گفتم: «مگه چه كارهايي تا الان انجام دادي؟» گفت: «وقتي ميره سركار هر يك ساعت يكبار به او زنگ ميزنم و خسته نباشيد ميگم، با او صحبت ميكنم ولي نميدونم چرا شب كه به خانه ميآيد و همديگر را ميبينيم اعتراض ميكنه كه كار ديگري جز زنگ زدن به من نداري و من ناراحت ميشم و ميگم حيف از من كه براي شاد كردن تو اين همه وقت ميگذارم.» گفتم: «واقعا فكر ميكني با اين كارت همسرت را شاد ميكني؟» گفت: «آره ولي اون هميشه ضدحال ميزنه. ديگه سعي نميكنم شادش كنم زندگيم يكنواخت و تكراريشده، خسته شدم هرچي تلاش ميكنم به در بسته ميخورم.» گفتم: «راههاي ديگري را هم امتحان كردي؟»گفت: «آره خيلي راهها ولي باز هم موفق نبودم.» گفتم: «خب شايد راهي كه انتخاب ميكني راه درستي نباشد.» تقريبا براي همه ما پيش آمده با همسراني مواجه شويم كه از زندگي مشترك خود احساس رضايت ندارند و همسرشان را به عدمدرك خود محكوم ميكنند، درحاليكه فراموش كردهاند شيريني، خوشي، شادي و آرامش در زندگي بيرنج ميسر نميشود. اگر شما نيز ازجمله همسراني هستيد كه در زندگي مشترك بهدنبال شادي و آرامش هستيد ولي تلاشهايتان با شكست مواجه شده، بهتر است به راهكارهاي دكتر محمد شجاعي، استاد دانشگاه و مشاور خانواده در اين زمينه توجه كنيد. بهخاطر داشته باشيد كه اين شرايط، زماني در زندگي حاكم ميشود كه زن و مرد به يك اندازه براي رسيدن به آن تلاش كنند و در جستوجوي شادي درون زندگي مشترك باشند.
يكي از اصولي كه به ايجاد آرامش و شادي در زندگي مشترك كمك ميكند، پايين آوردن سطح توقعات نسبت به همسر است. از همسرتان چيزي را درخواست كنيد كه در توان اوست. اگر همسري انتظار كاري را از همسر خود دارد و ميداند اين كار از عهده همسرش در حال حاضر خارج است مطمئن باشد كه به آرامش و شادي او لطمه وارد كرده است. بر اين اساس او مدام تلاش خواهد كرد كه خواسته شما را برآورده كند و ممكن است براي رسيدن به آن با انواع و اقسام سختيها مواجه شده و آرامشاش را از دست بدهد. پس اولا سطح توقعات خود را در زندگي مشترك پايين بياوريد و ثانيا از همسرتان به اندازه توان او توقع داشته باشيد.
متأسفانه زوجين در بسياري از مواقع اصل آگاهي و كسب آگاهي را دستكم ميگيرند. اكثر دخترها و پسرهاي جوان ما كه اقدام به ازدواج ميكنند حوصله كسب مهارتهاي جنسي را ندارند، درصورتي كه بايد براي ايجاد آرامش در زندگي به اين امر توجه كنند، چندكتاب تخصصي در اين زمينه بخوانند و يا به مشاور مراجعه كنند. علاوه بر اين بايد آموزش ارتباطات كلامي را نيز مورد توجه قرار دهند. خيلي از مشكلات ما مربوط به ضعف در ارتباط كلامي است؛ يعني حرفزدنها در زندگي مشترك بهگونهاي است كه منجر به كدورت و كينه و جدايي ميشود و نشاندهنده اين است كه زوجين خطقرمزهاي رابطه زناشويي را نميشناسند.
اكثر زوجيني كه به پايان راه ميرسند در مشاوره اعلام ميكنند كه ما مطمئن هستيم با هم خوشبخت نميشويم، درصورتي كه هيچگاه تلاش علمي و تخصصي براي بهدست آوردن آرامش و شادي از خود نشان ندادهاند. اين موضوع مصداق ترس از رانندگي است كه مثلا يك فرد آموزش ديده اما هيچوقت پشت فرمان ننشسته است. ضعف و ناتواني در ارتباطگيري باعث خواهد شد كه زوجين يقين پيدا كنند كه ديگر مناسب يكديگر نيستند و بايد از هم جدا شوند. اما با يادآوري مثال زير در زمان مشكلات ميتوانيد بر ضعف و ناتواني خود غلبه كنيد. فكر كنيد همسرتان را گروگان گرفتهاند و گروگانها عنوان كردهاند كه زماني همسرتان آزاد خواهد شد كه شما بتوانيد يك نقاشي خوب و زيبا بكشيد و به شما 10روز مهلت ميدهند. در اين زمان شما نخستين كاري كه ميكنيد اين است كه نزد يك استاد ماهر نقاشي ميرويد و از او تقاضا ميكنيد كه به شما در مدت كم نقاشي آموزش دهد و براي اين كار هزينه ميكنيد. در مرحله بعد خوب به حرفهاي آن استاد گوش كرده و نقاشي كشيدن را ياد ميگيريد و در مرحله آخر آنقدر تمرين ميكنيد تا بتوانيد آن نقاشي زيبا را كشيده و همسرتان را آزاد كنيد. براي رسيدن به شادي و آرامش بايد بر ضعفها و ناتوانيها فائق آمده و سعي كنيد در مورد هر چيزي كه براي بهترشدن زندگي مشترك نياز داريد اطلاعات كافي كسب كرده و براي عملياتي كردن آن خوب تمرين كنيد. براي ياد گرفتن همه مهارتها وقت بگذاريد چون تا وقتي چيزي را ياد نگيريد از آن ميترسيد ولي وقتي آن را ياد گرفتيد ديگر از آن لذت خواهيد برد.
افكار منفي را از خود دور نگهداريد. اگر كسي دچار خودفراموشي شود، طبيعتا نميتواند به همسرش آرامش دهد. يك انسان مضطرب كه تلاطم دارد، اين اضطراب را به ديگران نيز منتقل ميكند و مخل آرامش ديگران است. با عصبانيت و بدبيني نميتوانيد به يك محيط آرام برسيد. پس براي ايجاد آرامش و شادي در زندگي بايد تلاش كنيد كه افكار منفي نداشته باشيد. راحت بخوابيد و خواب خوبي داشته باشيد. خودتان را متهم نكنيد. بدبيني نسبت بهخود نداشته باشيد و اجازه بدهيد تا فكرتان آرام باشد. با اين كار همسرتان به راحتي ميتواند به شما تكيه كند.
هميشه سعي كنيد از همسرتان در هر شرايطي حمايت كنيد بهگونهاي كه او شما را بهعنوان يك تكيهگاه خوب و محكم بداند، بر اين اساس آرامش بيشتري در زندگي مشترك براي او ايجاد خواهد شد. البته اين حمايت نبايد فقط به انجام وظايف روزانه كه در قبال همسر و فرزندان بهعهده داريد خلاصه شود بلكه بايد همراه او در زندگي باشيد و نيازهاي او را بشناسيد. زوجيني كه توانايي درك و شناسايي نيازهاي همسرشان را ندارند بايد منتظر باشند كه شادي و آرامش از خانه آنها رخت بربندد و كوچ كند. در كارها و تصميمات و علايق همسرتان خودتان را شريك بدانيد و به او كمك كنيد كه بتواند به همه آنها رسيدگي كند. حمايتكردن اصلا كار سختي نيست، گاهي فقط به اندازه چند جمله خرج دارد. همين!
يكي از مهمترين پايههاي مهم زندگي مشترك وفاداري و پايبندي به همسر است. وقتي زوجين نسبت به زندگي خود تعهد و پايبندي نداشته باشند خيلي زود نسبت به يكديگر بيتفاوت شده و بر اين اساس نهتنها آرامش و شادي را از خود دور ميكنند بلكه كارشان به جدايي خواهد انجاميد. براي افزايش وفاداري به همسرتان بايد ايمان به خدا را در خودتان افزايش دهيد. ايمان حقيقي و اعتقاد به خدا احتمال لغزش در زندگي را براي فرد به حداقل ميرساند. همسر خود را در اين زمينه مطمئن كنيد كه هميشه و در هر شرايطي وفاداري به او در اولويت همه كارهاي شما قرار دارد.
احترام به خانواده همسر يكي از مهارتهايي است كه يادگيري آن ميتواند رمزگشاي بسياري از مشكلات زناشويي باشد. وقتي زن و شوهر به خانواده همسران خود احترام ميگذارند محبت ميان آنها زياد خواهد شد و همين موضوع نشاط و شادي را در زندگي مشترك حكمفرما ميكند. شما ميتوانيد با مشورت گرفتن بجا از خانواده همسر، احترام و توجه به همسر در مقابل والدين، آزادي عمل به همسر در رابطه با رفتارش با خانوادهاش، عدممقايسه خانواده همسر با خانواده خود، رعايت انصاف در برخورد همسرتان با خانواده خود و عدمبيان اختلافنظرهاي زندگي مشترك به والدين همسرتان، علاقه و احترام خود را به خانواده طرف مقابلتان نشان دهيد و ثمره آن را در زندگي مشترك خود ببينيد.
بايد عوامل بهوجود آمدن شادي و آرامش را درون زندگي ايجاد كرد. اگر اين شادي و آرامش به چيزي خارج از زندگي مشترك وابسته باشد پايدار نخواهد بود؛ پس شادي بايد از نفس خودمان توليد شود. شاديهاي زندگي خود را به چيزي خارج از محيط خانواده گره نزنيد بلكه خودتان تلاش كنيد تا درون زندگي مشترك آن را بهوجود بياوريد. ابراز خوشحالي از يك كار حتي كوچك همسرتان و توجه به او، از راههاي كسب شادي درون زندگي مشترك است. اگر در ذهن خودتان راههاي رسيدن به شاديهاي كاذب بيرون از خانه را مسدود كنيد، حتما ذهن شما براي پيدا كردن راههاي بهتر درون خانه تلاش بيشتري ميكند.
ابراز محبت يكي از راهكارهاي ايجاد شادي و آرامش در زندگي زناشويي است. براي اين كار بايد مدام از كلمات محبتآميز استفاده كنيد. هميشه لبخند بر لب داشته باشيد. هر زماني كه همسرتان با شما درددل ميكند با آرامش به حرفهاي او گوش بدهيد. هر چند وقت يكبار براي همسرتان هداياي كوچك و حتي يك شاخه گل بخريد. اصلا نياز نيست كه براي خريد اين هديه پول زيادي هزينه كنيد بلكه با تقديم يك هديه كوچك و يا حتي نوشتن يك جمله زيبا و پراحساس براي همسرتان، محبت شما را به او نشان خواهد داد و او درك ميكند كه چقدر برايش ارزش قائل هستيد.
انساني در زندگي مشترك موفق است كه بتواند عصبانيت خود را بروز ندهد و آن را به چيزي تبديل كند كه برايش آرامش ايجاد ميكند. اگر كسي فكر ميكند با عصبانيت ميتواند به آرامش زندگي كمك كند، كاملا در اشتباه است. بيشتر گرفتاريها در زندگي مشترك زماني آغاز ميشود كه يكي از زوجين يا هر دوي آنها عصبانيت خود را بروز ميدهند و وقتي اين اتفاق ميافتد ديگر ماجرا قابل كنترل نيست. زماني كه شخصيت يكي از زوجين ناآرام باشد و نتواند خودش را كنترل كند، بهطور قطع باعث خواهد شد زندگي را به جاي بهتر كردن، بدتر كند. بايد تلاش كنيد عوامل آزاردهنده و تلخ را تبديل به آرامش و شيريني كنيد. براي اين كار بهتر است روزي 60بار ذكر «يا مبدل» كه از اسماء خداست را با خود تكرار كنيد. علاوه بر اين خوبيها و نكات مثبت خود و همسرتان را مورد ستايش قرار دهيد.
اگر در زندگي مشترك اشتباهي از شما سر زد آن را بپذيريد. البته طرف مقابل نيز بايد مهارت گذشت از اشتباهات را در خود تقويت كند. بهطور قطع در زندگي مشترك فرصت جبران آن اشتباه براي شما پيش ميآيد. پس سعي كنيد مغرور نباشيد و با قبول اشتباهي كه انجام دادهايد به ايجاد آرامش و شادي در زندگي كمك كنيد. ضمن اينكه به اين نكته دقت كنيد كه پذيرش اشتباه از طرف شما دل همسرتان را نسبت به بخشش شما نرمتر ميكند و شما ميتوانيد با اين رفتار، عذرخواهي كردن و پذيرش اشتباه را به همسر خود ياد بدهيد.
همه انسانها در زندگي بهدنبال 2اصل مهم با عنوان آرامش و شادي هستند. قرآن كريم همواره اين 2 اصل را مورد تأكيد قرار داده است و آن را ملاكي براي انسان بودن فرد ميداند. طبق آموزههاي اسلامي اگر ميخواهيد ببنيد كه يك نفر چقدر انسان است ببينيد كه چقدر شاد و آرام است. بنابراين هر انسان بايد تا آخر عمر به اين 2اصل مهم در زندگي توجه كند و وقتي كه متاهل ميشود نيز بيش از همه دورانها اين اصول را در زندگي پياده كند؛ چراكه ازدواج پيوند 2 فرد با روحيات و ساختار متفاوت است كه بايد براي بهدست آوردن اشتراكات تلاش كنند؛ پس تكيه به 2 ستون آرامش و شادي را نبايد در اين مسير فراموش كرد.
کارشناس: دكتر فروغ نيلچيزاده؛ استاد دانشگاه و مشاور خانوادهبنده به اين خانم عزيز و همه كساني كه مثل ايشان بعد از ازدواج نسبت به چيزي كه از قبل وجود داشته و ميدانستهاند كه پس از ازدواج نيز تغييري نخواهد كرد حساسيت پيدا كردهاند عرض ميكنم كه اگر شما اين فرد را با اين ويژگيهايي كه داشته انتخاب كردهايد پس يك انتخاب آگاهانه انجام دادهايد ولي بايد براي رفع اين مشكل مهارتهاي بهتر كردن زندگيتان را بيشتر ياد بگيريد. ولي زماني كه پس از ازدواج مشكلي براي شما پيش ميآيد كه از قبل وجود نداشته، در آن زمان بايد تدابير ديگري انديشيد.
براي جلوگيري از بروز مشكلات اينچنيني اولا به همه افرادي كه در شرف ازدواج قرار دارند توصيه ميكنم كه حساسيتهاي ويژه خود را در زمان انتخاب همسر درنظر بگيرند و با توجه به اين شرايط همسرشان را انتخاب كنند.
ثانيا در رابطه با اختلاف سطح تحصيلات در زمان انتخاب همسر ذكر اين نكته ضروري است كه تحصيلات يكي از زمينههاي كفويت است اما اختلاف در آن لزوما مانعي در ازدواج ايجاد نميكند. البته به شرطي كه مردها نسبت به درس خواندن در خود احساس كمبود نداشته باشند؛ مثلا نگويند كه اگر مجبور نبودم كار كنم قطعا درس ميخواندم و تحصيلاتم از تو بالاتر بود. متأسفانه اين روزها شاهد هستيم كه زن و شوهرها فكر ميكنند كه زندگي يك مسابقه دو است و بايد از يكديگر جلو بزنند و با اين ويژگي، رقابت را جايگزين رفاقت در شغل و موقعيت اجتماعي و تحصيلات و ...كردهاند. در واقع به نوعي بهدنبال امتيازگيري از يكديگر هستند كه اين موضوع براي زندگي مشترك بسيار خطرناك است. بهطور قطع دختر خانمي كه سطح تحصيلاتش از همسرش بالاتر است بهخاطر القاي برخي از نزديكان يا حتي تفكرات خود ممكن است به همسرش بگويد كه اگر تو هم مثل من فلان مدرك را داشتي يا فضاي دانشگاه را مثل من تجربه كرده بودي مرا بهتر درك ميكردي؛ در حالي كه حتي يكبار بيان اين مسئله براي كل زندگي مشترك زيانبار خواهد بود. البته اين حساسيت تنها از سوي خانمها وجود ندارد بلكه آقايان بسياري هم عنوان ميكنند كه همسر من تحصيلات كمي دارد و من در ميان همكاران و دوستان و آشنايان از اين بابت خجالت ميكشم. فكر ميكنم كه از اول مناسب هم نبوديم و همين حرفها اختلافات بعدي را به همراه خواهد داشت.
ثالثا به اين خانم و همه كساني كه در زندگي مشترك با چنين مشكلي برخوردهاند عرض ميكنم كه تحصيلات همه زندگي نيست. ميوه تحصيلات مدرك است اما ثمره آن تواضع است. درست است كه مدرك شما از همسرتان بالاتر است اما بايد در زندگي مشترك تواضع به خرج دهيد، خصوصا اين موضوع از شما كه آگاهانه اقدام به ازدواج با اين فرد كردهايد بيشتر انتظار ميرود.
براي اينكه شما و همسرتان بتوانيد خوب زندگي كنيد بايد ميزان اشتراكهايتان را در بينش و روش زندگي افزايش دهيد. پس بهدنبال راهحلهاي مشترك و بيشتر فهميدن يكديگر باشيد. حتي ميتوانيد به همسرتان كمك كنيد تا او نيز تحصيلات خود را ارتقا دهد. قطعا زن و شوهر براي اينكه بتوانند زندگي بهتري داشته باشند بايد بسترهاي موفقيت يكديگر را فراهم كنند.
البته همسر اين خانم نيز بايد تلاش كند كه توانمنديهاي ديگري را از جهت اخلاقي و رفتاري در خود ايجاد كند تا همسرش با خود بگويد كه شوهرم اگرچه تحصيلاتش از من پايينتر است اما ويژگيهايي دارد كه ميتوانم به داشتنش افتخار كنم.
همشهری