شفا آنلاين-:نوشتن براي سرطان بهانه نميخواهد. اگر چند ماه گذشته را در همين شهر ببينيم کم نبودهاند آدمهايي که سرطان زندگيشان را تمام کرده و تازه اينها چهره بودند؛ خواننده، بازيگر، ورزشکار، نويسنده و... آخرين هم صادق طباطبايي، راوي خوش سيماي انقلاب که برادر همسر مرحوم سيد احمد خميني بود.
پس با يک آمار سرانگشتي و با کمي دقيق شدن در صحبتهاي اطرافيان و حتي مردم کوچه و بازار ميتوان فهميد سرطان به يکي از مهمترين عوامل مرگ و مير لااقل مردم شهرمان تبديل شده و در رقابت با سکتههاي قلبي و مغزي و تصادفات جادهاي مدام بالا و پايين ميشود.
به گزارش شفا آنلاين،بحث در مورد انواع سرطان در مردان و زنان و اينکه شيوع کدام بيشتر است و کدام کشندهتر بسيار است. تحقيقات در مورد برخي از انواع خاص سرطان که در حال رشد چشمگير هستند نشان ميدهد زنان قربانيان اين انواع خاص از سرطان هستند اما آنچه از اهميت بالاتري برخوردار است شناخت زنان و مردان از سرطان است؛ بسياري از سرطانها را ميشود مانع شد اگر کمي اطلاع افرادي را که روزمرگي زندگي آنها را از جسمشان غافل کرده، بالا برد. نگارنده نه به عنوان فردي که در حوزه پزشکي اطلاعات تخصصي داشته باشد بلکه به عنوان خبرنگاري که با پزشکان و جراحان متفاوت در اين باره صحبت کرده و از نزديک با بيماران سرطاني بسياري مواجه شده و درد را در وجودشان حس کرده در اين گزارش تلاش کرده به بررسي برخي از رايج ترين انواع سرطان در زنان بپردازد؛ در گفت و گو با دکتر محمدحسن فاني سالک، جراح و متخصص زنان و زايمان و دکتر محمد شيرخدا جراح سرطان راجع به کيستهايي که بيتوجهي به آنها باعث سرطان ميشود، تودههاي سرطاني کوچکي که در پستان ناديده گرفته ميشوند و گاه تا حدي رشد ميکنند که شايد ديگر نتوان کاري براي بهبود کرد و زگيلهاي دستگاه تناسلي که کم کم ميروند جايگاهي برابر با ايدز براي خود بسازند، بحثهايي مطرح ميشود؛...
اينها صحبتهايي هستند که همواره ميتوان به بحث گذاشت چه روز جهاني سرطان باشد چه يک روز معمولي؛ روزهاي معمولي پي در پي که ميروند تا هر روز را به روز سرطان تبديل کنند.
بخش اول- ويروس پاپيلوماي انساني
و سرطان دهانه رحم
بيدقتي در روابط جنسي و انتقال پاپيلوما
اسمش آدم را ياد HIV مياندازد. ايدز نيست اما کمتر از ايدز نميتواند خطرناک باشد؛ پاپيلوما يا همانHPV ويروسي جديد محصول رفتارهاي جنسي نوين است. راجع به آن خيلي کم صحبت شده و خيلي نادر هستند افرادي که در ايران، اين ويروس را بشناسند. حتي برخي پزشکها و افراد متخصص هم اطلاعات زيادي راجع به آن ندارند. ويروسي که هر روز نه تنها منتقل که منتشر ميشود، از خود سرطانهايي در جاهايي از بدن مثل واژن، مقعد و ناحيه اوروفارنکس (قاعده زبان، پشت حلق، لوزهها) به جاي ميگذارد.
گفته ميشود در هر دو دقيقه هزار زن در جهان به دليل سرطان دهانه رحم ميميرد و 75 درصد عامل ابتلا به اين سرطان ويروس پاپيلوماست؛ زگيل دستگاه تناسلي. اگر تعداد پارتنرهاي فرد زياد باشد احتمال اين که اين ويروس را جذب و آن را منتقل کند خيلي بيشترميشود. حتي اگر کسي ازدواج کرده يا فقط با يک نفر ارتباط جنسي دارد ولي همسرش شرکاي جنسي متعدد داشته باشد، احتمال اين که همسرش اين ويروس را از پارتنرهايش بگيرد و به او منتقل کند وجود دارد.
يک جراح سرطان از hpv ميگويد
سير رو به رشد اين ويروس چند سوال را در ذهن ما مطرح کرده است؛ آيا امکانات پزشکي جامعه ما توان مقابله با اين ويروس را ندارد؟ قيمت بالاي واکسنها در پيگيري افراد براي واکسينه شدن چه قدر موثر است؟ تغييرات رفتارهاي اجتماعي، فرهنگي و خانوادگي به ويژه در سالهاي اخير تا چه حد در رشد اين ويروس موثر بوده؟ اين رفتارها به چه صورتي بودهاند که بايد ويروسي در جامعه ما رشد کند که محصول تعدد روابط جنسي يک فرد باشد؟ در ايجاد روابط سالم جنسي، به لحاظ پزشکي و اجتماعي، جامعه و محدوديتهايش موثر است يا فرد؟ فقر اقتصادي تا چه حد افراد- به ويژه خانمها- را به سمت اين روابط براي کسب درآمد ميکشاند؟ دکتر محمد شيرخدا جراح سرطان ميگويد hpv گروهي از ويروسها است که پوست و مخاط مرطوب مثل مقعد، دهانه رحم، دهان و گلو را تحت تاثير قرار ميدهد. به گفته او حدود 100 نوع hpv وجود دارد که حدود 40 نوع آن ميتواند ناحيه تناسلي را درگير کند: ويروس hpv قدرت سرايت بالايي دارد و عفونت ناحيه تناسلي با انواع خاص مانند نوع 16 و 18 آن ميتواند باعث سرطان سرويکس يا زگيل تناسلي شود. اين فلوشيپ تخصصي انکولوژي، استفاده از کاندوم در تماس جنسي را سبب کاهش انتقال hpv ميداند اما معتقد است که اثر پيشگيري کننده کامل ندارد زيرا hpv در تمام مناطق اطراف ناحيه تناسلي و مقعد وجود دارد و کاندوم تمام اين نواحي را پوشش نميدهد. در بسياري از کشورهاي غربي، واکسيناسيون عليه hpv از سال 2008 آغاز شده است.
به گفته دکتر شيرخدا اين واکسن در سنين 12- 11 سالگي تجويز ميشود و بسيار مهم است که بدانيم استفاده از واکسن هرگز جايگزين انجام تست پاپ اسمير ساليانه(غربالگري) جهت تشخيص زودرس سرطان گردن رحم، نميشود. او با بيان اين مطلب که جهت تشخيص HPV تست خوني وجود ندارد، ميگويد حدود 40 درصد مرگهايي که بر اثر سرطان دهانه رحم ايجاد ميشود با انجام واکسيناسيون قابل پيشگيري است ضمن اين که واکسيناسيون عليه HPV تا بيست سال در فرد سبب پيشگيري است. اما دکتر محمدحسن فاني سالک به طور قطع نميتواند بگويد که اين ويروس از چه زماني به ايران آمده است. اين متخصص و جراح زنان و زايمان ميگويد: بايد به اين توجه کرد که اين ويروس در حال حاضر به صورت خيلي زيادي در جامعه ديده ميشود و در افرادي هم که هنوز ازدواج نکردهاند وجود دارد. او از بيماراني ياد ميکند که همسرشان زن صيغهاي داشته و اين ويروس را از آن فرد به همسر خود منتقل کردهاند و معتقد است که اين ويروس همينطور در حال پخش شدن است. دکتر فاني سالک با بيان اين که ويروس پاپيلوما(hpv) که در حال حاضر شايع ترين عامل سرطان دهانه رحم است، تيپهاي مختلفي دارد، ميگويد: ما چهار نوع اصلي آن را ميشناسيم؛ 6، 11، 16 و 18 اما معتقد است چون بررسي خاصي در ايران پيرامون اين موضوع وجود ندارد دقيقا نميدانيم چه تيپهايي از اين ويروس در ايران وجود دارد و بيشتر بر روي تحقيقاتي که غربيها انجام دادهاند تکيه ميکنيم. او به ويروسهاي تيپ 6 و 11 اشاره ميکند که سبب ايجاد زگيل دستگاه تناسلي ميشوند و بدخيم نيستند و ميگويد: زگيلهايي که روي سرويکس (دهانه رحم) قرار ميگيرد و از نوع بدخيم هستند. دکتر فاني سالک ميگويد به اين دليل که اين ويروس از راه مقاربت انتقال پيدا ميکند در حال حاضر در ايران سرطان مقعد در سنين خيلي پايين شايع است و يکي از علل آن هم ويروس hPV است ضمن اين که شايع ترين عامل سرطان گلو و حنجره هم شناخته شده است.
انتقال از راه تماس پوستي
به گفته اين متخصص و جراح زنان و زايمان، در ايران اينطور جا افتاده که اين ويروس از طريق تماس پوستي هم منتقل ميشود اما با اين که کتاب ميگويد که اين ويروس ميتواند از طريق پوست منتقل شود، به نظر ميرسد که شرايط خاصي بايد مهيا شود تا اين ويروس از طريق پوست منتقل شود؛ در محيط واژن به اين دليل که مخاط است ويروس خيلي راحت ميتواند وارد پوست شود در حالي که يک زگيل پوستي بايد خراشيده شود و اگر صدمه نديده باشد به راحتي نميتواند از طريق پوست وارد بدن شود. دکتر فاني سالک با اشاره به زگيلهاي پوستي که ميتوانند همه جاي بدن باشند، همه اين زگيلها را از نوع پاپيلوما ميداند که يک فاميل ويروس هستند که در اين ميان، زگيل دستگاه تناسلي و تيپهاي آن خاص هستند. او ميگويد: براي آقايان اين زگيل ميتواند روي آلت باشد اما محل اصلي آن در پروستات است و مرد ميتواند هيچ علامت ظاهري نداشته باشد اما حامل اين ويروس باشد و هر موقع که نزديکي داشته باشد بتواند اين ويروس را يه پارتنرش منتقل کند. ضمن اين که همين زگيلي که در قسمتهاي تناسلي است اگر به پوست غير محافظ برخورد کند ميتواند در جاهاي ديگر بدن مثل ران يا کشاله ران، بالاي ناف و... گسترده شود. مواردي که دکتر فاني سالک در ايران بيشتر ديده است، زگيلهاي بسيار کوچکي در قسمت واژن و ناحيه بيروني دستگاه تناسلي است. او ميگويد: در آمريکا و انگليسي ويروسهاي گل کلمي بسيار شايع هستند که درمانشان هم خيلي سخت است. بيمارهاي او که hpv تيپهاي ريسکشان مثبت است تيپ 53 هستند و او هنوز تيپ 16 و 8 در ايران نديده است اما به گفته او تحقيقات خاصي در اين زمينه وجود ندارد که بگوييم ما هم تيپهاي ساير کشورها را داريم يا خير. دکتر فاني سالک بهترين راه حل را تزريق واکسن اين ويروس ميداند. او ميگويد: آمار پنج ساله کمپاني توليدکننده نشان ميدهد اين واکسن صد در صد به خانمها ايمني داده است. اين واکسن را از نه سالگي ميشود تزريق کرد و کساني که نزديکي نداشتهاند تا سي سالگي ميتوانند از آن استفاده کند. او با بيان اين مطلب که در حال حاضر اين واکسن براي آقايان هم توصيه ميشود تا ديگر عامل انتقال نباشند، معتقد است کساني که اين ويروس را دارند باز هم واکسن زدن به آنها کمک ميکند به اين دليل که هم تيپهاي ديگر اين ويروس را نميگيرند و هم واکسن کمک ميکند تيپهاي ديگر ويروس که در بدنشان موجود است تا حدودي کاور شود. از نظر او، هنوز تحقيقي وجود ندارد که اگر شما يک تيپ ويروس را داريد و بالاي سي سال هستيد - بالاي سي سال، واکسن آن ايمني را که بايد به شما نميدهد- و نزديکي داشتهايد و اين ويروس را گرفتهايد، نبايد اين واکسن را تزريق کنيد؛ يک نفر ممکن است نزديکي داشته باشد و هنوز اين ويروس را نگرفته باشد.
اگر دوباره نگيريد ممکن است آن را دفع کنيد
اما اين که اين ويروس ممکن است دفع شود تا حدودي درست است. دکتر فاني سالک ميگويد: در مطالعاتي که امريکن کالج انجام داد، ده هزار خانم مورد بررسي قرار گرفتند؛ در خانمهايي که زير سي سال بودند اگر ظرف دو سال دوباره اين ويروس را از فرد ديگري نگرفته بودند، تا 90 درصد اين افراد، توانسته بودند ويروس را بدون هيچ واکسني دفع کنند و افرادي که دفع نکرده بودند به اين علت بود که يک پارتنر ديگر داشتند. باتوجه به آن چه دکتر فاني سالک ميگويد، حدود دو تا سه سال است که واکسن اين ويروس در ايران بيشتر شده؛ 850 هزار تومان؛ هر سه واکسن. او ميگويد مردم ايران، بسيار کم در جريان اين ويروس هستند و حتي همکارهاي خود من اطلاعات کاملي در اين زمينه ندارند تا به بيمارانشان در اين موارد مشاوره بدهند.
او معتقد است اگر خانمها با يک نفر هستند و مطمئن اند که هر دو hpv ندارند بايد هر سه سال يک بار تست پاپ اسمير(غربالگري دهانه رحم) بدهند اما اگر کسي پارتنرش را عوض ميکند يا يک ضايعه جديد ميبيند بايد بلافاصله براي بررسي وضعيتش يا مداوا اقدام کند.
اين متخصص زنان و زايمان با بيان اين مطلب که ضايعه قابل مشاهده است، ميگويد: در کشورهاي توسعه يافته واکسن اين ويروس اجباري شده و آگاهي در کتابهاي درسي و مدارس آنها وجود دارد اما متاسفانه در ايران چنين آگاهي اي وجود ندارد.
در سنين پايين بيشتر مشاهده ميشود
دکتر فاني سالک معتقد است براي کنترل اين ويروس که خود را تغيير ميدهد، شخص بايد از پارتنرهايي که دارد آگاه باشد و اين آگاهي بايد بيشتر در جوانها باشد. به اين دليل که تعداد پارتنرها در سنين پايين بيشتر ديده ميشود، اين ويروس هم در سنين پايين بيشتر مشاهده ميشود. او با بيان اين مطلب که مشکل مرگ براساس ابتلا به سرطان دهانه رحم به دليل ويروس نيست تاکيد ميکند که اشخاص پيگير نيستند و براي درمان اقدام نميکنند؛ درمان سرطان حنجره، گلو و مقعد بسيار سخت تر از دهانه رحم است؛ اگر سرطان دهانه رحم زود تشخيص داده شود قابل درمان است؛ در حال حاضر به نظر ميرسد تنها راه جلوگيري از انتقال آن استفاده از کاندوم است؛ متاسفانه استفاده از کاندوم در کشور ما هنوز جا نيفتاده؛ کاندوم نه تنها از HPV که ميتواند تا حدي از همه بيماريهاي مقاربتي هم جلوگيري ميکند.
