«و لا تقل ما لا تحب انیقال لك»؛ «و نگو آنچه دوست ندارى كه براى تو گفته
شود».انسان باید به خود مراجعه كند كه آیا دوست مىدارد كه مردم عیوب او را
بگویند یا او را با القاب زشت و زننده بخوانند؟ قطعا دوست نمىدارد در
نتیجه باید او هم درباره دیگران چنین باشد عیوب مردم را نگوید و نباید كسى
را با لقب بد و توهینآمیز صدا بزند و بخواند یا نام ببرد. یکی از موثرترین
عوامل ایجاد بهترین روابط دوستانه در میان جامعه را امیرمومنان در این
جملات آورده و با به كار گرفتن این دستورات عالیه هماى سعادت و خوشبختى بر
سر جامعه سایه خواهد افكند.
روزى كم و آبرومندانه
«و ان الیسیر من الله سبحانه اعظم و اكرم من الكثیر من خلقه و ان كان كل
منه»؛ «و به حق كه روزى اندكى كه از طرف خداوند سبحان به آدمى برسد بزرگتر و
گرامیتر از بهره فراوانى است كه از ناحیه دیگران به او برسد هر چند كه همه
از طرف خداست».مردم عادى در فكر فزونى ثروت و درآمدند، اما امیرمومنان، به
آبرومند بودن درآمدها و جلال بودن روزیها مىاندیشد و از این رو مقدار
مختصر و اندكى را با كرامت نفس و بزرگوارى انسان به دست بیاید از درآمدهاى
بسیار فراوانى كه با بست و بند و خواهش و تمنا همراه باشد به مراتب بهتر و
بالاتر مىدانند هر چند كه بالاخره تمام آنها مربوط به خداى تعالى است اما
فرق دارد كه از مسیر صحیح خداپسندانه به دست آمده یا با توسل و تشبث به
این و آن و تحمل منت دیگران كسب شده باشد. داشتن چنین رویهای در زندگی سبب
میگردد که فرد عزت خویش را در اجتماع حفظ کرده و نزد دیگران محترم و
ارزشمند باشد.
حفظ زبان
«و تلا فیك ما فرط من صمتك ایسر من ادراكك ما فات من منطقك و حفظ ما فى
الوعاء بشد الوكاء»؛ «تلافى و تدارک تقصیرى كه از خموشى پیدا شده آسانتر از
به دست آوردن آنچه از ناحیه گفتارت از دست رفته، مىباشد و نگهدارى آنچه
در ظرف است به استوار داشتن و استحكام بند آن است». این قسمت، در رابطه با
زبان و اجتناب و پرهیز از بسیار سخن گفتن مىباشد. سخن نگفته را غالبا همه
وقت مىتوان گفت ولیكن سخن گفته را پس گرفتن ممكن نیست. ممكن است از رهگذر
سكوت، نگرانیهایى به وقوع بپیوندد و سكوت، پیامدهای سوء و ناراحتكنندهاى
داشته باشد و لیكن نوعا قابل جبران است، بر خلاف پیامد سخنهاى نابجا و
گفتارهاى ناهنجار كه زمینه بر گرداندن ندارد و خسارات آن قابل تدارک و
جبران نیست.حفظ اسرار، در درون بستگى به محكم كردن بند و دهانه آن یعنى
زبان دارد كه اگر انسان سخت آن را نبندد و محكم نگه ندارد اسرار درون،
بیرون خواهد ریخت و تولید اشكالات و گرفتاریهاى بىشمار خواهد نمود.
انسانی که زمامدار زبان خویش نیست هرگز نمیتواند جایگاهی مناسب نزد
اطرافیان داشته باشد و دیگران از او دوری خواهند نمود.
فرو بردن خشم
«و تجرع الغیظ فانى ارجرعه احلى منها عاقبه و لا الذمغبه»؛ «از جام خشم و
غضب جرعه جرعه بنوش ـ خشم خود را فرو بر ـ زیرا من نوشیدنى و جرعهاى را
شیرینتر از آن، در عاقبت ندیدم و لذت بخشتر از آن از نظر مآل و پایان
نیافتم». فرو بردن خشم و غضب در آغاز كار بسیار مشكل، ولى عاقبت و سرانجام
آن بسیار شیرین خواهد بود. «و لن لمن غالظك فانه یوشك ان یلین لك»؛ «نرمى
كن نسبت به كسی كه با تو درشتى كند كه چه بسا به زودى براى تو نرم گردد».
در قرآن كریم نیز مى خوانیم: «ادفع بالتى هى احسن فاذا الذى بینك و بینه
عداوه كانه ولى حمیم»؛ «بدى افراد را به شیوه هر چه بهتر دفع كن كه در آن
هنگام آن كسی كه میان تو و او دشمنى است گویا دوستى بس مهربان مىباشد».
(سوره فصلت آیه 34).کسی که در مقابل بدیهای مردم بتواند خویشتن را کنترل
نماید و صبر پیشه سازد جایگاهی بس والا نزد حضرت حق و بندگان او خواهد
داشت. البته باید توجه نمود که این رفتار نباید سبب سوءاستفاده دیگران گردد
و وی را فردی مظلوم قلمداد نمایند. بلکه باید بتواند به آرامی و با کلامی
منطقی کلام منطقی خویش را ثابت نماید.
حفظ شخصیت
«فاقیمو ا على شانكم و الزموا طریقتكم»؛ «بر شخصیت و ارزش خود استوار
باشید و راه خود را بروید». انسانی که خود برای نفسش ارزش قائل است طوری
رفتار مینماید که دیگران نیز برای او احترام و حرمت قائل خواهند شد.مردم
جامعه، دوستان و همسایگان، همانند ما مىباشند، و چون ما محبت و خشم دارند.
برخى از چیزها را دوست و بسیارى از سخنها را دوست ندارند. شخصیت اجتماعى
انسان وقتى درست شكل مىگیرد كه متناسب با خواستهها و كششهاى درونى مردم
رفتار كنیم و در پرهیز اجتماعى نیز داراى معیار سنجش صحیحى باشیم كه فرمود:
«من ضمن بعرضه فلیدع المراء»؛ «كسى كه بر آبرو و شخصیت خود نگران است باید
از مجادله بپرهیزد». براى تنظیم روابط اجتماعى، باید به حقوق دیگران
احترام گذاشت، و با دوستان و همسایگان هماهنگ شد، و آنگونه كه دوست دارد
مردم نسبت به او مهربان و اهل گذشت و نیكوكار باشند او نیز نسبت به دیگران
نیكوكار باشد.
انجام كارهاى خیر
«الخیر منه مامول و الشر منه مامون»؛ «به او امید خیر مىرود و از او بیم
شر نمىرود».چنین انسانی ملجأ و مرجع حاجات درماندگان و نیازمندان خواهد
بود. مردمان نیکی او را در دل خویش دارند و خود را از گزندش مصون میدانند.
زیرا بدى را كسى از او تجربه نكرده است كه در هراس از تكرار آن
باشد.انسانی که انگیزهاى براى اذیت و آزار و گناه ندارد و رضاى خالق را در
قضای حاجت مخلوق یافته است تمام همش مصروف جلب رضایت، در مسیر قرب الى
الله است.
آرمان