برای این
برنامه برپایه آنچه بگونه نوشته دراین باره در دسترس بود در ویکی پدیا به کنکاش
پرداختم و تنها این فراز که آن را از ویکی پدیا کپی کرده ام ،درباره فعالیتهای مرکز پزشکی ایران پیدانمودم"پس از پیروزی
انقلاب در سال ۱۳۵۷ و نیز انقلاب فرهنگی،در سالهای ۱۳۶۳-۱۳۶۱ به طور محدود تداوم و
نهایتاً با سپری شدن دوره کوتاه فترت و تصویب تأسیس دانشگاههای علوم پزشکی تحت پوشش
وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در سال ۱۳۶۵ از ادغام چند دانشکده و موسسه آموزش
عالی در مرکز پزشکی رسماً تحت عنوان دانشگاه علوم پزشکی ایران فعالیت خود را ادامه
داد"
اما شگفت آور است که از کوشش های ارزنده ای که در سال های 1358 تا 1361 خورشیدی موجب بجا ماندن دانشگاه علوم پزشکی شد یادی نشده است.
از اینرو برای پاسداری از کوشش های ارزنده همه کسانی که بگونه خستگی ناپذیر در این راه کوشیدند فشرده نکته هائی را بازگو مینمایم.وباز برپایه همان نوشتار ویکی پدیا بازگو میکنم: .
"دانشگاه علوم پزشکی ایران در مرداد سال ۱۳۵۲ توسط دکترعبدالحسین سمیعی پایهگذاری شد. برنامهریزی اولیه در مورد نحوهٔ کار مرکز از اواسط سال ۱۳۵۳ آغاز و اولین واحد مرکز پزشکی، کتابخانه مرکز بود که فعالیت خود را شروع و در مدت کمتر از دو سال با جمع آوری چندین هزار مجله علمی و کتاب های مختلف در شاخههای علوم پزشکی و ارتباط مستقیم از طریق ماهواره با مرکز اطلاعات پزشکی آمریکا در ردیف مراکز مهم اطلاعات پزشکی در سطح بینالمللی قرار گرفت.
این مرکز بزودی توسط سازمان جهانی بهداشت به عنوان کتابخانه و مرکز اطلاعات منطقهٔ وسیع مدیترانه شرقی تعیین شد. همچنین بر اساس تصمیمات کمیسیون منتخب یکصدوسومین نشست شورای گسترش آموزش عالی درششم امرداد سال 1354خورشیدی، مرکز پزشکی شاهنشاهی مجاز به تأسیس دانشکده پزشکی و دانشکده علوم پزشکی در رشتههای مختلف علوم پایه پزشکی و دانشکده پرستاری در علوم پیراپزشکی و مدیریت موسسات پزشکی و بهداشتی گردید. در روزهای پر از جوش و خروش انقلاب در دی ماه سال1357خورشیدی آقای دکترعبدالحسین سمیعی بدون آنکه برای اداره دانشگاه برنامه ای را روشن نماید،ایران را ترک کرد.
از 27بهمن سال
1357 شورای هماهنگی مرکزپزشکی ایران کوشید
تا برای سرپرستی دانشگاه جانشینی برگزیند
بدینترتیب اینجانب از پانزدهم اردیبهشت ماه 58همزمان با سرپرستی مرکز دیالیزوزارت بهداری سرپرستی دانشگاه علوم پزشکی ایران را در گذشته مرکز پزشکی شاهنشاهی نامیده میشد به دعوت شورای هماهنگی مرکز پذیرفتم و بجای مرکز پزشکی شاهنشاهی نام مرکز پزشکی ایران را برگزیدیم که باز در همان نخستین روزها رسما" دانشگاه علوم پزشکی ایران نامیده شد .
البته نخست وزیر حکومت موقت ایران و پس از آن ریاست جمهوری اسلامی نیز عنوان دانشگاه علوم پزشکی ایران را درنامه های خود خطاب به دانشگاه بکار میبردند
نخستین دشواری درروزهای نخست فشاربرای بستن کتابخانه دانشگاه علوم پزشکی ایران بود که ناگزیر تن به قطع تماس روزمره از راه ماهواره با کتابخانه هائی که آخرین رفرانس ها را برای منطقه خاورمیانه در اختیارکتابخانه دانشگاه علوم پزشکی میگذاشتند دادیم .
از بیست و نهم فروردین 1359خورشیدی برخوردهائی در دانشگاه ها و دانشگاه علوم پزشکی ایران بین گروه های درگیر روی داد تااینکه
دوم اردیبهشت ماه سال 1359خورشیدی انقلاب فرهنگی درهمه دانشگاه های ایران اعلام شد.
ااز شهریورماه سال 1359خورشیدی پذیرش دستیاران ازدانشگاه آزاد برنامه های آموزش بیمارستانی را کارآمد تر نمود. برای
پایداری دانشگاه علوم پزشکی ایران از آبان ماه سال 1359خورشیدی کوشش برای پذیرش دانشجویان پزشکی را با روش پیشین
پیگیری نمودم و کوشیدم دست آوردهای روند پیشین را روشن کنیم.
دردی ماه سال 1359 خورشیدی سرپرستی دانشگاه رابا دستوروزیر علوم به جانشین خود واگذار نمودم وسربلند بودم که دانشگاه علوم پزشکی ایران را که در شرف از میان رفتن بود نگاهداری نمودم.
پس آن به درخواست دانشجویان در دیماه سال 1359 خورشیدی به بیمارستان فیروزگربازگشتم. پس از چندی نیز این مرکز آموزشی هم به دانشگاه علوم پزشکی ایران پیوست و از اینرو بازهم کوشش های خود را برای دانشگاه علوم پزشکی ایران پیگیری نمودم. نکته دیگر آنکه در دانشگاه علوم پزشکی ایران تنها یکماه حقوق گرفتم و پس از آن تاکنون هیچ حقوق یا پاداش مالی نداشته ام.
دکتربهروزبرومند