تحقیر و توهین در رابطه زناشویی، عزتنفس همسران را از بین میبرد و حل مشترک مسائل را به امری تقریباً ناممکن بدل میکند. در مقابل، ارتباط پاک و مؤثر تقویتکننده عزتنفس است و فضایی امن برای گشودن گره مشکلات و رهایی از تنش به وجود میآورد. ارتباط پاک یعنی پذیرش مسئولیت حرف خود، صداقت و پرهیز از ناگفتهگذاشتن تکههای مهمی از حرف و مهمتر از همه، ارتباط پاک یعنی حامی بودن، تقویت صمیمیت و تفاهم بهجای دفاع و فاصلهگرفتن از یکدیگر.
مهارتهای ارتباطی خوب، یکی از مهمترین عوامل رضایتمندی و خشنودی همسران از رابطه زناشویی است. تحقیقات نشان میدهد که وقتی به افراد متأهل روشهای برقراری ارتباط سازنده آموخته میشود، فشار خونشان پایین میآید و رضایتمندی آنها از زندگی زناشوییشان افزایش مییابد.
چگونگی ارتباط، یکی از وجوه بسیار مهم در تمایز میان همسران موفق و ناموفق است. همسران موفق از صحبتکردن با هم احساس رضایت میکنند و میتوانند افکار و احساسات خود را با هم در میان بگذارند و یکدیگر را بفهمند و بدینسان صمیمیت میان خود را افزایش دهند، در حالی که همسران ناموفق از ارتباط خود رضایتی ندارند و تلاش آنان برای برقراری ارتباط به سوءتفاهم، تنش و درگیری میانجامد. بنابراین به نفع همسران است که هرچه زودتر مهارتهای ارتباطی مؤثر را بهعنوان عامل پیشگیریکننده از مشکلات زناشویی یاد بگیرند و منتظر نمانند تا بعد از فرو رفتن در بحران، به بهبود مهارت ارتباطی خود بپردازند.
کلیدهای ارتباط پاک همسران
* هنگام گفتوگو با همسرتان از کلمات دوپهلو و قضاوتگر استفاده نکنید. منظور تکهپرانی و متلکگویی است، کلماتی که به همسرتان میفهماند ناقص و ناکامل است: «هیچ تلاشی نمیکنی... رفتارت بچهگانه است... بیفکرتر از تو ندیدم»و... این کلمات تهاجمیهستند که تیشه به ریشه احساس ارزشمند بودن میزنند.
* به همسرتان برچسب کلی نزنید. برچسبهای کلی یعنی زیر سؤال بردن کل هویت همسر. کلماتی مثل «تنبل... بیعرضه... خودخواه... بیمصرف...» توجه داشته باشید که نوک پیکان حمله بلکه متوجه شخصیت اوست. پیامی که این کلمات منتقل میکنند، این است که همسرتان آدم بدی است، نه در این لحظه، بلکه همیشه. نتیجه این برچسبها از دست رفتن اعتماد و صمیمیت است و قطعاً ضربهای بزرگ بر روابط زناشویی شما وارد میکنند.
* از سرزنش کردن و اتهام زدن در قالب «تو» بپرهیزید. «همیشه دیر به خانه میآیی،هیچوقت مرا با خودت جایی نمیبری و ... . این جملات یعنی «من در رنجم و باعث آن تو هستی.»
* گذشته را مدام مرور نکنید. ارتباط پاک و سالم به مسئلهای میپردازد که در حال حاضر مطرح است در حالی که ارتباط توهینآمیز از گذشته استفاده میکند تا طرف مقابل را تحقیر کند. البته گاهی ممکن است گذشته را به عنوان تجربهای بزرگ مرور کنید؛ اما اگر گذشتههای دور را معمولاً با این هدف زنده میکنید که از آن علیه همسرتان استفاده کنید، در واقع مدرک جمع میکنید تا بر جدیبودن تقصیرات همسرتان مهر تأیید بزنید. این قاعده کلی را آویزه گوش کنید؛ وقتی عصبانی هستید، هرگز گذشتههای دور را زنده نکنید. خشم باعث میشود از گذشته نه بهعنوان منبعی برای بهترکردن اوضاع کنونی، بلکه بهعنوان یک چماق استفاده کنید و خواسته یا ناخواسته رابطهتان را خدشهدار کنید.
