کد خبر: ۵۴۵۴۱
تاریخ انتشار: ۱۰:۴۱ - ۲۰ اسفند ۱۳۹۳ - 2015March 11
در میزگرد اعتیاد کودکان بررسی شد:
شفاآنلاین- در میزگرد اعتیاد کودکان عنوان شد که هنوز سن اعتیاد تک رقمی نشده و هیچ آمار و تخقیقی در این مورد انجام نشده است.همچنین ترک اعتیاد کودکان نیاز به مرکز تحصصی ندارد هرچند که شیوه ترک متفاوت است.
به گزارش شفا آنلاین، تولد نوزاد معتاد، کاهش سن اعتیاد به زیر ۱۰ سال، پیدا شدن کودک ۳ ساله معتاد،‌ کودکان خیابانی معتاد، کودکان فروشنده مواد مخدر و مواردی از این دست که نشان می دهد که اوضاع شیوع مواد مخدر در ایران وخیم است. اما واقعا اینگونه است؟ اصلا چقدر کودک معتاد در ایران وجود دارد؟ سن اعتیاد واقعا تک رقمی شده است؟ اگر تک رقمی شده، مرکز درمانی خاص و یا پروتکل خاصی برای درمان کودکان معتاد وجود دارد؟ یک شائبه مهمتر؛ اگر سن اعتیاد تک رقمی شده، پس آمار یک میلیون و ۳۰۰ هزار معتادی که نهادهای دولتی اعلام می کنند، نباید درست باشد. 

برای پاسخ به این سوالات و سوالات بیشتر،‌ میزگردی را با حضور محسن روشن پژوه، معاون پیشگیری از اعتیاد سازمان بهزیستی، عباس دیلمی زاده، مدیرعامل جمعیت تولد دوباره و رضا دانشمند روان‌پزشک و روان‌درمانگر‎ اعتیاد برگزار کردیم. نتیجه این میزگرد البته متفاوت از تمام خبرهایی بود که درباره کودکان معتاد منتشر می شود.  

مشروح میزگرد درباره کودکان معتاد را بخوانید؛

آقای دیلمی زاده، با توجه به اینکه شما 15 سال است در زمینه ترک اعتیاد کار می کنید آیا آنطور که اعلام می شود ، سن اعتیاد کاهش پیدا کرده است؟

دیلمی زاده: من قبل از شروع بحث باید این موضوع را مطرح کنم که چطور هر کس به خودش اجازه می دهد در خصوص مقوله های تخصصی اعتیاد اظهار نظر کند، اعتیاد مانند همان داستان فیل در تاریکی مولوی است که هر کس نظر خودش را اعلام می کند. اعتیاد یک موضوع تخصصی و علمی است که نماینده مجلس، مسئول و هر کس دیگر و افراد عادی می خواهند در مورد آن نظر بدهند و راهکار، آمار و درمان را در رسانه ها اعلام کنند. در مورد بیماری سرطان آیا هر کسی حق نظر دادن دارد؟ به نظر من یکی از مشکلات اساسی همین است و برای همین است سردرگم در حوزه اعتیاد عمل می کنیم. موضوع اعتیاد در همه زمینه ها اقتصاد، کاهش تقاضا، مصرف و ترک آن یک موضوع تخصصی و علمی است و صاحبنظران و متخصصان باید نظر بدهند. متخصص هم تنها نباید مدرک دانشگاهی داشته باشد بلکه شناخت این موضوع، تجربه، تخصص و آگاهی می خواهد.زمانیکه موضوع اعتیاد کودکان مطرح می شود هیچ کس شاخصی در این مورد اعلام نمی کند و تنها می گویند که سن اعتیاد کاهش پیدا کرده است اما چقدر، چطور، چگونه به دست آوردید؟سوال من این است که وقتی می گوییم سن اعتیاد تک رقمی شده یعنی چی؟ دو شاخص علمی داریم؛ یکی میانگین سنی معتادان است که قطعا تک رقمی نخواهد شد یا میانگین سن شروع اولین بار مصرف که باز هم تک رقمی نخواهد شد یا حتی بیشترین بار اول مصرف در چه بازه سنی رخ می دهد که باز هم تک رقمی نیست. بعد باید بدانیم که از چه کودکی حرف می زنیم یعنی چه شاخص اقتصادی، اجتماعی دارند. قطعا اعتیاد و درمان کودکان کار با کودکی که در خانواده متمول معتاد شده یا دانش آموزی که در مدرسه با همسالان مواد مصرف کرده متفاوت است. بنابراین ابتدا باید بدانیم که در مورد چه گروهی حرف می زنیم، دوم اینکه ما آمار درستی در این مورد نداریم که بخواهیم قضاوت کنیم.اما مستنداتی که وجود دارد آمار سالهای 86 و 89 است که یک میلیون و 320 هزار معتاد داریم اما نمی دانیم که کودکان آن در چه گروه اجتماعی و اقتصادی هستند.

بنابراین آمار کودک معتاد آنقدر که اعلام می شود زیاد نیست.

روشن پژوه: برای برآورد دقیق و اظهار نظر در مورد هر مشکلی از جمله اعتیاد کودکان و نوجوانان باید از روش های علمی استفاده کرد.گزارش های پراکنده و یا اخبار به تنهایی گویای حجم مشکل نیستند و نمی توان بر اساس آن قضاوت کرد.بنابر این اگر بخواهیم در مورد شیوع واقعی اعتیاد کودکان و نوجوانان یا تغییر سن و الگوی مصرف نظر دهیم باید پژوهش کرده باشیم و در حال حاضر پژوهش روشمند و قابل اتکایی در این حوزه نداریم و اظهار نظرها بیشتر نوعی برداشت عمومی است. به عنوان مثال ممکن است جمعیت یا تشکلی به فراخور رسالت خویش با گروه کودکان و نوجوانان سروکار داشته باشد و به اعتیاد آنان حساس شده باشد و با دیدن کودکان معتاد در گروه مخاطب خود به این برداشت برسد که سن اعتیاد کاهش یافته یا احیاناً شیوع اعتیاد کودکان زیاد شده است. در حالی که هم اکنون شواهد متقن و مستندات کافی برای اظهار نظر در این مورد در دسترس نیست.البته اخیرا تمرکز بر اعتیاد کودکان در رسانه ها و اذهان عمومی بیشتر شده است که می تواند دلایل متعددی داشته باشد. مثلا حساسیت بیشتر والدین و مراجعات بیشتر به مراکز درمان یا مشاورین یا برخورد های انتظامی و غیره. ما نیز از حدود 2 سال پیش به کودکان و نوجوانان توجه کرده ایم و برای درمان افراد زیر 18 سال یا به عبارتی کودکان و نوجوانان راهنمای درمانی تدوین کرده ایم در حالی که در گذشته بیشتر بر درمان اعتیاد بزرگسالان پرداخته ایم.

دیلمی زاده: کدام نهاد یا سازمان بر اساس پژوهش های دقیق و علمی این را اعلام کرده است؟من فکرمی کنم توجه به موضوع کودک معتاد الان زیاد شده، برای من که 14 سال است در این حوزه کار می کنم کودک معتاد سالها وجود داشته و دارد. اما عده ای دوست دارند الان این موضوع را عنوان کنند. همان طور که گفتم باید ببینیم که در مورد کدام نوع کودک معتاد صحبت می کنیم؟ همین الان اگر بررسی کنید زمان دکتر اقطار (مدیرکل وقت دفتر اعتیاد سازمان بهزیستی کشور) حدود 6 سال پیش اعلام کردند که به زودی اولین مرکز تخصصی ترک اعتیاد کودکان در تهران افتتاح می شود، اما هنوز این اتفاق نیفتاده است. یا اینکه حدود 4 سال پیش یک پروتکل برای نوجوانان با کمک UNODCو بهزیستی در حال تدوین بود که گروههای فوق تخصص روان پزشک کودکان آن را تدوین کردند اما این پروتکل برای کودکان با چه ویژگی هایی تدوین شده است؟ متاسفانه وقتی برنامه ای تدوین می شود یک بعدی است اما برنامه ترک اعتیاد کودکان باید برای چه گروه اجتماعی، چه سنی و با چه شرایط اقتصادی تدوین شود؟ هزینه برنامه چقدر است و از کجا باید تامین شود؟ پاسخ به این سوال بسیار مهم است.من فکر می کنم مشکل اصلی ما ضعف برنامه ریزی است که دو دلیل دارد یکی ضعف در آمار و داده ها ودیگری ضعف در دانش برنامه ریزی است. ما به شدت در این حوزه ضعف داریم.اصولا در حوزه کاهش تقاضا افرادی مشغول به فعالیت هستند که تحصیل کرده رشته های علوم پزشکی و یا انسانی هستند و دانش کافی در برنامه ریزی را ندارند.

دانشمند: اینکه رسانه ها به اعتیاد گروههای خاص مثل زنان و کودکان حساس شدند شاید خیلی به دلیل نگرانی صرف نباشد، چون به نظر نمی رسد تفاوت عمده ای رخ داده باشد و مطالعه ای هم نداشتیم که نشان دهد سن مصرف تغییر کرده و شواهد هم نشان نمی دهد که اعتیاد کودکان تک رقمی شده است. به نظر من اگر حساسیتی هم وجود دارد باید در جای درستی باشد و متناسب با اندازه مشکل باشد. چند سال پیش عنوان کردند که ماده خطرناک پان پراگ وارد شده است بعد بودجه هایی اختصاص یافت و مرکز تخصصی ترک اعتیاد آن را زدند اما در چند ماهی که بودمراجعه کننده بسیار کمی داشت و تعطیل شد. هیچ کس هم اعتراض نکرد. سوال من این است که آیا قرار است سرنوشت درمان اعتیاد درکودکان و کودکان کار و خیابان هم این باشد؟ من مدتی در این زمینه کار کردم اما هیچ وقت احساس نکردم که باید یک مرکز تخصصی ترک اعتیاد کودکان یا کودکان کار جداگانه داشته باشیم. شاید نیاز باشد این مراکزی که داریم را توانمند کنیم تا در این زمینه هم کار کند. شاید هم نیاز باشد که مراکزی در این زمینه کار و پژوهش کند. به نظر من به عنوان یک درمانگر ضرورت جدی برای مرکز تخصصی و جداگانه درمان اعتیاد کودکان نداریم مگر این که یک پشتوانه مطالعاتی خوب در این زمینه داشته باشیم.

شما کودک معتاد را چه سنی می دانید؟

روشن پژوه: منابع مختلف، سنین مختلفی برای کودک و نوجوان در نظر گرفته اند. آنچه در منابع مختلف بیشتر مورد توافق است و در راهنمای درمان بهزیستی نیز آمده، زیر 18 سال است. یعنی زیر 18 سال را کودک تلقی کرده ایم.

دیلمی زاده: تا سن 12 کودک و از 12 تا 16 نوجوان.

عمدتا کودک معتاد در چه قشری وجود دارد؟ آیا کودک خیابانی هستند یا اینکه خانواده معتاد دارند؟

دیلمی زاده: مشکل اساسی ما همین است که در هیچ گروهی حتی اعتیاد زنان هم مطالعه دقیق و داده های مورد نیاز در دسترس نیست. جمعیت پنهان وجود دارد که امکان شناسایی آنها وجود ندارد برای همین اعداد متفاوت است. شناخت درستی از کودکان معتاد وجود ندارد. در NGO ها اعتیاد کودکان کار و خیابان مطرح است. در مراکز هم خانواده ها مراجعه می کنند و ما اعتیاد کودکان از خانواده را عنوان می کنیم. بنابراین هیچ آماری وجود ندارد ، برای همین تصمیم گیری هم نمی توان کرد اما مشکل ما معتادان کودک کار و خیابان هستند.

وقتی از اعتیاد در کودکان و نوجوانان حرف می زنیم، قاعدتا دانش آموزان معتاد را هم شامل می شود. آموزش و پرورش چندان تمایل ندارد دراین باره اطلاع رسانی کند. هرچند که گفته شده دانش آموزان معتاد، درمان می شوند. اصلا برنامه ای برای دانش اموزان معتاد وجود دارد؟

دانشمند: ما تا کنون در کدام برنامه آموزش و پرورش را دیده ایم؟ ما اگر پناتسیل مراکز خصوصی را تشویق و حمایت کنیم دانش آموزان و کارتن نخوابها درمان می شوند و اگر مشکل اعتیاد داریم می توان تمام گروه ها را در کنار هم نظر گرفت.

دیلمی زاده : مشکل نبود پول است، همه حرفها و برنامه ها نیاز به پول دارد. حدودا 600 میلیارد تومان در سال گردش اقتصاد درمان اعتیاد داریم، یعنی مردم حدود 600 میلیارد تومان جهت درمان اعتیاد هزینه می کنند در حالی که بودجه درمان دولتی حداکثر 20 میلیارد تومان است. من به این فکر می کنم که چطور می توان این اقتصاد درمان را با دانش برنامه ریزی هدفمند کنیم و بیشترین بهره وری از این گردش مالی را برای معتادان ایجاد کنیم. حالا بفرمایید برای کودکان مگر چقدر بودجه وجود دارد و هزینه های گران درمان را تقبل می کند؟

 تولد نوزاد معتاد، کاهش سن اعتیاد به زیر ۱۰ سال، پیدا شدن کودک ۳ ساله معتاد،‌ کودکان خیابانی معتاد، کودکان فروشنده مواد مخدر و مواردی از این دست که نشان می دهد که اوضاع شیوع مواد مخدر در ایران وخیم است. اما واقعا اینگونه است؟ اصلا چقدر کودک معتاد در ایران وجود دارد؟ سن اعتیاد واقعا تک رقمی شده است؟ اگر تک رقمی شده، مرکز درمانی خاص و یا پروتکل خاصی برای درمان کودکان معتاد وجود دارد؟ یک شائبه مهمتر؛ اگر سن اعتیاد تک رقمی شده، پس آمار یک میلیون و ۳۰۰ هزار معتادی که نهادهای دولتی اعلام می کنند، نباید درست باشد. 

برای پاسخ به این سوالات و سوالات بیشتر،‌ میزگردی را با حضور محسن روشن پژوه، معاون پیشگیری از اعتیاد سازمان بهزیستی، عباس دیلمی زاده، مدیرعامل جمعیت تولد دوباره و رضا دانشمند روان‌پزشک و روان‌درمانگر‎ اعتیاد برگزار کردیم. نتیجه این میزگرد البته متفاوت از تمام خبرهایی بود که درباره کودکان معتاد منتشر می شود.  

مشروح میزگرد خبرآنلاین درباره کودکان معتاد را بخوانید؛

آقای دیلمی زاده، با توجه به اینکه شما 15 سال است در زمینه ترک اعتیاد کار می کنید آیا آنطور که اعلام می شود ، سن اعتیاد کاهش پیدا کرده است؟

دیلمی زاده: من قبل از شروع بحث باید این موضوع را مطرح کنم که چطور هر کس به خودش اجازه می دهد در خصوص مقوله های تخصصی اعتیاد اظهار نظر کند، اعتیاد مانند همان داستان فیل در تاریکی مولوی است که هر کس نظر خودش را اعلام می کند. اعتیاد یک موضوع تخصصی و علمی است که نماینده مجلس، مسئول و هر کس دیگر و افراد عادی می خواهند در مورد آن نظر بدهند و راهکار، آمار و درمان را در رسانه ها اعلام کنند. در مورد بیماری سرطان آیا هر کسی حق نظر دادن دارد؟ به نظر من یکی از مشکلات اساسی همین است و برای همین است سردرگم در حوزه اعتیاد عمل می کنیم. موضوع اعتیاد در همه زمینه ها اقتصاد، کاهش تقاضا، مصرف و ترک آن یک موضوع تخصصی و علمی است و صاحبنظران و متخصصان باید نظر بدهند. متخصص هم تنها نباید مدرک دانشگاهی داشته باشد بلکه شناخت این موضوع، تجربه، تخصص و آگاهی می خواهد.زمانیکه موضوع اعتیاد کودکان مطرح می شود هیچ کس شاخصی در این مورد اعلام نمی کند و تنها می گویند که سن اعتیاد کاهش پیدا کرده است اما چقدر، چطور، چگونه به دست آوردید؟سوال من این است که وقتی می گوییم سن اعتیاد تک رقمی شده یعنی چی؟ دو شاخص علمی داریم؛ یکی میانگین سنی معتادان است که قطعا تک رقمی نخواهد شد یا میانگین سن شروع اولین بار مصرف که باز هم تک رقمی نخواهد شد یا حتی بیشترین بار اول مصرف در چه بازه سنی رخ می دهد که باز هم تک رقمی نیست. بعد باید بدانیم که از چه کودکی حرف می زنیم یعنی چه شاخص اقتصادی، اجتماعی دارند. قطعا اعتیاد و درمان کودکان کار با کودکی که در خانواده متمول معتاد شده یا دانش آموزی که در مدرسه با همسالان مواد مصرف کرده متفاوت است. بنابراین ابتدا باید بدانیم که در مورد چه گروهی حرف می زنیم، دوم اینکه ما آمار درستی در این مورد نداریم که بخواهیم قضاوت کنیم.اما مستنداتی که وجود دارد آمار سالهای 86 و 89 است که یک میلیون و 320 هزار معتاد داریم اما نمی دانیم که کودکان آن در چه گروه اجتماعی و اقتصادی هستند.

بنابراین آمار کودک معتاد آنقدر که اعلام می شود زیاد نیست.

روشن پژوه: برای برآورد دقیق و اظهار نظر در مورد هر مشکلی از جمله اعتیاد کودکان و نوجوانان باید از روش های علمی استفاده کرد.گزارش های پراکنده و یا اخبار به تنهایی گویای حجم مشکل نیستند و نمی توان بر اساس آن قضاوت کرد.بنابر این اگر بخواهیم در مورد شیوع واقعی اعتیاد کودکان و نوجوانان یا تغییر سن و الگوی مصرف نظر دهیم باید پژوهش کرده باشیم و در حال حاضر پژوهش روشمند و قابل اتکایی در این حوزه نداریم و اظهار نظرها بیشتر نوعی برداشت عمومی است. به عنوان مثال ممکن است جمعیت یا تشکلی به فراخور رسالت خویش با گروه کودکان و نوجوانان سروکار داشته باشد و به اعتیاد آنان حساس شده باشد و با دیدن کودکان معتاد در گروه مخاطب خود به این برداشت برسد که سن اعتیاد کاهش یافته یا احیاناً شیوع اعتیاد کودکان زیاد شده است. در حالی که هم اکنون شواهد متقن و مستندات کافی برای اظهار نظر در این مورد در دسترس نیست.البته اخیرا تمرکز بر اعتیاد کودکان در رسانه ها و اذهان عمومی بیشتر شده است که می تواند دلایل متعددی داشته باشد. مثلا حساسیت بیشتر والدین و مراجعات بیشتر به مراکز درمان یا مشاورین یا برخورد های انتظامی و غیره. ما نیز از حدود 2 سال پیش به کودکان و نوجوانان توجه کرده ایم و برای درمان افراد زیر 18 سال یا به عبارتی کودکان و نوجوانان راهنمای درمانی تدوین کرده ایم در حالی که در گذشته بیشتر بر درمان اعتیاد بزرگسالان پرداخته ایم.

دیلمی زاده: کدام نهاد یا سازمان بر اساس پژوهش های دقیق و علمی این را اعلام کرده است؟من فکرمی کنم توجه به موضوع کودک معتاد الان زیاد شده، برای من که 14 سال است در این حوزه کار می کنم کودک معتاد سالها وجود داشته و دارد. اما عده ای دوست دارند الان این موضوع را عنوان کنند. همان طور که گفتم باید ببینیم که در مورد کدام نوع کودک معتاد صحبت می کنیم؟ همین الان اگر بررسی کنید زمان دکتر اقطار (مدیرکل وقت دفتر اعتیاد سازمان بهزیستی کشور) حدود 6 سال پیش اعلام کردند که به زودی اولین مرکز تخصصی ترک اعتیاد کودکان در تهران افتتاح می شود، اما هنوز این اتفاق نیفتاده است. یا اینکه حدود 4 سال پیش یک پروتکل برای نوجوانان با کمک UNODCو بهزیستی در حال تدوین بود که گروههای فوق تخصص روان پزشک کودکان آن را تدوین کردند اما این پروتکل برای کودکان با چه ویژگی هایی تدوین شده است؟ متاسفانه وقتی برنامه ای تدوین می شود یک بعدی است اما برنامه ترک اعتیاد کودکان باید برای چه گروه اجتماعی، چه سنی و با چه شرایط اقتصادی تدوین شود؟ هزینه برنامه چقدر است و از کجا باید تامین شود؟ پاسخ به این سوال بسیار مهم است.من فکر می کنم مشکل اصلی ما ضعف برنامه ریزی است که دو دلیل دارد یکی ضعف در آمار و داده ها ودیگری ضعف در دانش برنامه ریزی است. ما به شدت در این حوزه ضعف داریم.اصولا در حوزه کاهش تقاضا افرادی مشغول به فعالیت هستند که تحصیل کرده رشته های علوم پزشکی و یا انسانی هستند و دانش کافی در برنامه ریزی را ندارند.

دانشمند: اینکه رسانه ها به اعتیاد گروههای خاص مثل زنان و کودکان حساس شدند شاید خیلی به دلیل نگرانی صرف نباشد، چون به نظر نمی رسد تفاوت عمده ای رخ داده باشد و مطالعه ای هم نداشتیم که نشان دهد سن مصرف تغییر کرده و شواهد هم نشان نمی دهد که اعتیاد کودکان تک رقمی شده است. به نظر من اگر حساسیتی هم وجود دارد باید در جای درستی باشد و متناسب با اندازه مشکل باشد. چند سال پیش عنوان کردند که ماده خطرناک پان پراگ وارد شده است بعد بودجه هایی اختصاص یافت و مرکز تخصصی ترک اعتیاد آن را زدند اما در چند ماهی که بودمراجعه کننده بسیار کمی داشت و تعطیل شد. هیچ کس هم اعتراض نکرد. سوال من این است که آیا قرار است سرنوشت درمان اعتیاد درکودکان و کودکان کار و خیابان هم این باشد؟ من مدتی در این زمینه کار کردم اما هیچ وقت احساس نکردم که باید یک مرکز تخصصی ترک اعتیاد کودکان یا کودکان کار جداگانه داشته باشیم. شاید نیاز باشد این مراکزی که داریم را توانمند کنیم تا در این زمینه هم کار کند. شاید هم نیاز باشد که مراکزی در این زمینه کار و پژوهش کند. به نظر من به عنوان یک درمانگر ضرورت جدی برای مرکز تخصصی و جداگانه درمان اعتیاد کودکان نداریم مگر این که یک پشتوانه مطالعاتی خوب در این زمینه داشته باشیم.

شما کودک معتاد را چه سنی می دانید؟

روشن پژوه: منابع مختلف، سنین مختلفی برای کودک و نوجوان در نظر گرفته اند. آنچه در منابع مختلف بیشتر مورد توافق است و در راهنمای درمان بهزیستی نیز آمده، زیر 18 سال است. یعنی زیر 18 سال را کودک تلقی کرده ایم.

دیلمی زاده: تا سن 12 کودک و از 12 تا 16 نوجوان.

عمدتا کودک معتاد در چه قشری وجود دارد؟ آیا کودک خیابانی هستند یا اینکه خانواده معتاد دارند؟

دیلمی زاده: مشکل اساسی ما همین است که در هیچ گروهی حتی اعتیاد زنان هم مطالعه دقیق و داده های مورد نیاز در دسترس نیست. جمعیت پنهان وجود دارد که امکان شناسایی آنها وجود ندارد برای همین اعداد متفاوت است. شناخت درستی از کودکان معتاد وجود ندارد. در NGO ها اعتیاد کودکان کار و خیابان مطرح است. در مراکز هم خانواده ها مراجعه می کنند و ما اعتیاد کودکان از خانواده را عنوان می کنیم. بنابراین هیچ آماری وجود ندارد ، برای همین تصمیم گیری هم نمی توان کرد اما مشکل ما معتادان کودک کار و خیابان هستند.

وقتی از اعتیاد در کودکان و نوجوانان حرف می زنیم، قاعدتا دانش آموزان معتاد را هم شامل می شود. آموزش و پرورش چندان تمایل ندارد دراین باره اطلاع رسانی کند. هرچند که گفته شده دانش آموزان معتاد، درمان می شوند. اصلا برنامه ای برای دانش اموزان معتاد وجود دارد؟

دانشمند: ما تا کنون در کدام برنامه آموزش و پرورش را دیده ایم؟ ما اگر پناتسیل مراکز خصوصی را تشویق و حمایت کنیم دانش آموزان و کارتن نخوابها درمان می شوند و اگر مشکل اعتیاد داریم می توان تمام گروه ها را در کنار هم نظر گرفت.

دیلمی زاده : مشکل نبود پول است، همه حرفها و برنامه ها نیاز به پول دارد. حدودا 600 میلیارد تومان در سال گردش اقتصاد درمان اعتیاد داریم، یعنی مردم حدود 600 میلیارد تومان جهت درمان اعتیاد هزینه می کنند در حالی که بودجه درمان دولتی حداکثر 20 میلیارد تومان است. من به این فکر می کنم که چطور می توان این اقتصاد درمان را با دانش برنامه ریزی هدفمند کنیم و بیشترین بهره وری از این گردش مالی را برای معتادان ایجاد کنیم. حالا بفرمایید برای کودکان مگر چقدر بودجه وجود دارد و هزینه های گران درمان را تقبل می کند؟


دانشمند و دیلمی زاده

بنابراین آقای دیلمی زاده، شما تک رقمی شدن سن اعتیاد را رد می کنید؟

دیلمی زاده: بله، قطعا تک رقمی نشده و هیچ آمار و تحقیقی انجام نشده است که به آن استناد کنیم.

دانشمند: من فکر نمی کنم آقای دیلمی زاده هم تک رقمی شدن سن اعتیاد را تایید کند. شما ممکن است نوزاد معتاد را هم ببینید و مخصوص کشور ما هم نیست و این نوزادان از مادر معتاد متولد می شوند پس نمی توان گفت که مثلا سن اعتیاد به سه ماهگی رسیده است. میانگینی وجود دارد که اولین تجربه مصرف مواد در چه سنی شایعتر است. در تمام دنیا از جمله ایران ان سن، سن نوجوانی است یعنی حدود 15 تا 17 سالگی تمام کسانی که در این سن هستند و مصرف را تجربه کرده اند هم قرار نیست تا آخر عمرشان معتاد باقی بمانند. ما در مورد تجربه مصرف صحبت می کنیم که بخشی از آنها ممکن است که دیگر هیچگاه مصرف نکنند. اما اگر بخواهیم اعلام کنیم کنیم که سن اعتیاد تک رقمی شده و به زیر 10 سال رسیده واقعیت ندارد. آمار دقیقی هم در این مورد وجود ندارد.

پس چطور باید این موضوع را مطرح کرد و به چه چیزی باید استناد کرد؟

دیلمی زاده: ما باید بفهمیم و بدانیم برای چه کسانی چه برنامه ای داریم. NGO ها برای گرفتن پول و امتیاز تلاش می کنند و گاها با ارائه اطلاعات نادرست مشکلاتی را ایجاد می کنند که در زندگی دیگران تاثیر گذار خواهد بود. صراحتا می گویم امکان ندارد میانگین شروع مصرف تک رقمی شده باشد، یا میانگین سن پایین 15 سال باشد. چون اگر چنین باشد باید با یک بحران مواجه باشیم. وقتی برخی کارشناسان این گونه در مورد اعتیاد صحبت می کنند طبیعی است که والدین شدت کنترل بر روی نوجوانان را بیشتر می کنند و این خود اعتیاد زا است، چون کنترل بیجا و ناسالم انجام می شود و بیماری حساسیت را ایجاد می کند. پس ارائه داده ها و اطلاعات غلط می تواند چه مشکلی را به بار آورد؟ باعث می شود که به دلیل ارائه آمار غلط خانواده رفتار خود را با نوجوانش عوض کند و اعتیاد ایجاد شود.

دانشمند: برخی متخصصان چند مورد خاص را می بینند و براساس آن نتیجه گیری عمومی می کنند و یک جو نامناسب ایجاد می کنند. وقتی صحبت از شاخص است و سن شروع را اعلام می کنیم باید مستند داشته باشیم و یک شاخص از سن شروع مصرف مواد مخدر داشته باشیم. من بعید می دانم که سن شروع اعتیاد در این سالها تفاوتی کرده باشد. هرچند مبنای مطالعاتی نداریم اما می توانیم حدس بزنیم.

این موضوع را شاید به صورت شهودی عنوان می کنند چون الان تعداد کودکان خیابانی افزوده شده است و امکان اعتیاد در آنها وجود دارد.آیا می توان این را شاخص کرد؟

دانشمند: ما الان حتی آمار اینکه چه تعداد کودک خیابانی و کار داریم را نداریم که بخواهیم در مورد این شاخص صحبت کنیم. حدود 20 هزار نفر در تهران و 200 هرزاز نفر در کل کشور اعلام کردند، اما حدس می زنید چند درصد معتاد هستند. آماردر دنیا نشان می دهد 40 تا 50 درصد کودکان خیابانی تجریه مصرف دارند اما این مصرف می تواند بنزین و چسب ، سیگار و الکل که در دسترس است. بنابراین اطلاعات ما پراکنده است و هیچ وقت یک ارزیابی درستی نشده است. کودک خیابانی زیر 18 سال هستند اما چند درصد آنها در سن تک رقمی هستند که که ما استناد کنیم و بگوییم سن اعتیاد تک رقمی شده است.

آقای دکتر، پروتکلی که شما برای ترک اعتیاد کودکان دارید چیست؟

روشن پژوه: در حقیقت اصول کلی درمان در کودکان و بزرگسالان مشابه است اما کودکان هم به لحاظ فیزیولوژیک و هم به لحاظ روانی و اجتماعی ملاحظات اختصاصی دارند که باید در درمان لحاظ شود از این رو نیازمند راهنمای درمان اختصاصی هستند. بر همین اساس راهنمایی را برای افراد زیر 18 سال تدوین کرده ایم و آنرا به صورت آزمایشی در استان سیستان و بلوچستان به اجرا درآورده ایم و برای این اجرای آزمایشی جلساتی با ستاد مبارزه با مواد مخدر ، وزارت بهداشت داشته ایم و الان با هماهنگی سازمان بهزیستی این الگو با همکاری شورای هماهنگی استان، دادستانی، استانداری و دانشگاه در حال اجراست.قبل از این نیز جلساتی را در سطح ستاد و در دفتر درمان و حمایت های اجتماعی ستاد با حضور نمایندگان وزارت بهداشت، آموزش و پرورش داشته ایم.آنچه مسلم است و همگان بر آن تاکید دارند این است که باید دستگاه های مختلف به صورت هماهنگ در این راستا اقدام کند ما نیازمند مدیریتی یک پارچه با حضور دستگاه های مختلف هستیم.

آقای دیلمی زاده طبقه بندی سنی برای ترک اعتیاد را قبول دارید؟

دیلمی زاده : ما حدود 10 سال پیش یک تجربه داشتیم که درکنار مرکز جوانان ،یک مرکز نوجوانان ترک اعتیاد گذاشتیم که دو سال هم کار کرد. سال 1385، سازمان بهزیستی به یکی از این NGO ها، 50 میلیون تومان برای راه اندازی اولین مرکز ترک اعتیاد کودک و نوجوان پرداخت کرد که هیچ وقت هم راه اندازی نشد. یکی از روسای سازمان وقت بهزیستی هم برای راه اندازی و افتتاح یک مرکز ترک اعتیاد کودکان و نوجوانان به کرج رفت اما خبری از هیچ کدام نیست ، چون اقتصادی نبودند و مراجعه کننده کم داشت. بعد از آن روان پزشکان فوق تخصص کودکان برنامه ای برای ترک اعتیاد کودکان تدوین کردند که گران بود و کسی بودجه ای برای اجرایش صرف نکرد و برای کودک کار و خیابان امکان آن نبود که چنین برنامه ای اجرا شود. الان کل بودجه وزارت بهداشت و درمان ، سازمان بهزیستی و ستاد مبارزه با مواد مخدر را برای ترک اعتیاد حساب کنید تقسیم بر تعداد معتادان در حال درمان کنید، ماهی 20 هزار تومان نمی شود و اگر آن را بر تعداد معتادان تقسیم کنید که عدد خیلی کمتر خواهد شد. بنابراین باید راه حل درست پیدا کرد. الان اگر موضوع کودکان معتاد مطرح شده به خاطر کودکان کار و خیابانی است. در شمال شهر خودشان آنقدر پول دارند که هزینه ترک اعتیاد کنند . خوب برویم ببینیم چقدر بودجه برای اجرای یک برنامه دقیق نیاز داریم با بهره وری بالا و در جای درست آن را هزینه کنیم. با هوار کشیدن که کار درست نمی شود.
سوال من این است که الان برنامه دولت و NGOها برای ترک اعتیاد این کودکان چیست؟ اگر نرخ شیوع را 10 هم در نظر بگیریم، چقدر کودک کار و خیابان معتاد داریم؟ برای ترک آنها چه برنامه ای داریم؟ شب کجا می مانند و آیا خانواده ای برای حمایت دارند ؟ مهمتر اینکه بعد از ترک چه برنامه ای برای آنها داریم تا دوباره به سراغ مواد نروند؟ اصلا وقتی مبجبور شد در تابستان زیر 40 درجه آفتاب کارکند آیا بدون مواد می تواند؟ اگر بدون مواد نمی تواند کار کند وقتی که مواد نداشت و نتوانست کار کند آیا پول کافی برای حمایت از او داریم؟ اصلا وقتی مواد را از او می گیرید به او چه می دهید؟ چه چیزی دارید که جای مواد را برای او پر کند؟ کسی برای این موضوع برنامه دارد؟ این 30 میلیارد تومان برای بیمه معتادان که قرار است برای نوجوانان در مراکز دولتی اختصاص یابد،چه شد؟ چه کردند با این پول؟ آیا پرداخت شد؟ اما بیست درصد آن قول می دهم صرف نمی شود. من فکر کنم همه باید به این سوال فکر کنند که برای این کودکان بعد از ترک چه برنامه ای داریم تا دوباره بازنگردند. بنایراین سن اعتیاد تک رقمی نشده اگر 100 هزار نفر به جمع معتادان اضافه شود که 14 ساله باشند چقدر از میانگین و شاخص سن اعتیاد کم می شود؟ حداکثر سه ماه کم می شود پس چطور هوار می کشیم که این میانگین تک رقمی شده است؟ یک کم چولگی نمودار میلیمتری تغییر می کند اما تک رقمی نمی شود. اما یادمان هم نرود که معتاد کودک کار و خیابان داریم و این قابل انکار نیست و باید برنامه درست و حساب شده داشته باشیم.

روشن پژوه: طبقه بندی داریم در تعاریف مختلف در منابع پزشکی یک تعریفی از کودک داریم. سازمان های بین المللی زیر 18 سال را کودک می داند اما برخی 12 تا 18 را نوجوان می دانند و ما هم همین را قبول داریم.

آقای دکتر، به نظر شما هم آیا کمبود بودجه برای این منظور وجود دارد؟

روشن پژوه: به نظر من باید به بودجه و اعتبارات به گونه ای دیگر نگریست و نظام توزیع و تخصیص اعتبارات را بازبینی کرد به این ترتیب که تمام تصمیمات و برنامه ها باید در راستای توسعه سلامت جامعه اتخاذ شود و بودجه نیز بر اساس شواهد و اثر بخشی مداخلات توزیع شود.
با این دیدگاه دستگاه ها باید از منابع ذاتی خود نیز در راستای کاهش بار اعتیاد، پیشگیری و درمان استفاده کنند. اگر فقط به بودجه بخش اعتیاد تکیه کنیم ممکن است به نظر برسد اعتبارات کم است اما با این نوع بازنگری در نظام تخصیص اعتبارات مسئله طور دیگری مطرح می شود. به عنوان مثال سازمان بهزیستی باید ازتمام توان ساختاری و اعتباری خویش در مسیر حمایت اجتماعی از آسیب دیدگان که معتادان نیز یکی از این گروه ها هستند استفاده کند و نباید فقط از اعتبارات ستاد مبارزه با مواد مخدر برای حمایت از معتادین بهبود یافته استفاده کند، کاری که بهزیستی هم اینک نیز انجام می دهد. یعنی فقط به اعتبارات ستاد تکیه نمی کند بلکه سهم قابل توجهی از اعتباراتی که در مسیر پیشگیری و درمان اعتیاد هزینه می کند را از اعتبارات ذاتی خود برداشت می کند . سایر دستگاه ها نیز باید همینگونه رفتار کنند . اسناد بالادستی هم بر همین اصل تکیه دارد. مثلا در سند جامع پیشگیری از اعتیاد تاکید شده که دستگاه ها باید 80 درصد هزینه های پیشگیری را خود تامین کنند . تصور کنید اگر دستگاه ها این چنین از اعتبارات خود در بخش اعتیاد هزینه کنند مشکل کمبود اعتبارات نخواهیم داشت. در درمان و کاهش آسیب و حمایت های اجتماعی نیز همینطور. یعنی مثلا وزارت محترم بهداشت نیز باید از اعتبارات طرح تحول سلامت برای اعتیاد هم سهمی در نظر گیرد. به طور خلاصه اگر نظام تخصیص و توزیع اعتبارات را اصلاح کنیم مشکل کمبود اعتبارات نیز کم می شود اما در شرایط فعلی حتی اگر سهم اعتبارات اعتیاد را افزایش دهیم باز خواهیم دید که در برخی از جاها کمبود داریم.برای این موضوع در درمان وحمایت های اجتماعی نیز قوانین و اسناد الزام آور برای دستگاه ها داریم . سند جامع حمایت های اجتماعی و درمان اعتیاد از آن جمله است که دستگاه ها را ملزم به رعایت برخی سیاست ها و قواعد در برنامه ریزی و اجرا کرده است.
بر اساس این سند که توسط ریاست محترم جمهور ابلاغ شده تمام تصمیمات دستگاه ها باید مبتنی بر شواهد باشد و هیچ دستگاهی حق ندارد بدون شواهد متقن برنامه ای را توسعه یا تحدید کند. مثلا سازمان بهزیستی نمی تواند به یکباره مراکز خود را چند برابر توسعه دهد یا برعکس، بلکه باید برای آن شواهد ارایه دهد. بر همین اساس و طبق سیاست های سند جامع درمان و حمایت های اجتماعی تصمیمات دستگاه ها باید باعث تسهیل و توسعه مشارکت مردم شود و منابع و سرمایه های دانشی، علمی و انسانی و حتی فیزیکی که در نظام کاهش تقاضا شکل گرفته است را حفظ وصیانت نماید از طرفی باید نظام تخصیص و توزیع اعتبارات نیز اصلاح شود.


روشن پژوه

پس درمان کودکان معتاد با بزرگسال فرقی ندارد؟

روشن پژوه: همانطور که عرض کردم درمان اعتیاد کودکان و بزرگسالان در کلیات یکسانند اما این گروه نیازمند ملاحظات اختصاصی هستند که باید برای آن پروتکل جداگانه نوشت.البته باید ظرفیت های موجود را برای پاسخ به نیاز درمان کودکان و نوجوانان تقویت کرد به طوری که مراکز موجود بتوانند به این گروه نیز خدمات ارایه دهند اما در مواردی نیازمند ساخت ظرفیت های اختصاصی و جدید هستیم.

برای درمان دانش آموزان معتاد چه برنامه ای دارید؟

دانشمند: هر کس یک جایی را عنوان می کند و شیوه ای دارد.