انتقال از شريک جنسي بيمار
يا موقع زايمان طبيعي
اما وقتي راجع به عوامل ديگر ايجادکننده سرطان دهانه رحم و سن ابتلا از دکتر فاني ميپرسيم او 25 درصد سرطانهاي دهانه رحم را محصول عوامل ديگري مثل راديو تراپي، انتقال سرطان از جاهاي ديگر نظير رحم ميداند ضمن اين که سن ابتلا را به زمان ارتباط جنسي ربط ميدهد بنابراين بعد از اولين تماس جنسي بايد تا سه سال بعد افراد تست بدهند تا از عدم وجود اين ويروس مطمئن شوند. دکتر فاني سالک همچنين ميگويد اين ويروس از مادر به نوزاد هم ميتواند منتقل بشود: کسي که اين ويروس را دارد نبايد زايمان طبيعي که بايد سزارين کند چرا که نوزاد هنگام زايمان ترشحات واژن را ميبلعد و اين ويروس از راه دهان وارد بدن او ميشود. بنابراين ويروس hpv يا از شريک جنسي و يا موقع زايمان از مادر به نوزاد منتقل ميشود. به گفته دکتر فاني سالک، آمار جهاني ميگويد که چهل درصد مردم اين ويروس را دارند. ويروسي در ايران به خصوص در خانمهاي جوان و حتي با يک بار نزديکي هم ميتواند منتقل شود. او ميگويد اگر hpv در فردي مثبت باشد، بايد تبخال تناسلي، هپاتيت، ايدز و... را نيز براي او تست کرد به اين دليل که اين ويروسها معمولا به صورت گروهي منتقل ميشوند.ويروسي که حتي با يک بار رابطه جنسي هم ميتواند منتقل شود، روز به روز دارد بيشتر ميشود. دختر 16 سالهاي را ميشناسم که مبتلا شده. دختر جوان و زيبايي را هم که با يک بار رابطه جنسي از فردي که قرار بود با او ازدواج کند اين ويروس را گرفت. حالا ميگويد ديگر هيچ چيز برايش مهم نيست؛ با آدمهاي زيادي ارتباط دارد و پاپيلوما به رازي تبديل شده پنهان در وجودش. رازي که هيچ کس نبايد از وجودش باخبر شود.
بخش دوم- فيبرمهاي رحمي
و کيستهاي سرطاني
بيست درصد خانمها ميتوانند فيبرم رحمي داشته باشند يعني تقريبا از هر پنج زن، يک نفر. اندازه آن از خيلي کوچک شروع ميشود و به خيلي بزرگ ميرسد و در مراحل ابتدايي بيشتر خانمها متوجه اين فيبرم نميشوند. در اين بخش ضمن صحبت با دکتر محمدحسن فاني سالک به شرح حال يکي از بيماران او پرداختهايم؛ زن سي سالهاي که در اثر وجود کيست آندومتريوز، رحم و تخمدانهاي خود را از دست ميدهد. شايد خواندن اين شرح حال بتواند تلنگري باشد به زناني که با دادن آزمايشهاي به موقع مانع سرطاني شدن کيستهاي خود شوند.
فيبرم رحمي، کيست سرطاني و نازايي
دکتر محمد حسن فاني سالک، جراح زنان و زايمان با بيان اينکه فيبرم رحمي و کيستها معمولا توده خوش خيمي هستند که از بافت عضلات رحم تشکيل شدهاند به ذکر دلايلي ميپردازد که يک فرد متوجه فيبرم خود ميشود. يکي از مهمترين اين دلايل وجود درد در بيمار است. اين جراح و فوق تخصص زنان و زايمان ميگويد: زماني که فيبرم بزرگ باشد در پريودها درد شديد ايجاد ميکند. خونريزي هم دليل ديگري براي مراجعه افراد به پزشک است؛ افراد دورههاي پريود طولانيتري دارند و دچار کمخونيهاي مزمن ميشوند ضمن اينکه فيبرمي که در درون حفره رحمي باشد ميتواند باعث نازايي شود. دکتر فاني سالک به موارد نادر فيبرم رحمي اشاره ميکند که ميتواند از رحم آويزان باشد. اين نوع فيبرم درد شديد و حادي را ايجاد ميکند؛ در برخي موارد که فيبرم خيلي بزرگ است به مثانه فشار آورده و باعث تکرر ادرار ميشود. پيرامون اينکه چه افرادي بيشتر مستعد فيبرم رحمي هستند دکتر فاني سالک ميگويد: برخي نژادها مثل نژاد سياه ضمن وجود سابقه فاميلي براي اين بيماري مستعدتر هستند و به جز جنبه ارثي بيماري، دليل خاص ديگري براي فيبرم رحمي وجود ندارد.
