شفا آنلاين-رئیس انجمن مامایی کشور و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی میگوید: کشورهایی که توانستهاند در زمینه کم کردن خشونتهای خانگی، تعدیل طلاقهای عاطفی یا زندگی اجباری زیر یک سقف و در نهایت تبدیل خانواده به کانونی گرم و لذتبخش موفق عمل کنند برای مشاورههای مامایی پیش از ازدواج برنامههای دقیق و مفصلی به اجرا درآوردهاند.
به گفته وی، ماماها با توجه به شاخه تحصیلی خود میتوانند در زمینه آگاهسازی زوجین در مسائل مربوط به ازدواج موفق عمل کنند تجربهای که کشور سوئد را در سالهای اخیر در حفظ بنیان خانواده به عنوان الگو مطرح کرده است. این گفتوگوی خواندنی را بخوانید.
به نظر شما مشاورههای قبل از ازدواج چقدر برای شروع زندگی مشترک ضروری است؟
به گزارش
شفا آنلاين، بسیار ضروری است زیرا جوانان نیازمند آگاهی و شناخت جنس مخالف و روش
برقراری ارتباط صحیح کلامی، احساسی، عاطفی، اجتماعی و زناشویی هستند. به
عبارت دیگر کسب مهارت ایفای نقش همسری یکی از ضروریات تشکیل زندگی است که
البته این مهارت اگر از دوران نوجوانی بهصورت تدریجی کسب شود بسیار
مؤثرتر خواهد بود. برنامههای آموزشی و پرورشی خانواده و مدرسه باید به
نحوی طراحی شود که کودکان در مسیر تکاملی خود در جوانی به شناخت صحیح، توأم
با اعتماد به نفس از نقش آتی خود برسند.
اما فراموش نشود که این امر با
نصایح کلیشهای و شعار میسر نخواهد شد. مراکز آموزشی، خانوادهها و بخصوص
رسانه ملی باید در قالب برنامههای جذاب، مبانی مورد نظر را بهطور غیر
مستقیم در برنامههای خود بگنجانند و آموزش و پرورش نیز همین مسائل را در
متون درسی مدنظر قرار دهد. خانواده نیز باید با استفاده از قصه و بازیهای
خاص کودکان، مهارت زندگی را در همان سنین ابتدایی به کودک و نوجوان
بیاموزد.
همیشه گفته شده که باید آموزش دهیم یا جوان باید قبل از تصمیم به ازدواج
آموزش ببیند، اما کمتر سخن از روش آموزشی به میان آمده، چه تغییر نگرشی
باید اتفاق بیفتد تا بتوانیم بگوییم جوان آماده ازدواج است؟
توصیه عملیاتی ما این است که در کنار کلاسهای مشاوره قبل از ازدواج و به
منظور آموزش ایفای نقش همسری، مادری و پدری باید دختران و پسرانمان را از
دبیرستان آماده کنیم. این آموزشها باید در قالب برنامههای درسی غیر
مستقیم به گونهای ارائه شود که قشر جوان ما پسر یا دختر احترام و شناخت به
جنس مخالف را یاد بگیرد.
امروزه آموزشها کاملاً یکطرفه شده است، آنقدر که روی دخترها و حجاب و
عفاف آنها تأکید داریم، روی پسرها و مسئولیتپذیری آنها حساس نیستیم. در
حالی که پسران باید یاد بگیرند احترام و غیرت به ناموس، چشم پاکی و اجتناب
از آزار دختران در اجتماع چه معنایی دارد؟
متأسفانه یک طرف را رها کردیم و در مورد طرف دیگر به قدری سختگیری کردیم
که باعث شده است پسر ما فکر کند، فقط دختر است که باید پاکدامن باشد، آن هم
فقط دختری که قرار است با او ازدواج کند.
از طرفی باید در دانشگاهها شرایطی را فراهم کنیم تا دخترها و پسرها، نه
فقط به خاطر ازدواج یا انتخاب زوج، بلکه به منظور مسائل درسی و تحقیقی
تعامل داشته باشند تا شناخت صحیحی از یکدیگر پیدا کنند. چرا فکر میکنیم که
باید ما از جوان مراقبت کنیم این روش غلطی است.
جوان باید یاد بگیرد چگونه
از خودش مراقبت کند. به جای اینکه کنترل کنیم که چرا حجاب یا عفاف ندارند
باید کاری کنیم که خودشان یاد بگیرند از خود و از شخصیت خود صیانت کنند.
کاری که در این سالها نسبت به آن غفلت شده است. ما نمیتوانیم جوانان را
برای همیشه کنترل کنیم آن هم در دنیایی که اینترنت و ماهواره و...
واقعیتهای جامعه هستند. متأسفانه بیشترین رویکردمان همواره به کنترل و
نهی کردن بوده است به جای امر به معروف و کسب مهارتهای درست زندگی. لازم
است این طرز تفکر اصلاح شود.
به نظر شما برای شروع زندگی مشترک، شناخت چه ابعادی از جنس مخالف لازم است؟ شناخت جنسیتی یا شخصیتی؟
بی تردید لازمه شروع و دوام زندگی مشترک، شناخت شخصیتی و روانی است. وقتی
دو جوان در شرف ازدواج فرصت تعامل با یکدیگر نیابند، شناخت آنی راهگشا
نخواهد بود. عصر حاضر عصر اطلاعات است و نمیتوان توقع داشت با یک بار دیدن
و صحبت کردن، دختر و پسر بفهمند که به درد هم میخورند یا نه. از طرفی
خانوادهها هم مانند خانوادههای قدیم نیستند که معاشرتهای فراوان داشته
باشند و افراد زیادی را بشناسند. بنابراین آنچه در یک ارتباط کوتاه، جلب
توجه خواهد کرد، شکل ظاهری دختران و جاذبههای ظاهری آنها است موضوعی که در
آینده، زندگی زوجین را دچار چالش جدی میکند.
نبود شناخت جنسیتی چقدر میتواند در روابط زوجین در آینده تأثیر بگذارد؟
زمانی که مرد هیچ اطلاع و شناختی از فیزیولوژی همسرش ندارد و نمیداند که
در سیکل قاعدگی چه اتفاقی برای زن میافتد و چرا در زمان قاعدگی زن بدخلق
است و چرا بعد از آن شادابتر است و از این تغییرات فیزیولوژیکی هیچ اطلاعی
ندارد، بیتردید این موضوع مشکلاتی را درروابط زوجین ایجاد خواهد کرد.
از طرفی تمایلات مرد با زن متفاوت است. اگر این تفاوتها شناخته نشود
روابطشان دچار چالش میشود و به بنبست میخورند. برای همین است که ما
اصرار داریم یک ماما کار مشاوره خانواده، ازدواج و مشاوره زوجهای نابارور
را انجام دهد، برای اینکه به فیزیولوژی بدن دو طرف آگاه است و میتواند
پاسخ سؤالاتشان را بدهد.
متأسفانه این نبود شناخت جنسیتی آنقدر گسترده است، که باید بگویم خیلی از
زوجهای نابارور مشکلشان ناباروری نیست و دلیل عمده این مشکل نتوانستن برای
برقراری ارتباط درست زناشویی است، اینها کارهایی است که مغفول مانده است.
در حالی که باید جامعه را آنقدر توانمند کنیم که خانوادهها به وسیله آموزش
و شناختی که کسب میکنند خودشان بتوانند مشکلاتشان را حل کنند.
متأسفانه نبود آگاهی درست از یک زندگی منطقی باعث شده جوان ما به شیوه
زندگی کردن و لذت بردن از داشته هایش، آگاهی نداشته باشد. این موضوع منجر
میشود که وقتی دو جوان ازدواج میکنند در مدت کوتاهی به یک یأس و ناامیدی
برسند. مقوله افسردگی پس از ازدواج مسألهای است که نادیده گرفته شده در
حالی که امروزه در جامعه بسیار شایع شده است.
باید زن و مرد یاد بگیرند که هر دو انسانند و با رعایت شرایط فرهنگی و
مذهبی یکدیگر را بشناسند تا زمانی که به زیر یک سقف میروند مشکل کمتری
داشته باشند.
امروز گاهی دخترها به دلیل دانستههای غلط، مرد را یک انسان خطرناک و
هوسران میشناسند. از آن طرف زنی که از دامن او مرد به معراج میرفت، در
تصور مردها، تصویری مخدوش دارد.
برداشت شما از نوع آموزشهایی که ارائه میشود، این است که در موضوع
مشاوره قبل از ازدواج یا آگاهی دادن به جوان غفلت شده است؟ آیا این موضوع
میتواند عاملی بر افزایش آمار طلاق در کشور باشد؟
نمیتوان گفت غفلت شده است، اما معتقدیم آنگونه که باید به آن پرداخته
نشده است. کلاسهای مشاوره قبل از ازدواج در حد آشنایی با برخی مفاهیم
برگزار میشود، تردیدی نیست که همین مقدار هم اثرگذار است، اما کافی نیست.
بنابراین نمیتوان نبود کلاسهای مشاوره قبل از ازدواج را عاملی برای طلاق
دانست، با این حال بیشک اهتمام بخشیدن به کیفیت این کلاسها عاملی است
برای پیشگیری از وقوع طلاق.
طرح آموزش پیش از ازدواج برای زوجین که ازسوی وزارت ورزش و جوانان مطرح
شده است تا چه حد میتواند در تأمین بهداشت جسم و روان زوجین مؤثر باشد؟
گرچه طراحی و اجرای چنین طرحهایی میتواند کمککننده باشد ولی فراموش
نکنیم که طرحهای مرتبط با سلامت اعم از اصلاح سبک زندگی سالم که کسب مهارت
زناشویی یکی از آنهاست از وظایف اصلی وزارت بهداشت است و وزارت ورزش و
جوانان نباید بهطور مستقل عمل کند. یکی از مهمترین مشاورههای قبل از
ازدواج مشاوره زناشویی است که ازعهده کسانی برمیآید که بر آناتومی،
فیزیولوژی و عملکرد غدد مسلط باشند.
افرادی نظیر متخصصان بهداشت باروری و کارشناسان مامایی بهترین کسانی هستند
که میتوانند بهعنوان نقش آفرینان اصلی توانمندسازی زوجهای جوان وارد
عرصه عمل شوند.
این پندار وجود دارد که از تخصص یک ماما فقط میتوان بعد از ازدواج و
برای فرزندآوری بهره برد، توضیح دهید که یک ماما چگونه میتواند در زمینه
آمادهسازی جوانان برای ازدواج نقش داشته باشد؟
ماما فردی است که تحصیلاتش بیشتر در زمینه باروری، فرزندآوری و
مراقبتهای دوران بارداری و انجام زایمان است. شاید از معدود رشتههایی است
که کاملاً به تولید مثل، فیزیولوژی بدن به لحاظ جنسی ، باروری و
فرزندآوری مسلط است. ما معتقدیم در دوران جوانی دختران ما نیاز دارند
ابتدا شناختی نسبت به بدن خود داشته باشند، در این میان تنها کسانی که
میتوانند کمک کنند ماماها هستند. بنابراین اگر بتوانیم از تخصص ماماها در
مدارس بهره ببریم، نه تنها میتوانیم جلوی بسیاری از رفتارهای پر خطر را
بگیریم و پاسخگوی سؤالات دختران جوانمان باشیم، بلکه آنها را برای ایفای
نقش همسری و مادری در آینده آماده میکنیم.
جوانان ما دوست ندارند سؤالات خود را با معلم یا والدین در میان بگذارند
اما وقتی ببینند که فردی حضور دارد که میتواند به او اعتماد کرده و با او
ارتباط برقرار کند این مشکلات تا حدودی مرتفع خواهد شد.
از 12 سال گذشته بارها تأکید کردهایم، آموزش و پرورش باید به ازای دو تا
سه مدرسه در مقطع دبیرستان یک ماما را به خدمت بگیرد. این کاری است که کشور
سوئد انجام داده و موفق بوده است. سوئد توانسته با ایجاد کلینیکهای
مامایی در کنار مجتمعهای آموزشی به موفقیت آمادگی و آگاهسازی قشر جوان در
خصوص تشکیل خانواده، دست یابد.
این اقدام نه تنها میتواند از رفتارهای پرخطر پیشگیری کند بلکه میتواند
مسائلی مانند بهداشت بلوغ و بهداشت زنان را به دنبال داشته باشد. درنتیجه
با رسیدن به این مسائل بهداشتی آمار ابتلا به بیماریهای واگیردار نظیر
ایدز نیز کاهش خواهد یافت.
در حال حاضر خوراک مغزی و اطلاعاتی که جوان ما در زمینه سلامت و شناخت
جنسی و جسمی خود بهدست میآورد از طریق اینترنت و ماهواره بهدست میآید.
اطلاعاتی که هیچ پشتوانه علمی ندارد، در حالی که با پایهگذاری این روش
علمی که در کشورهای دیگر نتایج مثبتی به دنبال داشته است، میتوانیم دختران
ماهر در مراقبت از خود با آگاهی درست و منطقی تحویل جامعه دهیم. دخترانی
که با ورود به اجتماع هم به مسائل مربوط به مراقبت از خود، آگاهی دارند و
هم اینکه حدود جنسیتی خود را میتوانند رعایت کنند. از سویی شوق به ازدواج و
تشکیل خانواده نیز در او ایجاد میشود.
از آن طرف، پسران ما در مدارس رها شدهاند. در مجموعههای آموزشی به جای
اینکه از روشهای کنترلی استفاده کنیم، باید به پسران یاد بدهیم زندگی
زناشویی چیست و زن از چه سیستم فیزیکی برخوردار است. پسر باید یاد بگیرد که
مراقب دختران در جامعه باشد نه مزاحم! وقتی پسر از دبیرستان یاد گرفت در
جامعه چگونه به دختران احترام بگذارد کمتر شاهد آزارها و سوءرفتارهای
خیابانی خواهیم بود.
وقتی جوان دختر و پسر ما بعد از این آموزشها، از دبیرستان وارد دانشگاه
شد، از یکدیگر به لحاظ جنسیتی و روانی، شناخت نسبی خواهند داشت و دارای
پختگی ارتباطی خواهند بود. بنابراین میتوانند براحتی فرد مورد نظر خود را
در اجتماع پیدا کنند و این ازدواج بیشک موفق
خواهد بود.
باتوجه به برنامههایی که در زمینه آموزش قبل از ازدواج در کشور در حال
اجراست، چه دستگاهی میتواند متولی اصلی این برنامهها باشد و در این زمینه
موفق عمل کند؟
به نظر میرسد موضوع مشاوره و آمادهسازی جوانان برای زندگی مشترک یک کار
تیمی است که سیاستگذاری آن باید توسط معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری و
تدوین و اجرای آن توسط وزارت بهداشت، وزارت ورزش و جوانان، آموزش و پرورش،
صدا و سیما و حتی وزارت ارشاد انجام شود. هیچ یک از این ارگانها نباید
بهطور جزیرهای عمل کنند، ولی وزارت بهداشت که یکی از مهمترین ارکان آن
دفتر جمعیت و خانواده است میتواند متولی اصلی برای اجرای برنامه و تدوین
بستههای خدمتی این حوزه باشد که البته کارشناسان وزارتهای مذکور نیز در
کارگروههای تدوین بستهها باید همکاری کنند.
برگزاری کلاسهای آموزشی برای زوجین تا چه حد در تحکیم بنیان خانواده مؤثر خواهد بود؟
بسیار مؤثر است، اعضای هیأت علمی مامایی، تحقیقات بسیاری در این زمینه
انجام دادهاند که نتایج نشان داده است که اگر آموزش و مشاوره و همچنین
مداخلات بر اساس مبانی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و با توجه ویژه به
فیزیولوژی بدن زن و مرد ارائه شود، میتواند با اصلاح سبک زندگی زناشویی و
مهارت ایفای نقش همسری در گرم شدن روابط زناشویی و شروع زندگی صمیمانه نقش
بسزایی داشته باشد و از بسیاری از طلاقهایی که متأسفانه این روزها شاهد
آن هستیم جلوگیری کند.
علاوه بر مشاوره قبل از ازدواج باید به روشی مقبول برای تشویق زوجهایی که
دچار مشکلات ارتباطی منجر به طلاق عاطفی شدهاند یا ترک ارتباط زناشویی
دارند، برسیم. امروزه هستند زوجهایی که با وجود زندگی در زیر یک سقف هیچ
کششی نسبت بهم ندارند. بنابراین مراجعه به مراکز مشاوره مامایی میتواند در
این زمینه راهگشا باشد. از طرفی پس از بحرانهای ابتدای زندگی متأسفانه
بحران در ارتباط بین زوجهای میانسال میتواند منجر به بیاعتمادی در بین
فرزندانشان برای تشکیل خانواده شود.
با توجه به افزایش طلاق به دلیل نارضایتی جنسی، خوشبختانه در حال حاضر این
امکان وجود دارد که دادگاههای خانواده، قبل از رسیدگی به پروندههای
طلاق، زوجین را به یکی از مراکز مشاوره و خدمات مامایی معرفی کنند تا
چنانچه مشکلات قابل حل مرتبط با نارضایتی سبب بروز اختلاف شده است آن را
شناسایی و رفع کنند. این امر یکی از مترقیترین روش حل اختلافات زناشویی
است و از آنجا که ماماها عموماً زن هستند خانوادهها براحتی با آنان ارتباط
برقرار کرده و اعتماد میکنند. از این رو انجمن علمی مامایی ایران آمادگی
خود را برای ارائه خدمت در دادگاههای خانواده اعلام میکند.
انجمن مامایی در این زمینه چه برنامهای دارد؟
البته انجمن حدود دو ماه قبل با وزارت ورزش مکاتبه و آمادگی خود را برای
همکاری و همفکری در این زمینه اعلام کرده است، اما متأسفانه هنوز پاسخی
دریافت نکردهایم. با این حال خوشبختانه با تفاهمنامهای که فیمابین دفتر
جمعیت و خانواده وزارت بهداشت و انجمن علمی مامایی ایران منعقد شده است،
انجمن مشغول اجرای برنامههای بازآموزی برای ماماهای دارای مطب یا مراکز
مشاوره و خدمات مامایی است، تا بتواند در کنار مراکز بهداشتی کلاسهای
آموزشی قبل از ازدواج را برگزار کنند و در بخش خصوصی نیز فعال شوند.
از
سویی در پروتکل تهیه شده نیازهای روز جوانان در قبل و بعد از ازدواج بر
اساس مستندات و شواهد داخلی به روزرسانی شده است و همکاران ماما در طی یک
دوره 36 ساعته با برنامه و اهداف آن آشنا میشوند تا بتوانند کلیه نیازهای
آموزشی و مشاورهای زوجهای جوان مراجعهکننده را در قبل از ازدواج
برآورده کنند. همچنین تاکنون بیش از 200 نفر ماما در کلاسهای مشاوره جنسی و
مدیریت رفتارهای پرخطر شرکت و موفق به کسب مدرک مهارتی شدهاند و در حال
حاضر در مراکز مشاوره و خدمات مامایی مشغول ارائه خدمت به مراجعان هستند.
خوشبختانه کشور ما در تربیت ماما موفق عمل کرده است، اما در به کارگیری این
پتانسیل قدری غفلت شده است، در حالی که حضور این افراد به عنوان
پشتوانهای برای شناخت بهتر جنس مخالف و نحوه ارتباط درست در خانواده
میتوان نقش مؤثری در تحکیم بنیان خانواده ایفا کند.
ایران