روشن پژوه: پیش از این جلساتی هم برای درمان دانش آموزان داشته ایم که در آن نمایندگان وزارت بهداشت و آموزش و پروش نیز حضور داشتند. بر اساس توافقات آن نشست بهزیستی برای پرداخت یارانه درمان اعتیاد دانش آموزان اعلام آمادگی کرد و وزارت بهداشت و آموزش و پرورش نیز تعهداتی را پذیرفتند.نکته ای را که می خواهم بر آن تاکید کنم اینست که ما باید اعتیاد را با سایر آسیب های اجتماعی همزمان مورد توجه قرار دهیم. به عبارت بهتر باید سلامت همگانی و ارتقاء سلامت را مد نظر داشته باشیم و تمام عواملی را که باعث به مخاطره افتادن آن از جمله رفتار های پرخطر و اعتیاد می شوند را هدف قرار دهیم.به نظرم تمام دستگاه ها در این مهم، هم نظرند و هدف همه دستگاه های متولی ارتقاء سلامت جامعه و بهبود کیفیت زندگی مردم است و بر آن اتفاق نظر دارند. اتفاقا اسناد الزام آور بالادستی هم داریم که به این موضوع تاکید دارد مثلا سند جامع حمایت های اجتماعی و درمان اعتیاد که توسط بالاترین مقام اجرایی کشور یعنی رئیس محترم جمهور ابلاغ شده است اما هنوز عملیاتی نشده.

بر اساس سیاست های این سند باید بر سلامت همگانی تاکید کنیم، زمینه مشارکت مردمی را فراهم کنیم، با توسعه متوازن خدمات باعث دسترسی سهل و آسان شویم، با طراحی نظام ارجاع و سطح بندی خدمات و یکپارچه سازی خدمات به جامعیت مداخلات بپردازیم، به ملاحظات اختصاصی گروه های هدف توجه کنیم و پیوستار خدمات درمان و حمایت های اجتماعی را کامل کنیم. این نوع نگاه و برنامه ریزی به اثر بخشی بیشتر مداخلات کمک می کند.مثلا یکی از عمده ترین دلایل عود بیماران نداشتن برنامه برای پس از بهبودی است یا در کودکان و نوجوانان مسئله بد سرپرستی و حمایت خانوادگی و اجتماعی بسیار پر اهمیت است.

بنابراین نگاه شما به این موضوع عمومی است. یعنی برای ترک اعتیاد کودکان نیاز به پروتکل تخصصی نیاز داریم تا مرکز تخصصی.

روشن پژوه: کودکان با بزرگسالان تفاوت هایی دارند مثلا بسیاری از آنان به اعتیاد یا مشکل خود بینش ندارند، برای درمان انگیزه ندارند، گاهی خانواده هایی دارند که باعث اعتیاد آنان شده اند و حتی تمایلی به درمان انان ندارند. پس از بهبود خانواده حمایت گر نداند و غیره که باید به تمام این ملاحظات توجه شود. . همانگونه که در سایر بیماری ها نیز باید ملاحظات اختصاصی را در نظر گرفت. از این رو لازم است الگوی درمان اختصاصی برای آنان طراحی کرد.

دانشمند: هیچ تردیدی نیست که ترک کودکان ملاحظات خاصی دارد اما آیا ما این ملاحظات را شناسایی کردیم تا بتوانیم آنها را در درمان لحاظ کنیم و آیا نمی توان همه بیماران، چه بزرگسال و چه کودک و چه زن و .... را در یک کلینیک درمان کنیم.

اصلا درمان این کودکان معتاد خیابانی هزینه-فایده هم دارد؟ از این منظر می گویم که ظاهرا برای پس از درمان آنها برنامه ای وجود ندارد. یعنی آنها دوباره به چرخه اعتیاد و مواد مخدر بر می گردند.

دیلمی زاده: بستگی دارد نگاه شما چگونه باشد، نگاه حقوق بشری و انسانی یا اقتصادی. بنابر این هزینه فایده دارد چنانچه برنامه ها با حمایت های دقیق اجتماعی همراه باشد. اما چقدر پول داریم که در هر شهر کوچک برای آنها مرکز ترک بگذاریم چون اساس درمان نزدیکترین مرکز است، برای کودکان هم باید این موضوع را در نظربگیریم.

روشن پژوه: در مورد کودکان و نوجوانان تکلیف والدین باید مشخص شود برخی تک سرپرست، برخی بد سرگرست هستند وبرخی خرج خانواده می دهند. ما سعی می کنیم در بهزیستی یک هماهنگی برای این کودکان داشته باشیم و کدر بخشهای مختلف هزینه درمان کودکان را می دهیم. مثلا در مراکز نگهداری شبانه اگر کودکی باشد ما این کار را می کنیم. اما الان روی بعد از درمان هم کار می کنیم. در سیستان و بلوچستان با وزارت بهداشت صحبت کردیم در یک مرکز فوق تخصصی این کودکان درمان می شوند و ما اموزشهایی دادیم. با آموزش و پرورش هم برای تحصیل صحبت کردیم بعد از ترک اگر جایی نداشته باشند به بهزیستی می آیند تا توانمند شوند.اما اگر والدین داشته باشد باید یک کاری هم برای آنها بکنیم که در حال مطالعه در این زمینه هستیم.


دانشمند و دیلمی زاده

بنابراین آقای دیلمی زاده، شما تک رقمی شدن سن اعتیاد را رد می کنید؟

دیلمی زاده: بله، قطعا تک رقمی نشده و هیچ آمار و تحقیقی انجام نشده است که به آن استناد کنیم.

دانشمند: من فکر نمی کنم آقای دیلمی زاده هم تک رقمی شدن سن اعتیاد را تایید کند. شما ممکن است نوزاد معتاد را هم ببینید و مخصوص کشور ما هم نیست و این نوزادان از مادر معتاد متولد می شوند پس نمی توان گفت که مثلا سن اعتیاد به سه ماهگی رسیده است. میانگینی وجود دارد که اولین تجربه مصرف مواد در چه سنی شایعتر است. در تمام دنیا از جمله ایران ان سن، سن نوجوانی است یعنی حدود 15 تا 17 سالگی تمام کسانی که در این سن هستند و مصرف را تجربه کرده اند هم قرار نیست تا آخر عمرشان معتاد باقی بمانند. ما در مورد تجربه مصرف صحبت می کنیم که بخشی از آنها ممکن است که دیگر هیچگاه مصرف نکنند. اما اگر بخواهیم اعلام کنیم کنیم که سن اعتیاد تک رقمی شده و به زیر 10 سال رسیده واقعیت ندارد. آمار دقیقی هم در این مورد وجود ندارد.

پس چطور باید این موضوع را مطرح کرد و به چه چیزی باید استناد کرد؟

دیلمی زاده: ما باید بفهمیم و بدانیم برای چه کسانی چه برنامه ای داریم. NGO ها برای گرفتن پول و امتیاز تلاش می کنند و گاها با ارائه اطلاعات نادرست مشکلاتی را ایجاد می کنند که در زندگی دیگران تاثیر گذار خواهد بود. صراحتا می گویم امکان ندارد میانگین شروع مصرف تک رقمی شده باشد، یا میانگین سن پایین 15 سال باشد. چون اگر چنین باشد باید با یک بحران مواجه باشیم. وقتی برخی کارشناسان این گونه در مورد اعتیاد صحبت می کنند طبیعی است که والدین شدت کنترل بر روی نوجوانان را بیشتر می کنند و این خود اعتیاد زا است، چون کنترل بیجا و ناسالم انجام می شود و بیماری حساسیت را ایجاد می کند. پس ارائه داده ها و اطلاعات غلط می تواند چه مشکلی را به بار آورد؟ باعث می شود که به دلیل ارائه آمار غلط خانواده رفتار خود را با نوجوانش عوض کند و اعتیاد ایجاد شود.

دانشمند: برخی متخصصان چند مورد خاص را می بینند و براساس آن نتیجه گیری عمومی می کنند و یک جو نامناسب ایجاد می کنند. وقتی صحبت از شاخص است و سن شروع را اعلام می کنیم باید مستند داشته باشیم و یک شاخص از سن شروع مصرف مواد مخدر داشته باشیم. من بعید می دانم که سن شروع اعتیاد در این سالها تفاوتی کرده باشد. هرچند مبنای مطالعاتی نداریم اما می توانیم حدس بزنیم.

این موضوع را شاید به صورت شهودی عنوان می کنند چون الان تعداد کودکان خیابانی افزوده شده است و امکان اعتیاد در آنها وجود دارد.آیا می توان این را شاخص کرد؟

دانشمند: ما الان حتی آمار اینکه چه تعداد کودک خیابانی و کار داریم را نداریم که بخواهیم در مورد این شاخص صحبت کنیم. حدود 20 هزار نفر در تهران و 200 هرزاز نفر در کل کشور اعلام کردند، اما حدس می زنید چند درصد معتاد هستند. آماردر دنیا نشان می دهد 40 تا 50 درصد کودکان خیابانی تجریه مصرف دارند اما این مصرف می تواند بنزین و چسب ، سیگار و الکل که در دسترس است. بنابراین اطلاعات ما پراکنده است و هیچ وقت یک ارزیابی درستی نشده است. کودک خیابانی زیر 18 سال هستند اما چند درصد آنها در سن تک رقمی هستند که که ما استناد کنیم و بگوییم سن اعتیاد تک رقمی شده است.

آقای دکتر، پروتکلی که شما برای ترک اعتیاد کودکان دارید چیست؟

روشن پژوه: در حقیقت اصول کلی درمان در کودکان و بزرگسالان مشابه است اما کودکان هم به لحاظ فیزیولوژیک و هم به لحاظ روانی و اجتماعی ملاحظات اختصاصی دارند که باید در درمان لحاظ شود از این رو نیازمند راهنمای درمان اختصاصی هستند. بر همین اساس راهنمایی را برای افراد زیر 18 سال تدوین کرده ایم و آنرا به صورت آزمایشی در استان سیستان و بلوچستان به اجرا درآورده ایم و برای این اجرای آزمایشی جلساتی با ستاد مبارزه با مواد مخدر ، وزارت بهداشت داشته ایم و الان با هماهنگی سازمان بهزیستی این الگو با همکاری شورای هماهنگی استان، دادستانی، استانداری و دانشگاه در حال اجراست.قبل از این نیز جلساتی را در سطح ستاد و در دفتر درمان و حمایت های اجتماعی ستاد با حضور نمایندگان وزارت بهداشت، آموزش و پرورش داشته ایم.آنچه مسلم است و همگان بر آن تاکید دارند این است که باید دستگاه های مختلف به صورت هماهنگ در این راستا اقدام کند ما نیازمند مدیریتی یک پارچه با حضور دستگاه های مختلف هستیم.

آقای دیلمی زاده طبقه بندی سنی برای ترک اعتیاد را قبول دارید؟

دیلمی زاده : ما حدود 10 سال پیش یک تجربه داشتیم که درکنار مرکز جوانان ،یک مرکز نوجوانان ترک اعتیاد گذاشتیم که دو سال هم کار کرد. سال 1385، سازمان بهزیستی به یکی از این NGO ها، 50 میلیون تومان برای راه اندازی اولین مرکز ترک اعتیاد کودک و نوجوان پرداخت کرد که هیچ وقت هم راه اندازی نشد. یکی از روسای سازمان وقت بهزیستی هم برای راه اندازی و افتتاح یک مرکز ترک اعتیاد کودکان و نوجوانان به کرج رفت اما خبری از هیچ کدام نیست ، چون اقتصادی نبودند و مراجعه کننده کم داشت. بعد از آن روان پزشکان فوق تخصص کودکان برنامه ای برای ترک اعتیاد کودکان تدوین کردند که گران بود و کسی بودجه ای برای اجرایش صرف نکرد و برای کودک کار و خیابان امکان آن نبود که چنین برنامه ای اجرا شود. الان کل بودجه وزارت بهداشت و درمان ، سازمان بهزیستی و ستاد مبارزه با مواد مخدر را برای ترک اعتیاد حساب کنید تقسیم بر تعداد معتادان در حال درمان کنید، ماهی 20 هزار تومان نمی شود و اگر آن را بر تعداد معتادان تقسیم کنید که عدد خیلی کمتر خواهد شد. بنابراین باید راه حل درست پیدا کرد. الان اگر موضوع کودکان معتاد مطرح شده به خاطر کودکان کار و خیابانی است. در شمال شهر خودشان آنقدر پول دارند که هزینه ترک اعتیاد کنند . خوب برویم ببینیم چقدر بودجه برای اجرای یک برنامه دقیق نیاز داریم با بهره وری بالا و در جای درست آن را هزینه کنیم. با هوار کشیدن که کار درست نمی شود.
سوال من این است که الان برنامه دولت و NGOها برای ترک اعتیاد این کودکان چیست؟ اگر نرخ شیوع را 10 هم در نظر بگیریم، چقدر کودک کار و خیابان معتاد داریم؟ برای ترک آنها چه برنامه ای داریم؟ شب کجا می مانند و آیا خانواده ای برای حمایت دارند ؟ مهمتر اینکه بعد از ترک چه برنامه ای برای آنها داریم تا دوباره به سراغ مواد نروند؟ اصلا وقتی مبجبور شد در تابستان زیر 40 درجه آفتاب کارکند آیا بدون مواد می تواند؟ اگر بدون مواد نمی تواند کار کند وقتی که مواد نداشت و نتوانست کار کند آیا پول کافی برای حمایت از او داریم؟ اصلا وقتی مواد را از او می گیرید به او چه می دهید؟ چه چیزی دارید که جای مواد را برای او پر کند؟ کسی برای این موضوع برنامه دارد؟ این 30 میلیارد تومان برای بیمه معتادان که قرار است برای نوجوانان در مراکز دولتی اختصاص یابد،چه شد؟ چه کردند با این پول؟ آیا پرداخت شد؟ اما بیست درصد آن قول می دهم صرف نمی شود. من فکر کنم همه باید به این سوال فکر کنند که برای این کودکان بعد از ترک چه برنامه ای داریم تا دوباره بازنگردند. بنایراین سن اعتیاد تک رقمی نشده اگر 100 هزار نفر به جمع معتادان اضافه شود که 14 ساله باشند چقدر از میانگین و شاخص سن اعتیاد کم می شود؟ حداکثر سه ماه کم می شود پس چطور هوار می کشیم که این میانگین تک رقمی شده است؟ یک کم چولگی نمودار میلیمتری تغییر می کند اما تک رقمی نمی شود. اما یادمان هم نرود که معتاد کودک کار و خیابان داریم و این قابل انکار نیست و باید برنامه درست و حساب شده داشته باشیم.

روشن پژوه: طبقه بندی داریم در تعاریف مختلف در منابع پزشکی یک تعریفی از کودک داریم. سازمان های بین المللی زیر 18 سال را کودک می داند اما برخی 12 تا 18 را نوجوان می دانند و ما هم همین را قبول داریم.

آقای دکتر، به نظر شما هم آیا کمبود بودجه برای این منظور وجود دارد؟

روشن پژوه: به نظر من باید به بودجه و اعتبارات به گونه ای دیگر نگریست و نظام توزیع و تخصیص اعتبارات را بازبینی کرد به این ترتیب که تمام تصمیمات و برنامه ها باید در راستای توسعه سلامت جامعه اتخاذ شود و بودجه نیز بر اساس شواهد و اثر بخشی مداخلات توزیع شود.
با این دیدگاه دستگاه ها باید از منابع ذاتی خود نیز در راستای کاهش بار اعتیاد، پیشگیری و درمان استفاده کنند. اگر فقط به بودجه بخش اعتیاد تکیه کنیم ممکن است به نظر برسد اعتبارات کم است اما با این نوع بازنگری در نظام تخصیص اعتبارات مسئله طور دیگری مطرح می شود. به عنوان مثال سازمان بهزیستی باید ازتمام توان ساختاری و اعتباری خویش در مسیر حمایت اجتماعی از آسیب دیدگان که معتادان نیز یکی از این گروه ها هستند استفاده کند و نباید فقط از اعتبارات ستاد مبارزه با مواد مخدر برای حمایت از معتادین بهبود یافته استفاده کند، کاری که بهزیستی هم اینک نیز انجام می دهد. یعنی فقط به اعتبارات ستاد تکیه نمی کند بلکه سهم قابل توجهی از اعتباراتی که در مسیر پیشگیری و درمان اعتیاد هزینه می کند را از اعتبارات ذاتی خود برداشت می کند . سایر دستگاه ها نیز باید همینگونه رفتار کنند . اسناد بالادستی هم بر همین اصل تکیه دارد. مثلا در سند جامع پیشگیری از اعتیاد تاکید شده که دستگاه ها باید 80 درصد هزینه های پیشگیری را خود تامین کنند . تصور کنید اگر دستگاه ها این چنین از اعتبارات خود در بخش اعتیاد هزینه کنند مشکل کمبود اعتبارات نخواهیم داشت. در درمان و کاهش آسیب و حمایت های اجتماعی نیز همینطور. یعنی مثلا وزارت محترم بهداشت نیز باید از اعتبارات طرح تحول سلامت برای اعتیاد هم سهمی در نظر گیرد. به طور خلاصه اگر نظام تخصیص و توزیع اعتبارات را اصلاح کنیم مشکل کمبود اعتبارات نیز کم می شود اما در شرایط فعلی حتی اگر سهم اعتبارات اعتیاد را افزایش دهیم باز خواهیم دید که در برخی از جاها کمبود داریم.برای این موضوع در درمان وحمایت های اجتماعی نیز قوانین و اسناد الزام آور برای دستگاه ها داریم . سند جامع حمایت های اجتماعی و درمان اعتیاد از آن جمله است که دستگاه ها را ملزم به رعایت برخی سیاست ها و قواعد در برنامه ریزی و اجرا کرده است.
بر اساس این سند که توسط ریاست محترم جمهور ابلاغ شده تمام تصمیمات دستگاه ها باید مبتنی بر شواهد باشد و هیچ دستگاهی حق ندارد بدون شواهد متقن برنامه ای را توسعه یا تحدید کند. مثلا سازمان بهزیستی نمی تواند به یکباره مراکز خود را چند برابر توسعه دهد یا برعکس، بلکه باید برای آن شواهد ارایه دهد. بر همین اساس و طبق سیاست های سند جامع درمان و حمایت های اجتماعی تصمیمات دستگاه ها باید باعث تسهیل و توسعه مشارکت مردم شود و منابع و سرمایه های دانشی، علمی و انسانی و حتی فیزیکی که در نظام کاهش تقاضا شکل گرفته است را حفظ وصیانت نماید از طرفی باید نظام تخصیص و توزیع اعتبارات نیز اصلاح شود.


روشن پژوه

پس درمان کودکان معتاد با بزرگسال فرقی ندارد؟

روشن پژوه: همانطور که عرض کردم درمان اعتیاد کودکان و بزرگسالان در کلیات یکسانند اما این گروه نیازمند ملاحظات اختصاصی هستند که باید برای آن پروتکل جداگانه نوشت.البته باید ظرفیت های موجود را برای پاسخ به نیاز درمان کودکان و نوجوانان تقویت کرد به طوری که مراکز موجود بتوانند به این گروه نیز خدمات ارایه دهند اما در مواردی نیازمند ساخت ظرفیت های اختصاصی و جدید هستیم.

برای درمان دانش آموزان معتاد چه برنامه ای دارید؟

دانشمند: هر کس یک جایی را عنوان می کند و شیوه ای دارد.

روشن پژوه: پیش از این جلساتی هم برای درمان دانش آموزان داشته ایم که در آن نمایندگان وزارت بهداشت و آموزش و پروش نیز حضور داشتند. بر اساس توافقات آن نشست بهزیستی برای پرداخت یارانه درمان اعتیاد دانش آموزان اعلام آمادگی کرد و وزارت بهداشت و آموزش و پرورش نیز تعهداتی را پذیرفتند.نکته ای را که می خواهم بر آن تاکید کنم اینست که ما باید اعتیاد را با سایر آسیب های اجتماعی همزمان مورد توجه قرار دهیم. به عبارت بهتر باید سلامت همگانی و ارتقاء سلامت را مد نظر داشته باشیم و تمام عواملی را که باعث به مخاطره افتادن آن از جمله رفتار های پرخطر و اعتیاد می شوند را هدف قرار دهیم.به نظرم تمام دستگاه ها در این مهم، هم نظرند و هدف همه دستگاه های متولی ارتقاء سلامت جامعه و بهبود کیفیت زندگی مردم است و بر آن اتفاق نظر دارند. اتفاقا اسناد الزام آور بالادستی هم داریم که به این موضوع تاکید دارد مثلا سند جامع حمایت های اجتماعی و درمان اعتیاد که توسط بالاترین مقام اجرایی کشور یعنی رئیس محترم جمهور ابلاغ شده است اما هنوز عملیاتی نشده.

بر اساس سیاست های این سند باید بر سلامت همگانی تاکید کنیم، زمینه مشارکت مردمی را فراهم کنیم، با توسعه متوازن خدمات باعث دسترسی سهل و آسان شویم، با طراحی نظام ارجاع و سطح بندی خدمات و یکپارچه سازی خدمات به جامعیت مداخلات بپردازیم، به ملاحظات اختصاصی گروه های هدف توجه کنیم و پیوستار خدمات درمان و حمایت های اجتماعی را کامل کنیم. این نوع نگاه و برنامه ریزی به اثر بخشی بیشتر مداخلات کمک می کند.مثلا یکی از عمده ترین دلایل عود بیماران نداشتن برنامه برای پس از بهبودی است یا در کودکان و نوجوانان مسئله بد سرپرستی و حمایت خانوادگی و اجتماعی بسیار پر اهمیت است.

بنابراین نگاه شما به این موضوع عمومی است. یعنی برای ترک اعتیاد کودکان نیاز به پروتکل تخصصی نیاز داریم تا مرکز تخصصی.

روشن پژوه: کودکان با بزرگسالان تفاوت هایی دارند مثلا بسیاری از آنان به اعتیاد یا مشکل خود بینش ندارند، برای درمان انگیزه ندارند، گاهی خانواده هایی دارند که باعث اعتیاد آنان شده اند و حتی تمایلی به درمان انان ندارند. پس از بهبود خانواده حمایت گر نداند و غیره که باید به تمام این ملاحظات توجه شود. . همانگونه که در سایر بیماری ها نیز باید ملاحظات اختصاصی را در نظر گرفت. از این رو لازم است الگوی درمان اختصاصی برای آنان طراحی کرد.

دانشمند: هیچ تردیدی نیست که ترک کودکان ملاحظات خاصی دارد اما آیا ما این ملاحظات را شناسایی کردیم تا بتوانیم آنها را در درمان لحاظ کنیم و آیا نمی توان همه بیماران، چه بزرگسال و چه کودک و چه زن و .... را در یک کلینیک درمان کنیم.

اصلا درمان این کودکان معتاد خیابانی هزینه-فایده هم دارد؟ از این منظر می گویم که ظاهرا برای پس از درمان آنها برنامه ای وجود ندارد. یعنی آنها دوباره به چرخه اعتیاد و مواد مخدر بر می گردند.

دیلمی زاده: بستگی دارد نگاه شما چگونه باشد، نگاه حقوق بشری و انسانی یا اقتصادی. بنابر این هزینه فایده دارد چنانچه برنامه ها با حمایت های دقیق اجتماعی همراه باشد. اما چقدر پول داریم که در هر شهر کوچک برای آنها مرکز ترک بگذاریم چون اساس درمان نزدیکترین مرکز است، برای کودکان هم باید این موضوع را در نظربگیریم.

روشن پژوه: در مورد کودکان و نوجوانان تکلیف والدین باید مشخص شود برخی تک سرپرست، برخی بد سرگرست هستند وبرخی خرج خانواده می دهند. ما سعی می کنیم در بهزیستی یک هماهنگی برای این کودکان داشته باشیم و کدر بخشهای مختلف هزینه درمان کودکان را می دهیم. مثلا در مراکز نگهداری شبانه اگر کودکی باشد ما این کار را می کنیم. اما الان روی بعد از درمان هم کار می کنیم. در سیستان و بلوچستان با وزارت بهداشت صحبت کردیم در یک مرکز فوق تخصصی این کودکان درمان می شوند و ما اموزشهایی دادیم. با آموزش و پرورش هم برای تحصیل صحبت کردیم بعد از ترک اگر جایی نداشته باشند به بهزیستی می آیند تا توانمند شوند.اما اگر والدین داشته باشد باید یک کاری هم برای آنها بکنیم که در حال مطالعه در این زمینه هستیم.

خبرآنلاین

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: