کد خبر: ۴۶۴۴۶
تاریخ انتشار: ۱۹:۰۰ - ۱۳ دی ۱۳۹۳ - 2015January 03
شفاآنلاین-«در مورد راه‏هاى رسیدن به خوشبختى، دیدگاه‏هاى متفاوتى وجود دارد. مفهوم سعادت در همه نظام‌ها، اسلامی یا غیر اسلامی،‌ یک مفهوم مقایسه‌ای است و به معنی دوام لذت یا دوام نسبی لذت است و حتی مکاتب مادی نیز در زمینه سعادت دنیوی همین تفسیر را دارند.
به گزارش شفا آنلاین،از این‌رو مثلاً به کسی که از مواد مخدّر استفاده می‌کند و در دفعات نخستین از مصرف آن لذت فوق‌العاده می‌برد،‌ در هیچ مکتبی حتی مکتب‌های مادی گفته نمی‌شود که او سعادتمند است؛‌ زیرا، در ورای این لذتّ‌ها و در باطن این احساسات و ادراکات لذتبخش، بدبختی‌ها و سیه‌روزی‌های بسیار وجود دارد. چیزی که اسلام به‌طور ویژه مطرح می‌کند و منشأ تفاوت آن با نظام‌های دیگر می‌شود، این است که بر اساس ایمان به جهان پس از مرگ از وجود لذایذ و آلام دیگری نیز خبر می‌دهد و به تناسب آن، مفهوم سعادت را در مرحله نخست، لذت دائمی و جاودانی آخرت معرفی می‌کند.اسلام، به انسان هشدار می‌دهد که زندگی وی منحصر به زندگی دنیا و لذایذ و رنج‌های دنیوی نیست. بلکه زندگی ابدی و جاودانه نیز با رنج‌ها و لذت‌های متناسب با اعمال انسان‌ها در راه است و این آدمی است که می‌تواند انتخاب کند زندگی زودگذر و فانی، ‌یا سعادت جاودانه و همیشگی را».مسلم است که سعادت و خوشبختى از آنِ جامعه‏اى است که آسایش خاطر و آرامش بیشترى داشته باشد. با این بیان مى‏توان گفت مال و ثروت و قدرت، منشأ سعادت و خوشبختى به حساب نمى‏آید، زیرا ثروت و قدرت، رفاه مى‏آورند اما آرام‌بخش نیستند. یکى از دانشمندان انگلیسى مى‏گوید: براى مردم عاقل، ثروت یکى از عوامل اضطراب و بدبختى است. مسئله مهم این است که باید بکوشیم تا مالک ثروت خود باشیم، نه بنده آن. کسانى که ثروت را بى‌اندازه دوست دارند، گویى خودشان را اسیر آن ساخته‏اند و از فکر این که مبادا در کشمکش حوادث، ثروتشان از دست برود، دائماً به خود مى‏لرزند و هیچ وقت روى آسایش را نمى‏بینند. استاد مطهرى مى‌گوید: طرح و تنظیم برنامه سعادت، فرع بر این است که انسان با تمام استعدادهاى پنهانی که دارد، شناخته شود؛ زیرا سعادت از شکفته شدن استعدادها و بروز و ظهور و فعلیت یافتن قوه‌ها پیدا مىشود. سعادت حقیقى وقتى حاصل مى‌شود که تمام استعدادهاى انسانى، بالاخص استعدادهاى عالىِ وجود وى، از قوّه به فعلیت برسد.انسان با همه استعدادهایش باید شناخته شود تا طرح و تنظیم چنین برنامه‌اى ممکن و میسر گردد. از طرف دیگر با توجه به این که با همه پیشرفت‌هاى عظیمى که نصیب بشر در علم و صنعت شده و با همه کشفیات شگفت‌آورى که در دنیاى جمادات و نباتات و جانداران صورت گرفته، انسان هنوز موجودى ناشناخته است؛ پس باید قبول کرد هنوز علم بشر نتوانسته است مدعى شود مى‌تواند طرح سعادت بشر را تنظیم کند. چگونه می‌توان طرح سعادت جامعی برای یک موجود تنظیم کرد، در حالی که حقیقت و ماهیت آن هنوز کاملا شناخته نشده باشد. بر این اساس براى شناخت عوامل سعادت و خوشبختى باید به سراغ آفریدگار انسان که حقیقت وجود انسان را می‌داند و از راز و رمز سعادت انسانی و راه‌های شقاوت آن آگاه است برویم و از قرآن و مفسران واقعی آن (روایات معصومین ) کمک بگیریم .