از هر پنج زن در دنيا يک نفر فيبرم رحمي دارد
جراح زنان و زايمان معتقد است که از هر پنج زن در دنيا يک نفر فيبرم رحمي دارد اما گاهي آنقدر فيبرم کوچک است که در دوران زندگي فرد براي او مشکلي ايجاد نميکند و تنها راهي که فرد ميتواند متوجه وجود آن شود در سونوگرافي است که به صورت مرتب انجام داده است؛ تنها زماني وجود فيبرم ايجاد مشکل ميکند که يا بزرگ باشد و يا در جاي نامناسبي قرار گرفته باشد. دکتر فاني با اشاره به اين نکته که فيبرم رحمي ميتواند در سه جاي متفاوت اعم از زير آندومتر، داخل عضله يا در جداري که رحم را احاطه کرده قرار بگيرد، ميگويد: فيبرم اگر بيرون باشد معمولا خونريزي و درد ندارد، اگر داخل عضله باشد درد و خونريزي زياد دارد و اگر زير آندومتر باشد به اين دليل که حفره رحمي را به هم ميزند ميتواند باعث نازايي شود. دکتر فاني سالک با اشاره به راههاي جراحي فيبرم رحمي از دو راه جراحي باز و لاپاراسکوپي (جراحي درون بين) نام ميبرد: اگر شخصي بخواهد بچهدار شود بايد فيبرم را که باعث ايجاد ناباروري در او شده خارج کرد اما اگر شخص نخواهد بارور شود ميتوان رحم او را استخراج و مشکل او را حل کرد؛ در حال حاضر راديولوژيستها از طريق ترومبوز شريانهاي رحمي، خونرساني به فيبرم را کم و در نهايت آن را کوچک کرده يا از بين ميبرند و اين روشي است که تا حدود 40 درصد جواب ميدهد.
بهترين راه تشخيص، شرح حال بيمار است
اما به اعتقاد اين جراح زنان و زايمان، بهترين راه تشخيص فيبرم رحمي شرح حالي است که بيمار ارائه ميدهد. ضمن اينکه در معاينه بيمار حجم رحم از هشت تا ده سانتي متر طبيعي خيلي بزرگتر شده است. همچنين راههايي که ازطريق آن ميتوان به وجود فيبرم پي برد سونوگرافي، سي تي اسکن يا ام آر آي هستند.
شرح حال يک بيمار
بيرون آوردن کيستهاي آندومتريوز زماني که بزرگ شده باشد بسيار دشوار است به اين دليل که همه احشاء به هم چسبيدهاند. دکتر محمدحسن فاني سالک يک بيمار اورژانسي داشته با يک کيست يازده سانتي متري به او مراجعه کرده. بيمارش از حدود يک سال پيش ميدانسته که اين کيست را دارد اما به دليل مشغلههاي کاري و خانوادگي و اينکه به دليل عدم اعتماد به همسرش، هنوز قصد بچهدار شدن نداشته درمان خود را به تعويق انداخته که متاسفانه کيست او به سرطان تبديل ميشود. او به اين علت رحم و تخمدانها را از دست ميدهد.
بخش سوم- سرطان پستان
سرطاني در کمين دختران جوان
ميگويند سرطان پستان زياد شده. از هر هشت زن يکي ممکن است بگيرد. دردها و دردسرهاي سرطان همه يک سو اينکه به قول خود زنها بخواهند سينههايشان را قطع کنند يک سو. زني که سينهاش برداشته ميشود خجالت ميکشد، اعتماد به نفسش پايين ميآيد و به لحاظ رواني آسيبهاي زيادي ميبيند. او در تصور از بدن خود دچار نوعي اختلال ميشود و نوعي تغيير احساس زنانگي در او به وجود خواهد آمد؛ او زني است که پستان ندارد.
عوامل اصلي ابتلا به سرطان پستان
سن ابتلا به سرطان پستان در ايران کاهش يافته و اين تنها زنان نيستند که به اين سرطان مبتلا ميشوند؛ سرطان پستان در کمين دختران هم هست. اما عامل يا عوامل ابتلا به سرطان پستان چيست؟ دکتر محمد شيرخدا ميگويد: سرطان به طور کلي يک بيماري مولتي فاکتوريال است؛ ترکيبي از عوامل ژنتيک و محيط. دو خواهر دوقلوي همسان با ژنتيک کاملا يکسان، اگر در دو محيط متفاوت زندگي کنند يکي ممکن است سرطان سينه بگيرد و ديگري نه و در عين حال دو خانمي که به لحاظ ژنتيک کاملا با هم متفاوت هستند اگر در محيطي يکسان که مستعد کننده سرطان باشد زندگي کنند ممکن است هر دو سرطان سينه بگيرند. اما به طور کلي در سرطان پستان عوامل ژنتيک بسيار قوي است يعني فردي که خانواده اولش سرطان پستان داشته باشد احتمال اينکه او هم سرطان پستان بگيرد خيلي بالا است. در واقع اينها بيماريهاي ژنتيکي هستند که فرد را مستعد به سرطان پستان ميکنند.
به اعتقاد اين جراح سرطان فردي که در جمعيت عادي زندگي ميکند و ريسک فاميلي ندارد اگر به سرطان سينه مبتلا شود بقيه بافت سينه او نسبت به افراد ديگر مستعدتر هست اما به قدري نيست که لازم باشد همه بافت سينه او حذف شود. ميتوان با مراقبت و پيگيري در پنج سال پس از عمل باقيمانده سينه فرد را کنترل کرد. اماسواي ژنتيک و محيط آيا عوامل ديگري هم در ابتلا به سرطان سينه نقش دارند؟
ساير ريزفاکتورها و عوامل محيطي
اما ريزفاکتورهاي ديگري هم در ابتلا به سرطان پستان موثر هستند؛ دکتر شيرخدا ميگويد: در ابتلا به سرطان سينه هر چه فردي ديرتر پريود(قاعده) شود بهتر است. هر چه خانمي زودتر يائسه شود باز براي نگرفتن سرطان پستان بهتر است. هر چه خانمي زودتر زايمان کند و شيردهي داشته باشد بهتر و هر چه ديرتر زايمان کند بدتر است. مصرف کردن قرصهاي ضد بارداري ريسک سرطان پستان را بالا ميبرد. اين در حالي است که در جامعه ما سن ازدواج در حال بالا رفتن است. سن ازدواج که بالا ميرود زايمان و شيردهي هم ديرتر و کمتر صورت ميگيرد ضمن اينکه بلوغ زودرس بيشتر شده است. عوامل محيطي نامشخصي هم وجود دارد مثل غذاهايي که ما استفاده ميکنيم و نگهدارندههايي که اين غذاها دارند، عطرها و ادکلنهايي که استفاده ميکنيم، آلودگيهاي محيطي و... که همه اثري ثابت نشده دارند اما بالقاعده بيتاثير نخواهند بود. همه اين عوامل سبب شدهاند که سن سرطان پستان پايين بيايد و نمود عيني آن را در کشور خود مشاهده ميکنيم.
از هر هشت زن انتظار ميرود
يکي سرطان پستان داشته باشد
براي تشخيص زودرس و راههاي مقابله با سرطان سينه بايد چه کاري انجام داد؟ دکتر شيرخدا ميگويد در ايران و در دنيا واقعيتي وجود دارد که ريسک سرطان پستان به حدي است که شما از هر هشت يا نه زن انتظار داري که يک نفر به سرطان پستان مبتلا شود. اين واقعيتي است که نميتوان از آن فرار کرد اما براي اينکه زودتر به تشخيص برسيم روشي به نام غربالگري تعريف شده است. غربالگري به اين معناست که بدن يک فرد سالم را بگردي تا ببيني آيا چيز مخفياي وجود دارد يا خير؟ استاندارد اين غربالگري اين است که هر خانم 25 ساله به بالا، يک الي سه سال يک بار به جراح سرطان پستان مراجعه کند و معاينه شود. خانمهاي بالاي 40 سال هم بايد هر يک سال يک بار براي معاينه و ماموگرافي مراجعه کنند. برخي منابع هم ميگويند که دو سال يک بار ماموگرافي براي اين افراد کافي است.
اين آزمايشها باعث ميشود که سرطان پستان در مراحل اوليه تشخيص داده شود. جراح سرطان ميگويد: اگر اين واقعيت را بپذيريم که قرار است از هر هشت تا نه زن يک نفر سرطان پستان داشته باشد و سرطان پستان زماني که بيمار در مراحل اوليه مراجعه ميکند کاملا قابل درمان است و بعد از درمان بيمار ظاهر و کارکردي طبيعي خواهد داشت هيچ دليلي براي ترس و عدم مراجعه وجود ندارد. زماني که اين ترس از بين برود بيمار خودش با رغبت مراجعه ميکند. اگر خانمي در سينهاش تودهاي را احساس کرد اينکه بترسد و مراجعه نکند هر روزي که ميگذرد کار را بر او سختتر ميکند. سرطان نميايستد و مرحله به مرحله رشد ميکند. هر روزي که بيمار زودتر مراجعه کند يک قدم جلوتر است و طول عمر بدون سرطان او بيشتر ميشود.
سير درمان سرطان پستان
باتوجه به متون طبي، از شناخت و تشخيص سرطان پستان، بالغ بر چند قرن ميگذرد. با ورود درمانهاي جراحي به سير درماني اين بيماري، بافت سرطاني توسط عمل جراحي حذف ميشود. اولين درمانهايي که در مورد سرطان پستان انجام ميشد، جراحيهاي بسيار وسيعي بودند که طي آن کل بافت پستان، عضله زير آن، عضله جدار قفسه سينه و غدد لنفاوي زير بغل برداشته ميشد. به اين دليل که سلولهاي سرطاني زماني که در پستان شروع به فعاليت ميکنند، در مسير لنفاوي هم گسترش مييابند. مسير لنفاوي مسيري است که بدن با آن در مقابل سلولهاي سرطاني دفاع ميکند. دکتر محمد شيرخدا ميگويد:حتي با برداشتن کل بافت پستان و عضلات اطراف آن و نيز غدد لنفاوي تعدادي از بيماران درمان نميشدند و عوارض بسياري براي بيمار به جا ميماند. برداشتن عضله قفسه سينه، باعث تغيير شکل قفسه سينه و ايجاد ناتواناييهايي در آن ناحيه ميشود. از سويي برداشتن کامل پستان نقص عضو به حساب ميآيد و درست مثل اين است که بخواهي يکي از اندامهاي بدن بيمار را قطع کني. با برداشتن غدد لنفاوي زير بغل، تخليه لنف دست از بين رفته و دست به شدت متورم ميشد و به نوعي کارکرد خود را از دست داده و مستعد عفونت ميشد و به طور کلي عارضهاي براي دست پيش ميآمد که در اصطلاح به آن لنف اِدِم گفته ميشود.
به طور کلي غدد لنفاوي تخليه کننده پستان هستند. زماني که پستان تومورال ميشود غدد لنفاوي زير بغل درگير ميشوند. برخي مواقع که سينه بيمار بزرگ است يا اينکه کانون سرطان کوچک است، بافت اصلي سرطان پيش از اينکه بزرگ شود خود را به غدد لنفاوي رسانده و در واقع بيمار با غدد متورم مراجعه ميکند که منشاء آن پستان است. که به آن سرطان پستان مخفي گفته ميشود.
اين جراح سرطان معتقد است با گذشت زمان و پيشرفت طب، علاوه بر درمانهاي جراحي، درمانهايي نظير راديوتراپي که در محاوره به آن «برق دادن» گفته ميشود و همچنين شيميدرماني به درمان سرطان اضافه شد که به آنها درمانهاي کمکي گفته ميشود. اين درمانهاي کمکي در درمان پستان هم وارد شد و اين سبب شد که درمانهاي جراحي پستان محدودتر شود تا عوارض پس از عمل هم کمتر شود. در اين سير، درمان سرطان پستان از حالتي که که کل پستان، عضلات اطراف آن و ساير نقاط مرتبط با آن را بردارند، به برداشتن تنها خود پستان محدود شد. به جاي اينکه سه سطح غدد لنفاوي را بردارند به برداشتن دو سطح بسنده کردند و همه اين کارها را به اضافه درمانهاي کمکي انجام دادند و پي بردند که نتايج حاصله شبيه همان نتايجي است که يک جراحي وسيع به دنبال دارد با اين تفاوت که درمانهاي گذشته ناتواناييهاي وسيعي براي بيمار به جاي ميگذاشت.
عوارض برداشتن سينه
همانطور که گفته شد برداشتن پستان بيمار براي او به منزله ايجاد نقص عضو در بدنش است و خود بيمار از اصطلاح قطع عضو براي اين عمل استفاده ميکند. اين نقص عضو عواقب جبران ناپذير بسياري براي بيمار داشت؛ دکتر شيرخدا به عوارض اين نقص عضو اشاره ميکند و ميگويد: بيمار افسرده ميشد، اضطراب پيدا ميکرد، گوشهگير ميشد و احساس ميکرد نسبت به بقيه زنها چيزي کمتر دارد. او در تصور از بدن خود دچار نوعي اختلال ميشد و نوعي تغيير احساس زنانگي در او به وجود ميآمد. آمارها نشان ميدهند که خانمهايي که طي عمل جراحي، پستان خود را برميدارند روابط زناشوييشان و عاطفيشان صددرصد تحت تاثير قرار ميگيرد و در روابط اجتماعي خود با مشکلات بيشماري مواجه ميشوند به اين دليل که بيمار به لحاظ روحي دچار مشکل است. با تغيير بادي ايميجينگ و تصور زن از بدنش به صورت ناخودآگاه ساير کارکردهاي او هم کم ميشود و اين امري بسيار قابل توجه است؛ دکتر شيرخدا اهميت اين موضوع را با توجه به کاهش سن ابتلا به سرطان پستان گوشزد کرده و ميگويد: سن سرطان پستان به ويژه در کشور ما رو به کاهش است و متوسط آن به 45 سال ميرسد. بسياري از افرادي را که ما عمل ميکنيم مجردند و هنوز ازدواج هم نکردهاند. براي يک خانم مجرد خيلي سخت است که به او بگوييم بايد سينهاش را بردارد! ضربه روحي وارده به حدي شديد است که حتي گاهي اوقات او حاضر ميشود که از بيماري بميرد اما سينهاش را برندارد. در برخي مواقع زماني که به فرد گفته ميشود که بايد سينه خود را بردارد او درمان خود را آنقدر به تاخير مياندازد که بيماري او را مجبور ميکند که برگردد و به آن چيزي که نميخواست تن دهد. بيماري داشتهايم که از ترس برداشتن سينهاش زماني به ما مراجعه کرد که در سينهاش زخم و عفونت شديدي ايجاد شده بود، سينه بو گرفته بود و در واقع او ديگر هيچ چارهاي جز مراجعه نداشت!
چگونه ميتوان سينه سرطاني را حفظ کرد؟
اما يکي از راه حلهاي حفظ روحيه زنان بيمار اين است که پستان زني که دچار سرطان سينه شده، حفظ شود. به اين معنا که سينه او به طور کامل برداشته نشود و يا اينکه اگر لازم است که کامل برداشته شود، بازسازي شود. به طور کلي سرطان پستان چهار مرحله دارد. دکتر شيرخدا ميگويد: اگر بيمار در مراحل يک و دو مراجعه کند ميشود در همان مراحل ميتوان سينه را با باقي مانده از بافت خودش بازسازي کرد. به اين صورت که بافت سرطاني حذف ميشود سپس با استفاده از تکنيکهاي جراحي باقيمانده سينه به يک سينه کامل تبديل ميشود؛ پستاني که حتي شکل ظاهري آن از پستان قبلي هم زيباتر است. به طوري که سينه يک خانم چهل و چند ساله تبديل ميشود به يک سينه بيست و چند ساله. حتي در بسياري از مواقع بيمار پس از درمان مراجعه ميکند و ميخواهد که سينه سالمش هم به شکل سينه بازسازي شده دربيايد!
اين جراح سرطان به اين نکته اشاره ميکند که گاهي مواقع علاوه بر سرطان سينه بيماراني براي کوچک کردن يا بزرگ کردن سينه مراجعه ميکنند و علت اصلي آن اين است که بازسازي پستان کار فلوشيپهاي جراحي سرطان است. جراح پلاستيک کاري با بازسازي پستان بعد از سرطان ندارد. چرا که فرد بعد از بازسازي يک سري پيگيريهايي را بايد انجام دهد وقتي فردي که سرطان بيمار را عمل کرده بازسازي او را هم انجام دهد ميداند که اين عمل بازسازي در چه زماني بايد انجام بگيرد و چه توصيههايي به بيمار شود. اما به هر حال براي بيماري که پس از درمان بخواهد بچهدار شود، روي سينهاي که کار اونکوپلاستي انجام گرفته براي عمل شيردهي خيلي نميتواند حساب کند. دکتر شيرخدا ميگويد: کارکرد اين سينه اصلا مثل سينه طبيعي نيست اما اصل قضيه اين است که بيمار پستانش را از دست نميدهد. در واقع اين فرد را بايد با کسي مقايسه کرد که يک پستان ندارد. يک خانم بيست و چند ساله که يک سينه ندارد به لحاظ روحي کاملا به هم ريخته است. در صورتي که اگر سينه اش را از دست نميداد نوع، کارکرد و مسير زندگياش عوض ميشد.
چه زماني بايد مراجعه کرد؟
اما آيا بيمار هر زماني که مراجعه کند ميتوان سينه او را حفظ و بازسازي کرد؟ در غير اين صورت چه کارهايي ميتوان براي او انجام داد؟ دکتر شيرخدا ميگويد: اگر خانمها در مراحلي مراجعه کنند که توده سرطاني کمتر از پنج سانتيمتر باشد و غدد لنفاوي زير بغل يا درگير نشدهاند و اگر هم درگير شدهاند، به هم نچسبيدهاند و غدد لنفاوي معدودي درگير شدهاند، در اين صورت هشتاد درصد بيماران قابل بازسازي هستند. گاهي اوقات هم فردي در مراحل اوليه مراجعه ميکند که سينه کوچکي دارد و با برداشتن تومور و حاشيه سالم اطراف آن سينه کمي براي بازسازي باقي ميماند. در اين موارد از قسمتهاي ديگر بدن فرد کمک گرفته ميشود مثل عضله پشت بيمار.
وقتي براي همه چيز دير ميشود
اما با همه اين تفاسير در بسياري از موارد امکان حفظ سينه وجود ندارد. براي نمونه زماني که سرطان در کل سينه منتشر است و نقاط متعددي از سينه سرطاني است. يا زماني که بيمار پيش از آن به علت ديگري قفسه سينهاش را راديوتراپي کرده باشد پس نميتوان سينه او را حفظ کرد و دوباره راديوتراپي انجام داد. در نهايت بيمار ناچار ميشود که سينهاش را حذف کند اما دکتر شيرخدا معتقد است حتي در اين وضعيت هم بازسازي پستان توسط وسيلهاي انجام ميشود که زير عضله قفسه سينه قرار ميگيرد. بيمار که در حال انجام شيمي درماني است، در اين وسيله مايع تزريق ميشود که برجسته شده و پوست گشاد شود. زماني که شيمي درماني تمام شد و موقع راديوتراپي رسيد، سرم نمکي را که تزريق شده بود توسط پزشک خالي ميشود. پس از راديوتراپي با تزريق دوباره، سينه بيمار باز برجسته ميشود. پس از يکي دو هفته اين وسيله بيرون آورده شده و به جاي آن پروتز قرار داده ميشود. به اين صورت براي بيمار سينهاي با پروتز ساخته ميشود. بنابراين افرادي که حذف سينه ميشوند به نداشتن سينه محکوم نيستند. اما در بازسازي پستان پس از حذف سينه علاوه بر پروتز روش ديگري هم وجود دارد که همان طور که گفته شد استفاده از بافت بدن شخص بيمار است و روش ديگر ترکيب دو روش مذکور است.
سخن آخر؛
سرطان در کمين است؛به ويژه براي خانمها؛ اين حرفي دلهرهآور نيست؛ بايد دانست، بايد مطالعه کرد و بايد سالم زندگي کرد تا مبتلا نشد و اگر هم شد آنقدر دانست که راههاي کنترل و درمان را با اطمينان به اينکه من بهبود پيدا ميکنم چون زود اقدام کردهام در پيش گرفت. به نظر ميرسد در شرايط کنوني اطلاعرساني وظيفهاي خطير است بر دوش رسانهها. حال اين وظيفه را يک خبرنگار سرويس اجتماعي انجام دهد يا يک خبرنگار آزاد که همين چند روز پيش خودش مشکوک به سرطان بود..
مردم سالاری
جناب آقای دکترشیرخدا یک پزشک نمونه و درجه یک که به واقع دست خدا روی زمین هستند ایشان پزشکی با اخلاق و مهربان و متبحر و استاد که با مشغله فراوانی که دارند ولیکن طوری با بیمارارتباط دارند که آرامش را به بیمارانتقال میدهند زبانم از این همه محبت ایشان قاصراست انشاالله خداوند سبحان ایشان را حفظ کند و دعای این حقیر همیشه بدرقه راهشان است