
اصلی اینجاست که «آخرین مرحله» از این طرح را به پژوهش اختصاص دادهاند.
پژوهشی که باید مقدم بر هر برنامهریزی و طرحی باشد. اینکه برنامهریزی و
سیاستگذاری باید مبتنیبر پژوهشهای تجربی باشد و بدون شناخت درست مسأله،
ارایه راهحل جز به شکست منجر نمیشود دیگر یک اصل پذیرفته شده است. اما ما
هنوز هم به آن بهعنوان یک پروسه لوکس در فرآیند قانونگذاری نگاه
میکنیم. نمیدانم اگر پژوهشی صورت نگیرد که به ما نشان دهد اصلا نگرش مردم
به چه صورت است که ما میخواهیم تغییرش دهیم، یا چگونه میخواهیم محتوایی
را تولید کنیم که نگرش افراد را تغییر دهد، یا اصلا نیاز به تغییر نگرش
وجود دارد یا نه، چگونه چنین طرحی قرار است اجرا شود، وقتی هنوز نمیدانیم
متهم ردیف اول در این بازی زنان خانهدارند یا جوانان یا ...
شاید هم خود برنامهریزان میدانند حرفها و طرحهایشان از لابهلای
پوشهها فراتر نمیرود و درنهایت تنها به اختصاص بودجه برای آن طرح ختم
میشود و به همین خاطر روز و شب درحال طراحی طرحهای اینچنینی هستند.
شهروند