مغز پسران، به گونهای دیگر تکامل یافته است
نیم کره راست مغز در پسران، سریعتر از نیم کره چپ رشد میکند وارتباط داخلی بیشتری در خود نیم کره راست برقرار میشود تا بین دو نیم کره.
دردختران، هر دو نیم کره مغز به طور یکنواخت رشد میکند و این امتیاز را برایشان دربردارد که نسبت به پسران، از تواناییهای بیشتری برخوردار باشند. از آنجا که درمغزدختران، پیوند بیشتری بین دونیم کره مغز وجود دارد و جسم پینهای مغز آنان، ضخیمتر از جسم پینهای مغز پسران است، تعداد دخترانی که بتوانند با هر دو دست کار کنند خیلی بیشتراست.
بررسیهای انجام شده بر روی کودکان ونوجوانان بین پنج تا هجده ساله نشان میدهد که پسران عملا میتوانند بهتر از دختران هدفی را با پرتو نور بزنند، چیزی را بر اساس یک نقشه از پایین تا بالا بازسازی کنند، تعداد اشیای سه بعدی را کنار هم بچینند و مسایلی راکه به تفکر ریاضی نیاز دارد، حل کنند. تمام این تواناییها حداقل در ۸۰ درصد تمام مردان و پسران در نیم کره راست مغز قرار گرفته است.
پسران، قدرت عینی و دختران، قدرت ذهنی دارند
مغز دختران برای واکنش نشان دادن به انسانها و چهرهها برنامه ریزی شده است، درحالی که مغز پسران به اشیا و اشکال آنها واکنش نشان میدهد. مطالعه برروی نوزادانی که از چند ساعت تا چند ماه سن داشتند، به طور روشن به یک نکته اشاره میکند. پسران از اشیا خوششان میآید، دختران از انسانها.
سنجش علمی تفاوت جنسیت نشان میدهد که تفاوتهای موجود در شبکه بندی مغز دختران وپسران، سبب میشوند که آنان درک متفاوتی از دنیا داشته باشند. نوزادان مونث به سمت چهرهها گرایش پیدا میکنند ودو تا سه برابر بیشتر از نوزادان مذکر ارتباط بصری برقرار میکنند. نوزاد مذکر، علاقهٔ بیشتری به اشیای در حال حرکت با اشکال وطرحهای نامنظم نشان میدهد.
دختران در دوازده هفتگی میتوانند عکس افراد خانواده را از غریبهها تشخیص دهند، در حالی که پسران نمیتوانند. در عوض، پسران بهتر میتوانند یک اسباب بازی گمشده را پیدا کنند. این تفاوتها آشکار است و قبل از آنکه شرایطی از سوی جامعه ایجاد شود، ظاهر میشوند.
بچههای پیش دبستانی درآزمایشی از دستگاهی شبیه دوربین با یک چشم به تصاویر چهره انسان و با چشم دیگر به تصاویر اشیا نگاه کردند. از کودکان پرسیدند کدام تصویر را میتوانند به یاد بیاورند. دختران چهره افرادواحساسی را که داشتند وپسران اشیا واشکال آنها را بهتر به یاد میآورند.
درمدرسه، دختران دور هم مینشینند وبا هم صحبت میکنند وادای تمام گروه را در میآورند، سردستهای هم ندارند. وقتی دختری ساختمانی میسازد، معمولا بنایی با طرحی نامشخص وبلند است که درآن بیشتر موضوع انسان مطرح است.
درحالی که پسران از آن یک مسابقه ترتیب میدهند که هر کس سعی میکند، ساختمانی بزرگتر وبلندتر از پسر کنار دستیاش بنا کند. پسران میدوند، میپرند، با یکدیگر کتک کاری میکنند وادای هواپیما وتانک را در میآورند.
در دورههای پیش دبستانی، دختر تازه وارد، از سوی دیگر دختران پذیرفته میشود وهمه خیلی زود اسم او را یاد میگیرند. درحالی که یک پسر تازه وارد، معمولا از سوی پسران دیگر نادیده گرفته میشود وفقط زمانی عضو گروه میشود که دیگران به ترتیب سلسله مراتب براین عقیده باشند که او ممکن است به درد بخورد. درپایان روز تعداد کمی از پسران اسم فرد جدید یا دیگرخصوصیات او را به یاد میآورند.
اگر به دختربچه چهارسالهای یک خرس عروسکی یا یک اسباب بازی هدیه بدهید، آن را بهترین دوست خود میکند. اما اگر همان اسباب بازی را به یک پسربچه بدهید، ممکن است آن را تکه تکه کند تا دریابد که چگونه کار میکند وهمان طور تکه تکه رها میکند وسراغ اسباب بازی دیگری میرود تا آن راهم از هم باز کند.
پسران رقابت میکنند، دختران همکاری
گروه دختران، همکار هستند ونمی توان در میانشان سرکردهای را یافت. دختران حرف میزنند تا درجه عضویتشان را به نمایش بگذارند وهر دختر معمولا یک دوست صمیمی دارد که با او تمام اسرارش را در میان میگذارد. آنان با دختری که حالت رهبری به خود میگیرد، با فاصله برخورد میکنند. به این ترتیب که به او میگویند: «فکر میکنه حالا واسه خودش کسی شده» یا «فکر میکنه میتونه به ما دستور بده».
گروه پسران سلسله مراتب و رئیسی دارد که او را میتوان به راحتی با کلام خاصش شناخت. هریک از پسران برای کسب موقعیت بالاتر در گروه میجنگد. قدرت وموقعیت در هر گروه، ارزش بالایی دارد. یک پسر میتواند آنها را اصولا به کمک مهارت یا دانش خاص یا حتی تواناییاش به دست آورد و دیگر پسران را با کلمات یا ابهت به احترام وادارد.
دختران دوست دارند با معلمها و یا دوستانشان ارتباط برقرار کنند، درحالی که پسران اقتدار معلمها را به چالش میکشند.
چرا پسران عصبیتر هستند؟
تستوسترون، هورمون موفقیت، توانایی وقابلیت رقابت است، اما درجای نامناسب از مردان و جانوران مذکر، بمب ساعتی میسازد. اکثر پدرومادران از اشتهای ناب و سیری ناپذیر پسرهایشان برای تماشای فیلمهای حادثهای خبردارند. تمام صحنههای خشن را با جزییات آن به خاطر سپرده ودرهر لحظه آن را به یاد میآورند. دختران معمولا تمایلی به تماشای چنین فیلمهایی ندارند.
تحقیق دانشگاه سیدنی نشان داد که ۷۴ درصد پسران وقتی دریک بحران درگیر میشوند، به طور مثال درگیری درحیاط مدرسه، برای حل مشکل از خشونت کلامی وفیزیکی استفاده میکنند، درحالی که ۷۸ درصد دختران، خود را از سرراه بحران کنار میکشند یا سعی میکنند با گفتوگو وضعیت را آرام سازند.