شفاآنلاین-به هر حال پس از 9 اسیدپاشی که در این 10 سال اتفاق افتاده، حالا در ماه اخیر مسئولان انتظامی و قضایی با دو پرونده اسیدپاشی تنها در مهرماه 93 روبهرو هستند که یکی در دهدشت اتفاق افتاده و دیگری مربوط به قربانی شدن وکیلی در شهرستان مرند است.
به گزارش شفا آنلاین،آمار اسیدپاشیهایی که در 10 سال گذشته یعنی پس از حادثه اسیدپاشی به
صورت «آمنه بهرامی» رخ داده در حالی 9 مورد بوده است که تنها در شش ماهه
اول امسال، سه پرونده اسیدپاشی روی میز پلیس و قضات کشور قرار گرفته است.
اگرچه تاکنون به سیر صعودی تعداد اسیدپاشیها و افزایش وقوع این جرم در سال
جاری پرداخته نشده است، اما رخ دادن سه مورد اسیدپاشی در شش ماه با 9 مورد
در 10 سال اخیر قابل مقایسه نیست.
از روزی که خواستگار آمنه 25 ساله به صورت او اسید پاشید تا
روزی که از حکم تایید شده قصاص عامل اسیدپاشی گذشت، تنها یک مورد اسیدپاشی
در کشور اتفاق افتاد و از فروردین 90 که قصاص چشمان مجید بخشیده شد و از
جنبه عمومی جرم راهی زندان شد، تا پایان سال 92، هشت مورد پرونده اسیدپاشی
در کشور گشوده شد. شاید اگر قانون حکم سنگینتری برای مجازات از جنبه عمومی
عامل اسیدپاشی بر صورت آمنه پس از گذشت این دختر از قصاص، در نظر گرفته
بود، دیگر پدر تهمینه یوسفی صورت او را نگه نمیداشت تا پسرش روی صورت
خواهر اسید بریزد، شاید دیگر عامل اسیدپاشی داوود روشنایی به همین راحتی
داوود را با فرد دیگر اشتباه نمیگرفت و روی صورتش اسید نمیریخت و حتی
شاید آن کارمند نظافتچی به دلیل اشتباهش، روی صورت همکار خود سه لیتر اسید
نمیریخت.
به هر حال پس از 9 اسیدپاشی که در این
10 سال اتفاق افتاده، حالا در ماه اخیر مسئولان انتظامی و قضایی با دو
پرونده اسیدپاشی تنها در مهرماه 93 روبهرو هستند که یکی در دهدشت اتفاق
افتاده و دیگری مربوط به قربانی شدن وکیلی در شهرستان مرند است. در همین
حال پرونده دیگری که بیستودوم مهرماه امسال از طریق مرکز اطلاعرسانی
پلیس آگاهی تهران برای رسانهها ارسال شده، خبر از دستگیری متهم به
اسیدپاشی دیگری دارد که اردیبهشت امسال روی دوستش اسید ریخته است.
حادثه در کیانشهر
ساعت
دو بامداد دوازدهم اردیبهشت امسال به کلانتری 158 کیانشهر خبر رسید که پسر
23 سالهای بهنام «صادق» از ناحیه سر و صورت مورد اسیدپاشی قرار گرفته و
به بیمارستان منتقل شده است. پلیس پیگیر ماجرا شد و پرونده به دستور بازپرس
شعبه پنجم دادسرای ناحیه 14 تهران، در اختیار اداره شانزدهم پلیس آگاهی
پایتخت قرار گرفت.
پلیس در نخستین گام به سراغ صادق در بیمارستان رفت و به بازجویی از او پرداخت.
صادق
به ماموران گفت: «آخر شب یازدهم اردیبهشت در حال ورود به خانهمان بودم که
یک مرد از پشت سر من را صدا زد. وقتی برگشتم یک موتورسوار نقابدار را دیدم
که به من گفت «بگیر». این آخرین کلمهای بود که شنیدم. یکباره سراپا
سوختم و فریاد کشیدم. در بیمارستان متوجه شدم از ناحیه سر، صورت و دست با
اسید سوختهام. من قبلا با هیچکس اختلاف نداشتم و به کسی هم مشکوک نیستم.»
با
توجه به اظهارات صادق از مشاهداتش در چند ثانیهای که حادثه رخ داده بود،
احتمال پاشیده شدن اسید روی فرد اسیدپاش قوت گرفت و تحقیقات در این زمینه
متمرکز شد.
با بررسی سوابق موجود در بیمارستانهای تهران بهویژه
بیمارستانهای سوانح و سوختگی، مشخص شد پسر 25 سالهای بهنام «حمیدرضا»
بامداد دوازدهم اردیبهشت بهخاطر پاشیده شدن اسید روی دست و صورتش به یکی
از بیمارستانهای پایتخت مراجعه کرده و مدعی شده هنگام کار با اسید، دست و
صورتش سوخته است.
پلیس با اطلاعاتی که به دست
آورد تصویر این پسر را به صادق نشان داد. صادق گفت: «او یکی از ساکنان
منطقه کیانشهر است. او را میشناسم اما قبلا هرگز با او درگیر نشدهام.»
با
توجه به احتمال ارتکاب اسیدپاشی از سوی حمیدرضا، ماموران اداره شانزدهم به
محل سکونت این پسر در منطقه کیانشهر رفتند و بیستم مهر او را دستگیر
کردند.
حمیدرضا منکر هرگونه اسیدپاشی بود و ادعا
میکرد در حال تلاش برای بازکردن انسداد لوله فاضلاب، اسید به رویش ریخته
است، او اما در بازجوییهای بهعمل آمده ناچار به اعتراف شد.
حمیدرضا
گفت: «اسید را از مغازهای در خیابان شهرزاد خریدم و منتظر ماندم تا صادق
از محل کارش که مغازه تعمیرات و فروش گوشی تلفن همراه بود خارج شود. سپس او
را تعقیب کردم و مقابل آپارتمانهای انتهای خیابان شهید ابراهیمی به روی
او اسید پاشیدم. لحظهای که ظرف اسید را به سوی صادق پاشیدم احساس کردم
مقداری از اسید روی صورت خودم پاشیده شده است. بلافاصله به مغازه پدرم رفتم
و در آنجا متوجه شدم با آنکه نقاب به چهره داشتهام سوختگیهای عمیقی روی
صورتم ایجاد شده است و برای درمان به بیمارستان رفتم.»
در
همین رابطه سرهنگ آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی
تهران بزرگ گفت: «در تحقیقات انجام شده در مورد علت و انگیزه واقعی
جنایت، متهم اظهارات متفاوت و متناقضی را مطرح کرده است. تحقیقات برای
مشخصشدن انگیزه واقعی این اسیدپاشی در اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران
ادامه دارد.»
با قربانی اسیدپاشی چه کنیم؟
دکتر
قاسمزاده، پزشک فوقتخصص عمومی درباره نخستین
اقدام در صورت مواجهه با فردی که دچار اسیدپاشی شده است، گفت: «نخستین
اقدام شستوشوی محل با آب فراوان است. اگر با فردی که دچار اسیدپاشی شده
است روبهرو شدیم باید با استفاده از شیلنگ آب یا بطریهای بزرگ آب، محل
سوختگی را شستوشو دهیم تا میزان غلظت اسید کم شود. اگر اسید به محلی ریخته
است که لباس روی آن قرار دارد، باید ابتدا لباسها را از تن بیرون آورد و
سپس با آب محل را شستوشو داد تا قدرت اسید از بین برود. حال تفاوتی ندارد
که اسید به کدام قسمت از بدن پاشیده شده باشد؛ چشم، صورت یا بخشهای
دیگری». قاسمزاده ادامه داد: «نخستین اقدام پزشکان پس از مراجعه فردی که
دچار اسیدپاشی شده در بیمارستان از بین بردن درد است که پزشکان به ناچار از
مسکن قوی استفاده میکنند. چنانچه فرد دچار افت فشار یا شوک شده باشد،
باید رگ وی گرفته شود و آب و مایعات فراوان از طریق سرم به او رسانده شود.
سپس اقدامات ترمیمی از طریق پانسمانهای پوشاننده صورت میگیرد. چنانچه
سطحی از چشم فرد آسیب دیده باشد نیز باید بلافاصله به اتاق عمل منتقل شود
تا چشم شستوشو شود.»