کد خبر: ۵۲۴۵۲
تاریخ انتشار: ۱۲:۴۵ - ۰۳ اسفند ۱۳۹۳ - 2015February 22
شفاآنلاین-سخن‌چینی، نوع چینش خاص سخن و بیان مطالب است که میان دو شخص، اختلافی را موجب شود یا راز و خبر کسی فاش گردد.اشخاص به دلایل روحی و روانی گاه، دیگری را سنگ صبور خود قرار می‌دهند و می‌خواهند آنچه که روح و روان آنها را می‌آزارد بر زبان رانند و خود را سبک کنند.
به گزارش شفا آنلاین،اصولا گفتن، یکی از راه‌های تخلیه فشارهای سنگین درونی است. از همین رو امیرمومنان علی(علیه السلام) برای رهایی از فشارها در نیمه‌های شب به بیابان می‌رفت و با چاه سخن می‌گفت (بحارالانوار، طبع کمپانی، ج22، ص 105 تا 107)و یا در برخی از روآیات است که هرگاه بر تو امری سنگین‌ شد به چاه سخن بگو. جابرین‌یزید جعفی که از خواص اصحاب حضرت امام محمد باقر و امام صادق علیهما السلام است، می‌گوید: برای من حضرت باقر هفتاد هزار حدیث و گفتار سری بیان کردند که من تا به حال به هیچ کس نگفته‌ام و از این به بعد نیز به احدی نخواهم گفت.
او می‌گوید: من به حضرت امام(علیه السلام) عرض کردم: فدایت شوم! شما یک بار بسیار سنگین و بزرگی را بر من حمل کردید، بواسطه بیان اسرار شما که من نمی‌توانم به کسی بازگو کنم! و چه بسا حرکت و خلجانی از آنها در سینه من پیدا می‌شود که شبیه حالت جنون است، از بازگو نکردن و پنهان نمودن آنها.
حضرت فرمودند: ای جابر! چون چنین حالی برای تو پیش آید از خانه‌ات به سوی صحرا برو و گودالی را در زمین حفر کن و سر خود را در آن کن و سپس بگو: محمد بن علی به چنین و چنان سخنانی مرا آگاه کرده است؛ و گودال را از آن اسرار خود آگاه کن!»
اما برخی از انسان‌ها وقتی این فشارها سنگین شد دنبال سنگ صبوری می‌گردند که همان دوستان و آشنآیان هستند. پس به سراغشان می‌روند و اسرارهای مگوی خویش را بر زبان می‌رانند و آن را در نزدشان امانت می‌گذارند، در حالی که این افراد در این امانت خیانت کرده و آن را به گوش دیگرانی می‌رسانند و موجبات اختلاف یا اختلاف بیشتر یا افشای رازی می‌شوند که شخص تنها در نزد او به امانت گذاشته بود. این گونه است که عمل خیانت در امانت نیز به رفتار نابهنجار سخن‌چینی افزوده می‌شود.
در روایت آمده است مردی به امام علی بن‌الحسین(علیه‌السلام) عرض کرد که فلان شخص در مورد شما چنین و چنان می‌گوید حضرت به او فرمود: حق برادری برادرت را به جا نیاورده‌ای، با اینکه او تو را امین دانست، تو درباره او خیانت کردی و نیز احترام ما را هم نگاه نداشتی زیرا که ما از تو سخنی شنیدیم که نیاز و احتیاجی به شنیدن آن نداشتیم، آیا نمی‌دانی که سخن‌چینان، سگ‌های دوزخند؛ به برادرت بگو مرگ برای همه ماست و قبر، ما را در بر می‌گیرد روز قیامت وعده‌گاه ماست خداوند در آن روز بین ما قضاوت کند (ارشاد القلوب، ابومحمد حسن بن محمد ابی الحسن دیلمی).
 آثار زیانبار سخن‌چینی
نابهنجاری سخن‌چینی که در برخی‌‌ یک خصلت و منش رفتاری شده است، برای جامعه بسیار زیانبار و فسادانگیز است. از این رو در دین مبین اسلام، یکی از گناهانی که بسیار نکوهش شده سخن‌چینی است. از نظر اسلام این نابهنجاری و منکر اجتماعی چنان زشت و قبیح است که سخن‌چین از بدترین افراد جامعه اسلامی معرفی شده است.امام صادق(علیه السلام) از رسول خدا(ص) روایت می‌کند که آن حضرت(ص) به صحابه خویش فرمود: آیا شما را به بدترین شما آگاه نکنم؟ گفتند: بلی یا رسول‌الله! فرمود: آن  که سخن‌‌چینی کرده و میان دوستان جدایی افکند و برای مردمان پاکدامن عیب‌جویی کند.(جامع السعادات، ج 2، ص 212؛ و نیز اصول کافی، ج 4، ص 75)
حضرت علی(علیه السلام) می‌فرماید: «بر تو باد که از سخن‌چینی دوری نمایی که آن کینه را در دل می‌کارد و شخص را از خدا و خلق دور می‌گرداند.» (غرر الحکم، انتشارات دانشگاه تهران، 1366، ج2، ص 296)
آن حضرت درباره تاثیر سخن‌چینی در ایجاد دشمنی و کدورت میان افراد جامعه فرموده است: «هرکس کارش سخن‌چینی باشد خویشانش با وی بجنگند و بیگانه دشمنش گردد.» (همان ج 5، ص 367)
چنان‌که امام صادق(علیه السلام) در این رابطه می‌فرماید: بزرگترین اقسام سحر، سخن‌چینی است که به واسطه آن بین دوستان جدایی می‌اندازد و دشمنی را به جای صفا در بین کسانی که با یکدیگر یکرنگ بودند قرار می‌دهد و به سبب سخن‌چینی خون‌ها ریخته می‌شود و خانه‌ها خراب و پرده‌ها کشف می‌شوند و سخن‌چین بدترین کسی است که روی زمین راه می‌رود.(احتجاج، جلد 2، ص 82، میزان‌الحکمه، ج 13، ص 4679)
 علل سخن‌چینی
علمای علم اخلاق برای این صفت ‌پست و زشت و رفتار نابهنجار، علل و عوامل متعددی را بیان کرده‌اند که از جمله آنها می‌توان به عوامل زیر اشاره کرد:
1- حسادت و بدخواهی: گاهی حسادت به دیگری در مقام یا مال یا شخصیت او، سبب می‌شود که فرد، بدخواه او گردد و درصدد برآید که هر طوری شده لطمه و ضربه‌ای به او وارد کند. به دنبال این اندیشه می‌کوشد با خبرچینی و نقل گفتار و رفتار ناپسندی که او در حق دیگران گفته یا انجام داده وی را، خوار و بدنام گرداند. و لذا در روآیات اسلامی حسد، تباه‌کننده ایمان و نیکی‌ها و موجب سلب آرامش و بدبختی دنیا و آخرت آدمی معرفی شده است. (علم‌الهدی، سیداحمد؛ اخلاق و روانکاوی از نظر اسلام، تهران، انتشارات یاسر، چ دوم، 1360، ص 250)
2- احساس حقارت: سخن‌چینی که در باطن خود حقارت و ذلت را احساس می‌کند برای جبران شکستهای درونی و رسیدن به اهداف شوم خود متوسل به این حربه می‌شود.
3- دشمنی: عداوت به دو گونه است: عداوت و دشمنی شخصی را در دل پنهان کردن و منتظر فرصت مناسبی بودن (کینه) و یا آشکارا درصدد اذیت و آزار شخصی برآمدن و او را دشمن دانستن. حال در برخی موارد اشخاص برای اظهار کینه و عداوت خود متوسل به سخن‌چینی می‌شوند. بدین صورت که آنها تلاش می‌کنند با نقل گفتار و کردار ناپسند فردی که مورد دشمنی واقع شده، از او انتقام گرفته و او را بکوبند و منفور گردانند. لذا در اسلام علاوه بر اینکه دستور به عفو و گذشت داده شده، کینه و دشمنی به شدت نکوهش شده است.
4- طمع و چشم دوختن به اموال مردم: و آن یکی از شاخصه‌های حب دنیاست و از جمله رذایل به حساب می‌آید. گاهی افراد به خاطر طمعی که دارند در نزد فرد مخاطب، گفتار و رفتار ناپسند دیگری را که درباره او گفته و یا انجام داده، برایش بازگو می‌کنند و هدف از این کار زشت، چشم طمعی است که به اموال فرد مخاطب دوخته‌اند.
5- پرگویی و هرزه‌گویی: سبب پرگویی، یا حرص داشتن فرد بر شناخت چیزهای بی‌فایده یا تفریح و سرگرمی یا جلب دوستی و وقت‌گذرانی به وسیله نقل حکآیات، احوال و داستان‌های بی‌فایده و غیبت و سخن‌چینی از این و آن است که اینها همه از پستی و زبونی قوه شهویه می‌باشد. پس یکی از عللی که می‌توان برای سخن‌چینی نام برد پرگویی و بیهوده‌گویی است. (نراقی، ملامهدی؛ علم اخلاق اسلامی، ترجمه سیدجلال‌الدین مجتبوی، تهران، حکمت، چ سوم، 1372، ص 245)

آرمان

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: