کد خبر: ۳۵۶۱۶
تاریخ انتشار: ۰۰:۴۸ - ۰۶ مهر ۱۳۹۳ - 2014September 28
شفا آنلاین -بعد از گذشت ٦ ماه انتظار، فصل صید از دریا آغاز شده و چند روز دیگر صیادان به آب می‌زنند تا تورهایشان را روی امواج خزر بیندازند. ازچند روز دیگر، کم‌کم ماهیان پرطرفدار و گرانقیمت دریا، جایگزین پرورشی‌های ارزانقیمت می‌شوند تا به گمان مردم، طبیعت بکر را مزمزه کنیم. اما در این میان، شاید کمتر کسی بداند که دریای خزر، حالا تبدیل به کلکسیونی از سموم خارج از رده و منسوخ کشاورزی شده است.

 به گزار ش شفا آنلاین ،حالا شیلات و صیادی هم در کنار بخش کشاورزی این منطقه با بحرانی تازه روبه‌روست که ناشی از سموم کشاورزی استفاده شده در زمین‌های این منطقه بوده است. محل کار صیادان شمال، یا همان خزر، حالا گردابی مخرب از عناصر شیمیایی خطرناک و سرطان‌زاست که روزبه‌روز به حجم آلودگی آن هم اضافه‌تر می‌شود. دریاچه خزر یا همان کاسپین ایرانی، حجم قابل‌توجهی از ذخایر ارزشمند ماهیان خود را از دست داده و تبعات آلودگی آب خزر، گریبان ماهیانش را گرفته است. ماهیانی که براساس اطلاعات موجود با پساب‌های صنعتی، شهری و آب آلوده به سموم کشاورزی رودخانه‌های خزر رشد کرده‌اند و عنوان ماهیان مسموم به خود گرفته‌اند. عمق این ماجرا را می‌توان از زبان محلی‌ها و خزرنشینان درک کرد که دیگر کمتر مشتری ماهی‌های دریا هستند. برای اثبات این هراس هم نگاهی به رکوردداری مبتلایان به سرطان در کشور گویاست که هراس خزرنشینان بیهوده و بي‌ربط هم نیست. اقتصاد صیادی این منطقه و سلامت مردم این پهنه وسیع آبی در خطر است و بعد از مرگ خاموش خاویار ایرانی (که روزی یکه‌تاز بازار بین‌المللی بود) حالا منابع مختلف از ریزش شدید جمعیت ماهیان ارزشمند این دریا و بیکاری صیادان و مشاغل دریایی خبر می‌دهند. این در شرایطی است که کارشناسان می‌گویند، دست‌های پنهانی در کار است تا مصرف سموم کشاورزی در ایران به کنترل جدی درنیاید و نجات خزر، اسیر مناقشه‌های متعدد میان نهادهای مختلف شود.
سرعت ریزش جمعیت ماهیان خزر؛ چرا؟
بنا بر اعلام سازمان شیلات ایران، درحال‌حاضر حدود ٩٠درصد ذخایر ارزشمند ماهیان خاویاری خزر از بین رفته است. این موضوع که به صید بي‌رویه و آلودگی خزر نسبت داده شده است، مدتی قبل مسئولان را به چاره‌اندیشی واداشت. براساس برنامه‌ریزی‌های صورت‌گرفته، تصمیم به تکثیر مصنوعی ماهیان خاویاری گرفته شد. در این پروسه، تخم ماهیان خاویاری و بچه‌ماهی‌ها در رودخانه‌های منتهی به خزر تکثیر می‌شد اما آلودگی شدید این رودخانه‌ها به پساب‌های سمی باعث شد پروژه تکثیر مصنوعی ماهیان خاویاری بازده چندانی نداشته باشد و بیشتر بچه‌ماهی‌ها با فاضلاب مسموم کشاورزی جاری در رودخانه‌ها کشته شوند. غیر از این، منابع مختلف از ریزش شدید جمعیت سایر ماهی‌ها خبر دادند. محمدرضا فکوری، دبیر انجمن صنفی شرکت‌های صیادی گیلان از کاهش ٧٥درصدی صید ماهی کیلکا در ١٣‌سال گذشته به ایسنا خبر داده و سلمان تخم‌افشان، رئیس اتحادیه صیادان مازندران نیز از کاهش ٣٨‌درصدی صید ماهی کفال، کاهش ١٦‌درصدی صید ماهی سفید و ٧٣‌درصدی کپور به همین منبع خبری گفت. این مسئول اتحادیه صنفی همچنین از بیکاری و تعطیلی ٢٤درصدی تعاونی‌های صیادی در این استان نیز خبر داده و اوضاع و درآمد صید را نامناسب توصیف کرده است. علاوه بر ماهی‌ها بسیاری از گونه‌های گیاهی و جانوری خزر بر اثر همین آلودگی از بین رفته است به‌طوری‌که جمعیت فک خزر به‌عنوان تنها پستاندار این دریا در معرض انقراض قرار گرفته است.
روایت کارشناسان از تراژدی مرگ ماهیان و سموم
اما این ماجرا مستندات دیگری هم دارد. اگر به حدود یک‌سال پیش برگردیم و از خزر یاد کنیم، صحنه تکان‌دهنده‌ای به خاطر می‌آید. تصاویر جان‌دادن انبوهی از ماهیان کفال در ساحل را رسانه‌های بسیاری مخابره کردند اما پیگیری‌اش نکردند.
 مسئولان شیلات و سازمان دامپزشکی کشور که در ابتدا علت مرگ دسته‌جمعی ماهیان کفال را نامشخص می‌دانستند، چندی بعد زیر فشار رسانه‌ها اعلام کردند، موضوع تنها به یک بیماری ویروسی برمی‌گردد! حال آن‌که پژوهشگران و استادان علوم‌دریا این موضوع را رد کرده و آن را به آلودگی آب خزر به سموم کشاورزی نسبت دادند.
مجید محمدزاده، استاد دانشگاه گلستان، مرگ‌ومیر ماهیان کفال و کاهش قابل‌توجه ذخایر ماهیان خزر را به آلودگی شیمیایی دریای خزر نسبت داده و به شمال‌نیوز گفته بود: آب ٦٠ رودخانه آلوده به پساب‌های سمی کشاورزی به دریای خزر می‌ریزد و این موضوع نه‌تنها باعث مرگ‌ومیر ماهیان کفال که سایر گونه‌های ماهی نیز شده است. این استاد دانشگاه همچنین گفته بود، گیلان و مازندران به‌عنوان قطب‌های کشاورزی ایران بالغ بر ٥/١‌میلیون هکتار اراضی کشاورزی دارند و از ٣٥‌هزار تن سم عرضه شده در کشور ٢٥‌هزار تن در این دو استان استفاده می‌شود که پساب آن به صورت مستقیم و غیرمستقیم وارد دریا می‌شود و خاک و آب را آلوده و درگیر کرده است. در همین خصوص، محمدرضا فاطمی، مدیر گروه دریا دانشگاه علوم و تحقیقات نیز با رد ویروسی‌بودن علت مرگ ماهیان کفال آن را به فاضلاب مسموم کشاورزی نسبت داده بود.
پساب ٧٠‌درصد سموم کشاورزی در خزر
حسین حیدری، عضو هیأت‌علمی سازمان تحقیقات گیاه پزشکی ایران با تأیید مسمومیت ماهیان خزر از وضع بحرانی خزر و آبزیانش پرده‌برداری می‌کند و به «شهروند» می‌گوید: ٧٠‌درصد سموم کشاورزی ایران در مازندران مصرف می‌شود و پساب سمی مزارع هم از طریق رودخانه‌های این منطقه به دریا ریخته می‌شود.
