کد خبر: ۵۵۸۰۰
تاریخ انتشار: ۰۹:۱۵ - ۰۲ فروردين ۱۳۹۴ - 2015March 22
شفاآنلاین-الان که شما این نوشته را می‌خوانید، احتمالا تصمیمتان برای این‌که امسال عید، مسافرتی داشته باشید یا نه قطعی شده. بنابراین شاید این چند خط، تنها فضای اندکی از ذهنتان را پر کند و نتیجه‌اش بماند برای سال بعد! حتی اگر این چند خط هم ذهنتان را درگیر نکرد، بعد از تعطیلات نوروزی و دقیقا وقتی که به در خانه رسیدید، بی‌برو برگشت به حرف‌های امروز من خواهید رسید!

به گزارش شفا آنلاین،وقتی از صف‌های طولانی بلیت آثار باستانی خسته شدید و درست وقتی پشت ترافیک کوچک‌ترین شهرستان‌ها منتظر ماندید. وقتی که به هر هتل، مسافرخانه، مدرسه و پارکی که سر زدید یک جای خالی هم پیدا نکردید، وقتی باران بهاری حسابی غافلگیرتان کرد و درست وقتی برای اجناس‌ بی‌کیفیتی به نام سوغاتی، پول بی‌زبانتان را خرج کردید!

سفر نوروزی دقیقا همان چیزهاست که آن بالا خواندید. از نظر من مسافرت نوروزی یکی از پراسترس‌ترین مسافرت‌هاست که هر آدم می‌تواند در طول زندگی تجربه کند! یک چهار پنج روز فشرده و هول هولکی که هنوز چشم وانکرده تمام شده و فقط خستگی‌اش مانده و درد پول‌های از جیب پریده!

اشتباهی که بیشتر ما می‌کنیم، این است که یک فرصت یکی دو هفته‌ای خوب که بهترین وقت برای دیدن دیدنی‌های شهر خودی و بودن با دوست و آشنا فامیل است را از دست می‌دهیم و خودمان را آواره کوه و دشت و بیابان می‌کنیم. خیلی‌ها را دیده‌ام که این ایام عید از شمال و شرق و غرب کشور کوچ می‌کنند به سمت جنوب و اگر بخواهند خیلی تفریحانه طی طریق کنند دست‌کم دو تا سه روز طول می‌کشد تا خودشان را به سواحل نیلگون خلیج فارس برسانند و این تازه اول مصیبت‌هاست! کنار دریا شلوغ و کثیف و آلوده و جمعیت که پیوسته موج می‌زند و صدای همهمه‌هایی که آرامش جزر و مد دریا را در خود می‌بلعد! مرکز خرید‌ها همه مملو از آدم، طوری که جای سوزن انداختن نیست، خیابان‌ها پرترافیک و رستوران‌ها و فست‌فود‌ها شلوغ و شلوغ و شلوغ! آنقدر که هر چه از دستشان بر بیاید را به عنوان مواد غذایی می‌بندند به شکم مسافران خسته و گرسنه و نابلد! در کنار اینها، چیزی که نمی‌شود دید، شهر مقصد است! یعنی همان بهانه و هدف سفر! وقتی که شهر تا گردن در انبوه مسافرها گم شده و خبری از زندگی معمول ساکنانش نیست، که یا از دست مسافرها کنج خانه‌هایشان پناه گرفته‌اند یا در دید و بازدید‌های نوروزی غوطه می‌خورند و یا این‌که همچو فریب‌خوردگان نوروزی آواره دیار دیگری شده‌اند!

مسافرت حسابی باید سر وقت و حوصله انجام شود. باید آنقدر زمان داشته باشی که زیر و بم مقصد را دریابی. باید بدون استرس پایان وقت و ندیدن فلان بنا و فلان بازار قدیمی، وجب به وجب شهر میزبان را قدم بزنی. باید زندگی عادی مردم شهر را با چشم ببینی و با گوش بشنوی و با روح لمس کنی. باید با ساکنان شهر خودمانی شوی، باید آنقدر وقت داشته باشی تا صحبت‌هایت با مغازه‌دار‌ها گل بیندازد و سر قیمت‌ها چانه بزنی!

توی ایام نوروز، برعکس هر وقت دیگر، ساکنان شهرها و روستاها کلافه از حضور مسافرند! اگرچه شهرداری‌ها همه تلاششان را می‌کنند که اوقات خوشی را برای مسافران رقم بزنند(!) اما وقتی جمعیت فوران می‌کند که نمی‌شود کاری کرد! نوروز برای دید و بازدید از اقوام و دوستان است. برای سلام و احوالپرسی از آنها که سال تا سال هم بهشان سر نمی‌زنیم! نوروز فرصت دیدن دوباره شهر و دیار خودمان است، برای این‌که نگوییم که سال‌هاست ساکن این شهریم و فلان و بهمان محل را ندیده‌ایم. برای این‌که حتی اگر شهرمان را شناختیم، چهار تا شهرستان و روستای کوچک اطرافش را هم بشناسیم. برای این‌که چهار تا فیلم خوب ببینیم و مهمانی‌های متعدد بدهیم.

از اینها بگذریم و سفر را بگذاریم برای دیگر روزهای سال، برای روزهایی که هر شهر در اوج زیبایی‌اش به گل می‌نشیند و مسافرت از یک سر تکلیف به یک فرصت سرزندگی تغییر کاربری می‌دهد! برای روزهایی که ساکنان شهر چشم به راه یک مسافرند و برایش کیلومتر‌ها فرش قرمز پهن می‌کنند و حلوا حلوایش می‌کنند!

جام جم سرا

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: