شفاآنلاین- آخرین خبرها از خوزستان حکایت از کاهش گرد و غبار و بهبود شرایط جوی دارد اما همچنان، نفس کشیدن در اکثر شهرهای این استان سخت است، موضوعی که مسوولان را بر آن داشته تا با فوریت تمام در راستای رفع این مشکل بکوشند. روزنامه های امروز به بررسی راهکارهای غلبه بر مشکل ریزگردها پرداختند.
به گزارش شفا آنلاین،این گزارش نگاهی به سرخط اصلی خبرها و همچنین نوشته های سرمقاله نویسان و
نویسندگان روزنامه های امروز شنبه 25 بهمن 1393 خورشیدی انداخته و مهم ترین
موضوع های مورد توجه این روزنامه ها را بررسی کرده است.
*** گزینه ی حل ریزگردها بر روی میز
شبی نیست که اهالی غرب و جنوب ایران به خصوص استان های مرزی کشور با ترس و دلهره ی غبار فردا به رختخواب نروند و همواره کابوس ریزگردها ذهن آنها را حتی در خواب به خود مشغول نکند. تا قبل از سال 1386 پدیده ی ورود خاک همسایه به کشورمان برای مردم این مناطق ناشناس بود هر چند ورود موشکها و گلوله های خمپاره ی همسایه به استانهای غربی و جنوبی در هشت سال جنگ، تنها میهمان ناخوانده ی عراقی ها بود اما امروز جای باروت و گلوله را ویرانگر دیگری به نام ریزگردها گرفته است.
پیگیری های روزنامه ی «خراسان» درباره ی بحران هوای اهواز این روزنامه را بر آن داشت تا به گفت و گو با 2 عضو کابینه ی دولت یازدهم بپردازد. «معصومه ابتکار» رییس سازمان حفاظت محیط زیست و معاون رییس جمهوری در گفت و گو با خراسان با اشاره به منشا داخلی و خارجی ریزگردها گفت: قدم اول مقابله با ریزگردها احیای تالاب هاست. طبق آخرین گزارش ارائه شده، 23 سال است که با وجود سال های متناوب ترسالی که همراه با بارندگی های خوب بوده است اما به طور تقریبی سالانه سه درصد کاهش بارندگی را شاهد بوده ایم و این روند همچنان ادامه دارد. کاهش بارندگی روندی جدی است که بخش مهم آن به گرم شدن زمین و تغییرات آب و هوایی و تغییر اقلیم مربوط است و سازمان محیط زیست این موضوع را به عنوان یک مطالبه جدی در سطح بین المللی دنبال می کند.
«سید حسن قاضی زاده هاشمی» وزیر بهداشت هم در گفت و گوی اختصاصی با روزنامه ی خراسان گفت: حل معضل ریزگردها در کوتاه مدت اثربخش نیست. ریزگردها درعراق یا ایران در نتیجه خشکسالی و کم آبی است و برای کنترل و رفع بخشی از این موضوع که قابل پیشگیری است باید اقدامات جدی از سوی دستگاه های مرتبط انجام گیرد.
به نوشته ی خراسان، وزیر بهداشت با بیان این که اکنون وقت آن است که ما به سمت پیشگیری حرکت کنیم، تصریح کرد: وقت آن است که اگر کار خطایی انجام شده، بدون توجه به این که کدام دولت خطا کرده است از مردم نه به صورت شفاهی بلکه به صورت عملی عذرخواهی کنیم. وی خاطرنشان کرد: نباید آن خطا دوباره تکرار شود؛ سد بیشتری بزنیم و یا حوزه های آبگیری را تغییر دهیم . وی تاکید کرد: اگر خدا نکرده اطلاعات ناصحیحی به مردم داده ایم آن را ادامه ندهیم و آن چه را که واقعیت دارد اعلام کنیم از سوی دیگر افرادی که مطلع هستند و می دانند این اقدامات در کوتاه مدت خیلی اثر بخش نیست مردم را تحریک نکنند و به خاطر دنیای خود، آرامش مردم را به هم نزنند، شایعه نسازند، اطلاعات دروغ به مردم ندهند و توقع بیجا در مردم ایجاد نکنند.
«حجت میان آبادی» پژوهشگر دیپلماسی آب هم با انتشار یادداشتی با عنوان «نکات حقوقی و سیاسی بحران گرد و غبار در غرب کشور» در ستون «یادداشت روز» روزنامه ی خراسان، بخش اعظمی از گرد و غبار در خوزستان را ناشی از احداث پروژه های سدی نادرست و در نتیجه خشک شدن دریاچه ها و تالاب ها در جنوب عراق و همچنین زمین های بادیه الشام در جنوب شرق سوریه عنوان کرد و نوشت: کشور ایران در بیش از ده درصد کل آورد رودخانه دجله نقش دارد که برخی اقدامات و سیاست گذاری های صورت گرفته برای مسدود کردن تمام این آب های مرزی به کشور عراق نیز به نوبه خود بر خشکسالی تالاب ها و دریاچه ها در عراق تأثیر بسزایی داشته است. گرچه این تاثیر به اندازه اثرات پروژه آناتولی ترکیه نبوده و قابل قیاس با آن نمی باشد ولی بدون شک، یکی از عوامل اثرگذار بر خشکی دریاچه ها و تالاب ها می باشد.
به نوشته ی این پژوهشگر، بر اساس مواد پنج، شش و هفت «کنوانسیون حقوق استفاده های غیر کشتیرانی از آبراه های بین المللی 1997سازمان ملل» که در سال 2014 وارد مرحله اجرایی شد، کشورهای بالادست حق احداث و اجرای پروژه های زیربنایی آبی را در بالادست رودخانه، به طوری که سبب بروز مشکلات و آسیب های جدی به کشورهای پایین دست شوند، ندارند. لذا ریشه بحران گرد و غبار در خوزستان و غرب کشور را نباید در غرب کشور و خوزستان، بلکه باید در ترکیه و مذاکرات جدی با این کشور جستجو و پیگیری نمود. در غیر این صورت، با توجه به اینکه تا کنون تنها نزدیک به 21 درصد از پروژه آبیاری و 74 درصد از طرح های برقابی ترکیه در این حوضه تکمیل شده است، بدون شک، با تکمیل سایر بخش های این پروژه عظیم، مشکلات و چالش های زیست محیطی حاصل از آن بیشتر دامان کشور به ویژه غرب کشور را خواهد گرفت.
«بادها مرز نمی شناسند» به قلم «علی دادپی» اقتصاددان و استاد دانشگاه هم عنوان سرمقاله ی روزنامه ی «جهان صنعت» است که نویسنده در آن می نویسد: توفان خاکی که از قاهره تا تهران زندگی اقتصادی جوامع و شهرهای کشورهای منطقه را تحت تاثیر قرار داد بار دیگر نشان داد که بادها مرز نمی شناسند. خاورمیانه به یک استراتژی واحد و هماهنگی در سیاست گذاری ملی احتیاج دارد تا ساکنینش بتوانند نفس بکشند. ریزگردها یکی از آن واژه هایی است که در سال های اخیر وارد فرهنگ لغات متداول مردم ایران شده است. خشک شدن هورهای جنوب شرقی عراق و تخریب بی رویه محیط زیست در دشت های جنوب غربی ایران و جنوب شرقی عراق آنقدر گسترده بوده است که گویی امروز ما در دنیای دیگری زندگی می کنیم. توفان های خاک، آسمان آبی را تیره و تار و فعالیت اقتصادی در شهرها را متوقف می کنند. آنچه این روزها استان های غربی کشور تجربه کردند نتیجه تخریب محیط زیستی است که سال ها جنگ و ناآرامی داخلی را داشته اند.
دادپی در ادامه نوشت: برای جلوگیری از تخریب بیشتر محیط زیست و برای بازگرداندن سلامت به زندگی مردم منطقه و کاهش اخلال های اینچنینی به یک اراده واحد منطقه ای، سرمایه گذاری و هماهنگی احتیاج هست. مسوولان ایران یا دولتمردان عراق یا امرای امارات، کویت و قطر هرقدر هم که هوادار محیط زیست باشند حسن نیت و توان اجرایی شان محدود به مرزهایشان است در حالی که هزینه محیط زیستی اعمالشان توسط کل منطقه پرداخت می شود. مردم اهواز و قاهره به شما خواهند گفت که باید فراتر از مرزها را دید. زمان مذاکره و وحدت عملی برای نجات محیط زیست منطقه فرارسیده است.
هجمه ی مخالفان دولت به مسوولان به بهانه ی ریزگردها هم از جمله موضوع هایی بود که در یادداشت های روزنامه های امروز نقش برجسته یی داشت.
روزنامه ی «شهروند» با انتشار یادداشتی با عنوان «سیاست را به ریزگرد های اهواز نیفزایید» نوشته ی «آرمین منتظری» روزنامه نگار، به انتقاد از حمله ی مخالفان دولت به معصومه ابتکار پرداخت و نوشت: بد وضعی شده است وضع سیاسی کشور. گویی خاک این مملکت را با سیاست سرشته اند. همه جا رد پای سیاست دیده می شود. در فرهنگ، هنر، میراث فرهنگی، مسائل اجتماعی و حتی ورزشی. اخیرا هم مسأله هجوم ریزگرد ها به اهواز، توسط برخی از نمایندگان مجلس و چهره های سیاسی به سیاست آغشته شده و دستمایه ای شده است برای فشار سیاسی بر دولت. حالا به نظر می رسد که نوبت به معصومه ابتکار رسیده است که به بهانه هجوم ریزگرد ها به اهواز، سیبل حملات مخالفان دولت باشد.
آرمین منتظری در ادامه ی یادداشت خود نوشت: سیاسی کردن مسائلی نظیر محیط زیست، بزرگترین ضربه ای است که می توان به کشور وارد آورد. محیط زیست کشور متعلق به همه مردم است و اگر اغراض سیاسی در آن راه یابد، سیاست گذاری ها در این بخش دیگر نه در خدمت رفاه مردم که در مسیر منافع جناح خاص قرار خواهد گرفت. وانگهی منتقدانی که این روزها معصومه ابتکار را به سیاسی کاری متهم می کنند و خواستار استعفای او هستند، چرا به این سوال پاسخ نمی دهند که آیا مدیری که پس از ابتکار بر سر کار خواهد آمد، خواهد توانست مشکل اهواز را حل کند و اگر می تواند با چه برنامه و کدام ید بیضایی؟
«فاطمه دانشور» عضو شورای شهر تهران هم در یادداشتی با عنوان «ریزگردها و فرصت طلبان» در روزنامه ی «آرمان»، از دست مایه قرار گرفتن این پدیده زیست محیطی پیش آمده در خوزستان و ریزگردها از سوی عده ای به عنوان بهانه یا فرصتی برای انتقاد از دولت یازدهم یاد کرد و نوشت: ریزگردهایی که زندگی را برای مردم عزیز و شریف این خطه مختل کرده از سوی عده ای به عنوان بهانه یا فرصتی برای انتقاد از دولت یازدهم تلقی شده است. انتقادی که این بار با این بهانه متوجه ریاست سازمان محیط زیست دولت روحانی شده است.در مورد خانم ابتکار و کل وزیران دولت یازدهم که هر کدام به نوبت در مقطعی مورد انتقاد و بازخواست قرار می گیرند باید گفت که این امر را تنها می توان یک اقدام بازدارنده برای ادامه مسیر توسعه کشور دانست. این در حالی است که باید همه کارشناسان امر با ارائه راهکارهای تخصصی و کارشناسی شده در رفع بحرانهایی از این دست به دولت کمک کنند.
دانشور در ادامه نوشت: انتقادهای چشم بسته جز عاملی بازدارنده و ایجاد کننده اختلاف و سبب ساز خروج گروهها و افراد از وحدت و یکپارچگی عنوان دیگری نمی تواند داشته باشد. محیط زیست و اموری مانند حفظ، نگهداری و حراست از آن تنها مربوط به یک سازمان نیست. بلکه موضوعی ملی است و باید تمام ارگانها و همینطور عموم مردم دست به دست هم داده و از آن حمایت کنند. تا این حساسیت به وجود نیاید و همه با هم برای حل مسائل زیست محیطی نکوشند اتفاقی در این حوزه نمی افتد.در بحث ریزگردها نیز رئیس سازمان محیط زیست هرآنچه از دستش برمی آید را انجام داده و همچنان در حال تلاش برای حل این معضل است.
*** دیدار وعده داده شده رخ نداد
روزنامه ی «آفتاب یزد» لغو جلسه ی رهبران جامعتین با آیت الله مصباح یزدی را در گزارشی با عنوان «ایست قطار وحدت اصولگرایان در ایستگاه پایداری» بازتاب قرار داد و نوشت: وحدت میان اصولگرایان برای انتخابات آینده مجلس به معمایی چند مجهولی تبدیل شده است.در حالی که برخی رهبران این جناح سیاسی دوست داشتند همایش مهرماه در محل سفارت پیشین آمریکا در تهران را تصویر تمام و کمالی از وحودت جلوه دهند، از همان زمان، گروه ها و شخصیت های زیادی، از دشوار یا حتی غیرممکن بودن این وحدت سخن گفتند. دلیل این نامایدی ها هم؛ مهمان ویژه همان مراسم لانه جاسوسی بود؛ آیت الله مصباح یزدی پدر معنوی جبهه پایداری. رهبری که از انتخابات مجلس هشتم با تهیه لیستی جداگانه از میان هواداران محمود احمدی نژاد، خرج خود را از فهرست انتخاباتی اصولگرایان سنتی جدا کرد.
به نوشته ی آفتاب یزد، نوید برگزاری جلسه سه نفره میان آیت الله مصباح یزدی، آیت الله موحدی کرمانی و آیت الله یزدی به عنوان نمایندگان جامعتین اصولگرا با پدر معنوی جبه پایداری، حرکت جدید سید رضا تقوی رییس شورای سیاست گزاری ائمه جمعه برای به سر منزل رساندن بارسنگین وحدت اصولگرایان بود اما آن گونه که از افشاگری های اخیر روح الله حسینیان، چهره مجلس نشین جبهه پایداری برمی آید، جلسه میان شیوخ جامعتین و مصباح یزدی به دلیل اختلاف در مجموعه اصولگرایان، دیگر هیچ گاه برگزار نخواهد شد تا کلاف سردرگم «وحدت» اصولگرایان باز هم پیچیده شود.
«صادق زیباکلام» استاد دانشگاه هم در یادداشتی با عنوان «عدم تشکیل جلسه 3 نفره طبیعی است» در همین روزنامه نوشت: با فرض اینکه جلسه سه نفره میان آیت الله مصباح یزدی، آیت الله یزدی و آیت الله موحودی کرمانی در تهران یا قم تشکیل می شد، این جلسه هیچ خروجی نداشته و به طور قطع منجر به تصمیمات اجرایی و جدی نمی شد. چرا که وحدت، انسجام حرکت به سمت آرمان های مشخص و تعریف شده سیاسی و اجتماعی با جلسه 3 ریش سفید محقق نشده و به نتیجه نخواهد رسید. همچنان که ما در گذشته شاهد بودیم زمانی که قطار انتخابات ریاست جمهوری خرداد 92 به راه افتاد، نشست های مختلف بین بزرگان و عقلای اصولگرا برگزار شد که هیچ خروجی نداشت و در نهایت دوجین نامزد اصولگرا وارد انتخابات شدند. شرایط حال نیز خیلی متفاوت نیست و فکر نمی کنم از همایش های همگرایی اصولگرایی تصمیمات جدی بیرون آید.
به نوشته ی زیباکلام، از سوی دیگر باید به این موضوع توجه کرد که این 3 نفر تنها در مقابله با اصلاح طلبان، آیت الله هاشمی رفسنجانی و دولت روحانی با یکدیگر وحدت نظر دارند اما اگر از سوژه مخالفت فراتر رویم، هیچ نقطه مشترکی منجر به ائتلاف شود وجود ندارد! با در نظر گرفتن همه این موضوعات، عدم تشکیل این جلسه 3 نفره امری طبیعی است.
عنوان گزارش روزنامه ی «شرق» هم « دیدار مصباح و یزدی لغو شد» بود که در این گزارش آمده است: اختلاف در مجموعه اصولگرایی بالاگرفته و وحدت تقریبا نشدنی است. تاجایی که روح الله حسینیان اذعان کرده جلسه مربوط به آیت الله یزدی، آیت الله موحدی کرمانی و آیت الله مصباح یزدی لغو شده است. جلسه ای که اصولگرایان روی آن مانور زیادی داده و امیدوار بودند با راضی کردن مصباح یزدی بالاخره مقدمات وحدت فراهم شود. حالا شبکه اطلاع رسانی «دانا» به نقل از روح الله حسینیان نوشته این جلسه با هدایت غلط فکری یکی از افراد موثر و مسوول لغو شد. پیش تر غرویان ابراز امیدواری کرده بود که این نشست به وحدت اصولگرایان بینجامد. حجت الاسلام سیدرضا تقوی، عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت، یکی از کسانی بود که زیاد درباره این دیدار صحبت می کرد.
*** گام های محکم مجمع در نظارت بر سه قوه
تاکید «محسن رضایی» دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام بر مامورشدن مجمع تشخیص مصلحت نظام از طرف مقام معظم رهبری برای نظارت بر اجرای سیاست های کلی سه قوه، موضوعی بود که در روزنامه های امروز جلوه می کرد.
روزنامه ی «ابتکار» در گزارشی با عنوان «عزم مجمع تشخیص برای نظارت دقیق بر قوا» از تاکید محسن رضایی بر نظارت جدی این مجمع بر قوای سه گانه جهت تحقق مطالبات رهبری سخن به میان آورد و نوشت: محسن رضایی در سخنرانی قبل از خطبه های این هفته نماز جمعه تهران اظهار کرد: مجمع تشخیص مصلحت نظام از طرف رهبری مامور نظارت بر اجرای سیاست های کلی نظام شده است و دبیرخانه مجمع از سال آینده به صورت جدی این ماموریت را با تهیه گزارش هایی از عملکرد قوای سه گانه به اجرا در خواهد آورد و گزارش آن را به رهبری، اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام و در صورت صلاحدید به مردم اعلام خواهیم کرد.
به نوشته ی ابتکار، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام خطاب به قوای سه گانه گفت حال که این دبیرخانه از سوی رهبری مسئول نظارت بر سیاست های کلی ابلاغی شده است از مسئولان مجلسی، دولتی و سایر مسئولان می خواهم که با این مسئله سیاسی برخورد نکنند.
عنوان نخست روزنامه ی «اعتماد» هم «نظارت مجمع بر سه قوه» بود که در این گزارش آمده است: نماز جمعه این هفته تهران میزبان سخنرانی از مجمع تشخیص مصلحت نظام بود؛ محسن رضایی. دبیر مجمع آمده بود تا درباره موضوعی صحبت کند که ماه هاست نامش با نام مجمع تشخیص مصلحت نظام پیوند خورده است. محسن رضایی در سخنان پیش از خطبه های دیروز گفت که «نظارت بر اجرای سیاست های کلی از سوی مقام معظم رهبری به مجمع تشخیص مصلحت نظام سپرده شده است. » این یعنی فرقی ندارد این سیاست ها در حوزه انتخابات باشد یا اقتصاد یا هر چیز دیگری. همین هم باعث شد تا محسن رضایی در سخنان پیش از خطبه های دیروز از مذاکرات هسته ای و تحریم ها بگوید تا موضوع بی آبی را مورد اشاره قرار دهد و از مردم هم بخواهد که «گزارشات و پیشنهادات خودتان را برای مجمع ارسال کنید، هر چند که مجلس و دولت مسوول اجرای سیاست های کلی نظام هستند اما شما چشمان رهبری شوید و اجرای آن را در دولت و مجلس رصد کنید و پیشنهادات خود را به ما اطلاع دهید.»
*** ترحیم سیاسی یا سیاسیون در ترحیم
مراسم تشییع و یادبود «فاطمه قادری» مادر «محمود احمدی نژاد» رییس جمهوری پیشین روز پنج شنبه و جمعه گذشته در شهرک شهید محلاتی تهران در حالی برگزار شد که به بیان روزنامه های امروز، چهره های شرکت کننده در این مراسم، آن را به حاشیه سازترین مراسم ترحیم بدل کرد.
در همین ارتباط، روزنامه ی «قانون» با انتشار عکسی از مراسم ترحیم مادر رییس جمهوری پیشین و گزارشی با عنوان «بهاری ها در ترحیم» به سراغ بازتاب حاشیه های مراسم ترحیم مادر احمدی نژاد رفت و نوشت: ماجرای نامه افشاگرایانه محمدرضا رحیمی نه تنها درمیان اصولگرایان بلکه در میان هواداران نزدیک احمدی نژاد نیز دودستگی ایجاد کرد. اکنون بعد از فوت مادر احمدی نژاد،ترکیب شرکت کنندگان در مراسم و نیز ارائه پیام های تسلیت نشان می دهد که اصولگرایان مصمم هستند تا دامن خود را از اتهامات مربوط به دولت قبل مبرا سازند. تلاشی که به نظر می رسد قدری دیر صورت گرفته است. نکته قابل تامل این که در ختم مادر احمدی نژاد بسیاری از مقامات لشکری و کشوری شرکت داشتند غیر از اصولگرایان نام و نشان دار ! ایران جامعه ای سیاسی است و حتی مراسم ختم هم می تواند کارکرد سیاسی به خود بگیرد.
قانون در ادامه نوشت: اما از حاشیه های غیر قابل انکار این مراسم باید به عدم حضور اصولگرایان قدیمی و طیف های سنتی اصولگرایان در این مراسم اشاره کرد. در حالی که افرادی مانند سید حسن خمینی، حسن روحانی،محمدرضا عارف فقدان مادر را به رئیس دولتی که با آنها مخالف بود تسلیت گفتند،در مقابل بخشی از اصولگرایانی که در چند سال دولتمداری احمدی نژاد، وی را در اردوگاه خود تصور می کردند و ابراز همراهی و نزدیکی با وی می کردند اکنون گویا این نزدیکی برای آنان خاتمه یافته است وراه دوری از وی را پیش گرفته اند. این دوری گزیدن آنقدر محسوس بوده یا شاید باید محسوس باشد ،که این گروه نه در مراسم تشییع و نه در یادبود حاضر نشدند. با نگاهی به ترکیب حاضران در مراسم بزرگداشت می توان به این نکته رسید که اصولگرایان برای حفظ رای و ژست ضد احمدی نژادی خود هم پیمان سابق خود را در وضعیت انفعالی قرار می دهند.
«غایبان بالاخره آفتابی شدند» هم عنوان گزارش روزنامه ی آرمان بود که در این گزارش آمده است: فراغ مادر اشک را به صورت رئیس جمهور سابق ایران آورد. حالا دیگر «فاطمه قادری» نیست تا ببیند دو پسر و دخترش بعد از سال ها دوشادوش هم ایستاده اند. در واقع از سال 87 اختلافاتی به مرور میان «محمود» و «داود» شکل گرفت تا جایی که در سال 87 داود احمدی نژاد از طرفداران خود خواسته بود به جلیلی رای ندهند چون او یک احمدی نژاد دیگر است!
آرمان در ادامه ی این گزارش، با میان تیتر «جمع غایبان جمع بود!» افزود: ازجمله افرادی که در مراسم تشییع پیکر والده دکتر احمدی نژاد حضور داشتند، اسفندیار رحیم مشایی، فریدون عباسی، علی اکبر جوانفکر، غلامحسین الهام، مرتضی تمدن، صادق خلیلیان، سیدمحمد حسینی، محمدعلی رامین، مجتبی ثمره هاشمی و سعید مرتضوی بودند اما غیبت معنادار «محمدرضا رحیمی»، اعضای شاخص جبهه پایداری و چهره های شاخص اصولگرا ازجمله حاشیه های این مراسم بود. نکته جالب اینکه خبر فوت مادر احمدی نژاد که در همه خبرگزاری های داخلی انعکاس یافته بود در رسانه های مشهور اصولگرایان بازتاب نداشت و روزنامه های «کیهان» و «وطن امروز» حتی خبر کوتاهی هم در این مورد منتشر نکردند. با اینکه مجالس ختم در بسیاری موارد فرصتی برای رفع کدورت های گذشته است اما به نظر می رسد اصولگرایان که روزگاری با اسم و تصویر احمدی نژاد به دنبال رای مردم برای دستیابی به دولت بودند، امروز می خواهند سرنوشت خود را از سرنوشت رئیس جمهور سابق جدا کنند.
ایرنا
*** گزینه ی حل ریزگردها بر روی میز
شبی نیست که اهالی غرب و جنوب ایران به خصوص استان های مرزی کشور با ترس و دلهره ی غبار فردا به رختخواب نروند و همواره کابوس ریزگردها ذهن آنها را حتی در خواب به خود مشغول نکند. تا قبل از سال 1386 پدیده ی ورود خاک همسایه به کشورمان برای مردم این مناطق ناشناس بود هر چند ورود موشکها و گلوله های خمپاره ی همسایه به استانهای غربی و جنوبی در هشت سال جنگ، تنها میهمان ناخوانده ی عراقی ها بود اما امروز جای باروت و گلوله را ویرانگر دیگری به نام ریزگردها گرفته است.
پیگیری های روزنامه ی «خراسان» درباره ی بحران هوای اهواز این روزنامه را بر آن داشت تا به گفت و گو با 2 عضو کابینه ی دولت یازدهم بپردازد. «معصومه ابتکار» رییس سازمان حفاظت محیط زیست و معاون رییس جمهوری در گفت و گو با خراسان با اشاره به منشا داخلی و خارجی ریزگردها گفت: قدم اول مقابله با ریزگردها احیای تالاب هاست. طبق آخرین گزارش ارائه شده، 23 سال است که با وجود سال های متناوب ترسالی که همراه با بارندگی های خوب بوده است اما به طور تقریبی سالانه سه درصد کاهش بارندگی را شاهد بوده ایم و این روند همچنان ادامه دارد. کاهش بارندگی روندی جدی است که بخش مهم آن به گرم شدن زمین و تغییرات آب و هوایی و تغییر اقلیم مربوط است و سازمان محیط زیست این موضوع را به عنوان یک مطالبه جدی در سطح بین المللی دنبال می کند.
«سید حسن قاضی زاده هاشمی» وزیر بهداشت هم در گفت و گوی اختصاصی با روزنامه ی خراسان گفت: حل معضل ریزگردها در کوتاه مدت اثربخش نیست. ریزگردها درعراق یا ایران در نتیجه خشکسالی و کم آبی است و برای کنترل و رفع بخشی از این موضوع که قابل پیشگیری است باید اقدامات جدی از سوی دستگاه های مرتبط انجام گیرد.
به نوشته ی خراسان، وزیر بهداشت با بیان این که اکنون وقت آن است که ما به سمت پیشگیری حرکت کنیم، تصریح کرد: وقت آن است که اگر کار خطایی انجام شده، بدون توجه به این که کدام دولت خطا کرده است از مردم نه به صورت شفاهی بلکه به صورت عملی عذرخواهی کنیم. وی خاطرنشان کرد: نباید آن خطا دوباره تکرار شود؛ سد بیشتری بزنیم و یا حوزه های آبگیری را تغییر دهیم . وی تاکید کرد: اگر خدا نکرده اطلاعات ناصحیحی به مردم داده ایم آن را ادامه ندهیم و آن چه را که واقعیت دارد اعلام کنیم از سوی دیگر افرادی که مطلع هستند و می دانند این اقدامات در کوتاه مدت خیلی اثر بخش نیست مردم را تحریک نکنند و به خاطر دنیای خود، آرامش مردم را به هم نزنند، شایعه نسازند، اطلاعات دروغ به مردم ندهند و توقع بیجا در مردم ایجاد نکنند.
«حجت میان آبادی» پژوهشگر دیپلماسی آب هم با انتشار یادداشتی با عنوان «نکات حقوقی و سیاسی بحران گرد و غبار در غرب کشور» در ستون «یادداشت روز» روزنامه ی خراسان، بخش اعظمی از گرد و غبار در خوزستان را ناشی از احداث پروژه های سدی نادرست و در نتیجه خشک شدن دریاچه ها و تالاب ها در جنوب عراق و همچنین زمین های بادیه الشام در جنوب شرق سوریه عنوان کرد و نوشت: کشور ایران در بیش از ده درصد کل آورد رودخانه دجله نقش دارد که برخی اقدامات و سیاست گذاری های صورت گرفته برای مسدود کردن تمام این آب های مرزی به کشور عراق نیز به نوبه خود بر خشکسالی تالاب ها و دریاچه ها در عراق تأثیر بسزایی داشته است. گرچه این تاثیر به اندازه اثرات پروژه آناتولی ترکیه نبوده و قابل قیاس با آن نمی باشد ولی بدون شک، یکی از عوامل اثرگذار بر خشکی دریاچه ها و تالاب ها می باشد.
به نوشته ی این پژوهشگر، بر اساس مواد پنج، شش و هفت «کنوانسیون حقوق استفاده های غیر کشتیرانی از آبراه های بین المللی 1997سازمان ملل» که در سال 2014 وارد مرحله اجرایی شد، کشورهای بالادست حق احداث و اجرای پروژه های زیربنایی آبی را در بالادست رودخانه، به طوری که سبب بروز مشکلات و آسیب های جدی به کشورهای پایین دست شوند، ندارند. لذا ریشه بحران گرد و غبار در خوزستان و غرب کشور را نباید در غرب کشور و خوزستان، بلکه باید در ترکیه و مذاکرات جدی با این کشور جستجو و پیگیری نمود. در غیر این صورت، با توجه به اینکه تا کنون تنها نزدیک به 21 درصد از پروژه آبیاری و 74 درصد از طرح های برقابی ترکیه در این حوضه تکمیل شده است، بدون شک، با تکمیل سایر بخش های این پروژه عظیم، مشکلات و چالش های زیست محیطی حاصل از آن بیشتر دامان کشور به ویژه غرب کشور را خواهد گرفت.
«بادها مرز نمی شناسند» به قلم «علی دادپی» اقتصاددان و استاد دانشگاه هم عنوان سرمقاله ی روزنامه ی «جهان صنعت» است که نویسنده در آن می نویسد: توفان خاکی که از قاهره تا تهران زندگی اقتصادی جوامع و شهرهای کشورهای منطقه را تحت تاثیر قرار داد بار دیگر نشان داد که بادها مرز نمی شناسند. خاورمیانه به یک استراتژی واحد و هماهنگی در سیاست گذاری ملی احتیاج دارد تا ساکنینش بتوانند نفس بکشند. ریزگردها یکی از آن واژه هایی است که در سال های اخیر وارد فرهنگ لغات متداول مردم ایران شده است. خشک شدن هورهای جنوب شرقی عراق و تخریب بی رویه محیط زیست در دشت های جنوب غربی ایران و جنوب شرقی عراق آنقدر گسترده بوده است که گویی امروز ما در دنیای دیگری زندگی می کنیم. توفان های خاک، آسمان آبی را تیره و تار و فعالیت اقتصادی در شهرها را متوقف می کنند. آنچه این روزها استان های غربی کشور تجربه کردند نتیجه تخریب محیط زیستی است که سال ها جنگ و ناآرامی داخلی را داشته اند.
دادپی در ادامه نوشت: برای جلوگیری از تخریب بیشتر محیط زیست و برای بازگرداندن سلامت به زندگی مردم منطقه و کاهش اخلال های اینچنینی به یک اراده واحد منطقه ای، سرمایه گذاری و هماهنگی احتیاج هست. مسوولان ایران یا دولتمردان عراق یا امرای امارات، کویت و قطر هرقدر هم که هوادار محیط زیست باشند حسن نیت و توان اجرایی شان محدود به مرزهایشان است در حالی که هزینه محیط زیستی اعمالشان توسط کل منطقه پرداخت می شود. مردم اهواز و قاهره به شما خواهند گفت که باید فراتر از مرزها را دید. زمان مذاکره و وحدت عملی برای نجات محیط زیست منطقه فرارسیده است.
هجمه ی مخالفان دولت به مسوولان به بهانه ی ریزگردها هم از جمله موضوع هایی بود که در یادداشت های روزنامه های امروز نقش برجسته یی داشت.
روزنامه ی «شهروند» با انتشار یادداشتی با عنوان «سیاست را به ریزگرد های اهواز نیفزایید» نوشته ی «آرمین منتظری» روزنامه نگار، به انتقاد از حمله ی مخالفان دولت به معصومه ابتکار پرداخت و نوشت: بد وضعی شده است وضع سیاسی کشور. گویی خاک این مملکت را با سیاست سرشته اند. همه جا رد پای سیاست دیده می شود. در فرهنگ، هنر، میراث فرهنگی، مسائل اجتماعی و حتی ورزشی. اخیرا هم مسأله هجوم ریزگرد ها به اهواز، توسط برخی از نمایندگان مجلس و چهره های سیاسی به سیاست آغشته شده و دستمایه ای شده است برای فشار سیاسی بر دولت. حالا به نظر می رسد که نوبت به معصومه ابتکار رسیده است که به بهانه هجوم ریزگرد ها به اهواز، سیبل حملات مخالفان دولت باشد.
آرمین منتظری در ادامه ی یادداشت خود نوشت: سیاسی کردن مسائلی نظیر محیط زیست، بزرگترین ضربه ای است که می توان به کشور وارد آورد. محیط زیست کشور متعلق به همه مردم است و اگر اغراض سیاسی در آن راه یابد، سیاست گذاری ها در این بخش دیگر نه در خدمت رفاه مردم که در مسیر منافع جناح خاص قرار خواهد گرفت. وانگهی منتقدانی که این روزها معصومه ابتکار را به سیاسی کاری متهم می کنند و خواستار استعفای او هستند، چرا به این سوال پاسخ نمی دهند که آیا مدیری که پس از ابتکار بر سر کار خواهد آمد، خواهد توانست مشکل اهواز را حل کند و اگر می تواند با چه برنامه و کدام ید بیضایی؟
«فاطمه دانشور» عضو شورای شهر تهران هم در یادداشتی با عنوان «ریزگردها و فرصت طلبان» در روزنامه ی «آرمان»، از دست مایه قرار گرفتن این پدیده زیست محیطی پیش آمده در خوزستان و ریزگردها از سوی عده ای به عنوان بهانه یا فرصتی برای انتقاد از دولت یازدهم یاد کرد و نوشت: ریزگردهایی که زندگی را برای مردم عزیز و شریف این خطه مختل کرده از سوی عده ای به عنوان بهانه یا فرصتی برای انتقاد از دولت یازدهم تلقی شده است. انتقادی که این بار با این بهانه متوجه ریاست سازمان محیط زیست دولت روحانی شده است.در مورد خانم ابتکار و کل وزیران دولت یازدهم که هر کدام به نوبت در مقطعی مورد انتقاد و بازخواست قرار می گیرند باید گفت که این امر را تنها می توان یک اقدام بازدارنده برای ادامه مسیر توسعه کشور دانست. این در حالی است که باید همه کارشناسان امر با ارائه راهکارهای تخصصی و کارشناسی شده در رفع بحرانهایی از این دست به دولت کمک کنند.
دانشور در ادامه نوشت: انتقادهای چشم بسته جز عاملی بازدارنده و ایجاد کننده اختلاف و سبب ساز خروج گروهها و افراد از وحدت و یکپارچگی عنوان دیگری نمی تواند داشته باشد. محیط زیست و اموری مانند حفظ، نگهداری و حراست از آن تنها مربوط به یک سازمان نیست. بلکه موضوعی ملی است و باید تمام ارگانها و همینطور عموم مردم دست به دست هم داده و از آن حمایت کنند. تا این حساسیت به وجود نیاید و همه با هم برای حل مسائل زیست محیطی نکوشند اتفاقی در این حوزه نمی افتد.در بحث ریزگردها نیز رئیس سازمان محیط زیست هرآنچه از دستش برمی آید را انجام داده و همچنان در حال تلاش برای حل این معضل است.
*** دیدار وعده داده شده رخ نداد
روزنامه ی «آفتاب یزد» لغو جلسه ی رهبران جامعتین با آیت الله مصباح یزدی را در گزارشی با عنوان «ایست قطار وحدت اصولگرایان در ایستگاه پایداری» بازتاب قرار داد و نوشت: وحدت میان اصولگرایان برای انتخابات آینده مجلس به معمایی چند مجهولی تبدیل شده است.در حالی که برخی رهبران این جناح سیاسی دوست داشتند همایش مهرماه در محل سفارت پیشین آمریکا در تهران را تصویر تمام و کمالی از وحودت جلوه دهند، از همان زمان، گروه ها و شخصیت های زیادی، از دشوار یا حتی غیرممکن بودن این وحدت سخن گفتند. دلیل این نامایدی ها هم؛ مهمان ویژه همان مراسم لانه جاسوسی بود؛ آیت الله مصباح یزدی پدر معنوی جبهه پایداری. رهبری که از انتخابات مجلس هشتم با تهیه لیستی جداگانه از میان هواداران محمود احمدی نژاد، خرج خود را از فهرست انتخاباتی اصولگرایان سنتی جدا کرد.
به نوشته ی آفتاب یزد، نوید برگزاری جلسه سه نفره میان آیت الله مصباح یزدی، آیت الله موحدی کرمانی و آیت الله یزدی به عنوان نمایندگان جامعتین اصولگرا با پدر معنوی جبه پایداری، حرکت جدید سید رضا تقوی رییس شورای سیاست گزاری ائمه جمعه برای به سر منزل رساندن بارسنگین وحدت اصولگرایان بود اما آن گونه که از افشاگری های اخیر روح الله حسینیان، چهره مجلس نشین جبهه پایداری برمی آید، جلسه میان شیوخ جامعتین و مصباح یزدی به دلیل اختلاف در مجموعه اصولگرایان، دیگر هیچ گاه برگزار نخواهد شد تا کلاف سردرگم «وحدت» اصولگرایان باز هم پیچیده شود.
«صادق زیباکلام» استاد دانشگاه هم در یادداشتی با عنوان «عدم تشکیل جلسه 3 نفره طبیعی است» در همین روزنامه نوشت: با فرض اینکه جلسه سه نفره میان آیت الله مصباح یزدی، آیت الله یزدی و آیت الله موحودی کرمانی در تهران یا قم تشکیل می شد، این جلسه هیچ خروجی نداشته و به طور قطع منجر به تصمیمات اجرایی و جدی نمی شد. چرا که وحدت، انسجام حرکت به سمت آرمان های مشخص و تعریف شده سیاسی و اجتماعی با جلسه 3 ریش سفید محقق نشده و به نتیجه نخواهد رسید. همچنان که ما در گذشته شاهد بودیم زمانی که قطار انتخابات ریاست جمهوری خرداد 92 به راه افتاد، نشست های مختلف بین بزرگان و عقلای اصولگرا برگزار شد که هیچ خروجی نداشت و در نهایت دوجین نامزد اصولگرا وارد انتخابات شدند. شرایط حال نیز خیلی متفاوت نیست و فکر نمی کنم از همایش های همگرایی اصولگرایی تصمیمات جدی بیرون آید.
به نوشته ی زیباکلام، از سوی دیگر باید به این موضوع توجه کرد که این 3 نفر تنها در مقابله با اصلاح طلبان، آیت الله هاشمی رفسنجانی و دولت روحانی با یکدیگر وحدت نظر دارند اما اگر از سوژه مخالفت فراتر رویم، هیچ نقطه مشترکی منجر به ائتلاف شود وجود ندارد! با در نظر گرفتن همه این موضوعات، عدم تشکیل این جلسه 3 نفره امری طبیعی است.
عنوان گزارش روزنامه ی «شرق» هم « دیدار مصباح و یزدی لغو شد» بود که در این گزارش آمده است: اختلاف در مجموعه اصولگرایی بالاگرفته و وحدت تقریبا نشدنی است. تاجایی که روح الله حسینیان اذعان کرده جلسه مربوط به آیت الله یزدی، آیت الله موحدی کرمانی و آیت الله مصباح یزدی لغو شده است. جلسه ای که اصولگرایان روی آن مانور زیادی داده و امیدوار بودند با راضی کردن مصباح یزدی بالاخره مقدمات وحدت فراهم شود. حالا شبکه اطلاع رسانی «دانا» به نقل از روح الله حسینیان نوشته این جلسه با هدایت غلط فکری یکی از افراد موثر و مسوول لغو شد. پیش تر غرویان ابراز امیدواری کرده بود که این نشست به وحدت اصولگرایان بینجامد. حجت الاسلام سیدرضا تقوی، عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت، یکی از کسانی بود که زیاد درباره این دیدار صحبت می کرد.
*** گام های محکم مجمع در نظارت بر سه قوه
تاکید «محسن رضایی» دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام بر مامورشدن مجمع تشخیص مصلحت نظام از طرف مقام معظم رهبری برای نظارت بر اجرای سیاست های کلی سه قوه، موضوعی بود که در روزنامه های امروز جلوه می کرد.
روزنامه ی «ابتکار» در گزارشی با عنوان «عزم مجمع تشخیص برای نظارت دقیق بر قوا» از تاکید محسن رضایی بر نظارت جدی این مجمع بر قوای سه گانه جهت تحقق مطالبات رهبری سخن به میان آورد و نوشت: محسن رضایی در سخنرانی قبل از خطبه های این هفته نماز جمعه تهران اظهار کرد: مجمع تشخیص مصلحت نظام از طرف رهبری مامور نظارت بر اجرای سیاست های کلی نظام شده است و دبیرخانه مجمع از سال آینده به صورت جدی این ماموریت را با تهیه گزارش هایی از عملکرد قوای سه گانه به اجرا در خواهد آورد و گزارش آن را به رهبری، اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام و در صورت صلاحدید به مردم اعلام خواهیم کرد.
به نوشته ی ابتکار، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام خطاب به قوای سه گانه گفت حال که این دبیرخانه از سوی رهبری مسئول نظارت بر سیاست های کلی ابلاغی شده است از مسئولان مجلسی، دولتی و سایر مسئولان می خواهم که با این مسئله سیاسی برخورد نکنند.
عنوان نخست روزنامه ی «اعتماد» هم «نظارت مجمع بر سه قوه» بود که در این گزارش آمده است: نماز جمعه این هفته تهران میزبان سخنرانی از مجمع تشخیص مصلحت نظام بود؛ محسن رضایی. دبیر مجمع آمده بود تا درباره موضوعی صحبت کند که ماه هاست نامش با نام مجمع تشخیص مصلحت نظام پیوند خورده است. محسن رضایی در سخنان پیش از خطبه های دیروز گفت که «نظارت بر اجرای سیاست های کلی از سوی مقام معظم رهبری به مجمع تشخیص مصلحت نظام سپرده شده است. » این یعنی فرقی ندارد این سیاست ها در حوزه انتخابات باشد یا اقتصاد یا هر چیز دیگری. همین هم باعث شد تا محسن رضایی در سخنان پیش از خطبه های دیروز از مذاکرات هسته ای و تحریم ها بگوید تا موضوع بی آبی را مورد اشاره قرار دهد و از مردم هم بخواهد که «گزارشات و پیشنهادات خودتان را برای مجمع ارسال کنید، هر چند که مجلس و دولت مسوول اجرای سیاست های کلی نظام هستند اما شما چشمان رهبری شوید و اجرای آن را در دولت و مجلس رصد کنید و پیشنهادات خود را به ما اطلاع دهید.»
*** ترحیم سیاسی یا سیاسیون در ترحیم
مراسم تشییع و یادبود «فاطمه قادری» مادر «محمود احمدی نژاد» رییس جمهوری پیشین روز پنج شنبه و جمعه گذشته در شهرک شهید محلاتی تهران در حالی برگزار شد که به بیان روزنامه های امروز، چهره های شرکت کننده در این مراسم، آن را به حاشیه سازترین مراسم ترحیم بدل کرد.
در همین ارتباط، روزنامه ی «قانون» با انتشار عکسی از مراسم ترحیم مادر رییس جمهوری پیشین و گزارشی با عنوان «بهاری ها در ترحیم» به سراغ بازتاب حاشیه های مراسم ترحیم مادر احمدی نژاد رفت و نوشت: ماجرای نامه افشاگرایانه محمدرضا رحیمی نه تنها درمیان اصولگرایان بلکه در میان هواداران نزدیک احمدی نژاد نیز دودستگی ایجاد کرد. اکنون بعد از فوت مادر احمدی نژاد،ترکیب شرکت کنندگان در مراسم و نیز ارائه پیام های تسلیت نشان می دهد که اصولگرایان مصمم هستند تا دامن خود را از اتهامات مربوط به دولت قبل مبرا سازند. تلاشی که به نظر می رسد قدری دیر صورت گرفته است. نکته قابل تامل این که در ختم مادر احمدی نژاد بسیاری از مقامات لشکری و کشوری شرکت داشتند غیر از اصولگرایان نام و نشان دار ! ایران جامعه ای سیاسی است و حتی مراسم ختم هم می تواند کارکرد سیاسی به خود بگیرد.
قانون در ادامه نوشت: اما از حاشیه های غیر قابل انکار این مراسم باید به عدم حضور اصولگرایان قدیمی و طیف های سنتی اصولگرایان در این مراسم اشاره کرد. در حالی که افرادی مانند سید حسن خمینی، حسن روحانی،محمدرضا عارف فقدان مادر را به رئیس دولتی که با آنها مخالف بود تسلیت گفتند،در مقابل بخشی از اصولگرایانی که در چند سال دولتمداری احمدی نژاد، وی را در اردوگاه خود تصور می کردند و ابراز همراهی و نزدیکی با وی می کردند اکنون گویا این نزدیکی برای آنان خاتمه یافته است وراه دوری از وی را پیش گرفته اند. این دوری گزیدن آنقدر محسوس بوده یا شاید باید محسوس باشد ،که این گروه نه در مراسم تشییع و نه در یادبود حاضر نشدند. با نگاهی به ترکیب حاضران در مراسم بزرگداشت می توان به این نکته رسید که اصولگرایان برای حفظ رای و ژست ضد احمدی نژادی خود هم پیمان سابق خود را در وضعیت انفعالی قرار می دهند.
«غایبان بالاخره آفتابی شدند» هم عنوان گزارش روزنامه ی آرمان بود که در این گزارش آمده است: فراغ مادر اشک را به صورت رئیس جمهور سابق ایران آورد. حالا دیگر «فاطمه قادری» نیست تا ببیند دو پسر و دخترش بعد از سال ها دوشادوش هم ایستاده اند. در واقع از سال 87 اختلافاتی به مرور میان «محمود» و «داود» شکل گرفت تا جایی که در سال 87 داود احمدی نژاد از طرفداران خود خواسته بود به جلیلی رای ندهند چون او یک احمدی نژاد دیگر است!
آرمان در ادامه ی این گزارش، با میان تیتر «جمع غایبان جمع بود!» افزود: ازجمله افرادی که در مراسم تشییع پیکر والده دکتر احمدی نژاد حضور داشتند، اسفندیار رحیم مشایی، فریدون عباسی، علی اکبر جوانفکر، غلامحسین الهام، مرتضی تمدن، صادق خلیلیان، سیدمحمد حسینی، محمدعلی رامین، مجتبی ثمره هاشمی و سعید مرتضوی بودند اما غیبت معنادار «محمدرضا رحیمی»، اعضای شاخص جبهه پایداری و چهره های شاخص اصولگرا ازجمله حاشیه های این مراسم بود. نکته جالب اینکه خبر فوت مادر احمدی نژاد که در همه خبرگزاری های داخلی انعکاس یافته بود در رسانه های مشهور اصولگرایان بازتاب نداشت و روزنامه های «کیهان» و «وطن امروز» حتی خبر کوتاهی هم در این مورد منتشر نکردند. با اینکه مجالس ختم در بسیاری موارد فرصتی برای رفع کدورت های گذشته است اما به نظر می رسد اصولگرایان که روزگاری با اسم و تصویر احمدی نژاد به دنبال رای مردم برای دستیابی به دولت بودند، امروز می خواهند سرنوشت خود را از سرنوشت رئیس جمهور سابق جدا کنند.
ایرنا
نظرشما
آخرین اخبار