اسلام بشر را از جنبه جسم و جان و ازجهت معنوى و مادى مورد توجه قرار داده است و سعادت انسان را در برخوردارى از کمالات روحى و استفاده صحیح از تمایلات مادى مى‌داند؛ از این‌رو عواملى مادى و معنوى را در تحصیل سعادت موثر مى‌داند که عبارتند از: 1- ایمان به خدا؛ قرآن مجید در سوره عصر، افرادى را از خسران مستثنى کرده است و آن افراد مومن و نیکوکارند. آنها به فلاح و رستگاری نائل مى‌شوند. خوشبخت کسى است که زندگى خوشایندى داشته باشد و این جز با آرمیدن در بستر خشنودى خداوند، امکان‏پذیر نیست.2- تقوا و خودسازى؛ قرآن مجید پس از یازده سوگند به صراحت مى‌فرماید: سعادت و رستگارى براى کسى است که جان خود را از پلیدى تطهیر کند و بدبخت کسى است که به ناپاکى بگراید. (شمس آیه 9)استاد مطهرى مى‌گوید: پیغمبران الهى آمده‌اند که به ما راه زندگى و درِ ورودى زندگى و خوشبختى را نشان دهند. آمده‌اند به بشر بفهمانند بدى، بدکارى، هوس‌بازى، دروغ، خیانت، منفعت‌پرستى، کینه‌توزى و خودپرستى، راه ورودى زندگى و طریق رسیدن به سعادت و آرامش و رضایت‌خاطر نیست. درِوازه ورودى زندگى و خوشبختى، نیکى و نیکوکارى، راستى و درستى و استحکام اخلاقى و خیرخواهى و مهربانى است. تنها ایمان و اعتقاد به معنویات و سپس نیکوکارى بر اساس آن اعتقادات مقدس است که قلب را آرام و رضایت خاطر را تأمین مى‌کند و سعادت را میسر مى‌سازد.3- یاد خدا؛ قرآن مجید مهم‌ترین عامل و وسیله براى خوشى و آرامش روح را یاد خدا مى‌داند و مى‌فرماید: دل آرام گیرد به یاد خدا و روى گرداندن از یاد خدا را عامل سیه‌روزى مى‌داند و مى‌فرماید: هر کس از یاد من روى گرداند، زندگى‌اش تنگ مى‌شود.( طه آیه 124).4 -عمل صالح؛ قرآن کریم امورى همانند جهاد در راه خدا، امر به معروف، نهى از منکر، شکر نعمت‌هاى الهى و توبه را مایه  حیات و سعادت انسان مى‌شناسد.5 - همنشینى با بزرگان؛ پیامبراکرم(ص) مى‌فرماید: سعادتمندترین مردم کسى است که با افراد بزرگوار و کریم همنشین باشد».(بحارالانوار، ج 74 ص 185).‌6- همسر، فرزند و منزل شایسته؛ در روایتى رسول خدا(ص) مى‌فرماید: از سعادت مرد مسلمان است که همسر شایسته، خانه وسیع، مرکب راهوار و فرزند شایسته داشته باشد».(بحارالانوار، ج 104 ص 98).7- پندپذیرى؛ امام على(ع)مى‌فرماید: سعادتمند کسى است که از سرنوشت دیگران پند گیرد.( نهج‌البلاغه، خطبه 85).8 -عاقبت به‌خیرى؛ امام صادق (ع)از امام على (ع)نقل مى‌کند: حقیقت سعادت این است که آخرین مرحله زندگى انسان با عمل سعادتمندانه‌اى پایان پذیرد و حقیقت شقاوت این است که آخرین مرحله عمر با عمل شقاوتمندانه‌اى خاتمه یابد».( تفسیر نمونه، ج 9 ص 250).
آرمان

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: