نگاه روزنامه نگار:
ابزار حذف و سانسور نشویم
1- «در حاشیه»، آخرین ساخته مهران مدیری با اینکه تاکنون تنها 10 شب میهمان مخاطبان بوده و قرار است با نظر مسئولان صداوسیما همچنان هم پخش شود، «حاشیههای» زیادی را رقم زده است؛ حاشیههایی که البته بسیار پررنگتر از متن بوده و واکنشهای زیادی را هم برانگیخته است. جامعه پزشکان و در رأس آن «نظام پزشکی» تا به امروز تنها به اعتراض و انتقاد بسنده نکرده و از برپایی تجمع و طرح شکایت حقوقی هم سخن به میان آورده است.
اما ماجرا چیست و مگر «حاشیه» از چه خط قرمزهایی عبور کرده که تا این حد صدای اعتراض پزشکان ایران را بلند کرده است؟ «در حاشیه» ماجرای پزشکانی است که در بیمارستانی تازه تأسیس به دنبال تکمیل کادر درمانی خود هستند و با مالک این بیمارستان هم ماجراهایی دارند.
این سریال همان طور که از تم اکثر کارهای مهران مدیری هم پیداست، در دل
مایهای طنزآمیز دارد و بازیگران آن هم عمدتاً بازیگرانی هستند که در این
سالها بیشتر در سریالهای با درونمایه طنز حضور پیدا کردهاند.
2 «در حاشیه» از دو منظر قابل بررسی است؛ یکی از منظر «فرم» و دیگری از
منظر «محتوا». از منظر «فرم»، بیشک کار جدید مهران مدیری با نقاط ضعف و
آسیبهایی روبهرو است که شرح آن البته در این مقال نمیگنجد و کار
کارشناسی بیشتری را میطلبد اما همین بس که «در حاشیه» هم در قیاس با
کارهای قبلی مهران مدیری و هم در قیاس با سایر آثاری که با درونمایه طنز
منتشر میشوند، اثری به مراتب ضعیفتر و کممایهتر است.
بهرهگیری از مضامین تکراری، کاراکترهای ضعیف، داستان و روایتی متوسط و استفاده از دستمایه های سطح پایین برای خنداندن مخاطب به هر قیمت ممکن، از جمله نقاط ضعف این سریال است.
سریالی که بیشک میتوانست با «فرمی» قویتر از آنچه هست ظاهر شود و مخاطبانی جدیتر و حرفهایتر را برای خود دست و پا کند.
3 محتوای «در حاشیه» همان چیزی است که این روزها انتقادها و اعتراضهای
زیادی را سبب شده است، اعتراضهایی که روز گذشته ذیل عنوان « اعتراض 7 هزار
پزشک و اعلام آمادگی برای برپایی تجمع علیه این سریال» منتشر شد.
در این باره به نظر میرسد باید با تأمل بیشتری به موضعگیری پرداخت. سؤال اصلی این است: پزشکان محترم از یک سریال با درونمایهای طنز چه انتظاری دارند؟ آیا توقع آنها این است که در یک سریال طنز، کژکارکردیها و کارکردهای پنهان هر حرفه و شغلی به نقد کشیده نشده و هنرمندان تنها مجیزگوی آنها باشند؟ آیا یک هنرمند و رسانهای که کار وی را پخش میکند، حق ندارد درباره یک حرفه و تبعات پنهان آن فیلم بسازد؟ آیا فکر نمیکنیم استقبال مردم از این سریال که اتفاقاً درونمایهای ضعیفتر از پیشبینیها هم دارد، نشان از همراهی مردم با مضامین و سوژههای پرداخته شده در آن دارد؟ آیا تکرار وضعیت واقعی مضامینی که در این سریال به طنز مطرح میشود، در میان طیفی از پزشکان وجود ندارد؟ به نظر میرسد پاسخ به این سؤالات میتواند تا حد زیادی گرهگشای مشکلی باشد که این روزها میرود به بحرانی در حوزه تعامل جامعه پزشکی با رسانه تبدیل شود.
یک موضوع دیگر، اگر قرار به اعتراض و تجمع باشد که هنرمندان از فردا باید در خانه بنشینند و هیچ اثری را با درونمایه طنز و انتقادی تولید نکنند، زیرا هر مجموعهای یک طیف یا دسته یا حرفه یا شغل را مخاطب خود قرار میدهد و اگر قرار بر این منوال باشد که از فردا یک روز باید منتظر تجمع پرستاران باشیم، یک روز معلمان، روز دیگر شاعران و نویسندگان و دیگر روز هم... بالا بردن ظرفیت نقدپذیری و آستانه تحمل در برابر نقدها به نظر میرسد یگانه راه برخورد در برابر سریالها و آثاری اینچنینی است، چرا که اگر جز این باشد، حتی یک یادداشت و سرمقاله یک روزنامه هم میتواند با اعتراض پزشکان روبهرو شود و اینچنین «رسانه»، در عمل از وظایف و مسئولیتهای اجتماعی خود باز میماند.
٭ ٭ ٭
میماند یک نکته دیگر، پزشکان محترم با بالا بردن آستانه تحمل خود، در عمل
ابزار حذف و سانسور نشوند و اجازه دهند که هنرمندان بتوانند
در یک فضای آزاد تنفس کنند.
نگاه کارشناس رسانه:
تحمل کنیم
ورا و فرای اینکه جنجالهای اخیر، درباره چه قشری و چه سریالی است، شاید بهتر باشد این مسأله را مورد مداقه قرار دهیم که با وجود آنکه کمتر مردمی مانند مردم ما، طنز را دوست دارند اما آستانه تحمل شان بسیار پایین است و این علاقه تا جایی ادامه پیدا میکند که درباره خودشان نبوده و دیگران هدف قرار گیرند.
نمیدانم این چه عارضهای است که به جان ما افتاده؛ هر کس که درباره هر شهر
و قومیت یا هر حرفه و صنفی، چیزی میسازد یا مینویسد، اعتراض هایی را سبب
میشود.
من از همین عزیزانِ پزشک سوال میکنم که آیا این موارد وجود ندارد؟ این کارها از برخی از این آقایان و خانمها سر نمیزند؟ آخر این چه واکنش و چه سر و صدایی است که به پا شده است.
در هر خانوادهای صحبت از این قشر میشود، بحث از زیاده خواهی برخی از افراد در این صنف است. اینها را نمیتوان کتمان و پنهان کرد.
مثلاً سریال دیگری ساخته میشود گروهی اعتراض میکنند که چرا فلان لهجه را آوردهاید؟! البته که این کار، نقص دارد اما باید تحمل کنیم و سعه صدرمان را بالا ببریم تا این بلیه از بین برود.
گویی تنها صنفی که در موارد مشابه، هیچ سخنی نمیگوید، خبرنگاران و روزنامه نگاران هستند که در چندین مورد، مورد حملههای تند قرار گرفتند اما هیچ موضعی نگرفتند و تحمل کردند.
علی اکبر قاضی زاده
نگاه روانشناس:
بزرگنمایی؛ یکی از قواعد طنز
هر اثر نمایشی که ساخته میشود، افکاری را به خود مشغول میسازد که به
تضارب آرا منجر میشود و نگاههای انتقادآمیز را به دنبال دارد اما واقعیت
آن است که چیزی که نویسنده و کارگردان به اجرا در میآورند، محصول پیرامون
شان بوده و عموماً چیزی خارج از محدوده جامعه و زندگی روزمره شان نیست.
آن چیزی که این روزها شاهد آن هستیم، همان چیزی است که مردم درباره برخی
بیمارستانها اعتراض و انتقاد داشتهاند که در نتیجه منعکسکننده افکار
عمومی است البته این را هم فراموش نکنیم که یکی از قواعد فیلمسازی طنز،
بزرگنمایی است تا در اذهان ته نشین شده و مخاطب خود را پیدا کند.
پزشکان از یک سو حق دارند که اعتراض کنند که چرا درباره شان، غلو شده اما از سوی دیگر، حقی در این باره ندارند چون بعضی از این حرفها، واقعیتهایی است که در جامعه، در حال رخ دادن است.
اما مشکل اصلی آن است که آستانه تحملپذیری در هر صنف و قشر بسیار پایین آمده است.
در انگلستان، سریالی ساخته میشود و آتشنشانها را به بدترین شکل ممکن به تمسخر میگیرد اما صدای کسی بلند نمیشود و چیزی نمیگویند اما در کشور ما، به نوعی هر قشری از انتقاد ناراحت میشود و میکوشد جنجال ایجاد کند.
به لحاظ روان شناسی و البته جامعه شناسی، راهکار حل این موضوع در فرهنگسازی است. باید به مردم یاد داد که با انتقاد پذیری، محاسن و معایب شان را توأمان ببینند.
اصغر کیهان نیا
نگاه بازیگر:
در مذمت توهین
در همه جای دنیا، کارهای طنز مانند آنچه این روزها تحت عنوان «در حاشیه»
نمایش داده میشود، ساخته میشود قشرهایی در سطح جامعه، سوژه آن کار قرار
داده میشوند.
اگرچه نباید به هیچ قشری توهین کرد اما از سویی دیگر این را هم باید پذیرفت
که به هر حال کارگردان، بازیگر و نویسنده هم کارشان همین است و برای یک
مجموعه نمایشی باید سوژهای پیدا کنند، بویژه اگر که آن کار، طنز هم باشد.
با وجود این متأسفانه سالها است که با موضوع اعتراض اقشار مختلف جامعه نسبت به آثار نمایشی دست به گریبان هستیم.
15 سال پیش، بهروز افخمی فیلم «شوکران» را که ساخت، مورد اعتراض پرستاران و پزشکان قرار گرفت اما همه مان باید اینگونه بیندیشیم که این یک مجموعه نمایشی است و اگر هم اعتراض و انتقادی دارند میتوانند صبورانهتر و آرامتر آن را مطرح کنند.
شیرین بینا
سالهاست که مشابه اعتراض به سریال مهران مدیری در کشور ما رخ میدهد
اما گویا هر چقدر توضیح بدهیم نتیجه مفیدی ندارد. در طول روزهای گذشته،
مطالب مربوط به انتقادات پزشکان از سریال «در حاشیه» را خواندم.
یک پزشک گفته بود: «سریال در حاشیه در حد تئاترهای عامه پسند لاله زاری
است.» پرسش من این است آیا این پزشک، منتقد تلویزیون است؟ ایشان میتواند
تا این حد اظهارنظر کند که آیا در این سریال به پزشکان توهین شده یا خیر
اما قرار نیست تحلیل رسانهای ارائه دهد. متأسفانه در جامعه ما، درک درستی
نسبت به تفاوت شوخی، انتقاد و متلک وجود ندارد.
به نظرم پزشکان میتوانند اعتراض کنند، مجوز تحصن بگیرند و... اما اگر مسئولان تلویزیون به این نتیجه رسیدند که این سریال قابلیت پخش دارد، باید از آن دفاع کنند و پای اثر بایستند تا شبیه اتفاقی که برای «سرزمین کهن» به کارگردانی کمال تبریزی رخ داد را شاهد نباشیم.
فارغ از بحثهای کیفی سریال در حاشیه و اینکه ممکن است بخشهایی از این سریال را دوست نداشته باشم، به نظرم فکر خندهداری است که گمان کنیم مهران مدیری تصمیم دارد، به پزشکان ضربه بزند.
درباره سریال «ساختمان پزشکان» هم چنین مشکلی برای آن پیش آمد. یادم هست در نشستی که با روانشناسان داشتیم، گفتم اگر در ایران فیلمی شبیه «سکوت بره ها» ساخته میشد که در آن یک روانشناس، بیمارهایش را میکشت و میخورد، احتمالاً جامعه پزشکی تعطیل میشد و تا از آنها عذرخواهی نمیشد، شروع به کار نمیکردند.
به هر حال در یک اثر نمایشی باید برای شخصیت هویت تعیین کرد. شخصیت باید شغل داشته باشد و طوری طراحی شود که مردم او را بپذیرند و دوست داشته باشند.
در نهایت باز هم میگویم کافی است مسئولان تلویزیون بگویند به چه دلایلی پخش این سریال را پذیرفتند و چطور به این باور رسیدند که این گروه نیت توهین به پزشکان ندارد و اگر چنین شد، پای سریال بایستند.
در غیر این صورت باید به سراغ شخصیتهایی بیهویت و خنثی برویم که جذابیتی هم برای مخاطب ندارد.
محراب قاسمخانی
نگاه نویسنده:
طنز یعنی همین!
درباره تأیید یا رد سریال طنز «در حاشیه» نظری ندارم چراکه آن را تماشا نکردهام. اما با توجه به حاشیههایی که در ارتباط با این سریال مطرح شده باید بگویم اگر طنز را قبول داریم؛ طنز به رفتار، کردار و حتی عادتهای ما انسانها بازمیگردد. طبیعی است که هر یک از این انسانها هم شغلی داشته باشند. برخی پزشک و برخی دیگر هم به عنوان مثال معلم یا رفتگر باشند.
طنز برجسته کردن برخی ویژگیهای افراد در مشاغل و جایگاههای مختلف است که در اغلب آنها هم ویژگیهای منفی بیش از ویژگیهای مثبت مورد توجه قرار میگیرد.
کاریکاتور نیز همین طور است. ممکن است کاریکاتوریستی از صورت من کاریکاتوری بکشد و ویژگیهای حتی عادی چهرهام را بسیار اغراق آمیزتر از چیزی که هست نشان بدهد. اما این کار به نیت مسخره کردن نیست که من از او شکایت کنم.
بحثی که هماکنون مطرح شده تنها به پزشکان محدود نمیشود. در خاطرم هست که در گذشته هم فیلمی سینمایی ساخته شد که صدای پرستاران را درآورد.
پرستاران بلافاصله مدعی شدند که شغل شریف آنان مورد اهانت قرار گرفته و حاشیههایی مشابه مباحث امروز مطرح شد. مسأله اینجاست این افراد طنز را با مسخره کردن اشتباه گرفتهاند! در صورتی که اگر هر یک از ما به طنز معتقد باشیم هیچگاه چنین گلایههای نخواهیم داشت.
طنز تا جایی که کار آن به اهانت نکشد در تمام فرهنگها و کشورها مجاز و حتی مورد توجه است. همان گونه که اشاره شد متأسفانه این مسأله تنها به پزشکان محدود نمیشود.
شما اگر توجه کنید خواهید دید که تمام اصناف هالهای به دور خود کشیدهاند و اجازه هیچ نقدی را حتی در دایره طنز هم نمیدهند.
مسأله عمدهای که چنین حاشیههایی را گاه و بیگاه در جامعه سبب میشود اخلاق و طرز تفکری است که به موجب آن نوعی تقدس بخشیدن به همه چیز و اغلب مشاغل رواج یافته است که آنها را از هر نوع انتقادی مصون نگه میدارد.
با توجه به این تفکر ما چگونه میتوانیم انتظار داشته باشیم که صدای صنفهای مختلف درنیاید! این نگاه که به موجب آن طنز را مساوی اهانت تلقی کنیم اشتباه محض است. طنز زیر ذره بین بردن است.
باز هم تأکید میکنم من دفاعی از برنامه مهران مدیری ندارم چراکه آن را تماشا نکردهام اما حرفم این است که این نگاه اشتباه در تمام جامعه رایج شده است.
به نظر من اگر قرار باشد تا طنزی نوشته و ساخته میشود صدای گلایه یکی از صنفها بلند شود و این همه حاشیهسازی شود اصلاً چرا طنز نوشته شود! با این شرایط اگر به فکر اصلاح تفکر حاکم بر جامعه نباشیم بهتر است که طنز به کل جمع شود چراکه بسیاری تاب تحمل آن را ندارند.
عبدالله کوثری
نگاه منتقد سینما:
هنوز یاد نگرفتهایم با هم بخندیم
نقد جامعه پزشکی به سریال «در حاشیه» ناشی از یک واقعیت تلخ در فرهنگ ماست؛ اینکه ما ظرفیت انتقادپذیری نداریم از بالا تا پایین.
منشأ حواشی ایجاد شده پیرامون سریال تازه مهران مدیری که متأسفانه خوب هم از کار در نیامده و همین چند قسمت پخش شده منتقدان را بشدت نسبت به آینده کاری این کارگردان به عنوان یکی از بهترین طنزپردازان دوران ما نگران کرده است، همین واقعیت است.
در حالی که در همه جای دنیا نهادهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مورد نقد طنزپردازان قرار میگیرند و آب هم از آب تکان نمیخورد در جامعه ما متأسفانه هرگونه اشاراتی بلافاصله با اعتراض گروهی مدعی مواجه میشود که انگار کاری جز رصد کردن مسائل فرهنگی و هنری برای یافتن بهانهای برای مخالفت و انتقاد ندارند.
مورد دیگر این روزها، موضعگیریها در برابر «ایران برگر» است به خاطر گویش لری در این فیلم! همه این واکنشها نشان میدهد که ما هنوز یاد نگرفتهایم که با هم بخندیم البته این جریانات و اتفاقات منحصر به سالهای اخیر نمیشود و ریشه فرهنگی دارد.
وقتی داریوش مهرجویی هم «دایره مینا» را ساخت با واکنش مشابه جامعه پزشکی و پرستاری مواجه شد و در نهایت اعتراضاتی که البته به تحریک دستگاه قدرت شکل گرفت باعث شد این فیلم سالها در محاق بماند و پس از انقلاب فرصت نمایش پیدا کند.
چنین برخوردهایی با مقوله طنز که معنا و کارکرد خاص خودش را دارد معقولانه نیست. طنز یعنی برجسته کردن برخی ویژگیهای غلط در یک جامعه و بزرگنمایی آن به قصد اصلاح و نه به منظور تخریب. فارغ از اظهارنظر در خصوص ساخت و پرداخت سطحی سریال «در حاشیه»، باید پرسید مگر در واقعیت مراکز درمانی ما مبرا از چنین اتفاقهایی هستند.
پس لطمه خوردن اعتماد عمومی مردم نسبت به جامعه پزشکی ربطی به سریالها و فیلمها ندارد، بلکه این عملکرد برخی پزشکان است که مسبب این اتفاق شده است و این اعتراض های مردم و کارشناسان هم ربطی به امروز ندارد.
حالا سریالی ساخته شده است که با همه ضعفهایش قصد دارد در قالب طنز به این معضلات بپردازد و بالطبع باید آن را تشویق کرد نه اینکه محکوم کنیم.
این سریال «در حاشیه» نیست که به این بدبینی دامن میزند بلکه فقط دلایل این بدبینی را توضیح و بیان میکند چنین واقعیتهایی وجود دارد و باید برای آن فکری کرد.
باید جامعه پزشکی خود به فکر اعتبارشان باشند و نه سازندگان سریالها. با ساختن فیلم و سریالی که همه شخصیتهای پزشک آن مثبت و منصف باشند هم نمیشود این اعتماد را بازگرداند.
به نظر میرسد این روزها ممیزی مردم از ممیزیهای دولتی شدیدتر شده است. همه یک جورهایی به دنبال این هستند که چطور میشود به تعبیر نسل جوان به اثری گیر داد و مانع نمایش آن شد البته این حق مردم است که نسبت به موضوعات به زعم خودشان حساسیتبرانگیز فیلمها و سریالها واکنش نشان دهند و انتقاداتشان را مطرح کنند، هیچ اشکالی هم ندارد مشروط به اینکه مطرح شدن صرف این اعتراض ها مانع نمایش یا توقف پخش نشود.
همانطور که در یک نظام قضایی درست یک فیلم بدون نظارت دولت بر پرده میآید و اگر شاکی خصوصی شکایتی داشت در دادگاه مطرح میشود و در صورت بحق بودن متناسب با جرم اقدام قضایی انجام میشود.
مردم حق اعتراض دارند اما این ادعاها باید پس از مطرح شدن در نهادهای مربوطه بررسی شود و چنانچه حقانیت آن توسط دستگاه قضایی تأیید شد در یک دادگاه مورد پیگیری واقع شود.
بخدا تقریبا همه ایرانی ها(از جمله من) دلشون میخواست پزشک بشن ، اماقبولی توی پزشکی یه هوش بالا میخواست که ماها نداشتیم
آخه چرا بین این همه شغل ، برا پزشکا اینهمه سریال طنزو گزارش و... میسازن؟؟
آخه چرا فقط توی ایران ضد پزشک حرف زده میشه؟ جز حسادته؟
شما یک لحظه تصور کنید
پزشک ها بیان فقط و فقط یک ساعت دست از کار بکشن !!!!
مملکت ب فنا میره ، هزارااان نفر میمیره
اما شغل های دیگه چی ؟؟؟ بعضیا که اصن نباشن خیلی بهتر میشه وضع مردم......
پس الکی نیست میگن پزشکی مقدسه
منجون خودمو مدیون پزشکام
ازهمین جا دست هممممه پزشکای کشور رو میبوسم
هرمقدار هم درامد دارید بخدا حقتونه نوش جونتون
اختلاسگرا رو ول کردن و با این کارا ذهن مردم رو ب سمت شماهای بزرگوار بردن.