س: به نظر شما میتوان لخته خون را آنقدر مهم دانست که یک روز جهانی به آن اختصاص پیدا کند.
توگه: قطعاً. بشر برای بقا ضمن انجام کارهای سخت همواره با مشکل خونریزی مواجه بوده است. درگیری و نزاعهای مختلف؛ حملات حیوانات وحشی همواره ادامه حیات انسان را مورد تهدید قرار میداد. خونریزی حاصل از صدمات و حوادث در بیشتر موارد باعث مرگ انسان میشد اما این مشکل در این دوران، به شکل دیگری خودنمایی کرده است.
در سالهای اخیر بهدلیل تغییر نحوه زندگی انسانها، کاهش فعالیتهای بدنی، افزایش فعالیتهای بدون تحرک، تغییر رژیم غذایی و بیماریهایی که ممکن است برای بشر رخ دهد، خطر تشکیل لخته خون را مضاعف کرده است که همین مسئله به روشی دیگر حیات انسان را تهدید میکند. همین تهدید باعث شده است تا یک روز جهانی به ترومبوز اختصاص پیدا کند تا شاید عزمی ملی و جهانی برای کاهش این بیماری، شکل بگیرد.
س: در کنار واژه ترومبوز واژه هموستاز نیز قرار دارد، هموستاز دقیقاً به چه معنی است؟
توگه: هموستاز پدیده روانگردی خون را در درون رگها تعریف میکنند. یک هموستاز نرمال به این معنی است که خون به موقع بند بیاید و در جایی که باید روان باشد روانی خود را حفظ کند، اما پدیده ترومبوز به آن قسمتی برمیگردد که خون نمیتواند سیالیت و روانی خود را حفظ کند و در نتیجه متوقف میشود و آن توقف باعث ایجاد لخته میشود. در حال حاضر براساس آمارها، سکتههای قلبی و مغزی و ترومبوآمبولی ریه، 3 پدیدهای است که در صدر علل مرگ و میر بشر قرار دارند.
س: در خصوص آمار ابتلا و مرگ و میر این بیماری چه آماری را میتوان ارائه کرد؟
توگه: آمارها نشان میدهد سالانه بین 200-100 نفر در اثر لخته در سیاهرگهای عمقی اندامها و حدود 300-200 نفر در آمریکا و 500-300 نفر در اروپا در اثر این عارضه جان خود را از دست میدهند، بنابراین این بیماری از یک طرف با نوع و سبک زندگی بشر شکل میگیرد و شیوع پیدا کرده است و متاسفانه توانسته تعداد زیادی را به کام مرگ بکشاند.
س: به نظر شما با یک نامگذاری میتوان مشکلات ناشی از ترومبوز را حل کرد؟ اصولا سیاستگذاران چه هدفی را برای این نامگذاری دنبال کردهاند؟
توگه: نامگذاری یک روز بهعنوان روز جهانی ترومبوز هدفی جز اطلاعرسانی ندارد، هر چند توجه به این مسئله جای کار بیشتری دارد.
س: شناسایی زودرس این بیماری چه سودی دارد؟
توگه: عوارض این بیماری را باید در مرحله نخست عوامل خطر شناخت تا این عوامل خطر شناسایی و رفع شود یا در مراحل مقدماتی راهحلهایی اندیشیده شود تا این اتفاق نیفتد. در مرحله دوم در صورت بروز چنین عارضهای به سرعت درمان انجام میگیرد تا عواقب جدی بعدی را به دنبال نداشته باشد.
عوامل خطری که باعث ایجاد این عارضه میشود؛ یکی عدم تحرک است که در ابتلا به ترومبوز نقش اساسی دارد و وقتی جریان خون در داخل رگ دچار اشکال میشود، لخته به وجود میآید. مسئله دوم آسیب عروقی است که میتواند باعث ایجاد لخته شود.
مهمترین عواملی که باعث ایجاد آسیب عروقی میشوند و زمینه را برای لخته شدن خون در درون رگها فراهم میکنند؛ تصلب شرایین یا اسکلروز است. مصرف سیگار نیز عامل مهمی در ایجاد این لختههاست. در نتیجه پرهیز از این 2 نکته و عواملی که باعث تصلب شرایین میشوند، میتواند خطر ابتلا به این بیماری را کاهش دهد.
س: چه عواملی باعث ایجاد این عارضه میشود؟
توگه: اضافه وزن، چربیخون، فشارخون مهمترین علل به شمار میرود. افراد شهرنشین که در معرض آلودگیهای محیطی قرار دارند، مصرف سیگار را نیز باید حتماً مدنظر قرار بدهند. جراحیهایی که در ناحیه لگن و شکم انجام میشود نیز میتواند این عارضه را به صورت مقطعی به وجود بیاورد.
اگر فرد به علت مسافرتهای طولانیمدت در حالت نشسته باشد، احتمال ابتلا به این عارضه افزایش مییابد. بعضی از بیماریها نیز بهعلت خاصیت خود بیماری افزایش لختهپذیری بیشتری دارد. مانند سرطانها، بارداری، تصادفات، عوارض مغزی. این بیماریها عملا باعث میشود لختهسازی خون بالا رود. شناخت عوامل خطر باعث میشود پزشک و بیمار به محض قرار گرفتن در این شرایط آن را مد نظر قرار دهند. پزشک با در نظر گرفتن تمهیداتی میتواند مانع از وقوع این حادثه شود.
نکتهای که باید مدنظر گرفته شود این است که اگر خون در رگها لخته شود، باید سریعاً تشخیص داده شود. در مواردی بیمار در شریانهای بزرگ و وریدهای اصلی بدن دچار این عارضه شود که اگر به موقع تشخیص داده شود، شاید بتوان با استفاده از داروهای بیحسکننده سلامت رگ و جریان خون را حفظ کرد. در غیر این صورت میتوان با استفاده از داروهای دیگر مانع توسعه لختهها در رگ شد.
س: دستاوردهای جدید در مرکز تحقیقات ترومبوزهموستاز چیست؟
توگه: وارفارین و هپارین دو داروی سنتی هستند که همواره برای درمان و پیشگیری از پیشرفت لخته وجود داشته و مورد استفاده قرار میگرفته است. امروزه با استفاده از پیشرفت علم، فرمهای جدیدتری از این دارو تولید شده است و به بازار آمده است که عوارض کمتری نسبت به هپارین دارد. همچنین، به جای وارفارین که با استفاده از آن برای کنترل و تنظیم میزان روانی خون هر دو سه هفته یک بار آزمایش خون انجام میگرفت. داروی دیگری هم تولید شده است که مستقیماً روی فاکتور 2 انعقادی اثر میگذارد و با نوسانات دارویی، سازگاری بیشتری دارد.
به هرحال باید علائم هشدار در رابطه با ریسک این موضوع در درازمدت و کوتاهمدت شناسایی شود تا مانع از این رخداد شویم. از سوی دیگر باید ملاحظات لازم انجام پذیرد تا استفاده طولانیمدت از این داروها برای تکمیل پروسه درمان، تبعاتی به دنبال نداشته باشد.
س: این بیماری چه نشانههایی دارد؟
توگه: اگر بیمار تحت عمل جراحی یا در معرض عدم تحرک طولانیمدت قرار گرفته باشد، خون در سیاهرگها لخته ایجاد میشود. این لختهها درد و تورم در اندامها ایجاد میکندو در صورتی که به سمت ریه، قلب و مغز حرکت کند باعث سکته قلبی و مغزی و بیماری آمبولی میشود. درد در قفسه سینه، تپش قلب، اختلال تنفسی و... از علائم ابتدایی آن است.
س: چه روشهای تشخیصی برای تشخیص زودرس این بیماری وجود دارد؟
توگه: سونوگرافی داخلی از اندام تحتانی و سیتیآنژیوگرافی
س: ساعت حیاتی که معمولاً بعد از سکتهها اهمیت زیادی دارد، چیست؟
توگه: مدت زمان 3 ساعت؛ در واقع فرصتی است که برای نجات بیمار در نظر گرفته شده است و در این مدت با تزریق دارو میتوان، لخته را از بین برد و بیمار را از مرگ حتمی نجات داد. در غیر این صورت امکان درمان بیمار وجود ندارد، چراکه لخته خون ارگانیزه شده است.