شفا آنلاين-هورمونها همچنان بخش مهمى از داستان مغز نوجوان را تشكيل ميدهند. درست در زمانى كه مغز از مرحله تكثير وارد مرحله هرسميشود، بدن در معرض حمله همه جانبه هورمونهاى دوران بلوغ قرار ميگيرد (پژوهشها نشان ميدهند كه اين دو كاملاً منطبق بر يكديگر نيستند، مثلا حتى اگر كودك دچار بلوغ زودرس شود، باز هم مغز او طبق برنامه از پيش تعيين شده، رشد ميكند).
به گزارش شفا آنلاين،ساليان درازى است كه روانشناسان احساسات شديد و مهارناپذير و رفتار غيرقابل پيش بينى نوجوانان را به اين تحول ناگهانى بيوشيميايى نسبت ميدهند و تحقيقات جديد نيز اين موضوع را تاييد كرده اند.
هنگام بلوغ تخمدان ها، بيضهها، استروژن و تستوسترون فراوان را به داخل جريان خون ميريزند و بدين ترتيب دستگاه توليد مثل با گامهاى بزرگ تحول مييابد، موهاى زير بغل و اطراف كشالهها به سرعت آشكار ميشود و بدن ابعاد و شكل بزرگسالى خويش را پيدا ميكند.
در همين زمان هورمونهاى شبه تستوسترون مترشحه توسط غدد فوق كليوى به داخل جريان خون راه مييابند. كشفيات اخير نشان ميدهند كه اين هورمونهاى جنسى غدد فوق كليوى به ويژه در مغز بسيار فعال اند و با پيوستن به گيرندهها در همه جاى مغز اثر مستقيمى بر سروتونين و ساير واسطههاى عصبى ميگذارد.
هورمونهاى جنسى به ويژه در مركز هيجانات و عواطف مغز، دستگاه ليمبيك، فعال و تاثيرگذارند. به گفته دكتر رونالددال روانپزشك در دانشگاه پيتسبورگ، محفظه مواد منفجره عاطفى تشكيل ميشود. نه تنها احساسات به آسانى به آستانه انفجار ميرسند، بلكه نوجوان همواره درپى موقعيتهايى است كه بتواند عواطف و شور و شوقش را آزادانه تخليه كند. نوجوانان فعالانه درپى آن هستند كه احساسات تند و شديد را تجربه كنند.
اين نكته بسيار مهمى است كه برخى مناسبات بين هورمونها و مغز در ميل به ايجاد هيجان و احساسات و هيجان نيرومند نقش دارند. اين ميل به ايجاد هيجان ممكن است به شكل ميل به كاويدن ناشناختهها و فرار از مامن و پناهگاه در جست وجوى يافتن راهى جديد درآيد.
ولى هركجا كه صحبت از اتومبيلهاى سريع، گروههاى تبهكار، موقعيتهاى پر مخاطره است، نوجوانان نيز همان جا پيدايشان ميشود.اين موضوع به ويژه از اين لحاظ واجد اهميت است كه در نوجوانان مناطقى از مغز كه رفتارهاى مخاطره آميز و ناگهانى را مهار ميكنند، هنوز بهطور كامل تشكيل نشدهاند.
به گفته متخصص فيزيولوژى، لارنس استاين برگ از دانشگاه تمپل، «بخشهايى از مغز كه نوجوان را وادار به جستوجوى حسهاي جديد و دنياهاى تازه ميكنند تا اين زمان راهى طولانى از تحول و تكامل پيمودهاند. حال آنكه بخشهايى كه قضاوت را برعهده دارند، هنوز راهى طولانى در پيش دارند. اينجا است كه نوجوان نخست دست به اقدام ميزند، سپس درباره صحيحبودن عمل خويش فكر ميكند. اين درست مثل اين است كه اتومبيلى را به دست رانندهاى ناشى بسپاريم!»
تصميمات نسنجيده
متخصصان فيزيولوژى چون استاين برگ بسيارند كه سعى دارند الگوهاى آشناى رفتار در نوجوانان را با يافتههاى جديدى از تحول و تكامل ساختمان مغز پيوند دهند. «احتمالا رفتار به اين دليل همواره در تغيير و تحول است كه مغز در تغيير و دگرگونى است.» امآرآي كاركردى، تكنيك جديدى است كه از مغز در حين انجام دستورات و وظايف تصويربردارى ميكند.
