چرا بازگشت کودکان به مدرسه تا این اندازه اهمیت دارد؟ فقر در هر لحظه از زندگی سرکوبگر روح و جسم انسان است اما فقر در کودکی و محروم ماندن از مدرسه سرنوشت انسان را تا پایان زندگی رقم خواهد زد و انسان را اسیر شرایطی میکند که بهسختی میتوان آن را تغییر داد. یکی از اقدامات اساسی برای زدودن فقر از چهره کودکان، فراهم کردن زمینه آموزش و توانمندی آنان است. در کشور ما نیز اصل 30 قانون اساسی، فصل سوم ماده 24 برنامه پنجم توسعه، سند ملی آموزش برای همه، پیماننامه حقوق کودک، سند بنیادین تحول آموزشوپرورش و بستههای سیاستی کودکان خارج از مدرسه بر اساس سند ملی آموزش برای همه، به صراحت بر آموزش و حق تحصیل کودکان و نوجوانان تاکید کرده است.
در گزارشها و مصاحبههای مسئولان ارقام متفاوتی در این خصوص اعلام شده اما نکته مشترک بین همه آنها تایید این واقعیت تلخ است که متاسفانه هنوز هزاران نفر از کودکان ایرانی از تحصیل بازماندهاند. با توجه به اهمیت این موضوع در جلسه اخیر شورایعالی رفاه و تامین اجتماعی که پس از سالها تعطیلی با حضور رئیسجمهور برگزار شد، مقرر شد وزارت آموزشوپرورش با همراهی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی سیاستهای تشویقی برای بازگشت به مدرسه کودکانی که به دلیل فقر از تحصیل بازماندهاند را تنظیم کنند و در مواردی که عدم تحصیل کودکان، به مسایل فرهنگی بازمیگردد باید در این زمینه کار فرهنگی شود.
باورکردنی نیست که بهعلت ضعف نظام اطلاعات و آماری کشور پیداکردن این کودکان نیز خود موضوع و مسالهای مهم باشد. وزارت آموزشوپرورش در هر استان کمیتهای را برای این موضوع تشکیل داده است. با آنکه از طریق تطابق کد ملی دانشآموزانی که در مدارس ثبتنام کردهاند و استعلام از سازمان ثبت احوال کشور میتوان تعداد کودکان بازمانده از تحصیل بههمراه کد ملی، نام پدر و نام مادر را مشخص کرد اما مکان این افراد بهراحتی قابل شناسایی نیست و این امر امکان مراجعه مسئولان بهمنظور ارائه خدمت به ایشان را سلب میکند.
گرچه به انضمام هرکد ملی یک کدپستی برای فرد ثبت شده است اما با تغییر آدرس، کدپستی جدید برای افراد ثبت نمیشود و امکان پیگیری وضعیت این کودکان برای مسئولان امر را با مشکل مواجه میکند. شاید روش تطبیق کد ملی کودکان با دانشآموزان با همکاری سازمان ثبت احوال کشور و بهرهگیری از ظرفیتهای سازمانهای مردمنهاد برای شناسایی محل زندگی ایشان را بتوان از بهترین شیوههای شناسایی و کمک به حل این موضوع دانست اما باز هم در حل این مشکل دولت نیازمند همکاری خانوادههای این کودکان است.
پرداخت یارانه مشروط نقدی به سرپرست خانوار این کودکان یکی از راهکارهای تشویقی است که برای بازگشت کودکان فقیر به تحصیل مطرح است. به این معنا که اگر کودکان این خانوادهها در مدرسه حضور یابند یارانه نقدی آنها افزایش خواهد یافت و البته این امر مستلزم حضور مستمر کودک در مدرسه است. یارانه مشروط نهتنها در کشورهای در حال توسعه بلکه در کشورهای پیشرفته نیز امری پذیرفته شده است که به خانوادههای کودکان بهعنوان برابری تشویقی برای افزایش سطح سواد در این کشورها پرداخت میشود.
نکته دیگری که درخصوص علت بازماندگی برخی کودکان از تحصیل بیان میشود، مباحث فرهنگی است. بر اساس مستندات و آمارها، سهم جنسیتی کودکان بازمانده از تحصیل در دختران بیشتر از پسران است. علت این امر را نیز میتوان در عوامل مختلف فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی جستوجو کرد. باورها و تعصبهای نادرست خانوادگی، فرهنگی، فقر خانواده، درآمد کم سرپرست خانوار، نگرشهای جنسیتی و قومیتی در برخی مناطق کشور را میتوان از جمله این دلایل ذکر کرد.
معمولاً خانوادههایی که از سطح تحصیلات و درآمد کمتری برخوردارند ترجیح
میدهند که فرزند پسر تحصیل کند تا در آینده بتواند شغل بهتری داشته باشد و
کمک خرجشان باشد اما از سویی آینده دخترانشان را نیز در ازدواج زودهنگام و
خانهداری میبینند. برای طراحی و اجرای سیاستهای رفاهی مرتبط با کودکان
بهویژه بازگشت کودکان بازمانده از تحصیل به فضای مدرسه باید گفتوگویی
اجتماعی میان دولت، جریانهای اجتماعی و تودههای مردم برقرار شود. دولت
یازدهم گفتوگوی اجتماعی فراگیر را بهعنوان هدف و ابزاری میداند که
میتواند سرلوحه سیاستگذاری اجتماعی دولت قرار گیرد. در این چارچوب معاونت
رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی از نظرات و پیشنهادهای
دستاندرکاران حوزه کودکان در جهت شناسایی کودکان و نوجوانان محروم از
تحصیل در کشور و انسداد مبادی بیسوادی در کشور استقبال میکند.
احمد میدری / معاون وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی
روزنامه شرق