پول و دخل و خرج مشترک
مشکلات مالی یکی از چیزهایی است که در ابتدای زندگی مشترک باعث بحث و اختلاف نظر زیادی میشود و اگر بخوبی حل نشود، تا آخرین نفس هم ادامه دارد.
پول داشتن یا نداشتن مسالهای نیست که نشود آن را درک کرد یا پذیرفت. دعواهایی که ریشه در پول دارد عمدتا به خاطر داشتن یا نداشتن پول نیست، این دعواها معمولا پیچیدهتر از این حرفهاست. یکی از مهمترین دعواهای زوجها بر سر پول، مدیریت مالی خانواده است. باید از همان ابتدا در مورد میزان درآمد خانواده، خرجهای ضروری، نحوه پسانداز و چگونگی ارتقای وضعیت مالی صحبت کرد. وقتی سر و کله بچهها پیدا شود، آن وقت کلی خرج و مخارج حسابنشده هم اضافه خواهد شد. مدیریت مالی خانواده کاری است که زن و مرد باید به کمک هم انجام دهند، حتی اگر تنها مرد شاغل باشد، اما خانم خانه هم باید خود را در این موضوع سهیم بداند.
توقعات و توهمات
اینکه چه چیزی در مورد زندگی مشترک در سر داشتید و رویاهای دوران مجردیتان چه بود، یک روی سکه است و اینکه واقعیت چیست روی دیگر سکه. بعد از ازدواج باید مراقب باشید گرفتار توهم نشوید. خواستهها و رویاهایتان را متعادل کنید و آنها را به همسرتان بگویید. روی پیشانی هیچکدام از ما ننوشته است که چه چیزهایی را دوست داریم. هرقدر هم که باهم تفاهم داشته باشیم و قبل از ازدواج در جلسات خواستگاری در مورد موضوعات مختلف صحبت کرده باشیم، بازهم باید در مورد توقعاتمان باهم حرف بزنیم. هم بگوییم، هم بشنویم. اینکه بدانیم همسرمان در هر مورد خاصی چه رفتاری را دوست دارد. این شامل هر رفتار و برخوردی میشود، مثلا از اینکه اگر در یک مهمانی بودید چگونه رفتار کنید تا چگونگی نوازش و معاشقه در رابطه جنسی، در مورد همه اینها تا زمانی که صحبت نکنید ممکن است در توهم خود فکر کنید مطابق میل او رفتار کردهاید، در حالیکه درست برعکس باشد.
دخالت خانوادهها
در فرهنگ ما دختر و پسر بعد از ازدواج از خانوادههایشان منفک نمیشوند و ارتباط با خانوادهها همچنان ادامه دارد. روزهای تعطیل را به دیدن پدر و مادرهایشان میروند، باهم راهی سفر میشوند و ارتباط زیاد گاهی باعث میشود حرف و دلخوری پیش بیاید. اینکه ما همیشه فرزند خانوادهمان هستیم و باید به وظایفمان عمل کنیم و قدردان زحماتشان باشیم، بسیار زیباست، اما باید رفتارهای خودمان و آنها را به گونهای مدیریت کنیم که باعث دخالت در زندگی شخصیمان نشود. این کار باید با همکاری زن و شوهر انجام شود و به مرور و رفتار همراه با احترام، حد و مرزها را برای خانوادهها روشن کرد. گاهی اختلافات فرهنگی و تربیتی دلیل اصلی ایجاد دلخوری از خانواده طرفین است، یعنی رفتاری که در خانواده یک طرف کاملا عادی و مرسوم بوده ، ممکن است در خانواده همسر وی حمل بر دخالت باشد. در چنین شرایطی هم باید زن و شوهر با شناختی که از یکدیگر پیدا میکنند حد و حدود خانواده تازه تشکیل شده خود را اول برای خودشان و بعد والدینشان ترسیم کنند.
بچه مشترک یا مشکل مشترک
وقتی خانواده دیگر دونفره نیست و سر و کله بچهها پیدا میشود، برخلاف تصور همه که فکر میکنند این فرشته کوچولوها با آمدنشان باید تفاهم و صمیمیت بیشتری بیاورند، اگر زن و شوهر باهم همراه و همقدم نباشند، فرزند، بیشتر باعث ایجاد اختلاف در خانه میشود. یکی از چیزهایی که همسران باید قبل از بچهدار شدن به آن توجه کنند سبک و روش تربیتی است. اگر یک طرف سهلگیر و طرف دیگر بسیار سختگیر باشد، هم فرزندان دچار دوگانگی میشوند و هم خود والدین باهم درگیر خواهند شد. برای جلوگیری از چنین اتفاقی بهتر است قبل از تولد فرزند تفاهمهای تربیتی ایجاد شود یا اگر چنین اتفاقی نیفتاد، این تفاوتها مخفیانه حل شود نه در مقابل روی فرزندان.
آش رابطه از دهان نیفتد
مشکل دیگری که تقریبا در همه خانهها وجود دارد و در اصل یکی از ملزومات گذشت زمان است، سرد شدن هیجانات اولیه است. هیجاناتی که دیگر چون روز اول آتشین نیست و زن و شوهری که حرفی برای گفتن ندارند و برخوردهای عادی شدهای که به مرور زمان این فکر را ایجاد میکند که دیگر برای همسرمان جذاب نیستیم.
این در حالی است که زیباترین آثار هنری هم وقتی در مقابل چشم ما قرار دارد، گاهی یادمان میرود به آن نگاه کنیم چون برایمان عادی میشود، اما در روابط همسران باید مراقب بود که آش رابطه از دهان نیفتد و سرد نشود. این کار سختی نیست، زیرا جاذبههای جنسیتی زن و مرد کمک میکند تا آنها برای هم تکراری نشوند، به شرطی که خودشان از این جذابیتها کمک بگیرند. صمیمیت بهانه خوبی برای بیتوجهی به طرف مقابل نیست. زن و شوهر باید بدانند که در نظر یکدیگر باید خوب جلوه کنند، درست مانند اولین برخوردهایشان که به این موضوع اهمیت میدادند.