او ادامه داد: دریای خزر که درواقع دریاچه بسته است، به دیگر آب‌های آزاد دسترسی ندارد و این سموم و عناصر سرطان‌زا را در خود حفظ می‌کند؛ این سموم حتی با تبخیر آب دریا و ریزش‌های جوی از بین نمی‌رود و دوباره از طریق باران به دریا برمی‌گردد بنابراین با گذشت زمان و افزایش حجم آلودگی، خزر روز به روز سمی‌تر می‌شود و سموم موجود در دریا به بدن آبزیان ساکن خزر وارد شده و این سموم از طریق خوردن ماهی به بدن انسان منتقل می‌شود. این پژوهشگر ایرانی همکار با سازمان جهانی خواروبار (فائو) با اشاره به پیشرفت آلودگی‌های دریای خزر ادامه می‌دهد: بسیاری از گونه‌های دریای خزر بر اثر همین آلودگی از بین رفته یا جمعیت آن به‌طور چشمگیری کاهش داشته است.
صدف‌های خزر چرا مردند؟
حیدری، به‌عنوان مثال از مرگ صدف‌ها یاد کرده و افزود: تا ٣٠‌سال قبل حجم صدف‌های ٢ کفه‌ای دریای خزر به اندازه‌ای بود که سواحل شمال کشور را سفید می‌کرد اما درحال‌حاضر به ندرت ردی از این صدف‌ها در سواحل خزر مشاهده می‌کنید. وی ادامه داد: نمونه دیگر، مرگ دسته‌جمعی ماهی‌های رودخانه «دره زرجوب» گیلان است که بر اثر سموم صنعتی کارخانه‌ها اتفاق می‌افتد؛ این سموم از طریق آبزیان خوراکی به بدن انسان‌ها وارد می‌شود. او همچنین به رشد سرطان در شمال ایران اشاره کرد و گفت: تقریبا یک خاندان و خانواده مازندرانی وجود ندارد که بیمار سرطانی نداشته باشد؛ بنا بر آمارهای رسمی، شمار مبتلایان به سرطان‌معده و دستگاه گوارش و انواع دیگری از سرطان در مازندران بیشتر از سایر نقاط کشور است که این موضوع خود موید آلودگی‌های سموم در این منطقه است.
پرداخت حق پایش دریا  در کشورهای پیشرفته
بحرانی‌شدن آلودگی خزر بیشتر از ١٠‌سال است که توسط سازمان ملل متحد هشدار داده شده و به تشکیل یک کنوانسیون بین‌المللی برای خزر نیز منجر شده است اما این کنوانسیون که به مرکزیت ایران شکل گرفته، تاکنون کار چندانی از پیش نبرده است. مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارشی که به تازگی منتشر کرده، وضع آلاینده‌های خزر را خارج از استانداردهای جهانی معرفی کرده است. محمد پورکاظمی، رئیس موسسه تحقیقات شیلات ایران به «شهروند» می‌گوید: بحث ایجاد تصفیه‌خانه‌های فاضلاب در حواشی دریای خزر سال‌هاست مطرح شده اما تاکنون هیچ ارگانی زیر بار اجرای آن نرفته است. علاوه بر این در تمام کشورهای پیشرفته دنیا مرسوم است که کشور آلاینده دریاها مبلغی را مطابق ارزیابی کارشناسان به‌عنوان حق پایش دریا می‌پردازد تا دریا از وجود سموم و آلاینده‌ها پاکسازی شود اما درباره دریای خزر این اتفاق به تازگی با یک پروتکل از سوی کنوانسیون بین‌المللی خزر به کشورهای حاشیه دریا ابلاغ شده است که معلوم نیست تا چه حد جدی گرفته شود.
سازمان متولی سم؛ مسئول تأیید سلامت محصول!
فارغ از موضوع ایجاد تصفیه‌خانه حاشیه خزر که مدت‌هاست مورد اختلاف و پاس‌کاری بین نهادهای گوناگون است، کارشناسان از نبود استانداردهای غذا و محصولات کشاورزی سالم در ایران خبر می‌دهند و می‌گویند، منافع عده‌ای مانع از آن است که این استانداردها تعیین و اجرایی شود یا راهکارهای کاهش استفاده سم در مزارع جدی گرفته شود. حسین حیدری، عضو هیأت‌علمی موسسه تحقیقات گیاه‌پزشکی ایران که خود از کارشناسان همکار فائو بوده است می‌گوید: سازمان خواروبار و کشاورزی سازمان ملل یا فائو، چندی قبل با وزارت جهاد کشاورزی ایران الگویی تدوین کرد که براساس آن میزان مصرف سم در مزارع کشور ٥٠ تا ٨٠‌درصد کاهش پیدا می‌کرد؛ این الگو که به IPM موسوم است، توانست مصرف سم در اراضی کشاورزی شهرستان دماوند را به میزان ٤‌هزار کیلوگرم کاهش دهد اما این الگو نه به صورت سیاست و برنامه درآمد و نه سیستم نظارتی خاصی برای اجرای آن تعریف شد.  این کارشناس و استاد دانشگاه ادامه می‌دهد: چند‌ سال قبل نیز یک کد ١٦ رقمی برای محصول سالم در نظر گرفته شد اما جالب است که بدانید نه‌تنها هیچ معیار و میزانی برای تعیین سلامت این محصولات ارایه و شفاف‌سازی نشد که سازمان متولی توزیع سم کشاورزی مسئولیت تأیید سلامت محصولات کشاورزی را به عهده گرفت! آیا متولی توزیع سم باید خودش را تأیید کند؟
سموم بي‌نام و نشان قدیمی
پیروز یزدانی، کارشناس گیاه‌پزشکی هم در این خصوص می‌گوید: بیشتر از ٩٠‌درصد سموم فرموله داخلی با استفاده از مواداولیه بدون شناسنامه و از کمپانی‌های غیرمجاز خارجی تهیه می‌شود که غالب این فرمولاسیون مربوط به سموم از رده خارج، منسوخ و مسأله‌دار ‌بوده که بیشتر از چند دهه است در سایر کشورها ممنوع اعلام شده. این در شرایطی است که حجم انبوهی از سموم مورد استفاده در مزارع ما از راه قاچاق تأمین می‌شود و مشکل‌ساز است. با این حال منافع عموم مردم فدای تعداد محدودی شده است که در کار تولید و فروش سموم کشاورزی هستند. به گفته عیسی کلانتری، دبیرکل خانه‌کشاورز نیز حجم قابل‌توجهی از سموم وارداتی کشور از چین می‌آید که این سموم تأثیرگذاری لازم بر آفات را ندارد و کشاورزان را ناچار به استفاده چندباره از آن می‌کند. این موضوع باعث افزایش دز آلاینده‌ها می‌شود.

رئیس موسسه تحقیقات شیلات: هیچ پژوهشی درباره آلودگی گوشت آبزیان خزر نداریم

شهروند| کارشناسان معتقدند میزان دقیق سموم مورد استفاده در مزارع کشور بنا به دلایلی منتشر نمی‌شود. به گفته حسین حیدری، عضو هیأت مدیره موسسه تحقیقات گیاه‌پزشکی کشور یک دلیل مهم برای منتشر نشدن آمار دقیق این است که سازمان حفظ نباتات و وزارت کشاورزی در ازای کاهش مصرف سم، بودجه و ردیف اعتباری دریافت می‌کنند به همین دلیل آنها از انتشار آمار واقعی خودداری کرده تا مشمول این بودجه شوند.  با وجود ضعف آماری برای ارایه میزان دقیق سم مصرفی در مازندران بیشتر مسئولان و کارشناسان کشاورزی و بهداشتی به رکوردشکنی شگفت‌انگیز این استان در مصرف سموم کشاورزی معترف هستند. بنا به اعلام دانشگاه علوم پزشکی مازندران و به نقل از ابراهیم صالحی فر، معاون غذا و داروی این دانشگاه، مصرف سم در مازندران ٥ برابر میانگین کشوری است. حسین حیدری، عضو هیأت مدیره موسسه تحقیقات گیاه‌پزشکی کشور نیز در این‌باره می‌گوید: آمارهای رسمی که در اختیار این موسسه است نشان می‌دهد که ٦٠‌درصد از مجموع ٢٧‌هزار تن سموم مصرفی کشور، به تنهایی در استان مازندران استفاده می‌شود. این در شرایطی است که آمار رسمی تنها به سمومی بسنده کرده است که از مبادی قانونی وارد می‌شود و سموم قاچاق را در نظر نگرفته است وگرنه میزان واقعی سم مصرف شده در استان‌های شمالی بسیار چشمگیرتر است.  این پژوهشگر همچنین ادامه می‌دهد: در تحقیقات میدانی این موسسه دیده شده است که سم سهمیه مصرفی گندمکاران ورامین استان تهران یا سم خطرناک و ممنوعه آندوسولفان متعلق به مزارع پنبه به شالیزارهای مازندران آمده و در آن‌جا استفاده می‌شود.  
نهادهای متولی: از میزان سلامت ماهیان خزر  بی‌اطلاعیم!
در شرایطی که استفاده نگران‌کننده و بحرانی سم در استان‌های شمالی و ریزش فاضلاب آلوده مزارع به دریاچه خزر مورد تأیید بسیاری از کارشناسان است، هیچ‌کدام از ارگان‌های متولی، ارزیابی جدی و قابل استنادی از میزان آلودگی گوشت آبزیان خزر نداشته‌اند. کیهان پور، مدیر روابط عمومی سازمان شیلات ایران در پاسخ به پیگیری‌ها می‌گوید: در درجه اول سازمان دامپزشکی و سپس موسسه تحقیقات شیلات ایران متولی این موضوع هستند و در گام آخر موضوع به سازمان شیلات مربوط می‌شود. بهتر است موضوع را از سازمان‌های گفته شده پیگیری کنید تا از سازمان شیلات!
روابط عمومی سازمان دامپزشکی و معاونت بهداشتی این سازمان نیز با اشاره به طرح پایش سلامت آبزیان  می‌گویند این طرح که در ٢‌سال گذشته به اجرا درآمده تنها درباره ماهیان پرورشی بوده است و هیچ پایشی درباره سلامت آبزیان ساکن دریای خزر انجام نشده است.
هیچ گشت     اختصاصی نداشتیم
محمد پورکاظمی، رئیس موسسه تحقیقات شیلات ایران نیز در پاسخ به این پرسش  می‌گوید: اخیرا هیچ گشت اختصاصی برای پژوهش درباره میزان آلودگی گوشت آبزیان خزر نداشته‌ایم و تحقیقات موجود مربوط به پایان‌نامه‌های دانشجویی است.  این پژوهشگر اضافه می‌کند: کشتی‌های تحقیقاتی حدود ٢ سالی است که خراب و از کار افتاده بنابراین موسسه مدت زیادی است که به آب‌های عمیق برای انجام تحقیقات دسترسی نداشته است، پژوهش‌های دانشجویی نیز مربوط به نمونه‌گیری از آب‌های کم‌عمق زیر ١٠ متر است که آخرین مورد پایان‌نامه در این زمینه مربوط به ‌سال ٩١ می‌شود!
به این ترتیب ارگان‌های متولی سلامت آبزیان در ایران تا امروز هیچ ارزیابی دقیق و مستندی از میزان سلامت ماهیان خزر در اختیار ندارند. این در شرایطی است که ورود بی‌رویه سموم کشاورزی به خزر ادامه دارد و آبزیان صید شده از این دریاچه همچنان در بازار مصرف عرضه می‌شود.

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: