او در ادامه گمانههای خود درباره ازدیاد این روند را چنین دستهبندی کرد و نوشت:
«1- توسل به هر راه و روشی برای جذب فالوور (دنبالکننده) در شبکههای اجتماعی
2- جذابیت احتمالی تضاد موجود در تصویر برای مخاطب یعنی مردی که زنپوش است و مانند زنان رفتار میکند.
3- قدرتگرفتن زنان در جامعه و استقبال بخشی از مردان از چنین ویدئوهایی که به شکلی مستقیم یا غیرمستقیم زنان را تحقیر و کوچک میکند.
4- وجود سنت تحقیر و تمسخر زنان و زنانگی در جایجای زندگی روزمره ایرانی که به اشکال مختلف در حال بازتولید است.
5- فقدان سواد رسانهای تولیدکنندگان محتوا در شبکههای اجتماعی و بهطور خاص فقدان آشنایی با نشانهشناسی تصویر
6- کمآوردن سوژه برای تداوم تولید محتوا و هراس از دست دادن فالوور...».
او در بخش دیگری از مطلبش در صفحه شخصی خود نوشت: « با پدیده «زنانه پوشی» بهویژه در عرصه رسانه و سرگرمی در سایر کشورها آشنایی نسبی دارم و تاکنون منابع مختلفی را مرور کردهام. به گمانم هر پدیده را باید در زمینه تاریخی و اجتماعی خاص خودش بررسی کرد، در نظر گرفت و درباره آن به قضاوت نشست. وضعیت زنان در کشورهای توسعهیافته لزوما مانند ایران نیست و به همین دلیل زنانهپوشی در عرصه هنر و سرگرمی آنان و اثرگذاریاش بر مخاطب نیازمند توجه و تحلیل متفاوتی است. محتوایی که این روزها درخصوص زنانهپوشی در پلتفرمی نظیر اینستاگرام میبینیم، در اغلب موارد تحقیرآمیز و تمسخرآمیز است و در نهایت حاصل آن بازتولید کلیشههای سنتی نسبت به زنان است و این امر بیتردید گامی به جلو محسوب نمیشود. افزون بر این، در جامعهای که نهادهای مختلف اجتماعی به اشکال گوناگون راه پیشرفت زنان را ناهموار میکنند، تولید چنین محتواهایی (بدون دقتها و ملاحظات اجتماعی) منصفانه نیست».
این جامعهشناس از مخاطبان در شبکههای اجتماعی خواسته است «در تمسخر و تحقیر زنان این سرزمین، حداقل شما با نهادهای اجتماعی همدست نشوید». او سخن خود را با یادآوری این نکته پایان داده است: «کاربران شبکههای اجتماعی! «توجه» شما در عصر کنونی کالایی باارزش است. آن را در شبکههای اجتماعی ارزان به هرکسی نفروشید»./شرق