به گزارش شفاآنلاین ،همزمان با تعطیلات نوروزی، در حالی که ایام
سوگواری فاطمیه سپری شده و برگزاری مراسم عقد و عروسی شدت گرفته، در
حاشیه یک مراسم عروسی در شهرستان مُهر از توابع استان فارس، اتفاقی رقم
خورد که هم به غایت تلخ است و هم یادآور کوتاهیهایی است که سالهای سال در
عرصه مقابله با قانون شکنیهای آشکار نشان دادهایم.
ماجرا از یک شوخی نسنجیده در مراسم سرتراشان داماد در محله قدمان شهر
«اسیر» شروع شد. به این صورت که یکی از اهالی در شوخی با اسلحه ساچمه زنی،
به دوست خود شلیک کرد و موجب مجروح شدن وی شد.
البته جراحت آنقدر شدید بود که جوان 25 ساله پیش از رسیدن به بیمارستان،
بر اثر شدت جراحت های وارده و خونریزی شدید جان باخت تا بدین ترتیب مراسم
عروسی، به عزا تبدیل شده و رسم تیراندازی هوایی در حاشیه عروسی ها (که در
این منطقه و در بسیاری شهرهای دیگر کشورمان باب است!)، بار دیگر تلخی های
خود را نشان دهد.
حالا عروسی زوج جوان اسیری، یک مقتول دارد و یک قاتل که احتمالا در زمره
پشیمان ترین انسان های کره خاکی در حال حاضر است، ولی چه سود، وقتی
میدانیم جبرانی وجود ندارد و مرگ، راه بی بازگشت است؟
بگذارید بررسی این پرونده جنایی که تازه چند ساعت از گشوده شدنش میگذرد
را کنار بگذاریم و حدس و گمان درباره آینده این ماجرای بسیار تلخ را به
آینده موکول کنیم و به جایش به این نکته بیاندیشیم که آیا این رویداد تلخ،
یک حادثه نادر بوده یا پیشتر هم تکرار شده؟ اگر یگانه و نادر بوده، چه
باید کرد که شاهد تکرارش نباشیم و اگر نادر نبوده، چه فرد/افرادی قصور
کردهاند که تکرار دردناکش را شاهدیم؟
برای یافتن پاسخ این سوال مجاب میشویم که سری به آرشیو اخبار جنایی بزنیم
و با این رویکرد مرورشان کنیم که دریابیم آیا هیچ حادثه سهوی و مشابه
دیگری سراغ داریم که به جنایت ختم شده باشد؟ با این ملاحظه به چنین اخبار
تکان دهندهای خواهیم رسید:
مرگ یک دانش آموز در اثر تیراندازی در مراسم تشییع (مهرماه 93)
در مراسم تشییع پیکر یک فرد متوفی در شهر مسجد سلیمان، اجرای یک عادت غلط
باعث مرگ یک دختر بچه 11 ساله دانش آموز کلاس پنجم و مجروح شدن تعدادی
دیگر شد. ضارب (بخوانید قاتل!) قصد داشت به مانند خیلی های دیگر،
تیراندازی هوایی کرده و نشان دهد که برای متوفی عزادار است!
برادر کشی و خودکشی با اسلحه شکاری (اسفندماه 93)
پیکر بی جان و غرق خون مصطفی و مجتبی در حالی در حاشیه راه در نزدیکی
دامغان کشف شد که تحقیقات پلیس ثابت کرد برادر کوچکتر پس از قتل برادرش،
دست به خودکشی زده است. البته معلوم نشد که آیا اشتباهی سهوی این اتفاق را
رقم زده، جنون آنیِ فردی که سلاح داشته موجب این اتفاق خونین شده یا... .
شلیک مرگبار پسر بچه ۵ ساله به خواهرش (دی ماه 93)
این بار کانون حادثه خونین، دزفول بود و شدت دردناکی ماجرا بسیار بیشتر؛
به این صورت که نگهداری غیر اصولی سلاح توسط پدربزرگ خانواده موجب شد که
پسر 5 ساله، خواهر هجده ساله اش را به دیار باقی بفرستد. خدا میداند که
اوضاع آن خانواده بعد از وقوع این رویداد تلخ چه شده است!
شلیک به پیشانی هنگام آزمایش اسلحه(آذرماه 93)
این بار در حومه شوش، اشتباه سهوی سرنوشت دو تن را تغییر داد. به این صورت
که ضارب (بخوانید قاتل) سلاح شکاری را رو به پیشانی دوستش آزمایش کرد و
نتیجه، مرگی دردناک و خونین بود.
خودکشیِ قهرمان، پایان دردناک شلیک مرگ آور (آبان ماه 93)
احتمالا این خبر را به یاد بیاورید. خبر خودکشی بابک قهرمانی، کشتی گیر
قهرمان کرمانشاهی در زندان. این قهرمان کرمانشاهی در حالی انتظار قصاص را
میکشید که در تیرماه سال 91 وقتی برای شنا به حوالی بیستون رفته بود، با
فردی که مانع شناکردنش میشد، درگیر شده و در یک آن تعاول روانی خود را از
دست داده و با تفنگ شکاری جان وی را گرفته بود. لازم به گفتن نیست که وی
تا چه اندازه از این اقدام پشیمان بود، آن را سهوی و ناشی از جنون آنی
میخواند.
شلیک اشتباهی به دوست در شکار آهو! (آبان ماه 93)
شلیک اشتباهی شکارچی آهو در اعماق جنگلهای «فریم» کیاسر جان دوستش را
گرفت. این حادثه هنگامی رخ داد که قربانی حادثه همراه دو تن از دوستانش
برای شکار به جنگلهای اطراف ساری رفته بودند ولی نمیدانستند که در آن
تاریکی شب، ممکن است چه اتفاقات شومی نصیب خود کنند. شکارچیای که برای
شکار شوکا (نوعی گوزن کوچک ایرانی) کمین کرده بود، به جای شوکا، دوستش را
هدف قرار داد که سعی داشت صدای شوکا را تقلید کرده و حیوان را به شکارگاه
بکشاند!
شوخی مرگبار در پیک نیک دوستانه!(آبان ماه 93)
در کوههای اطراف شهر ممسنی، از پنج تنی که برای تفریح و شکار گرد هم آمده
بودند، یکی جان باخت، یکی قاتل شد و سه تن دیگر تلخ ترین خاطره را در ذهن
خود ثبت کردند. این اتفاق از شوخی آغاز شد و مضروب به رغم رسیدن به
بیمارستان، یارای مقاومت در برابر مرگ را نیافت.
از این دست حوادث اینقدر میتوان یافت که شاید باورتان نشود چراکه همگی در
محدوده جغرافیایی سرزمینی رخ میدهند که در آن خرید و فروش، نگهداری و
حمل سلاح تابع قوانینی بسیار سخت گیرانهاست، مجازات خاطیان در قانون،
شدید پیش بینی شده، شکارگاه قانونیِ چندانی وجود ندارد و قید و بندهای
دیگری در آن به چشم میخورد که به نظر میرسد برای ممانعت از اشتباه در
استفاده از سلاح گرم کافی باشد، ولی فراوانی اخبار در این باره، چیز دیگری
میگوید.
بر این اساس میتوان دریافت که قصور بزرگی در اجرای قانون وجود دارد؛
قصوری که گاه آنقدر آشکار بروز مییابد که شکل رسم و آیین به خود گرفته و
با تیراندازی در مراسم عزا و عروسی خودنمایی کرده و به حوادث شوم گره
میخورد. قصوری که اگر رخ نمیداد، کسی اجازه نمییافت در حاشیه مراسم های
خوشی و ناخوشی، دست به اسلحه ببرد، هرجا که خواست سلاح همراه ببرد، بی
هیچ اطلاعات اندکی درباره سلاح گرم، آن را در دسترس بیابد و... .
تابناک