به گفته متخصصان فيزيولوژى اعصاب دبورا يورگلين تاد از بيمارستان مك لين در بلمونت آمريكاكه روى اين تكنيك بسيار كار كرده «مغز كودكان و نوجوانان در انجام وظايف و اجراى دستورات بسيار از آميگدال يا بادامك مغز، ساختمانى در قطعههاى پيشانى مغز كه با واكنشهاى عاطفى و گوارشى همراهى دارند، استفاده ميكند. بزرگسالان كمتر از آميگدالها و بيشتر از قطعه پيشانى، ناحيه اى كه با برنامه ريزى و قضاوت همراه است، استفاده ميكنند.»
تاثير تغييرات مغز روي قضاوت
هنگامى كه تصاويرى حاكى از نمايش احساسات و عواطف روى چهره به كودكان و بزرگسالان نشان ميدهيم كودكان در ارزيابى اين تصاوير بسيار خطا ميكنند، حال آنكه افراد بزرگسال كمتر دچار اشتباه و خطا ميشوند. به ويژه كودكان كمتر از ?? سال ترس را با خشم يا اندوه اشتباه ميكنند.
پژوهشگران با پيگيرى اين كودكان به مدت چندين سال متوجه شدهاند كه قضاوت آنها همزمان با تغييرات ساختارى در مغز كه (در ام.آر.آيِ منعكس ميشوند.) بهبود مييابد. از نظر اين پژوهشگران، فيزيولوژى رشد احتمالا دليل اين را كه نوجوانان در خواندن خطوط و اشارات چهره تا بدين اندازه دچار خطا ميشوند و خشم و دشمنى را در تصاويرى ميبينند كه در واقع چنين نيستند، معلوم خواهد كرد. حالا ديگر وقتى ميشنويم نوجوانى ميگويد: «معلم ما از من متنفر است»، مفهوم سخن وى را بهتر ميفهميم. استاين برگ روى نوع ديگرى از قضاوت سنجش خطر نيز مطالعه كرده است.
او ميگويد: «ما در آزمايشهاى خويش به اين نتيجه رسيديم كه تفاوتهاى سنى در تصميمگيرى و قضاوت ممكن است تحت شرايطى بروز كنند كه از نظر هيجان تحريك آميزند يا آثار و نتايج اجتماعى بارزى دارند. بيشتر اعمال جنايى در نوجوانان به صورت گروهى صورت ميگيرند.
همچنين روى چگونگى تمايل نوجوانان به خطر كردن بدون محابا كه آنان را وا ميدارد كه چيزهايى چون مواد مخدر يا الكل را تجربه كنند، مطالعاتى در دست انجام است. از ديرباز متخصصان فيزيولوژى اين گونه عملكردها را به فشار همسالان، نوجويى نوجوانان و تسكين و تخفيف تمايلات جنسى نسبت ميدادند. ليكن امروز پژوهشگران اين نكته را مطرح ميكنند كه تغييرات سريع در بخشهاى حاوى دوپامين مغز احتمالا در اين ميان علاوه بر عوامل فوق نقش ايفا ميكنند. دوپامين كه مادهاى شيميايى در مغز و دخيل در ايجاد انگيزش و تقويت رفتارها است، به ويژه در سالهاى نوجوانى بسيار فراوان و فعال است.چرا نشاندن نوجوان روى نيمكت مدرسه و وادار كردن وى به انجام تكاليف اينچنين دشوار است؟
جيمز بيورك از بخش سوء مصرف الكل و الكليسم، انستيتوى ملى بتسدا در مريلند آمريكا به اين نتيجه رسيده كه هسته آكامبنس (ناحيهاى در قشر پيشانى مغز و مسوول ايجاد انگيزش در جست وجوى پاداش) در نوجوانان كمتر از بزرگسالان فعال است. به قول او «اگر قرار باشد كه نوجوانى در انجام عملى فاقد انگيزه كافى باشد پس لابد يا آن عمل بسيار هيجان بخش است يا زحمت چندانى نميبرد يا هر دو.» مثل اينكه اين فكر به نظر آشنا ميرسد. بيورك بر اين باور است كه والدين و جامعه از اين يافته ميتوانند درسهاى ارزشمندى بگيرند. «اگر پيشنهادى به نوجوان ميدهيد هر چه پاداش يا مجازات آن سريعتر باشد، پيشنهاد شما موثرتر خواهد بود».
واداشتن نوجوان به خوابيدن در سر ساعت معين و رعايت برنامه روزانه منظم موضوعى به كلى متفاوت است، اين نوع تصميمگيرى بيشتر از آنكه مربوط به قطعه پيشانى مغز باشد، به غده صنوبرى پينهآل و قاعده مغز ربط پيداميكند. با فرا رسيدن شب و پايان روز غده صنوبرى پينه آل ملاتونين ترشح ميكند كه در واقع به بدن علامت ميدهد كه روز تمام شده و وقت خواب فرا رسيده است. مطالعات نشان دادهاند كه رسيدن سطح ملاتونين به نوجوانان صرفنظر از ميزان نور و فعاليتهاى تحريككننده بيدارى در نوجوانان ديرتر از بزرگسالان به حد مطلوب ميرسد. برنامه ريزى مغز براى آغاز شب و خواب در نوجوانان اندكى ديرتر از بزرگسالان است.
مشكلات مربوط به هرسكردن در سلولهاى عصبى مغز
كشفيات اخير پيرامون رشد و تكامل مغز در نوجوانان انواع و اقسام پرسشها و نظريات حولوحوش زمان بيمارىهاى روانى و اختلالات شناختى در دوران كودكى را پيش آوردهاند. برخى دانشمندان بر آنند كه بيمارى «كاستى توجه و بيشفعالى» (ADHD) كه به طور معمول در سن7 سالگى ظاهر ميشود، احتمالا مقارن و مرتبط با دوره تكثير سلولى در مغز است.
هر چند كه بيمارى ريشه در ژنتيك دارد، ولى رشد سريع بافت مغز در اوايل دوران كودكى به ويژه رشد نواحى از مغز كه دوپامين فراوانى دارند، احتمالا تعيينكننده زمان شروع مرحله افزايش فعاليتهاى حركتى و به اصطلاح تيكهاى عصبى است. هنگامى كه هرس كردن در مغز آغاز ميشود، علائم به تدريج رو به كاهش ميگذارند.
از سوى ديگر اسكيزوفرنى مقارن زمانى ظاهر ميشود كه قشر پيشانى در حال هرس شدن است. بسيارى بر اين عقيدهاند كه اسكيزوفرنى ممكن است ناشى از مشكلى در فرآيند هرس كردن زوايد اضافى سلولهاى عصبى مغز باشد.
يك فرضيه ديگر اين است كه ريشه اسكيزوفرنى را بايد خيلى پيش تر يعنى زمانى كه انسان در رحم مادر به سر ميبرد جست وجو نمود و هرس كردن زوايد اضافى تنها اين اختلال را آشكار ميسازد.
مطالعات با استفاده از امآرآي نشان داده اند در حالى كه يك نوجوان سالم به طور متوسط 15 درصد ماده خاكسترى قشر مغز خويش را از دست ميدهد، اين رقم در نوجوانان مبتلا به اسكيزوفرنى تا 25درصد است.
وظيفه والدين چيست؟
دانشمندان چندان علاقهاى ندارند كه از محيط آزمايشگاه به يكباره وارد زندگى واقعى شوند. با اين حال درسهاى زيادى از اين پژوهشها براى والدين، مربيان و قانونگذاران وجود دارد. شايد بتوان گفت كه 18سالگي براى انجام بسيارى از مسووليتهاى اجتماعى كاملا غيرواقعى و بىپايه است به گفته گيد، زمان كامل شدن واقعى مغز25سالگى است.
از سوى ديگر، اكنون كه كاملا ثابت شده مغز كودكان كمتر از 18سال هنوز كامل نيست، بسيارى حقوقدانها و طرفداران حقوق كودك ميگويند، هرگز نبايد با افراد كمتر از 18 سال مانند بزرگسالان رفتار كرد. براي مثال اين موضوع به خصوص در امر محاكمات قضايى به صورت چالش بزرگى درآمده است.
البته بيشتر پدر ومادرها به طور غريزى از اين امر آگاهى دارند، ولى خوب است كه يادآورى كنيم رفتار نوجوان تنها براساس ميل و اراده نيست، گرچه اين ميل و اراده هم در آن نقش دارند، بلكه بايد دانست كه اشتباه كردن بخشى از روند طبيعى رشد مغز نوجوان است.
شما ميتوانيد از نوجوان بخواهيد فلان كار را بكند يا بهمان رفتار را در پيش گيرد، ولى اين جا اشتباه يك قاعده و كار بدون اشتباه (و دلخواه ما) در بسيارى موارد تنها يك استثنا است.
بهتر است به جاى توقعات نامعقول به آنها كمك كنيم تا جاى خالى ناتوانىهاى مغزشان را با تنظيم و ساختار بخشيدن به دقت برنامههايشان و هدايت آنها در تصميمگيرىهاى دشوار حتى به رغم ميل و ارادهشان پر كنيم. اينجا است كه فضايل ارزشمند و هميشه موفق پدران و مادران به كمك آنها ميآيند: «صبر و عشق.»
سپید