* همسرتان را با دیگران مقایسه نکنید. ارتباط پاک باعث میشود همسرتان در مورد خودش احساس خوبی پیدا کند. این نوع ارتباط برای کمک طراحیشده و نه آسیب زدن. مقایسه کردن نهتنها چیزی را حل نمیکند، بلکه با این کار شما رسماً لذتِ داشتن یک ارتباط سالم و با نشاط را از خود و همسرتان دریغ میکنید.
* از تهدیدکردن همسرتان بپرهیزید. تهدید اساساً این پیام را منتقل میکند، تو بدی و من میخواهم تو را مجازات کنم. پیام «تو بدی» بهاندازه کافی دردناک هست، اما آسیب رساندن با قصد قبلی، برای رابطه شما بینهایت ویرانکننده است.
* احساسات خود را به شکلی مؤثر بیان کنید. وقتی احساسات خود را شرح میدهید، برای تفهیم بهتر آنها از کلمات واضح و روشن استفاده کنید. «دلم گرفته، میخواهم گریه کنم... احساس میکنم زودرنج و گوشهگیر شدهام...» وقتی ارتباط سالم و بانشاط برقرار میکنید، صدای خود را تا حدی که میتوانید به بلندی آهنگ عادی کلام نزدیک کنید. در نتیجه، همسرتان میتواند صدای احساس شما را بشنود، بدون آنکه احساس یک بازنده را در این ارتباط داشته باشد.
* از زبان بدنتان برای بیان بهتر احساسات خود استفاده کنید. بدن شما نشان میدهد که تا چه اندازه خواهان برقراری ارتباط هستید. وقتی ابروهایتان به هم گره خورده است، یا از گوشه چشم نگاه میکنید بدن شما با صدای بلند اعلام میکند که تمایلی به یک گفتوگو و ارتباط سازنده و سالم ندارید. وقتی دستبهسینه هستید یا یک طرفه نشستهاید یا انگشت اتهام را به سوی طرف مقابل نشانه رفتهاید، باز هم راه ارتباط را سد کردهاید. اگر میخواهید بدنتان به ارتباط جواب مثبت بدهد، توی چشم همسرتان نگاه کنید، هنگام گوش کردن سر تکان دهید و صورت خود را شل و آرام نگه دارید.
* از پیامهای کامل، واضح و روشن استفاده کنید. پیامهای کامل از مشاهدات، افکار، احساسات و نیازها یا خواستهها تشکیل شدهاند. مشاهدات یعنی بیان امور واقع که خنثی و عاری از قضاوت یا نتیجهگیری هستند.
* افکار عبارتند از عقاید، نظرات، نظریهها و تفسیرهای شما از یک موقعیت. افکار نه همچون حقایق مطلق، بلکه بهعنوان فرضیههای شخصی یا ادراکات شما از موقعیت بیان میشوند. «به عقیده من... در این فکر بودم که اگر... فکر میکنم که... نگران بودم از اینکه... از دید من...» از سوی دیگر بخش مربوط به احساسات در یک پیام کامل، اغلب میتواند به مهمترین مؤلفه تبدیل شود، بویژه میان افراد خیلی نزدیک و صمیمی. احساسات سرزنش نمیکنند؛ آنها صرفاً وصف حالت هیجانی شما هستند.
* بخشی از یک پیام کامل، بیان نیازهاست. هیچکس نمیتواند بداند شما چه میخواهید، مگر اینکه آنها را بیان کنید. حتی نزدیکترین کسان شما هم هرچقدر هم که شما را دوست داشته باشند، نمیتوانند فکرتان را بخوانند. نمونههایی از بیان نیازها یا خواستهها عبارتاند از «حالم خیلی بد است، میشود لطفاً به بچه برسی؟... نیاز به استراحت دارم.»
* گفتوگوهای مهم با همسرتان همیشه باید به شکل یک پیام کامل باشند که مشاهدات، عقاید، احساسات و خواستههای شما را بهروشنی از هم جدا میکنند. حذف هر یک از این مؤلفهها یک «پیام ناقص» منتقل میکند. بهتر است هنگام عصبانیت با همسرتان گفتوگو نکنید. وقتی عصبانی هستید با اعلام عصبانیت خود به همسرتان از او بخواهید که زمان گفتوگو و ارتباط خود را با یکدیگر به زمانی غیر از آن موکول کنید.
* در یک ارتباط سالم و سازنده، حتماً دو سوی تعامل باید در حالت تعادل باشند تا نتایج بهتری عایدشان شود؛ عصبانیت وضعیتی ایجاد میکند که نهتنها شما، بلکه همسرتان نیز در آن آسیب خواهد دید. (منیره کرمانی جهانگیر - کارشناس ارشد روانشناسی بالینی/ایسنا)