کد خبر: ۵۳۰۲۹
تاریخ انتشار: ۲۳:۴۸ - ۰۷ اسفند ۱۳۹۳ - 2015February 26
شفاآنلاین - «روانی»! آخرین بار که کسی را با این عبارت خطاب کردید خاطرتان هست؟منهاي اينكه گاهي به ديگران اين كلمه را بلند مي‌گوييد يا آرام و پيش خودتان، چه رفتاري باعث مي‌شود شما كسي را اينطور توصيف كنيد؟
رانندگي خطرناك، بوق زدن جلوي بيمارستان، تنه‌زدن عمدي در پياده‌رو، عصباني‌شدن بي‌دليل و بيش از حد، تندي كردن با يك خردسال يا يك سالمند و شايد صدها رفتار ديگر باعث مي‌شود ما فردي را بدون تعادل رواني تشخيص بدهيم و او را «رواني»، «ديوانه»، «خل و چل» يا هر چيز ديگري بدانيم.

اين بماند كه خطاب كردن ديگران با اين صفات، بي‌مهري به دسته كمي از افرادي است كه واقعا به اين بيماري‌ها مبتلا هستند و انتخابي هم در نوع بيماري‌شان ندارند اما موضوع اين است كه شايد خيلي وقت‌ها كسي هم پيش خودش ما را ديوانه مي‌داند. براساس آمار و به‌طور تقريبي از هر 4نفر يك نفر مبتلا به يكي از انواع بيماري‌هاي رواني است و اين يعني وقتي در تاكسي هستيم، در صف نان يا در محل كارمان هستيم، يا حتي وقتي در خانه‌مان نشسته‌ايم و تلويزيون تماشا مي‌كنيم، يك بيمار داراي اختلال رواني در كنار ماست و البته كه شايد اصلا آن بيمار خود ما باشيم.

  • رواني خودتي!‌

«رواني خودتي» اين عبارت را چندبار شنيده‌ايد؟ اين يكي را احتمالا وقتي شنيده‌ايد كه ديگري را با صداي بلند اينطور خطاب كرده‌ايد !البته منظور ما اين است كه با توجه به مشكلات رواني، آنقدر بيرحم نيستيم كه بخواهيم افراد مبتلا به بيماري‌هاي روحي و رواني را مسخره كنيم.با اين همه بايد تكليف‌مان را با اين كلمه و ديگر كلمات هم‌معني روشن كنيم.

رئيس انجمن علمي روانپزشكان ايران در تعريف بيماري رواني  مي‌گويد: «مردم بايد بدانند كه بيمار رواني تنها كسي نيست كه لباسش را دور سرش مي‌چرخاند و در خيابان مي‌دود. اين دسته، آدم‌هاي عادي هستند كه سر كار مي‌روند، درس مي‌خوانند، ازدواج مي‌كنند، بچه‌دار مي‌شوند، در كارشان شايد موفق باشند و موقعيت اجتماعي خوبي داشته باشند اما ممكن است از مسائلي در رنج بوده و از درد‌هاي جسماني شكايت داشته باشند. اگر از اين افراد بپرسيد آيا شما افسرده هستيد شايد جواب منفي بدهند.

اينها فكر مي‌كنند غم‌و‌غصه در زندگي همه ما طبيعي است.» به‌نظر مي‌رسد مي‌توانيم روي همين توضيح و تعريف دكتر سيداحمد جليلي كه بيشتر مطالب موجود در رسانه‌ها درباره اختلالات رواني به نقل از اوست، توافق كنيم. دكتر جليلي البته توضيحات بيشتري هم مي‌دهد كه مي‌تواند به محكم شدن اين توافق ما كمك كند:«‌بيماري رواني درست مثل بيماري قلبي است. بيماري رواني هم انواع و طيف‌هاي مختلفي دارد. يك تعريف بيمار رواني اين است كه افراد از نظر هيجاني، تفكر، حافظه، درك، قضاوت و رفتار از حالت طبيعي خارج شده باشند. گاهي هم بيمار، ولخرج، داراي وسواس يا خسيس مي‌شود. اگر اين تعريف اخير در بين مردم جابيفتد بسياري از مشكلات اين حوزه و انگ زدن به افراد برطرف خواهد شد.» به اين ترتيب و اگر اضطراب را هم نشانه نوعي از اختلال رواني بدانيم، نويسنده اين گزارش خودش يك رواني است، شما چطور؟

  • چند نوع بيماري رواني داريم؟

اگر قرار باشد به يك آمار رسمي اعتنا كنيم، بهترين پاسخ را بايد از انجمن علمي روانپزشكان ايران و رئيس آن بگوييم كه حالا در گفت‌وگو با همشهري از ابتلاي 23درصد ايراني‌ها و 39درصد تهراني‌ها به يكي از گونه‌هاي اختلال رواني خبر مي‌دهد. حتما فاصله 16درصدي پايتخت‌نشين‌ها و بقيه ايراني‌ها در اين مورد قابل تامل است. دكتر جليلي اما با تأكيد بر اينكه ميانگين جهاني 25درصد است، اين فاصله زياد را نشانه‌اي از مشكلات زندگي در تهران مي‌داند و مي‌گويد:«اخيرا دكتر نوربالا استاد دانشگاه تهران و همكارانش تحقيقي را انجام داده‌اند كه آبان امسال در نشريه دانشور منتشر شده است.

آنها با مقايسه تحقيق‌هاي انجام شده در مورد ميزان شيوع اختلال‌هاي روانپزشكي به اين نتيجه رسيده‌اند كه در مطالعه سنجش سلامت و بيماري در سال 87، 21.5درصد افراد در شهر تهران از ابتلا به بيماري رواني رنج مي‌بردند (27درصد زنـان و 9/14درصـد مـردان) آمار دكتر جليلي را وقتي كنار نتايج تحقيقي كه درسال1388 توسط شهرداري تهران انجام شد و شيوع بيماري‌هاي رواني در تهران را حدود 34درصد تخمين زد قرار بدهيم حتما معني‌دار‌تر هم خواهد شد. حتما زير‌چشمي حواس‌تان به تفاوت آمار ابتلا به اين مشكلات در آقايان و خانم‌ها هم هست.

  • بيماري‌هاي ناشناخته

دكتر مجيد صادقي نايب‌رئيس انجمن روانشناسان ايران مي‌گويد كه بيماري‌هاي رواني بعد از بيماري قلب و عروق و تصادفات رانندگي جاده‌اي؛ بيشترين آمار را به‌خود اختصاص مي‌دهد و توضيح مي‌دهد: بيماري‌هاي رواني خاموش و بي‌سر و صدا هستند و اضطراب و افسردگي جزو شايع‌ترين بيماري‌هاي رواني است كه در زنان به‌دليل تفاوت‌هاي فيزيولوژيك و نقش اجتماعي زنان در جامعه 1.5 تا دو برابر بيشتر از مردان بروز مي‌كند و ممكن است تا پايان عمر بيمار به آن مبتلا باشد. به‌گفته اين عضو هيأت علمي دانشگاه علوم پزشكي تهران دوره جواني بيشترين زمان ابتلا به بيماري‌ها‌ست و از دهه 2 و 3عمر فرد كه در اوج توانمندي و بالا بودن عملكرد است ايجاد مي‌شود.

در دوران سالمندي هم كه بيمار در حاد‌ترين شرايط ممكن است به زوال عقل و آلزايمر دچار مي‌شود. به‌نظر مي‌رسد از نظر او مهم‌ترين نكته در اين موضوع توجيه مردم براي شناختن اين بيماري‌ها باشد. براي همين در توضيح بي‌اطلاع بودن مردم مي‌گويد: «هنوز هم تعداد زيادي از مردم براي برطرف كردن بيماري‌هاي رواني به جاي مراجعه به روانپزشك، دست به دامان هميوپاتي، طب سنتي، فالگير، دعا‌نويس و... مي‌شوند؛ اين در حالي است كه ادامه اين روند علاوه بر گسترش خرافات در جامعه، سبب مزمن‌شدن بيماري‌هاي رواني به‌دليل مراجعه نكردن به روانپزشك مي‌شود.»

  • كمبود روانپزشك

1700روانپزشك در كشور داريم كه در كشورهاي غربي با جمعيت مشابه ايران اين رقم بين 12تا 20هزار روانپزشك است. مقايسه اين دو رقم نشان‌دهنده كمبود ما در اين زمينه است. از اين تعداد روانپزشك موجود در كشور نيمي در تهران هستند و اين يعني اين مشكل در شهرستان‌ها پيچيده‌تر است.

  • عامل 14 درصد بيماري‌ها

۱۴درصد از بار بيماري‌ها به‌خاطر مسائل و مشكلات رواني است كه نخستين دليل ناتواني محسوب مي‌شوند. عوامل تهديدكننده اجتماعي از قبيل مشكلات شغلي، مشكلات اقتصادي، آلودگي‌ها و غيره به‌طور روزمره با مردم در تماس هستند و ميزان نگراني‌هاي آنان را افزايش مي‌دهند.

  • كمبود 8 هزار تخت بيمارستاني

كــمبود مــراكــز درماني و افراد متخصص و انگ و تبعيض جدي‌ترين موانع براي دريافت خدمات رواني شناخته مي‌شوند. ۸ هزار تخت براي بستري شدن بيماران رواني حاد در مجموع در كشور داريم. اين درحالي‌ است كه كشورهاي اروپايي مانند انگلستان با جمعيت مشابه ايران ۶۰ هزار تخت براي اين بيماران دارد.

  • تقليد بيماري‌هاي جسماني

حداقــل 60درصد از مراجعات به پزشكان با شكايت از دردهاي جسماني و مسائل رواني همراه هستند، بيماري‌هاي رواني با علائم گمراه‌كننده در اندام‌ها همچون درد قفسه‌سينه، احساس تنگي نفس، عوارض گوارشي، سردرد و علامت در هر يك از اعضاي بدن به تقليد از بيماري‌هاي جسماني بروز مي‌يابد.

همشهری

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: