کد خبر: ۳۴۹۶۵۳
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۰ - ۲۱ شهريور ۱۴۰۳ - 2024September 11
حجت صادقی
این همه پیچیدگی برای چیست؟ چرا مانند بسیاری از کشور‌ها مسیر دستیابی به تحصیلات دانشگاهی ساده و دست یافتنی نیست؟آیا وقت آن نرسیده که کابوس کنکور را برای همیشه به رویایی شیرین و دست یافتنی مبدل کنیم؟.
شفاآنلاین:جامعه>سال‌های سال است که درباره کنکور و نحوه برگزاری آن، شیوه گزینش دانشجو و دغدغه دستیابی به عدالت در آموزش عالی و تحصیلات دانشگاهی صحبت می‌شود. با مروری بر صحبت‌های مسئولین امر در زمان‌های محتلف، خاطرات و وعده و وعید‌های مختلف بیان شده توسط‌ایشان برایمان زنده می‌شود.
گروهی معتقد بودند و هستند که کنکور باید حذف شود و شیوه گزینش دانشجو بر اساس سوابق تحصیلی باشد، برخی دیگر بر این باور بودند که کنکور باید بر اساس دروس تخصصی بوده و دروس عمومی باید حذف شود و بسیاری دیگر از نظریات متفاوت که هریک جای سخن فراوان دارد. در حال حاضر رتبه هر داوطلب کنکور بر اساس دروس تخصصی سال آخر متوسطه و معدل کتبی دیپلم با تأثیر پنجاه درصدی، محاسبه و اعلام می‌گردد؛ از طرفی افرادیکه دو سال قبل در کنکور شرکت کرده‌اند می‌توانند از رتبه خود تا دو سال بعد برای انتخاب رشته استفاده کنند و با افراد دیگر که جدیدا و در همین سال در کنکور شرکت کرده‌اند؛ در انتخاب رشته رقابت کنند. از سوی دیگر اگر دیپلمه‌های سال‌های قبل بخواهند در کنکور شرکت کنند باید مجدداً در امتحان سال آخر شرکت و معدل کتبی خود را به روز نمایند. واقعاً ابن همه شرط و شروط و دیوان سالاری اداری برای چیست؟ آیا این همه آزمون و خطا بازی کردن با روح و روان پسران و دختران جوان این سرزمین و خانواده‌های آنان نیست؟ آیا بکارگیری این شیوه‌ها به بسط و گسترش عدالت آموزشی کمکی کرده است؟ یا به جنگ اعصاب و تنش در بین جوانان که بزرگترین سرمایه بی‌بدیل کشور هستند، دامن‌زده است؟ متأسفانه امسال شاهد بودیم که با اجرای شیوه جدید اعلام رتبه، باعث تعجب و سردرگمی اکثر داوطلبین شده و عددی که بعنوان رتبه نهایی داوطلبین اعلام شد بسیار دور از واقعیت بود. چه بسا دانش‌آموزی که با معدل کتبی خوب موفق به اخذ دیپلم شده بود و درصدد پاسخگویی به سؤالات آزمون سراسری نیز درحد مطلوب برآمده بود اما به لحاظ رقابت با شرکت‌کنندگان سال‌های قبل با رتبه‌های بسیار نا مطلوب روبرو شد.

البته نهایتاً مشخص نشد که مکانیزم این تأثیر پنجاه درصدی معدل کتبی به چه صورت محاسبه شده است که بسیار مبهم بوده و واقعاً جای سؤال برای بسیاری از شرکت‌کنندگان درکنکور باقی گذاشت. اکنون سؤال اینجاست که این همه پیچیدگی برای چیست؟ چرا مانند بسیاری از کشور‌ها مسیر دستیابی به تحصیلات دانشگاهی ساده و دست یافتنی نیست؟ با یک نگاه اجمالی به این وضعیت به راحتی می‌توان دریافت که شرایط تا چه حد سخت و دشوارتر حتی نسبت به گذشته‌های نه چندان دور شده است. با وجودی که بیش از ۲۲۰۰ دانشگاه و مراکز آموزش عالی و تحصیلات تکمیلی در کشور وجود دارد و البته صرف نظر از اینکه آیا این تعداد و مراکز آموزش عالی واقعاً نیاز اساسی کشور است یاخیر، کماکان شاهد مشکلات و ابهامات فراوان در زمینه برگزاری آزمون سراسری و چگونگی اخذ مجوز ورود به دانشگاه هستیم.
همگان بر این واقعیت اذعان دارند که دیگر مانند گذشته فارغ‌التحصیلان دانشگاه حتماً جذب بازارکار نخواهند شد و بغیر از چند رشته پر طرفدار دانشگاه همه ساله با خیل عظیم این افراد روبرو هستیم که یا بیکار هستند و یا در مشاغل دیگری که هیچ ربطی به تحصیلاتشان ندارد مشغول کار هستند.
آیا وقت آن نرسیده که کابوس کنکور را برای همیشه به رویایی شیرین و دست یافتنی مبدل کنیم؟. واقعاً هدف از ورود به دانشگاه و طی نمودن مراحل بالای تحصیلی با چه هدفی صورت می‌گیرد؟ آیا نونهالان و فرزندان این آب و خاک قبل از ورود به دانشگاه از شرایط یکسان آموزشی برخوردار بوده‌اند؟. آیا تقسیم مناطق کشور از نظر امکانات آموزشی بر پایه اصول علمی و آکادمیک صورت گرفته؟ آیا قبل از اجرای یک شیوه در کل کشور، در مقطع کوچکتری و به صورت پایلوت مورد آزمایش قرار گرفته و نقاط ضعف و قوت آن بررسی شده است؟ آیا از تجارب دیگر کشور‌های موفق در این زمینه بهره گرفته شده است؟.آیا همه خانواده‌ها بویژه اقشار متوسط می‌توانند هزینه تحصیلات فرزندشان که به دانشگاه‌های دولتی راه نیافته‌اند و ناچار باید به سوی دیگر دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی بروند، تأمین نمایند؟ کدام تسهیلات چشمگیر و واقعی برای این گروه از هم وطنان در نظر گرفته شده؟ و نهایتاً آیا زمان آن نرسیده که برای سلامت روان آینده سازان مملکت فکر بکری بشود تا نیرو‌های متخصص در جای جای میهن، امکان ادامه تحصیل داشته باشند و گره‌ای از مشکلات کشور بازکنند؟.

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: